زیر سایه رسوایی/روایت فشاری که ترامپ به دلیل روابطش با جفری اپستین تحمل میکند
واقعیت گاهی اوقات حتی تکاندهندهتر از تئوریهای توطئه است. شاهد مثال این مدعا، همانطور پرونده جفری اپستین است.
واقعیت گاهی اوقات حتی تکاندهندهتر از تئوریهای توطئه است. شاهد مثال این مدعا، همانطور پرونده جفری اپستین است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، میخواهد این تئوریها از بین بروند، اما سابقه دوستی او با این متجاوز جنسی همچنان بر ریاستجمهوری او سایه افکنده است و حتی حامیان ترامپ از او میخواهند که پروندهها را منتشر کند؛ زنی که جفری اپستین او را تهدید کرده بود که اگر از نوشتههایش در مورد او خوشش نیاید، فرزندان متولدنشدهاش را نفرین خواهد کرد، تا به امروز آن لحظه را فراموش نکرده است.
ویکی وارد، زنی لاغراندام با موهای بلوند و لهجه بریتانیایی که در طول سالهای طولانی زندگیاش در نیویورک رنگ و رویش را از دست داده، آن خاطره را به یاد میآورد و میگوید: «وحشتناک بود.» اپستین به این زن گفته که برای نفرینش از یک جادوگر کمک خواهد گرفت و از او پرسید که قصد دارد در کدام بیمارستان زایمان کند.
وارد میگوید اپستین به او هشدار داده بود که میتواند تضمین کند که فرزندانش در هیچ مدرسهای در منهتن پذیرفته نشوند و اینکه شوهرش ممکن است شغلش را از دست بدهد. ویکی وارد میگوید اپستین تقریباً هر روز با او تماس میگرفت. این ماجرا مربوط به 23 سال پیش است.
وارد، ۵۶ ساله، روزنامهنگار و نویسنده چندین کتاب پرفروش است. او گزارشگر ارشد CNN بوده و برای تعدادی از روزنامهها و مجلات بزرگ مطلب نوشته است. در پاییز سال ۲۰۰۲، مجله Vanity Fair از او خواست تا شرح حالی از جفری اپستین بنویسد.
وارد میگوید: «در آن زمان، اپستین شخصیتی شبیه گتسبی بود. همه درباره او صحبت میکردند، اما هیچکس نمیدانست او واقعاً کیست.» درست مانند رمان کلاسیک اف. اسکات فیتزجرالد درباره گتسبی مجرد و مرموز که مهمانیهای مجللی را در ویلایش برای طبقه مرفه نیویورک برگزار میکرد.
وارد در ابتدا فکر میکرد که این یک پروژه گزارشگری ساده خواهد بود. اپستین در نیویورک زندگی میکرد. وارد هم در نیویورک زندگی میکرد. او برای مصاحبه به ملاقات اپستین میرفت و شرح حالی از او مینوشت. وارد در آن زمان دوقلو باردار بود و بارداری پرخطری داشت. وارد میگوید «داستانی ساده» تبدیل به «کابوس» شد. در حالی که ویکی وارد در پاییز ۲۰۰۲ برای کشف هویت جفری اپستین تلاش میکرد، شهرت اپستین در حال افزایش بود.
در تنها مقاله مفصلی که تا به امروز درباره او منتشر شده بود، مجله نیویورک از اپستین به عنوان «یک پولدار بینالمللی مرموز» یاد کرد. در این مقاله از یکی از دوستانش نقل شده است که اپستین «مردی فوقالعاده» و بسیار خوشمشرب است. «حتی گفته میشود که او به اندازه من از زنان زیبا خوشش میآید و بسیاری از آنها جوانتر هستند.» این دوست ناشناس که از او نقل قول شده بود، دونالد ترامپ بود.
