پایدار در مقابله با دولتهای اصلاحخواه/بررسی نامه اخیر جبهه پایداری به مسعود پزشکیان و مواضع این جبهه در بیانیهها
تریبون مجلس در اختیار جبهه پایداری قرار گرفت و احمد نادری، نایبرئیس مجلس در سخنانی با قرائت بخشی از نامه اخیر جبهه پایداری به رئیسجمهور از تریبون مجلس تلاش کرد تا حضور اعضای این جبهه را در دولت وفاق مسعود پزشکیان مبرا کند.
تریبون مجلس در اختیار جبهه پایداری قرار گرفت و احمد نادری، نایبرئیس مجلس در سخنانی با قرائت بخشی از نامه اخیر جبهه پایداری به رئیسجمهور از تریبون مجلس تلاش کرد تا حضور اعضای این جبهه را در دولت وفاق مسعود پزشکیان مبرا کند. احمد نادری با تکذیب حضور اعضای جبهه پایداری در مناصب حساس و حتی غیرحساس دولت چهاردهم خواهان آن شد که احزاب و شخصیتهای جبهه اصلاحات که پزشکیان را بر مسند ریاستجمهوری نشاندند، مسئولیت وضعیت آشفته اقتصادی و فرهنگی کشور را برعهده بگیرند و به دنبال مقصر خیالی نگردند.
او مدعی شد که جبهه پایداری مکرراً پیشنهادات خیرخواهانهای را به رئیسجمهور ارائه کرده است که اگر مورد توجه بود، امروز چنین آشفتگیای در بازار ارز صورت نمیگرفت. جبهه پایداری هفته گذشته طی نامهای به رئیسجمهور انتقادات اقتصادی را متوجه رئیسجمهور کرد و با انکار تاثیر جنگ دوازده روزه و تقلیل زبان نقد به مسائل شخصی همچون نقش شخص همتی در آشفتگی ارزی کارنامه یک سال و نیمه پزشکیان را مسئول افزایش قیمت دلار دانست.
مسیر بیانیههای جبهه پایداری از زمان اعلام موجودیت
جبهه پایداری در مردادماه سال 1390 با صدور بیانیهای که در آن به سه شعار شاخص استناد شده بود اعلام موجودیت کرد: «شروع فعالیت «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» با شعار سه شاخص مهم مکتب امام یعنی عقلانیت، معنویت و عدالت حول محور ولایت را اعلام مینماییم و کار خالص برای خدا و اطاعت از رهبری و صداقت با مردم را وجهه همت خویش قرار میدهیم.» جبهه پایداری در نخستین بیانیه وظیفه خود را تلاش برای تداوم شاخصهای عمده این مکتب یعنی عقلانیت، معنویت و عدالت در حول محور ولایت مطرح کرد.
طی مدت اعلام موجودیت این جبهه، بیانیهها و نامههای متعددی در حمایت از حاکمیت و جریان فکری حاکم منتشر شده است. در بیانیهای که به مناسبت هفته دولت و شهادت شهیدان رجایی و باهنر در همان ماههای نخست اعلام موجودیت منتشر کردند، تاکید کردند دولت اسلامی باید به ارزشهای دینی، عدالت، عقلانیت و خدمتگزاری به مردم پایبند باشد و از اشرافیگری، فساد و حاشیهسازی پرهیز کند، چراکه این راه تضمینکننده تحقق اهداف انقلاب است.
بیشترین عناوین بیانیههای این جبهه به موضوعاتی در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا و انتخابات ریاستجمهوری، سالگرد انقلاب، 9 دی، روز جهانی قدس، هفته بسیج مستضعفین، مذاکرات هستهای، برجام و سیاست خارجی، حماس و مناسبتهای مذهبی اختصاص داشته است.
