عدالت آموزشی و سهم مناطق کُردنشین از رتبههای کنکور
براساس آمار رسمی «۱۰رتبه اول هر رشته» طی سالهای اخیر، تقریباً همگی از پایتخت و شهرهای برخوردار بودند و هیچ نامی از استانهای کُردنشین دیده نمیشود.
طاهره نوری پژوهشگر حقوقبشر
براساس آمار رسمی «10رتبه اول هر رشته» طی سالهای اخیر، تقریباً همگی از پایتخت و شهرهای برخوردار بودند و هیچ نامی از استانهای کُردنشین دیده نمیشود. درواقع فقط 9 نفر طی ۱۰سال اخیر در رتبههای یک تا 10 کنکور از مناطق کُردنشین بودهاند و نشان میدهد که سهم این مناطق از رتبههای تکرقمی یا 10رتبه اول معمولاً بین صفر تا یک نفر است.
این درحالی است که استانهای کُردنشین جمعیت قابلتوجهی دارند و بهطور طبیعی باید حداقل سهمی متناسب با جمعیت و ظرفیت استعداد خود در رتبههای کشوری داشته باشند، اما ندارند. حال چرا سهم این مناطق کم است؟ نابرابری آموزشی در کشور ساختاری، عمیق و چندلایه است. مهمترین دلایل این وضعیت عبارتند از: نخست، تمرکز امکانات آموزشی در شهرهای برخوردار، شهرهای بزرگ دارای مدارس غیرانتفاعی با کیفیت بالا، کلاسهای تستزنی و تقویتی، معلمان خصوصی حرفهای، آزمونهای آزمایشی هفتگی، فضای رقابتی و انگیزشی هستند.
این امکانات مسیر را برای موفقیت در کنکور هموار میکنند. درمقابل، بسیاری از مناطق کُردنشین از چنین امکاناتی محروماند یا این امکانات محدود، گران یا دسترسناپذیر است بنابراین دانشآموزان این مناطق از همان ابتدا در یک رقابت ناعادلانه قرار میگیرند.
دوم، مشکلات اقتصادی و هزینه بالای آموزش غیردولتی؛ کنکور سالهاست که از یک آزمون علمی ساده خارج شده و به صنعت آموزشی تبدیل شده است. هزینههای کلاسهای آموزشی، کتابها و آزمونها، مدارس غیرانتفاعی و مشاوره تخصصی برای بسیاری از خانوادههای استانهای محروم بسیار سنگین است.
درنتیجه شکاف طبقاتی به شکاف آموزشی تبدیل شده، سپس در نتایج کنکور آشکار میشود. سومین علت، کمبود مدارس با کیفیت بالاست؛ تعداد مدارس سمپاد، نمونهدولتی یا خصوصی معتبر در برخی شهرهای کُردنشین بسیار کم است. حتی اگر این مدارس وجود داشته باشند معلمان باتجربه کماند، کیفیت آموزشی پایینتر است، امکانات و منابع کمتر است این درحالیاست که بخش زیادی از رتبههای برتر کشور از همین مدارس برآمدهاند. در چنین شرایطی باید دید که پیامدهای نابرابری آموزشی در مناطق کُردنشین چیست؟
این شکاف آموزشی پیامدهای جدی دارد ازجمله «مهاجرت استعدادها»، دانشآموزان بااستعداد برای موفقیت، مجبور به ترک شهر و استان خود میشوند که باعث تخلیه سرمایه انسانی منطقه میشود. «بازتولید فقر و نابرابری اجتماعی»؛ وقتی نتایج کنکور و مسیرهای شغلی پردرآمد در اختیار گروههای خاصی باشد، نابرابری اقتصادی تقویت میشود. «توقف توسعه منطقه»؛ نبود متخصص در حوزههای پزشکی، مهندسی، اجتماعی و هنری باعث کٌُندشدن روند توسعه در مناطق کُردنشین میشود. اما جهت بهبود عدالت آموزشی، مجموعهای از راهکارهای عملی مدنظر است شامل:
۱-توسعه زیرساختهای آموزشی باکیفیت: ساخت و تجهیز مدارس، آزمایشگاهها، کتابخانهها و سالنهای مطالعه ضروری است. / 2-جذب و نگهداشت معلمان متخصص: با مشوقهای مالی، دورههای آموزشی و سیستم تدریس ترکیبی میتوان کیفیت آموزش را بالا برد. / ۳-ایجاد و تقویت مدارس سمپاد، نمونه و غیرانتفاعی قوی: این مدارس باید در مناطق کردنشین / افزایش یابند و امکانات و معلمان حرفهای دریافت کنند. / ۴-آموزش آنلاین رایگان و گسترده: پلتفرمهای رایگان فیلم آموزشی، رفع اشکال و آزمون آنلاین باید برای دانشآموزان مناطق محروم در دسترس باشد.
/ ۵-برگزاری آزمونهای آزمایشی رایگان: برای کاهش هزینهها و افزایش کیفیت آمادهسازی کنکور، آزمونهای منطقهای رایگان بسیار مؤثر خواهند بود. /۶-حمایت مالی از دانشآموزان مستعد: کمکهزینه خرید کتاب، پوشش هزینه کلاسها، تأمین تبلت یا لپتاپ و بورسیههای تحصیلی ضروری است. / ۷-توانمندسازی والدین و مشاوره تحصیلی: برگزاری کارگاههای آموزشی برای والدین و حضور مشاور حرفهای در مدارس بسیار اثرگذار است. / ۸-ایجاد مراکز استعدادیابی و پرورش نخبه: المپیادهای منطقهای، دورههای تابستانی و همکاری با دانشگاهها باید توسعه یابد.
تنها در این صورت است که کنکور میتواند بهعنوان یک ابزار شایستهسالار واقعی ایفای نقش کند، نه وسیلهای برای تداوم نابرابری. سرمایهگذاری در آموزش در مناطق کُردنشین نهفقط یک ضرورت اخلاقی، بلکه یک ضرورت توسعهای برای آینده ایران است.