در آن زمان، اپستین تازه از سفری به آفریقا به همراه بیل کلینتون، رئیسجمهور سابق، کوین اسپیسی، برنده جایزه اسکار و نائومی کمپبل، سوپرمدل، با بوئینگ ۷۲۷ خود برای یک کمپین ضد ایدز توسط ابتکار جهانی کلینتون بازگشته بود. اینجا بود که اپستین برای اولین بار از سایه بیرون آمد و در معرض دید عموم قرار گرفت.
قوانین مختلف برای افراد مختلف
جفری اپستین اکنون بیش از 5 سال است که مرده است، اما به طرز عجیبی زندهتر از همیشه به نظر میرسد. قوه قضائیه ایالات متحده بیش از 20 سال است که درگیر اپستین و جنایات او بوده است؛ جرائمی که به سیاست آمریکا نیز گره خورده است.
نام او به اختصار به این واقعیت تبدیل شده است که قوانین متفاوتی برای کسانی که قدرت دارند اعمال میشود. اینکه ثروت و نفوذ از یکدیگر تغذیه میکنند و اینکه کسانی که هر دو را دارند میتوانند قانون را نادیده بگیرند. این مسئله تا حدودی به دلیل جنایاتی است که او مرتکب شده است.
اپستین دختران زیر سن قانونی را در مقیاسی که فقط میتوان آن را صنعتی توصیف کرد، مورد آزار جنسی قرار داد. روش او برای جذب دختران شبیه سیستم گلوله برفی بود؛ روشی که در نهایت تا 1000 قربانی را درگیر کرد. او دختران را به همان روشی که اکثر مردم غذای بیرونبر سفارش میدهند، شکار میکرد.
جفری اپستین نشان داد مردی که دور و برش را رؤسایجمهور، شاهزادهها و برندگان جایزه نوبل پر کرده است، برای مدت طولانی و طولانیتر - صرف نظر از هر کاری که انجام میدهد – نیازی به ترسیدن ندارد!
سوالات مطرحشده در مورد این پرونده آنقدر تکاندهنده هستند که میتوانند حوزه سیاسی آمریکا را تا مغز استخوان متزلزل کنند. چه کسی از حلقه جنسی او خبر داشت؟ چه کسی در این حلقه عضویت داشت؟ چه کسی به لاپوشانی این حلقه کمک کرد؟ چه کسی به سادگی اهمیتی نداد زیرا میخواست به حلقه و پول او دسترسی داشته باشد؟ این واقعیت که معماهای پیرامون مرگ او همچنان ادامه دارد، تا حدودی به دونالد ترامپ مربوط میشود.
مردی که - با اکراه - در طول مبارزات انتخاباتی قول داد که پروندههای اپستین را به طور علنی منتشر کند؛ که البته به حرف خود عمل نکرد.
چرا؟ این سوالی است که ماههاست رئیسجمهور را درگیر کرده است. چرا او اینقدر عجیب رفتار کرده است؟ آیا ممکن است به این دلیل باشد که او عمیقتر از آنچه در ابتدا تصور میشد، در این پرونده دست داشته است؟ پرونده اپستین، حداقل برای مدتی، بین رئیسجمهور و عناصر پایگاه او شکاف ایجاد کرد.
هزاران صفحه از اسناد دادگاه در مورد اپستین قبلاً منتشر شده است، اما این اسناد تنها ذرهای از واقعیت هستند و تعدادی از اسناد منتشرشده به شدت سانسور شدهاند. علاوه بر این، برخی از مطالب صوتی و تصویری از روزهای بازجویی، به همراه لیست پروازهای اپستین، همچنان غیرقابل انتشار باقی ماندهاند. اطلاعات جدید گهگاه به بیرون درز میکند. اخیراً، تعدادی از سوابق برنامه ملاقات اپستین منتشر شده است.
بر این اساس، پیتر تیل، میلیاردر آلمانی - از حامیان اولیه دونالد ترامپ و حامی معاون رئیسجمهور جیدیونس - یک بار برای ناهار با اپستین ملاقات کرده است. این اسناد نشان میدهد که بیل گیتس، تا اواخر سال ۲۰۱۴ با اپستین به مهمانی میرفته و ایلان ماسک نیز قصد داشته در سفری به جزیره او که گاهی اوقات «جزیره عیاشی» نامیده میشد، به او بپیوندد.