همچنین انتشار بیانیههایی خطاب به جنبش بیداری اسلامی در منطقه، پیروزی مقاومت در غزه، روز کارگر و معلم، روز دانشجو، روز دانشآموز، برخی حوادث کشور از جمله حادثه تروریستی کرمان، شهادت سردار قاسم سلیمانی، فساد چای دبش، شهادت اعزای جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین، پاسخ به نامه 180 اقتصاددان، پاسخ به مطالب برخی رسانهها در رابطه با محمدتقی مصباحیزدی، شهادت مصطفی احمدیروشن، هفته وحدت، شبهای قدر و... از دیگر موضوعاتی است که جبهه پایداری به آنها پرداخته است.
از «سیاست سازش» تا اتهام خیانت
جبهه پایداری در سالهای اخیر و از زمان اعلام موجودیت چند خط فکری ثابت را دنبال کرده است؛ در بیانیههای مختلف جبهه پایداری به دفعات تاکید شده است که سیاست کشور باید بر اساس مبانی انقلاب، اسلام سیاسی و مقاومت در برابر سلطه جهانی باشد، نه مبتنی بر چشمداشت به غرب یا «سیاستهای سازش» که منافع ملی را تضعیف میکند.
همچنین این جبهه بیانیههایی را علیه اصلاحطلبان، رویکرد مذاکرهمحور با غرب و دولتهای میانهرو مطرح کرده است و آنها را بارها به تضعیف استقلال و امنیت ملی متهم کرده است. در آخرین بیانیهای که در واکنش به بیانیه جبهه اصلاحات در مردادماه منتشر کردند، آنها را به خیانت آشکار متهم و از تمامی رجال سیاسی و علما و مردم خواسته است که نسبت به آنها اعلام موضع کنند: «بر تمامی رجال سیاسی و علمای ربانی و ملت شریف ایران واجب است در هر جایگاه نسبت به این خیانت آشکار، آگاهانه اعلام موضع نمایند و در این فتنه جدید با پشتیبانی کامل از امام امت حضرت آیتالله خامنهای حکیم همچون گذشته، دشمنان این کشور حسینی را ناکام گذارند.»
این جبهه بیانیههای زیادی نیز درباره اعتراضات داخلی و خارجی کشور صادر کرده است؛ در پی اعتراضات سال 1401 در بیانیهای رخدادهای کشور را نتیجه توطئه دشمنان داخلی و خارجی دانسته و مدعی میشود که این دشمنان در پی تضعیف ارزشهای دینی، بهویژه حجاب و امنیت خانوادگی هستند و با اشاره به «ناامنیهای ناشی از فضای مجازی و فتنهانگیزی رسانهای درخواست حکمرانی کامل نظام بر فضای مجازی را مطرح» و خواهان «برخورد با اقدامات ضدانقلابی» میشوند: «خوشبختانه عموم هنرمندان و ورزشکاران با هوشیاری خود، خام این فریب رسانهای نشدند اما معدود افراد خائنی که علیه انقلاب تحریک شدند و اقدام به موضعگیری حمایتی از آشوبگران و گروههای تروریست جداییطلب کردند، بدانند که خیانت امروز آنها به مردم و انقلاب اسلامی در اذهان مردم شریف ایران خواهد ماند. حداقل توقعی که از نهادهای نظارتی، قضایی و امنیتی وجود دارد این است که این اقلیت فریبخورده یا خائن مورد تعقیب قرار گرفته و مطابق قانون و شرع با بغی آنان برخورد انقلابی اتفاق بیفتد.»
در تمام این مدت جبهه پایداری هم در جایگاه منتقد و معترض به دولتهای میانهرو و اصلاحخواه قرار داشته است. چنانچه حتی نمایندگان مجلس عضو این جبهه در حمله به روحانی و پزشکیان کوتاهی نکردند و همچنان همه مشکلات را به گردن دولتهای یازدهم، دوازدهم و چهاردهم میاندازند.
