مدیران ارشد دولت روحانی در رونمایی کتاب خاطرات اسحاق جهانگیری از روند انحراف از ریل توسعه گفتند/ ژنرالهای خانهنشین
پنجشنبه سالن حکمت مرکز همایشهای کتابخانه ملی ایران با همکاری سازمان اسناد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و انتشارات اطلاعات در مراسمی میزبان چهرههای برجسته و برخی از مقامات دو دوره ریاستجمهوری حسن روحانی بود و در این مراسم کتاب «در اندیشه ایران، روایت ۸ سال معاون اولی» نوشته اسحاق جهانگیری رونمایی شد.
پنجشنبه سالن حکمت مرکز همایشهای کتابخانه ملی ایران با همکاری سازمان اسناد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و انتشارات اطلاعات در مراسمی میزبان چهرههای برجسته و برخی از مقامات دو دوره ریاستجمهوری حسن روحانی بود و در این مراسم کتاب «در اندیشه ایران، روایت ۸ سال معاون اولی» نوشته اسحاق جهانگیری رونمایی شد.
این کتاب روایت اسحاق جهانگیری از دوران معاوناولی ریاستجمهوری در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰، از سوی انتشارات مؤسسه اطلاعات و به کوشش «پدرام الوندی» منتشر در ۴۶۰ صفحه شده است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی و بیژن نامدارزنگنه، وزیر اسبق نفت و حسین سیماییصراف، وزیر علوم دولت چهاردهم، لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهوری دولت روحانی، علی خاتمی و رضا فرجیدانا، وزیر علوم پیشین، محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس سابق شورای شهر تهران، حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی دولت روحانی، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت روحانی، زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری دولت چهاردهم، سیدفرید موسوی، نماینده مراغه، ولیالله شجاعپوریان، مدیرمسئول روزنامه همدلی، هادی خانیکی، فعال سیاسی و استاد دانشگاه، محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی و نادره رضایی، معاون سابق امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد دولت چهاردهم در این مراسم حضور پیدا کردند.
علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی از جمله سخنرانانی بود که در این مراسم شرکت نکرد اما پیامی به مناسبت رونمایی کتاب جهانگیری ارسال کرد که در مراسم قرائت شد.
دولت همیشه طلبکار مردم است

اسحاق جهانگیری، معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: «روایتی ۸ ساله از معاون اولی در واقع خوانشی است از موضوعی که قبل از آن و بعد از آن به عنوان توسعه ایران دغدغه من بوده است؛ معتقدم که حوادث آنگونه که بوده است، بدون کم و کسر باید منعکس شود نباید نگران این باشیم که ممکن است جناحی یا گروهی سوءاستفاده کنند زیرا اگر نقاط ضعف خودمان را خوب نبینیم و خوب نشناسیم، به طبع راه درمان و اصلاح خوب پیدا نمیکنیم. اگر در برخورد با حوادث موضوع خودی و غیرخودی مطرح نشده بود، ما امروز در چنین شرایطی قرار نداشتیم؛ این کتاب نگاه به گذشته بر پایه فهم امروز نیست؛ خاطرهگویی و آرزواندیشی هم نیست؛ حکایتی است از منابع و عوامل مساعد و نامساعد توسعه ایران؛ در واقع حکایتی که همچنان باقی است.»
او با اشاره به اینکه این کتاب بخشی از تجربههایی است که همچنان ناخوانده مانده است، افزود: «من از زمان استانداری اصفهان در دهه ۷۰ تاکنون به مسائل مهم کشور دولت و جامعهای که در آن حضور داشتم یادداشت کردم و میکنم و این کتاب برشی از یادداشتها و خاطراتم است. امروز در شرایطی به سر میبریم که با بحرانهای متعدد روبهرو هستیم و عبور از این بحرانها، همچنین تحریمها، تهدیدها، چالشها و ابرچالشها، الزامات و سازوکارهایی دارد؛ به دلیل گریز از انباشت تجربه که بزرگترین دارایی هر ملتی است و متاسفانه در ایران کمتر به آن توجه شده، ضعف در نقد و بررسی شیوه حکمرانی کشور داریم و از نعمت اصلاح رویکردهای غلط و رویههای بحرانزا روزبهروز بیشتر دور شدهایم.»
معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه همه نهادهای قدرت باید حامی آن تیمی باشد که میخواهند بحران را مدیریت کنند، تاکید کرد: «نمیشود از جای دیگری چوب لای چرخ آنانی گذاشت که برای مدیریت انتخاب شدند. اگر همه مدیریتها در هماهنگی هم قرار گرفتند، ماشین به حرکت درخواهد آمد وگرنه چرخ دنده برای خود حرکت میکند و ماشین ایستاده است.»
جهانگیری با اشاره به خاطراتش گفت: «در سال ۹۲ کشور با رکود تورمی روبهرو بود و برای اولین بار در یک دوره رئیسجمهور اصرار داشت تورم باید تکرقمی شود و همه میدانستند چیکار باید انجام دهند؛ در همان دوره چهار سال دوبار قیمت بنزین اضافه شد و بنزین سهمیهای یک بار از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان رسید و بنزین آزاد ۷۰۰ تومان و یک بار در سال بعد دو تا قیمت یه نرخ هزار تومان رسید. در آن زمان ارز ترجیحی وجود داشت. بسیاری از دوستان دولت قبل در همان فرصتی که آقای روحانی رای آورده بود اما هنوز مستقر نشده بود در نهاد به او توصیه میکردند که به این ارز دست نزند اگر دست بزند با یک جهش قیمت روبهرو میشود. با اصلاحات قوی اقتصادی روند تورم، کاهشی و در نهایت از اواخر سال ۹۴ تورم تکرقمی شد.»
او با طرح این سوال که چرا با اینکه مصمم بودیم ایران توسعه یابد ولی متناسب با شایستگی و ظرفیت خود توسعه نیافت؟ بیان کرد: «سه مانع اصلی بر سر راه توسعه ایران وجود دارد که نخست، غلبه رویکردهای فکری بر نظام سیاستگذاری و اجرایی است. نظامی که تصور میکند توسعه ایران با برخی منابع اعتقادی در تضاد است و مانع دوم، غلبه ساختارهای مدیریتی است که سبب میشود منافع کلان و ملی قربانی منافع شخصی شود. ایران دومین کشور دارنده ذخایر نفت و گاز جهان است و درآمد هنگفتی دارد، اما دولت به جای اینکه از مردم پول بگیرد و خدمت بدهد، احساس میکند به مردم سرویس میدهد، یارانه بنزین و برق ارزان میدهد و همیشه طلبکار مردم است. با اینکه نفت میتواند مهمترین موتور توسعه ایران باشد اما به موضوعی تبدیل شده که حتی نتوان از آن درآمد خوبی کسب کرد.»
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم با اشاره به اینکه هر مقطعی توانسته توسعه کشور را متوقف کند، افزود: «ما پس از جنگ و در آن ۱۶ سال به نقطهای رسیدم که با آقای زنگنه چشمانداز نوشتیم که کشور میتواند به این نقطه برسد؛ آقای خاتمی یکی از بزرگترین افتخارات دوره مدیریتش که گفته نشده این است که صندوق ذخیره ارزی ایجاد کرد و به تعبری ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار پول نفت به دولت بعدی تحویل داد. در آن زمان حدود ۱۰ میلیارد دلار هم به بخش خصوصی وام ارزی داده بودیم تا سرمایهگذاری کند؛ پس از آن نفت ۳۵ دلار تا ۱۲۰دلار بالا رفت و کشور بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد داشت اما باید پرسید آیا آن ۷۰۰ میلیارد دلار به توسعه ملی کمک کرد؟ لازمه خروج از این چرخه سه نکته است. یکی اراده جمعی برای توسعه پایدار کشور که در همه کشورها این اتفاق افتاده است؛ دوم، سیاستهای عالمانه و سوم، استمرار سیاستهای عالمانه.»