ماسک بلافاصله این موضوع را تکذیب کرد. هفته گذشته، کتابی به قلم مشهورترین قربانی اپستین، ویرجینیا رابرتز جوفری، منتشر شد. این کتاب شامل شرح مفصلی از چگونگی آوردن او نزد شاهزاده اندرو در ۱۷ سالگی توسط اپستین است. اندرو این موضوع را انکار میکند، اما اکنون دیگر به دستور برادرش، شاه چارلز سوم، مجاز به استفاده از عنوان سلطنتی خود نیست.
وفاداران ترامپ در اتحاد با دموکراتها
اگر یک چیز وجود داشته باشد که همه آمریکا بتوانند بر سر آن توافق کنند، درخواستها برای علنی کردن پروندههای اپستین است. یک ابتکار عمل دوحزبی از سوی اعضای کنگره با هدف مجبور کردن دولت ترامپ و وزارت دادگستری به انجام این کار وجود دارد. حتی دموکراتها و پیروان ترامپ در این مورد همکاری میکنند. کمیته نظارت مجلس نمایندگان، سیاستمداران برجسته متعددی را برای شهادت در مورد پرونده اپستین، از جمله بیل و هیلاری کلینتون، احضار کرده است.
سخنگوی کمیته گفت: «باید برای هر آمریکایی روشن شود که جفری اپستین با برخی از قدرتمندترین و ثروتمندترین مردان جهان دوست بوده است.» بعید است که دادستان کل اجازه انتشار پروندهها را بدهد. وقتی صحبت از خواستههای دونالد ترامپ میشود، دادستان کل با کمال میل حاضر به انجام این کار است و وقتی صحبت از اپستین میشود، رئیسجمهور رویکردی مانند «سر در برف فرو کردن» را در پیش گرفته است.
رئیسجمهور چندی پیش گفت: «هنوز در مورد این مرد صحبت میکنید؟ این موجود پست؟ اپستین «حقه دموکراتها» است.» اینجا چیزی برای گفتن وجود ندارد. ترامپ گفت: «من طرفدار او نبودم.» او در وبسایت Truth Social نوشت: «بیایید وقت و انرژی خود را صرف جفری اپستین نکنیم.» اما بسیاری دیگر، دیدگاه متفاوتی دارند.
طبق نظرسنجی انجامشده توسط Ipsos در ماه ژوئیه، تقریباً ۷۰ درصد از پاسخدهندگان معتقدند که دولت ترامپ چیزی را در پرونده اپستین پنهان میکند. در واقع، واکنشهای او به این پرونده در طول تابستان، بزرگترین بحرانی را که او تاکنون در دوره دوم ریاستجمهوریاش تحمل کرده، ایجاد کرد.
طرفداران ترامپ نیز علاقه خاصی به افرادی که از کودکان سوءاستفاده میکنند، ندارند. این موضوع از آن زمان تاکنون در هالهای از ابهام بوده است. ترامپ استاد روایت «ما علیه آنها» است؛ تا زمانی که آن را مفید بداند. او حتی حرفه سیاسی خود را با دروغهایی در مورد گواهی تولد باراک اوباما آغاز کرد.
ویل سامر، روزنامهنگاری که مدتهاست بر ریشههای چنین روایتهای توطئهای تمرکز دارد، میگوید که او نقش بزرگی در ایجاد چنین نظریههایی داشته است. ترامپ در راستای همین رویکرد، تلاش کرد جفری اپستین را به پدرخواندهی کودکآزار نخبگان لیبرال تبدیل کند. این کار هوادارانش را راضی کرد اما اکنون، رأیدهندگانش از خود میپرسند که چرا رئیسجمهور به این سرعت علاقهی خود را به ریشهیابی ماجرا از دست داده است.
