مأموریت پنهان سینما در زمانه بحران
هربار که جامعهای با بحران روبهرو میشود، چه جنگ، چه زلزله، چه همهگیری یا حتی خشونتهای خیابانی یک پرسش مهم دوباره به میان میآید؛ نقش هنر در این میانه چیست؟ آیا سینما میتواند بیش از یک سرگرمی زودگذر باشد؟
هربار که جامعهای با بحران روبهرو میشود، چه جنگ، چه زلزله، چه همهگیری یا حتی خشونتهای خیابانی یک پرسش مهم دوباره به میان میآید؛ نقش هنر در این میانه چیست؟ آیا سینما میتواند بیش از یک سرگرمی زودگذر باشد؟
پس از پایان بحران حمله اسرائیل به ایران، مهمترین خطری که جامعه را تهدید میکند، فراموشی جمعی است. این نسیان دقیقاً همان چیزی است که قدرتها و سازوکارهای سیاسی و تبلیغاتی تمایل دارند رخ دهد
پدر و مادری که با هر صدای انفجار، دلشان هزار تکه میشود. اما بااینهمه، آنها ماندهاند. در شهری که نیمهتاریک است، در خیابانی که فردایش معلوم نیست، آنها ایستادهاند. قصهی این روزها فقط آمار نیست.
در جهانی که استبداد، اشغال و ماشین جنگ، در پی تهیکردن ما از دروناند، در پی بریدن ما از خود، دیگران و معنای زندگیاند، تنها قصه است که میتواند به انسان یادآوری کند: «تو انسانی» و این، جمله کوچکی نیست. این، معنای مقاومت است.
در جهان انسانی، فرق گذاشتن امری اجتنابناپذیر است. ما برای انتخاب، تصمیمگیری و کنش، ناگزیر از تمایز هستیم؛ باید بین دوست و دشمن، راه و بیراه، معشوق و غیرمعشوق فرق بگذاریم.
روایت اصلی بهجای اینکه حول قهرمان یا ضدقهرمانی متعارف بچرخد، روی یک وضعیت انسانی ـ اجتماعی متمرکز است؛ سقوط تدریجی یک فردِ شریف در دل ساختاری ناعادلانه.
فیلم «زیبا صدایم کن» ساخته رسول صدرعاملی، نمایانگر شکاف میان فرد و جامعه در جهان مدرن است چراکه انسانها در نهادها و نقشهایی گرفتار شدهاند که بهجای معنا، هویت را از آنان سلب میکند.
در دورانی که حتی سوگواری هم به بخشی از «نمایش اجتماعی» تبدیل شده، مفاهیمی چون اندوه، احترام و فقدان نیز در لابهلای زرق و برقها کمرنگ شدهاند. دیگر کمتر کسی از خود میپرسد: «برای چه کسی این مراسم برگزار میشود؟» آیا واقعاً برای کسی که رفته یا برای کسانی که ماندهاند و میخواهند دیده شوند؟
فیلم «آشیل» نخستین اثر بلند فرهاد دلآرام، داستان فرید، فیلمساز جوانی است که از جهان پیرامونش بریده، از جامعه خسته و از رؤیاهایش تهی شده است.
مد نوستالژیک فقط درباره بازسازی گذشته نیست، بلکه تلاشی برای بازآفرینی آیندهای است که بتوان آن را تصور و در آن احساس امنیت کرد.