جهانگیری با بیان اینکه باید نسل جوان روی این نکات ایستادگی کند تا بتوان ایران را به جایگاه خودش رساند، تاکید کرد: «ما نمیتوانیم در قفسی جدا از مردم زندگی کنیم؛ این شرایط دشوار با شرایط «نه جنگ و نه صلح» دشوارتر شد. شرایط «نه جنگ و نه صلح» برای اقتصاد کشور از شرایط جنگ بدتر است هیچکس نمیداند آینده چیست و چه کار باید بکند؛ خشت روی خشت بگذارد حتی در خریدهای روزمره مردم ترجیح میدهند کالای بادوام نخرند میگویند بگذارید ببینیم چه میشود. اجرای اسنپبک و قطعنامههای شورای امنیت در کنار تحریمهای آمریکا و اروپا بازگشت و شرایط را دشوارتر و پیچیدهتر کرد.»
به گفته جهانگیری؛ «دولت باید برای عبور از ناترازی در صندوقهای بازنشتگی، نظام بانکی، آب، محیط زیست انرژی و... چارهاندیشی کند. حل این چالشها نیازمند اصلاحات اقتصادی جدی است زیرا این ناترازیها قابل تعویق نیست و با تعویق افتادن آنها، فقط شرایط دشوارتر میشود. جنس این اصلاحات فقط اقتصادی نیست بلکه ممکن است مسائل اجتماعی و امنیتی هم به دنبال داشته باشد. باید ثبات به اقتصاد کشور بازگردد. معتقدم میتوان تورم را به کمتر از ۲۰ درصد رساند. برخی اقتصاددانان اخبار ناگواری از میزان تورم امسال کشور عنوان میکنند که در نتیجه سفره کوچک مردم کوچکتر میشود، بهخصوص وقتی تورم به مواد غذایی کشیده میشود.» او با اشاره به لزوم احیای سرمایه اجتماعی و تعامل موثر با جهان تاکید کرد: «وقتی گفته میشود باید مسائلمان را با غرب و آمریکا حل کنیم، عدهای از کشورهایی مثال میزنند که نوکر آمریکا شدند اما توسعه نیافتند. من میگویم هیچ کشوری با تحریمهای شورای امنیت، تحریم آمریکا و تحریم اتحادیه اروپا نمیتواند مسائل جاری خودش را حل و زندگی شرافتمندانهای برای مردمش درست کند. باید اینها را حل کرد. راهحل آن هم پیچیده نیست و با عزت میتوان حل کرد. تعامل یعنی از دنیا سه چیز میخواهیم؛ پول، فناوری و بازار.»
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم با اشاره به اجرای برجام، گفت: «به محض اجرای برجام اگزیم بانک چین قرارداد خط اعتباری ۳۰ میلیارد دلاری با امضای وزیر اقتصاد به ما داد و امروز وقتی از تعامل صحبت میکنیم میخواهیم به تکنولوژیهای روز دسترسی داشته باشیم. بسیاری جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان را جنگ تکنولوژی میدانند. به تازگی گزارشی از یک دستگاه نظامی دریافت کردم که عنوان میکرد اسرائیل در جنگ اخیر از هوش مصنوعی استفاده کرده است. اینها هشداری برای ما است و باید به تکنولوژیهای روز جهان دسترسی داشته باشیم.»
جهانگیری در پاسخ به این سوال که باتوجه به مشکلات شما با حسن روحانی در سال ۹۸ در زمینه اجرای طرح بنزین اگر امروز در دولت بود آن طرح را پیشنهاد میداد یا خیر؟ تاکید کرد: «اگر مشکلاتش حل میشد؛ چون طرح جدید است و مسائل اجرایی آن باید حل شود. بازار لازم دارد و پیچیدگیهایی از نظر اجرایی دارد.» و در پاسخ به سوالی درباره اختلافاتش با روحانی بر سر طرح بنزین در سال ۹۸، گفت: «موضوع دوستانه پیش رفت و هیچ مشکلی نبود.»
جهانگیری و روحانی همواره در کنار هم بودند

محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه دولت تدبیر و امید نیز با اشاره به اینکه قطبنمای جهانگیری همواره توسعه ایران بوده است، تاکید کرد: «ایشان بر اساس ضرورتهای توسعه عمل کرده و امروز میتواند با افتخار در میان مردم این سرزمین سرافراز باشد، چراکه هیچگاه از این مسیر تخطی نکرده است. ایران سرزمینی بزرگ، توانمند و قدرتمند است، اما قدرت واقعی آن در مردم و مدیران شایستهای است که پرورش داده است. آقای جهانگیری یکی از بهترین نمونههای این مدیران است. متأسفانه ما قدر این سرمایههای بزرگ را ندانستهایم و به اندازه کافی از آنان استفاده نکردهایم، اما نباید این خطا چشم ما را بر آینده روشن ایران ببندد؛ آیندهای روشن که به پشتوانه همین سرمایه انسانی شکل میگیرد.»