طبق گزارشی در وال استریت ژورنال، ترامپ به مشاورانش گفته است که نگران است که نام دوستان او در پروندههای اپستین باشد و ظاهراً او از اینکه مردم بار دیگر در مورد اپستین صحبت میکنند به جای اینکه در مورد دستاوردهای دولتش حرف بزنند، ناراحت است. اپستین همچنان مانند یک ابر بارانی تیره بر فراز ترامپ و ریاستجمهوری او سایه افکنده است.
یک دوستی کاملاً علنی
چند هفته پیش، در جریان سفر رسمی او به بریتانیا، فعالان مدنی تصاویر اپستین و ترامپ را بر روی دیوار قلعه ویندزور نمایش دادند. پیتر مندلسون، سفیر بریتانیا در واشنگتن، به دلیل ارتباطش با اپستین برکنار شد و سپس یادداشت تبریک تازه منتشرشده برای تولد ۵۰ سالگی اپستین، با امضای ترامپ، با اشاره به «اسرار» مشترک، به همراه نقاشی وسوسهانگیزی از یک زن برهنه - که ترامپ ادعا میکند هرگز آن را نکشیده است - وجود دارد.
در ویدئویی که در ۱۷ مارس ۲۰۱۰ ضبط شده، اپستین را میتوان درحالیکه جلوی دوربین روی یک صندلی چرمی با میکروفنی که در یقه پیراهن یقهدار خاکستریاش قرار گرفته، لم داده است، مشاهده کرد. صدایی از خارج از صفحه میپرسد:
-«آیا تا به حال با دونالد ترامپ رابطه شخصی داشتهاید؟»
-«منظورتان از روابط شخصی چیست؟»
-«آیا با او معاشرت کردهاید؟»
-«بله، آقا.»
اپستین، درحالیکه چانهاش را در دست گرفته بود، تقریباً متفکر به نظر میرسید، گفت:
-«اگرچه دوست دارم به این سؤال پاسخ دهم، حداقل امروز، باید از حقم ذیل متمم پنجم، ششم و چهاردهم خود استفاده کنم.»
اپستین فهرستی از متممهای قانون اساسی را ارائه میدهد که بر اساس آنها هیچکس نباید خود را متهم کند و همه حق دارند از یک محاکمه عادلانه برخوردار باشند.
موضوع این است که دونالد ترامپ هیچ جرمی در رابطه با جفری اپستین مرتکب نشده است؛ او هرگز هدف هیچ تحقیقی در این زمینه نبوده است. هیچ چیزی وجود ندارد که او را در این زمینه دخیل بداند. این واقعیت که ترامپ در یک پرونده مدنی به جرم تجاوز جنسی مسئول شناخته شد، موضوعی کاملاً جداگانه است.
این دو تا حدود سال ۲۰۰۴ با هم دوست بودند. موضوع صرفاً تا همین حد مشخص است. این موضوع به خوبی با عکسها و فیلمها مستند شده است. مانند ویدئویی که این دو را درست قبل از نمایش مد ویکتوریا سکرت نشان میدهد.
این برند لباس زیر زنانه، مدلهای خود را تقریباً برهنه، اغلب با بالهای فرشته و کمی اکلیل، به روی صحنه میفرستاد و اپستین دوست داشت در ردیف جلو بنشیند. دونالد ترامپ هم همینطور. این ویدئو مربوط به سال ۱۹۹۹ است و ملانیا هم ترامپ را همراهی میکرد. اگر اپستین به دختری علاقه پیدا میکرد، فرقی نمیکرد کجا باشد، اغلب خودش را به عنوان یک نماینده مُد جا میزد.
ویدئوی دیگری از سال ۱۹۹۲ نشان میدهد که این دو نفر در مارالاگو، ملک ترامپ در فلوریدا، در حال رقص و گپ زدن هستند. ترامپ یک کراوات صورتی روشن زده است؛ اپستین یک پیراهن جین پوشیده است. اپستین همچنین مهمان مراسم ازدواج ترامپ با همسر دومش، مارلا میپلز، حضور داشت.