جبهه پایداری در زمان ریاست حسن روحانی بیانیهای علیه او صادر کرد و روحانی را «رفوزه زنگ حساب» معرفی کرد: «خوب است جناب رئیسجمهور که هر دقیقه برای منتقدین داخلی رجزی ظفرمندانه از فتوحاتی که وجود خارجی ندارد میخوانند، مستحضر باشند که شرایط امروز با شرایط روزهای ابتدایی هشت سال پیش که تصدی دولت را به عهده گرفته بودند، کاملاً متفاوت است؛ آقای روحانی اگر آن روزها «شاگرد اول کلاس انشا» بودند، امروز با نمایش بیتدبیریهای پی در پی، عنوان «رفوزه زنگ حساب» را به خود اختصاص دادهاند و با نمایش یک عجز بیسابقه و اشباع ناکارآمدی در اداره امور مربوطه، شکافها و مشکلات فراوانی را برای مردم و کشور به جا گذاشتهاند.»
جبهه پایداری؛ فراحزبی در بیان، جناحی در عمل
بررسی بیانیههایی که جبهه پایداری در حمایت از جریانهای همسو با خط فکری اصولگرایان منتشر کرده است نیز نشان میدهد این جبهه حتی به نیروهای همسو با خود نیز حمایت مشروط، نسبی و ایدئولوژیک دارد. جبهه پایداری در بیانیهای که برای اعلام مواضع شرکت در انتخابات مجلس دوازدهم صادر کرده بود، معیار انتخاب کاندیدای اصلح را کاملاً ایدئولوژیک، فراحزبی و گزینشی مطرح کرده بود: «دغدغه و دلمشغولی جبهه پایداری انقلاب اسلامی هم در مناسبات حاکم بر انتخابات پیشرو، لحاظ شدن شاخصهای مکتب امام(ره) در مدلها و سازوکارهای انتخاباتی بوده و هست و تأکید بزرگانی همچون حضرت آیتالله مصباحیزدی و حضرت آیتالله خوشوقت به عنوان فقهای فقید جبهه پایداری مبنی بر استفاده و دعوت از نامزدهای اصلح و کارآمد در فهرستهای انتخاباتی ولو اینکه از اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی نباشند نیز بر همین مبنا بوده است که انشاءالله همچنان سرلوحه اقدامات جبهه پایداری در انتخابات آتی خواهد بود.» بر اساس همین هم نام جبهه پایداری در کنار شورای ائتلاف و جبهه پایداری منتشر شد. طبیعتاً نوع نگاه و اعضا و طیفی که این جریان از آن در بازههای زمانی مختلف حمایت کرده مشخص است و معمولاً اگر جریان شریان و مشابه آن را در نظر نگیریم در حوالی منتهیالیه تندروهای اصولگرایی قرار میگیرد.
نقد اقتصادی یا فشار سیاسی به رئیسجمهور؟
جبهه پایداری با روی کار آمدن دولت چهاردهم تاکنون سه نامه به مسعود پزشکیان نوشته است که محورهای فکری و نقدهای آنها در امتداد خط مشی بیانیهها قرار دارد. نخستین نامه جبهه پایداری به رئیسجمهور که دیماه سال گذشته منتشر شد، بر محور مذاکرات با غرب گره خورده بود و از رئیسجمهور درخواست داشت «مقاومت و ایستادگی» را به عنوان تنها راه پیروزی بر دشمن و تامین منافع ملی اجرایی کند. در این نامه اینگونه استدلال شده بود که سازش، اعتماد بیقید و شرط به غرب و مذاکرات فرصتسوز جز تأخیر در حل مشکلات کشور و تضعیف روحیه ملی نتیجهای نخواهد داشت:«کشور را تحت تأثیر غربگرایانی که در صدد درگیر کردن دولت و ملت در یک پروسه بینتیجه هستند، گرفتار نکنید و اجازه ندهید با افتادن در دام مذاکرات فرصتسوز با غربیها، فرصتهای حل مشکلات کشور، بهویژه مشکلات معیشتی مردم از دست برود.»