او با بیان اینکه ماهیت رویکرد جهانگیری «اصلاحگرانه» است، افزود: «ایشان چه در شعار، چه در عمل و چه در کتابشان نمودار اصلاحگری است. اگر کتاب ایشان را ورق بزنید، در تکتک کلمات آن تلاش برای اصلاح موج میزند. ایشان نه دغدغه گلایه دارد و نه به دنبال دلخوری از کسی، بلکه در پی ارائه نقشهای برای اصلاح امور ایران است. در زندگی سیاسی و مدیریتی، آقای جهانگیری همواره مظهر اعتدال بوده است. هیچگاه ندیدیم که ایشان با وجود ناراحتیها و ناملایمات فراوانی که برایشان پیش آمده، از کوره در برود. همیشه با آرامش رفتار کردند و دیگران را نیز به اعتدال دعوت کرده است. در کتاب نیز در یکی دو بخش درباره خود من مطالبی وجود دارد؛ مواردی که من گاهی از اعتدال خارج میشوم و ایشان کمک میکرد ما به مسیر اعتدال، آشتی و همزیستی برگردیم. من شخصاً همیشه وامدار ایشان هستم.»
وزیر پیشین امور خارجه با تأکید بر نقش جهانگیری در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: «آقای جهانگیری در دولت، سنگر و نمایانگر اعتدال بود. شفافیت و احترام به مردم نیز از مهمترین ویژگیهایی است که این کتاب نماد آن است. در این اثر کاملاً احساس میشود که نویسنده، مردم را صاحبان اصلی کشور میداند؛ همانگونه که امام راحل مردم را ولینعمت و ارباب ما توصیف کرده است. مردم باید قطبنمای ما باشند، زیرا بزرگترین سرمایه کشور بودهاند، هستند و خواهند بود. برخلاف آنچه مطرح میشود، آقایان جهانگیری و روحانی همواره در کنار هم بودند و شاید دلخوریهایی هم وجود داشت، اما همواره به عنوان وزنه سنگینی برای اعتدال دولت در کنار آقای روحانی بودند.»
ظریف تاکید کرد: «نمیتوانم در جایی سخن بگویم و نام آقای زنگنه را نیاورم. ایشان نماد تلاش، مدیریت، پاکدستی و اعتدال در کشور و همه سرمایه خود را برای ایران صرف کرده است. هرچند مورد کممهری قرار گرفت. خداوند به همه این بزرگان و به ملت بزرگ ایران اعتبار و سربلندی بیشتر عنایت فرماید.»
انتصابات براساس روابط خانوادگی و بدون شایستگی

بیژن زنگنه، وزیر نفت دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز در سخنرانی خود تاکید کرد: «اینکه نسل جوان امروز باید بداند مدیرانی که پس از انقلاب به تدریج اداره کشور را به دست گرفتند، مجموعهای از انسانهای خودساخته، صادق، شایسته و میهندوست بودند. شاید نسل جوان باور نکند که این مدیران، محصول یک فرایند پرتلاش و پر از تلاقی اندیشهها بودند. آنها انسانهایی بودند که بدون رانت، در سختترین شرایط، با اتکا به شایستگیهای واقعی رشد کردند. این مدیران ویژگیهای مشترکی داشتند؛ سلامت مالی، ضد فساد بودن، رشد بر پایه تجربه واقعی، تحولپذیری، یادگیری مداوم، تعامل سازنده با جهان، پذیرش قواعد زندگی در دنیای متکثر، مردمداری و پرهیز کامل از پوپولیسم.»
او تأکید کرد که این نسل، ایران را اولویت مطلق خود میدانست. او با اشاره به تشکیل «شورای عالی بازسازی» در سال ۱۳۶۷ افزود: «پس از جنگ تحمیلی، کشور وارد مسیر واقعی توسعه شد و مدیران ارشد و میانی از افکار تند و چپ بهویژه در اقتصاد، علم و فناوری به سمت نگاههای عقلانیتر حرکت کردند. دولت مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در این مسیر گامهای مهمی برداشت و کشور به موفقیتهای بزرگی دست یافت.»