روی هم رفته، این یک دوستی نسبتاً علنی بین دو مرد بود که حدود ۱۵ سال دوام آورد. سپس، آنها احتمالاً بر سر یک قطعه زمین با هم اختلاف پیدا کردند. سکوت رادیویی در پی آن برقرار شد. این، حداقل، داستانی است که ترامپ روایت میکند و هیچ چیزی برای رد این روایت وجود ندارد.
دفترچه تولد
در ماه ژوئیه، دونالد ترامپ از روزنامه روپرت مرداک، وال استریت ژورنال، به دلیل گزارشاش در مورد پرونده اپستین، که در آن ادعاهایی مبنی بر اظهارات دروغین، افترا و تهمت مطرح شده بود، برای دریافت 10 میلیارد دلار خسارت شکایت کرد. وقتی ترامپ آزردهخاطر میشود، به دادگاه مراجعه میکند. درست همانطور که وقتی میخواهد ارعاب کند، این کار را میکند.
از نظر او، بهترین دفاع، یک حمله خوب است. موضوع مورد بحث، مقالهای است که درباره یک دفتر تولد که به مناسبت پنجاهمین سالگرد تولد اپستین در 20 ژانویه 2003 تهیه شده بود، تمرکز دارد؛ که ظاهراً شامل تبریکی از ترامپ نیز بوده است. ترامپ میگوید که این اتفاق نیفتاده است. مشکل این است که دفترچه تولد، به همراه پیامی که تولد ۵۰ سالگی اپستین را تبریک میگوید، در اوایل سپتامبر منتشر شد.
سه آلبوم با جلد پوست گوساله با عنوان «۵۰ سال اول». این آلبومها توسط گیسلاین مکسول، دوست دختر سابق اپستین، که در آن زمان احتمالاً فقط شریک جرم او بود گردآوری شدهاند. در سال ۲۰۲۲، مکسول به دلیل همدستی در جنایات اپستین به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
تا به امروز، او تنها کسی است که در ارتباط با اپستین زندانی شده است. این تبریکها که گفته میشود از طرف ترامپ است، دقیقاً همانطور که وال استریت ژورنال توصیف کرده است، به نظر میرسند.
ویکی وارد میگوید وقتی دفترچه را ورق زد، ناگهان همه چیز به یادش آمد. آن ژانویه وحشتناک تقریباً ۲۳ سال پیش، زمانی که اپستین تقریباً هر روز با او تماس میگرفت و به خاطر شرح حالی که مینوشت، تهدیدش میکرد. اینکه چطور سعی میکرد او را مجبور کند چه بنویسد.
اینکه چطور پزشکش بارها به او توصیه کرد که این گزارش را رها کند. اینکه چطور انقباضاتش شروع شد و با عجله به بخش زایمان منتقل شد. اینکه چطور دوقلوهایش را چند هفته زودتر از موعد به دنیا آورد، هر دو خیلی کوچک و کموزن بودند. هر دو در خطر جدی بودند. امروز هم، «وارد» گاهی اوقات از خود میپرسد که آیا تولد زودرس پسرانش نتیجه تجربه آسیبزای نوشتن گزارش درباره اپستین بوده است یا خیر.
هرمی از سوءاستفاده
گیسلاین مکسول تنها کسی است که تاکنون به خاطر اپستین زندانی شده است. او به جرم قاچاق جنسی و سایر اتهامات به ۲۰ سال زندان محکوم شده است. در اوایل اکتبر، دیوان عالی ایالات متحده درخواست تجدیدنظر او را رد کرد. اپستین خالق یک سیستم موذیانه استثمار جنسی بود؛ مکسول مجری دستورات بود. او با دوست شدن با دختران، آنها را برای اپستین آماده میکرد. او آنها را آرایش میکرد و به آنها نشان میداد که چگونه آنها نیز باید دختران جدیدی را جذب کنند.