جبهه پایداری در نامه بعدی خود که در اوایل آبانماه سال جاری منتشر کرد، با همان خط استدلال فکری که در نامه اول در نظر داشت، هشدارهایی را مطرح کرد که این بار ابعاد اقتصادیتری به خود گرفته بود. جبهه پایداری نگاه مقاومت و ایستادگی در نامه اول را که با تمرکز بر مذاکره با غرب مطرح کرده بود، در نامه دوم در قالب مدیریت مستقل اقتصاد، پرهیز از شرطیسازی بازار به سیاست خارجی و تمرکز بر اصلاحات درونزا ترجمه میکند: «وقتی رسانههای نزدیک به دولت در کنار برخی مقامات سیاسی و اقتصادی کابینه، اقتصاد را بهطور عجیبی با تحولات خارجی، مذاکرات، مکانیسم ماشه و... شرطی کردهاند، شاهد تلاطم شدید نرخ ارز با این نوع اتفاقات خارجی هستیم. امری که رهبری بارها و بارها تذکر دادند که این کار به ضرر خود شما در دولت و زندگی مردم است، اما متأسفانه این روند همچنان ادامه دارد.»
در آخرین نامه جبهه پایداری به رئیسجمهور که در روزهای اخیر منتشر شده است، با محوریت اقتصادی اما رویکردی سیاسی به بحرانهای اقتصادی و معیشتی که کشور با آن مواجه است اشاره شده است. آنها عبدالناصر همتی را مقصر و متهم اصلی رویکرد اقتصادی دولت در زمینه مهار ارز معرفی میکنند که با چاپ پول باعث تضعیف بازار ارز شده است. همچنین جبهه پایداری جهش نرخ ارز را نتیجه تصمیمات مدیریتی غلط دولت میداند، نه اثر مستقیم رویدادهای خارجی و جنگ دوازدهروزه.
در بخش دیگری از این نامه، با این استدلال که تصمیمات ارزی و تجاری دولت در تضاد با منافع مردم و اقتصاد ملی بوده، خواستار اصلاح رویکرد حکمرانی ارزی و اقتصادی شده و تأکید دارد این نامه «بر اساس دلسوزی برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم» نوشته شده است. در این نامه نیز به جای ارائه راهکارهای مشخص با لحنی سرزنشآمیز به نقد گذشته پرداخته شده است و جای توضیحاتی درباره ارتباط منطقی میان عملکرد دولت و ارائه راهحل خالی است. رویکرد اقتصادی نامه بیشتر از نوع کیفی و انتقادی است تا مبتنی بر داده و رویکرد سیاستی، حال آنکه جبهه پایداری مدعی شده است این نامه را از سر دلسوزی نوشته است.
بررسی فعالیتها، بیانیهها و نامههای جبهه اصلاحات نشان میدهد که فعالیتهای این جبهه عمدتاً ایدئولوژیک و سیاسی هستند، نه راهکارمحور یا مبتنی بر تحلیلهای ساختاری. در اکثر بیانیهها ترجیح داده شده است که به جای ارائه برنامههای عملیاتی، به نقد و سرزنش نیروهای مخالف و دولت بپردازند و حتی در حمایت از نیروهای همسو نیز به جای حمایتهای حزبی و تشکیلاتی، این حمایت مشروط و ایدئولوژیک بودهاند. زبان سرزنشآمیز این جبهه در نامههایی که به رئیسجمهور دولت چهاردهم نوشته شده است نیز نشان میدهد بیشتر فضای شخصیسازیشده بر محتوای نامهها حاکم است تا راهکارمحور و مسئلهمحور.
بررسی بیانیهها و نامههای جبهه پایداری نشان میدهد این جبهه از نقدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان پوششی برای پیشبرد رویکردهای ایدئولوژیک خود استفاده میکند. انکار نقش تحریم، جنگ و بنبستهای سیاست خارجی، شخصیسازی بحرانها و تقلیل مسائل ساختاری اقتصاد به عملکرد چند چهره اجرایی، نهتنها کمکی به حل بحران معیشتی نمیکند، بلکه نقد را به ابزاری برای فشار سیاسی و صفبندی زودهنگام انتخاباتی تبدیل کرده است. در رابطه با نامههای این جبهه به رئیس دولت چهاردهم هممیهن گفتوگوهایی با محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب و منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا داشته است که در ادامه میخوانید.