در ادامه، به گفته او، دولت سیدمحمد خاتمی نمایشگر اوج توانمندی مدیریتی مبتنی بر خرد جمعی بود. ««سند چشمانداز ۲۰ساله» یکی از مهمترین دستاوردهای دولت خاتمی است. این سند یک شعار نبود؛ جمعبندی مدیریت کشور و بازتاب امیدها و خواستهای قابل تحقق ملت ایران برای افق ۱۴۰۴ بود. سند در مجمع تشخیص به تصویب رسید و رهبری نیز به اجرای آن اهتمام داشتند. اما متاسفانه از میانه دهه ۱۳۸۰، دولت وقت و برخی افراد مشخص موجب شدند این سند حیاتی به فراموشی سپرده شود.»
وزیر نفت دولتهای یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه جهانگیری از برجستهترین مدیران خودساخته جمهوری اسلامی است، گفت: «کارش را از جهاد سازندگی آغاز کرد، در مجلس پخته و صاحبفکر شد، استاندار بود، هشت سال وزیر شد و نهایتاً هشت سال نیز با شایستگی کامل معاون اول رئیسجمهور بود. با توجه به 43 سال آشنایی میگویم که جهانگیری نمادی از مدیرانی است که بر پایه خردورزی جمعی و خواست مردم رشد کردند. ایران امروز بیش از هر زمان به چنین اندیشهای نیاز دارد. {...} جهانگیری ویژگیهایی دارد که در مدیریت کشور کمنظیر است؛ اندیشهورزی و واقعگرایی، توان طراحی سیاستهای جدید، رشد طبیعی در سلسلهمراتب اداری، درک درست از جایگاه و نقش مدیریتی، یار و راهنمای ارزشمند برای رئیسجمهور و وزرا. بزرگترین سرمایه هر کشور منابع زیرزمینی یا آب و خاک نیست؛ مدیران استراتژیک و کارآفرین آن کشورند و جهانگیری یکی از همین سرمایههاست.»
زنگنه با انتقاد جدی از وضعیت امروز گفت: «متأسفانه در تداوم مدیریت شایستهسالار دچار انقطاع شدیم. مدیریت کشور دیگر بر پایه عقلانیت و توسعهخواهی نیست. امروز شاهد افرادی هستیم که بر اساس روابط خانوادگی و بدون شایستگی لازم به مسئولیتها میرسند. ما از ریل خارج شدهایم. معلوم نیست به کدام سمت میرویم. خدا رحم کند که چگونه باید بازگردیم.»
مدیران را ناشیانه جمع میبندند

محمد نهاوندیان، رئیس دفتر رئیسجمهور دولت یازدهم و معاون اقتصادی رئیسجمهور در دولت دوازدهم نیز در این مراسم تاکید کرد: «آقای جهانگیری در این کتاب اشاره کرده که در مناظرههای انتخاباتی سال ۱۳۹۶ و بعد در ۱۴۰۰، مناظرهکنندگان بیتوجه به اینکه کشور در چه شرایطی بوده، مخصوصاً در دوره دوم که از یک طرف فاجعه ترامپ و از طرف دیگر شرایط کرونا را داشتیم، بیتوجه به اینکه در چه بستری این اتفاقات افتاده، آن حملات را میکردند. من اگر میخواستم اسم کتاب را به آقای جهانگیری پیشنهاد کنم، میگفتند بگذارید «ما میتوانیم». این هشت سال (دولتهای یازدهم و دوازدهم) دو دوره بود؛ یک دوره «میتوانیم در مدیریت تغییر» و یک دوره «میتوانیم در ایستادگی».»