این هرمی از سوءاستفاده بود؛ اپستین در رأس آن و گیسلاین مکسول، دختر رابرت مکسول، ناشر بریتانیایی، درست زیر او قرار داشت. آنها مدتی زن و شوهر بودند، سپس مکسول دستیار اپستین شد. ویکی وارد، روزنامهنگاری که حتی پس از تکمیل پرترهاش برای ونیتی فر، هرگز نتوانسته از پرونده اپستین دست بکشد، یک مجموعه پادکست درباره گیسلاین مکسول ضبط کرده است.
در این پادکست، از یکی از دوستان مکسول پرسیده میشود که چرا اپستین مکسول را ترک کرد. تنها واکنش مخاطب خندیدن است: «خب، گیسلاین دیگر ۱۸ ساله نبود». اپستین پول داشت، اما گیسلاین مکسول، دختری از طبقه مرفه بریتانیا بود که مدرک ارتباطات از آکسفورد، داشت.
این شبکه او بود و به خانواده سلطنتی بریتانیا میرسید؛ تا شاهزاده اندرو، که با مکسول دوست صمیمی بود. در تابستان، معاون دادستان کل، مکسول را به مدت 9 ساعت بازجویی کرد. رویدادی نسبتاً غیرمعمول با توجه به اینکه بازجو تاد بلانش، قبلاً به عنوان وکیل، در استخدام دونالد ترامپ بود. بر اساس نوار صوتی که به سرعت منتشر شد، مکسول بدون هیچ تعجبی به بلانش گفت: «من هرگز شاهد هیچ رفتار نامناسبی از رئیسجمهور نبودم. رئیسجمهور هرگز با کسی رفتار نامناسبی نداشت.
در زمانی که من با او بودم، او از هر نظر یک جنتلمن بود.» کمی پس از بازجویی، مکسول از زندان قبلیاش به یک مرکز با امنیت پایینتر منتقل شد. احتمالاً شرایط بازداشت او از این به بعد به طور قابل توجهی راحتتر خواهد بود.
چرا اپستین خودکشی کرد؟
در 10 آگوست 2019، جفری ادوارد اپستین، 66 ساله، دقیقاً پنج هفته پس از دستگیریاش، درگذشت. به گفته پزشک قانونی شهر نیویورک، او خود را در سلولش در مرکز اصلاح و تربیت متروپولیتن در منهتن با یک تکه پارچه نارنجی حلقآویز کرد. مرگ، خودکشی اعلام شد و تمام سوالاتی که درباره زندگی او مطرح بود، تمام شرایط عجیب، پس از مرگش همچنان مطرح هستند.
چرا مردی که به گفته بسیاری هیچ تمایلی به خودکشی نداشت، پس از کمی بیش از یک ماه بازداشت، خود را میکشد؟ چرا چندین ملحفه در سلول وجود داشت؟ چرا فیلم دوربین مداربسته ناقص بود؟ چرا نگهبانانی که قرار بود هر نیم ساعت سلول او را بررسی کنند، خواب بودند، بهخصوص پس از اینکه کمی قبل از آن با جراحاتی در گردنش به آنها مراجعه کرده بود؟ چرا همسلولی او بلافاصله قبل از انتقال، اپستین را تنها گذاشت، درحالیکه قرار نبود این اتفاق بیفتد؟ بیل بار، دادستان کل وقت، از «بینظمیهای جدی» در نظارت بر اپستین صحبت کرد. با این وجود، او گفت که این مرگ هنوز خودکشی است. ویکی وارد، میگوید که کمی قبل از مرگ اپستین با وکیل او صحبت کرده است.
او میگوید که وکیل اپستین، با تکیه بر توافقی که پس از دادرسی سال ۲۰۰۷ مبنی بر عدم پیگرد قانونی بیشتر حاصل شد، نسبت به آزادی سریع اپستین خوشبین بود. نتیجه این است که بسیاری از مردم، و نهفقط طرفداران «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم»، معتقدند که اپستین در سلولش به قتل رسیده تا از همدستان برجستهاش محافظت شود. این دیدگاه خیلی هم بیراه نیست. جفری اپستین بیش از 20 سال در رویای خود زندگی کرد.
