قربانی نجیب
درگذشت ناصر تقوایی نهتنها فقدان یک کارگردان مؤلف است. تقوایی از نسلی بود که هنوز باور داشت سینما تنها ابزار سرگرمی نیست، بلکه نوعی اندیشیدن جمعی است.
درگذشت ناصر تقوایی نهتنها فقدان یک کارگردان مؤلف است. تقوایی از نسلی بود که هنوز باور داشت سینما تنها ابزار سرگرمی نیست، بلکه نوعی اندیشیدن جمعی است.
در روزگاری که مخاطب نهفقط بیننده، بلکه کنشگرِ عرصه فرهنگی است، اتفاقاتی از جنس تعویق، توقف یا ناتمام ماندن سریالهایی چون «کنکل» و «جزر و مد» چیزی فراتر از یک مسئله فنی یا تولیدی است.
فیلم «ناجورها» در ظاهر میخواهد یک کمدی اجتماعی باشد، اما درعمل، چیزی نیست جز ترکیبی شتابزده و ناکام از ایدههای پراکنده.
وقتی بندیکت آندرسون در کتاب معروف خود «جماعتهای خیالی» (۱۹۸۳) از ملت بهعنوان یک برساخته فرهنگی سخن گفت، بسیاری شگفتزده شدند. او ملت را، نه یک حقیقت طبیعی و ازلی، بلکه یک تخیل جمعی دانست؛ تخیلی که مردم را در کنار هم قرار میدهد بیآنکه هرگز یکدیگر را بشناسند.
لبوبو در ایران محبوبشده چون ترکیبی از هویت جهانی، رویای طبقاتی، نقشآفرینی شبکههای اجتماعی و نیاز به تمایز فردی را در خود جمع کرده است.
محمد صالحعلا، مردی است که باید بارها دربارهاش نوشت و از او آموخت. مردی که کلماتش، ترانههایش، تصویرهایش و حتی معماریاش، همهوهمه از هنری بیبدیل حکایت دارد.
جشن منتقدان باید خود را «کارگاه اندیشه و تحلیل» بداند، نه صرفاً محفلی برای اعطای جوایز. تنها در این صورت است که این رویداد میتواند به نقشی فراتر از یک جشن برسد: به مرجعی برای الگودهی، جریانسازی و حرکت به سوی سینمایی متفاوت و مستقل در ایران.
سریال «شکارگاه» ساخته نیما جاویدی، در نگاه نخست یک درام تاریخی است؛ روایتی رازآلود در فضایی بسته و پرتعلیق که در میانه قرن سیزدهم خورشیدی میگذرد. اما اگر از لایه ظاهری داستان فراتر برویم، درمییابیم که این اثر بیش از آنکه درباره حفاظت از یک تاج سلطنتی باشد، درباره چهرههای گوناگون انسانها در مواجهه با «دیگری» و رازهایی است که هریک در دل دارند.
یکی از شگفتانگیزترین تناقضهای جهان امروز این است که درحالیکه دائماً از تنوع، تکثّر و آزادی سلیقهها سخن میگوید، بهطرزی بیسابقه در تاریخ، همه چیز را یکسان و همشکل کرده است. این یکنواختی اما نه ناشی از گسترش ارزشهای مشترک انسانی، بلکه حاصل نوعی استیلای جهانیِ ابتذال است
فیلم «زن و بچه» تصویری دردناک و چندلایه از وضعیت زنان سرپرست خانواده ارائه میدهد؛ زنانی که در میان فشارهای اقتصادی، ناتوانی نهادهای حمایتی و روابط پیچیده خانوادگی گرفتار شدهاند.