او افزود: «متأسفانه جمع ناشیانهای که زده و گفته میشود دهه ۹۰ اینچنین و آنچنان، جمع کردن سیب و پرتقال است. در دهه ۹۰، سال ۹۱ حساب دیگری دارد و سال ۹۲ دولت جدید بر روی کار میآید و در سال ۹۳ کارهای اقتصادی رخ مینماید؛ سالهای ۹۴، ۹۵، ۹۶ حاصل سیاست خارجی و سیاست اقتصادی رخ مینماید و پس از آن فاجعه ترامپ و کرونا را داریم. اینها را میشود جمع زد و از آنها میانگین گرفت؟ دوره سهساله ۹۴ تا ۹۶ را با هر دوره سهساله دیگری در تاریخ معاصر ایران مقایسه کنید ببینید در این دوره کوتاه این میزان تغییر و تحول چگونه مدیریت کردند؟ متوسط بلندمدت (۵۲ ساله) رشد تولید ناخالص ملی ۲ درصد بود اما در دوره سهساله ۹۴ تا ۹۶ متوسط رشد 2/7 درصد شد. متوسط تورم در دوره بلندمدت اقتصاد ایران در نیم قرن گذشته ۲۲ درصد بود اما در سه سال ۹۴ تا ۹۶ متوسط تورم 1/10 درصد بود، یعنی نصف شد. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی متوسط بلندمدت رشد ۵ درصدی داشته است اما در این سه سال 2/10 درصد بود. متوسط رشد بدهی دولت به بانک مرکزی در این ۴۰ سال 6/22 درصد بوده اما در این سه سال 2/8 درصد بود.»
نهاوندیان گفت: «اگر میخواهیم دانشجویان و جوانان و سیاستگذاران آینده از تجربه ما درس بگیرند، باید کنار آمارها و منحنیها، نقطههای تغییر و تصمیم را بنویسیم. بگوییم اینجا عدهای عاقل بودند، از تجارب دیگران استفاده میکردند، این تصمیم را گرفتند، این رشد رخ داد در این ۳ سال. داستان ۹۶ به بعد را همه میدانیم. عامل برونزا دخالت کرد، همین که کشور سرپا ماند و در آن جنگ اقتصادی مقاومت صورت گرفت، کارنامه افتخار برای آقای جهانگیری و همکارانش است.»
در اداره کشور ناترازی عقلانیت داریم

رضا فرجیدانا، وزیر علوم دولت یازدهم نیز تاکید کرد: «آنچه در لابهلای سطور این کتاب دیده میشود، اندیشه ایران و مفهوم توسعه است؛ فهم توسعه، ضرورت توسعه و مقتضیات آن، خط پیونددهنده مباحث مختلف این کتاب است. به نظر من شعار توسعه علمی، رمز بقا همچنان باید در سرلوحه همه حرکتهای ما باشد. در این میان، نقش نهاد علم و نهاد دانشگاه نقشی کلیدی است.»
او افزود: «در دوره هشتساله دولت، اگرچه من تنها ده ماه مسئولیت داشتم، اما از دور تلاشهای آقای جهانگیری را دیدم که چگونه پابهپای مسئولان وزارت علوم برای بازگشت این اختیارات اقدام میکردند. استقلال دانشگاهها در دنیای معاصر موضوعی بهرسمیت شناختهشده است. دانشگاه بدون استقلال نمیتواند منشأ اثر باشد. دانشگاه باید در حوزه امور حاکمیتی، تشکیلاتی، مالی و اداری، استقلال درونی داشته باشد. این مسئله در دولت دوم آقای خاتمی با تلاش آقای معین تدوین و تبدیل به قانون شد، اما پیشرفتش کُند بود. با تلاشهای آقای توفیقی و دیگر دانشمندان، این قانون به اجرا درآمد. هدف آن بود که دانشگاههای مستقل بتوانند پاسخگوی نیازهای جامعه باشند.»
وزیر علوم دولت یازدهم گفت: «ما امروز در شرایطی هستیم که بزرگترین ناترازی کشور، ناترازی آب یا انرژی نیست؛ در اداره کشور ناترازی عقلانیت داریم. اگر عقلانیت به مدار امور بازگردد، توجه به توسعه و پرهیز از استفاده سطحی از لفظ توسعه نیز اصلاح میشود. توسعه مفهومی با شاخصهای مشخص است؛ باید نرخ رشد، ضریب جینی و مجموعهای از شاخصهای کمی و کیفی را ارائه دهید. این شاخصهاست که مکتب فکری شما را در معرض قضاوت قرار میدهد. ما بهعنوان نظامی که میخواهد نشان دهد اسلام توان اداره جامعه مدرن را دارد، نمیتوانیم از شاخصهای توسعه عبور کنیم. این نیازمند آن است که دانشگاهها در نقش واقعی خود ظاهر شوند.»