دختران 14 یا 16 ساله بودند، گاهی اوقات بزرگتر. او دختران را مثلاً از یک مدرسه راهنمایی در کوئینز یا برای خانهاش در پالم بیچ، از دبیرستانهای محلی میآورد. گاهی اوقات، او فقط آنها را لمس میکرد. گاهی اوقات، به آنها تجاوز میکرد. گاهی اوقات، او با آنها به جزیره خصوصیاش در کارائیب پرواز میکرد. گاهی اوقات، پس از اجرای تئاتر در مدرسهشان، برایشان گل میفرستاد. ویکی وارد میخواست با جفری اپستین برای معرفی او مصاحبه کند، اما در ابتدا او این درخواست را رد کرد.
اپستین به او میگوید: «بیایید شطرنج بازی کنیم. تو سفید باش. تو اولین حرکت را انجام بده.» او مینویسد، رفتار اپستین مانند مردی بود که «به نظر میرسد احساس میکند میتواند برنده شود، صرف نظر از اینکه طرف مقابل چه امتیازی دارد.» وارد مینویسد: «اپستین جذاب است. اما اجازه نمیدهد این جذابیت به چشمانش راه پیدا کند. چشمانش پولادین و حسابگر هستند.»
سالها بعد، ملیندا گیتس در مصاحبهای گفت که ارتباط شوهرش با اپستین یکی از دلایل درخواست طلاق بوده است. زمانی که گیتس برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ با اپستین ملاقات کرد، او قبلاً یک مجرم جنسی محکوم شده بود. ملیندا گیتس تعریف کرد که او یک بار با این مرد ملاقات کرده است. برای او، اپستین «شخصیت شیطانی» داشت و او گفت: «بعد از آن کابوس میدیدم.» اپستین برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ در پالمبیچ دستگیر شد.
تحقیقات علیه او از سال ۲۰۰۵ ادامه داشت، از جمله برای رابطه جنسی با افراد زیر سن قانونی. پلیس محلی پرونده را به افبیآی تحویل داد. جفری اپستین با کمک وکلایش - دهها نفر برایش کار میکردند و آنها بهترینها در این حرفه بودند - توافقی را برای پذیرش جرم انجام داد که هنوز هم توسط وکلا فوقالعاده تلقی میشود زیرا شرایط بسیار مساعدی را برای متهم فراهم میکرد.
برای مردی که، البته، به جرایم جنسی جدی متهم شده بود. شش روز در هفته، اپستین اجازه «مرخصی کاری» داشت، به این معنی که فقط شبها را در زندان میگذراند. ساعت هفت صبح، رانندهاش او را سوار میکرد و به خانه میبرد، ظاهراً برای کار. اما پس از ۱۳ ماه، او زودتر آزاد شد.
در ژانویه ۲۰۱۶، او شصتوسومین سالگرد تولدش را در خانهاش در محله آپِر ایست ساید جشن گرفت. ایهود باراک، نخستوزیر سابق اسرائیل، به مناسبت این روز به جفری اپستین نوشت: «تو برای بسیاری مثل یک کتاب بسته هستی، اما همه چیز را در مورد همه میدانی.» او اپستین را «گردآورنده اطلاعات» توصیف کرد.
درخواست قربانیان اپستین
ترزا هلم روی تریبون کوچکی که پشت سرش، ساختمان کنگره ایالات متحده قرار دارد، میرود. او میکروفن را تنظیم میکند و میگوید: «صبح بخیر، من یکی از قربانیان گیسلاین مکسول و جفری اپستین هستم.» هلم ۴۵ ساله است، زنی جذاب با لباس مشکی. داستان او شبیه داستان بسیاری از زنانی است که با اپستین و مکسول برخورد داشتهاند. هلم در حال آموزش برای تبدیل شدن به یک فیزیوتراپیست بود که گیسلاین مکسول از او پرسید که آیا میخواهد برایش کار کند یا خیر. او میگوید: «من به طور سیستماتیک برای آزار و اذیت شدن استخدام شدم.» این ماجرا مربوط به ۲۳ سال پیش است، اما او تمام جزئیات را به خاطر دارد.
هلم یک روز قبل از تجمع از فلوریدا، جایی که با دو فرزندش زندگی میکند، به واشنگتن پرواز کرده بود؛ با هدف اعمال فشار بر دولت اینجا در واشنگتن، در مقابل کنگره، به همراه دیگر زنانی که توسط اپستین مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. خواست آنها این است که هر آنچه مربوط به پرونده جفری اپستین است باید علنی شود.
یک اتحاد عجیب دوحزبی که این رویداد را ترتیب داده است، از آنها حمایت میکند. یکی از اعضای این اتحاد، توماس ماسی، نماینده جمهوریخواه مذهبی از کنتاکی است؛ و یکی از معدود کسانی که اصول خود را برای رئیسجمهورش زیر پا نگذاشته است. سپس رو خانا، دموکرات جوان، اهل کالیفرنیا است که برخی معتقدند آینده سیاسی روشنی در پیش دارد و مارجوری تیلور گرین، چهره مشهور جنبشMAGA از جورجیا که شهرت طرفداری او از ترامپ زبانزد است.
توماس ماسی در چمن جلوی ساختمان کنگره میگوید: «تشکیلات واشنگتن از مردم آمریکا میخواهد چیزی را باور کنند که باورکردنی نیست. آنها از شما میخواهند باور کنید که دو نفر صدها قربانی ایجاد کردهاند و آنها به تنهایی عمل کردهاند.» در کنار او، زنی ایستاده که بنری را در دست دارد که روی آن نوشته شده است: «نام او در لیست است. دختر کوچک شما در دنیای ترامپ در امان نیست. قربانیان را باور کنید، پروندهها را منتشر کنید.»
آنی فارمر نیز از جمله کسانی است که در مقابل ساختمان کنگره ایستاده است. فارمر به همراه خواهر بزرگترش ماریا، اولین قربانی اپستین بودند که به پلیس و بعداً به افبیآی مراجعه کردند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد. این مربوط به سال ۱۹۹۶ بود؛ آنی فارمر در آن زمان ۱۶ ساله بود. شهادت خواهران فارمر هیچ اثری ایجاد نکرد.
در سال ۲۰۰۲، این دو نفر تجربیات خود با جفری اپستین را برای ویکی وارد، تعریف کردند و وارد روایت را در گزارش خود در مجله ونیتی فر گنجاند. دو روایت متفاوت از آنچه بعداً اتفاق افتاد وجود دارد.
وارد میگوید اپستین فشار زیادی بر گریدون کارتر، سردبیر وقت مجله، وارد کرد و او بخشهای مربوط به خواهران فارمر را حذف کرد. با این حال، کارتر میگوید پاراگراف مربوط به سوءاستفادهای که دختران متحمل شدند از نظر قانونی جای سوال داشت. او میگوید اپستین همه چیز را انکار کرد و کارتر حرف او را باور کرد.
شاید اگر بخش مربوط به آنچه برای ماریا و آنی فارمر در دهه ۱۹۹۰ اتفاق افتاد در سال ۲۰۰۳ در مجله ونیتی فر منتشر میشد، داستان اپستین به شکل دیگری رقم میخورد. شاید صدها دختر نجات مییافتند، شاید میشد از آنها محافظت شود.
ترزا هلم به امید فهمیدن حقیقت، در نوامبر ۲۰۲۴ به دونالد ترامپ رأی داد، با این باور که ترامپ آنچه را که دیگران پنهان نگه میداشتند، آشکار خواهد کرد. آیا او هنوز هم به ترامپ امید دارد؟ او میگوید بله. او همچنان به این باور پایبند است. به این امید که حقیقت آشکار شود.