اهمیت دو لایحه «شفافیت» و «مدیریت تعارض منافع»

لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور دولت دوازدهم نیز با حضور در مراسم رونمایی از کتاب خاطرات اسحاق جهانگیری، محور اصلی سخنرانی خود را «اهمیت اندیشیدن به ایران» اعلام کرده و گفت: «خوشحالم چنین جمعی برای رونمایی از اثری شکل گرفته که نهتنها روایتکننده تجربهها و خاطرات یک مسئول ارشد است، بلکه یادآور ضرورت فکر کردن به کشوری است که تمدنی بزرگ، فرهنگی غنی و ظرفیتهای کمنظیر برای تولید ادبیات، اندیشه و زبان داشته است. چرا باید به خودمان اجازه بدهیم که از ایران غافل شویم و در اندیشهاش نباشیم؟»
او تاکید کرد: «از نخستین روزهای همکاری با جهانگیری، روحیه و دغدغه اصلی او همین تفکر درباره آینده ایران بوده است. کتاب جهانگیری صرفاً مجموعهای از خاطرات شخصی نیست؛ بلکه بخشی از تاریخ معاصر ایران و روایت روزگاری است که کشور با سختترین شرایط خود روبهرو شد و تصمیمهای کلیدی در آن گرفته شد.» جنیدی به گستره مسئولیتهایش در دولت دوازدهم تاکید کرد: «بسیاری از مسائل مهم کشور از دعاوی ملی تا لوایح حیاتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با جهانگیری در میان گذاشته میشد. حجم مسائل حقوقی به گونهای بود که تقریباً هر موضوع مهمی ردّی از مسائل حقوقی در دل خود داشت. جمله اختلافات مربوط به وقف قله دماوند و جنگل آقمشهد، تدوین لایحه ممنوعیت وقف اموال عمومی، رسیدگی به لوایح FATF و مشارکت در آمادهسازی آییننامههای قانون اقدام راهبردی؛ در همه این موارد جهانگیری نقش اثرگذار و کمککننده داشته است.»
معاون حقوقی رئیسجمهور دولت دوازدهم با اشاره به دو لایحه که پایهایترین و عمیقترین زیرساخت نرمافزاری اداره کشور محسوب میشوند، افزود: «دو لایحه شفافیت و لایحه مدیریت تعارض منافع اگر سالها پیش تصویب و اجرا میشد، بسیاری از مشکلات موجود در تصمیمگیریهای کلان، تعامل با نظامهای مالی جهانی، اداره اموال عمومی و حتی سیاست خارجی به وجود نمیآمد. در این دو لایحه جامع تلاش شد تمام تصمیمات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تمامی قوای سهگانه تحت شمول شفافیت و قواعد مدیریت تعارض منافع قرار گیرند.»
او با انتقاد از روند بررسی این لوایح در مجالس دهم و یازدهم گفت: «هر دو لایحه با چالشهای جدی روبهرو شدند. لایحه شفافیت در نهایت تنها در چند ماده محدود تصویب شد و لایحه مدیریت تعارض منافع نیز به گفته او به مسیری متفاوت و کماثر هدایت شد؛ مسیری که ارتباط چندانی با هدف اصلی این لایحه نداشت.»
سازمان سیاسی موثری نداریم

حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران دیگر سخنران این مراسم با اشاره به اینکه کتاب جلوهای از شخصیت و منش و کنش جهانگیری است، تاکید کرد: «فارغ از موضوع کتاب باید به نکتهای اشاره کرد که ما در کار جمعی همواره اینطور رفتار میکردیم تا با به رسمیت شناختن استقلال یکدیگر، کارها را منسجم پیش ببریم. این نقد به همه، از اولین نفر که آیتالله هاشمیرفسنجانی بهعنوان موثرترین شخصیت تاریخ انقلاب باشد تا آقای خاتمی و ظریف وارد است که با مسائل کشور مسئولانه برخورد کردیم اما کارها را پروژهای پیش بردیم و سازمانی برای توسعه ایران ایجاد نشد. اگر پس از ۱۶ سال دولتهای هاشمی و خاتمی، کشور را به «پدیده هزاره سوم» سپردیم به دلیل این بود که سازمان سیاسی موثر برای کنار هم قرار دادن همه شخصیتهای سیاسی خود نداشتیم. ما از کار جمعی و تشکیلاتی فرار میکنیم و سازمان سیاسی نداریم.»
او افزود: «کاش آیتالله هاشمی پس از پایان ریاستجمهوری بهجای نشستن در کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، در موضع یک حزب فراگیر مینشست تا شخصیتهای موثر سیاسی را کنارهم ساماندهی کند. امروز جایگاه امثال آقایان ظریف و جهانگیری کجاست؟ نمیشود کشوری را بدون جایگاه تشکیلات سیاسی موثر و بابرنامه اداره کرد. دولتهایی تشکیل دادیم که از پشتوانه حزبی موثر برخوردار نبود. امروز بیژن زنگنه که زحمات بسیار کشیده و وقت نقشآفرینی او با ۴۷ سال تجربه است، باید این مسیر را در یک سازمان سیاسی دنبال کند.»
عدم دوام توسعه بدون گفتوگوی حاکمیت و جامعه

هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه این کتاب را نهفقط روایت یک مسئول اجرایی، بلکه تلاشی برای فهم دوباره تاریخ معاصر ایران دانسته و گفت: «فرصتهایی که به دلیل منازعات و سوءتفاهمهای سیاسی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این کتاب ضرورت بازخوانی تجربیات تاریخی را در جامعه ما نمایان میکند و نشان میدهد چرا تصمیماتی ناکام و مواردی موفق شدند و اینکه اصلاح رویکردهای حکمرانی امروز را چگونه میتوان پیش برد.»
خانیکی با اشاره به اینکه توسعه بدون ثبات و پیشبینیپذیری ممکن نیست، افزود: «توسعه بدون گفتوگوی حکومت و جامعه و بدون ثبات پولی و مالی دوام نمیآورد. جهانگیری در این کتاب نه در پی قهرمانیسازی از خود است و نه صرفاً روایتی آکادمیک ارائه کرده است، بلکه با زبانی صریح آنچه در هشتسال حضور در معاونت اول ریاستجمهوری بر وی گذشته را روایت کرده است.»
خانیکی تاکید کرد: «راه پیشنهادی دکتر جهانگیری در این کتاب چندبعدی و فراگیر است و بر احیای اعتماد و گفتوگوی ملی و تکیه بر سیاست تنشزدا و سرمایهگذاری مولد تمرکز دارد. دال مرکزی این کتاب توسعه بهعنوان محوریترین نیاز ایران است و این کتاب فراخوانی برای مدیران و سیاستورزان و کنشگران علمی و مدنی است.»
امیدوارم کشور به سلامت از شرایط خطیر کنونی عبور کند

علی طیبنیا، وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی، با ارسال پیامی به آیین رونمایی از کتاب خاطرات اسحاق جهانگیری، با اشاره به اهمیت تجربههای اقتصادی آن دوران و بهرهگیری از آن برای حکمرانی آینده، تأکید کرد: «دوره همکاری این جانب با جنابعالی، بهویژه در دولت یازدهم و در شرایط دشوار اقتصادی موسوم به رکود تورمی، تجربهای ارزشمند و ماندگار بود. بیتردید سیاستهای اقتصادی و برنامههای اصلاحی آن مقطع، به مدد هماهنگی دستگاههای مختلف دولت، تعامل سازنده درون کابینه و همچنین اتکای دولت به حمایتها و تدابیر مقام معظم رهبری، مسیر خود را به خوبی طی کرد. این همافزایی زمینهساز دستاوردهایی مانند مهار تورم، ایجاد ثبات و آغاز روند رشد مستمر اقتصادی شد.»
او افزود: «امیدوارم کشور با بهرهگیری از توان جمعی و تجارب ارزشمند ملی، به سلامت از شرایط خطیر کنونی عبور کند و فردایی سرشار از امنیت، ثبات و رفاه برای هموطنان رقم بخورد.»