برکت یا نکبت؟انتقاد کارشناسان از اظهارات جنجالی سیدعباس عراقچی
در شرایطی که فشارهای اقتصادی به مردم ایران روزبهروز تشدید میشود، سوال اینجاست که تابآوری در مقابل فشارها و آموختن زندگی با تحریم تا چه زمانی باید ادامه پیدا کند؟ مسئولان دولت باید توضیح دهند که انتظارشان از جامعه برای تابآوری و مقاومت تا چه زمانی است
هفته گذشته اظهارات سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در جمع فعالان اقتصادی اصفهان با واکنشهای گستردهای مواجه شد. عراقچی در این سخنرانی که بخش عمده آن به توضیحهای او در مورد ضرورت باز کردن گرههای دست و پاگیر داخلی در مقابل اقتصاد اختصاص داشت، گفت: «من میدانم تحریم یعنی چه، هزینههای آن را برای کشور میدانم، مشکلات آن را برای کشور میدانم، کسی نگوید عراقچی نمیداند تحریم چیست! اما برکات آن را هم میدانم. با تحریم باید زندگی کرد.»
این بخش از سخنان عراقچی با واکنشهای گستردهای در رسانهها و افکار عمومی مواجه شد. محمد طبیبیان، اقتصاددان در واکنشی تند به این اظهارات نوشت: «همه میدانیم جناب ایشان و جنابان در شرایط بدتر از این هم میتوانند خوب و فربه زندگی کنند. انصافاً از جانب مردم صحبت نفرمایید.»
حسین موسویان، دیپلمات پیشین و استاد دانشگاه پرینستون نیز در واکنش به این اظهارات نوشت: «تحریم نکبت است.» این دیپلمات پیشین ۱۰ ضرر برای تحریم به این شرح برشمرد: «افزایش فقر و فلاکت عمومی، کند شدن یا توقف توسعه کشور، افزایش بیکاری، کاهش کیفیت خدمات عمومی، مشکلات در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی، افزایش هزینههای زندگی، تشدید مهاجرت نخبگان، سقوط ارزش پول ملی، کاهش تولید ناخالص ملی و نابودی بخش خصوصی».
روزنامه دولت در واکنش افکار عمومی تاکید کرد که این اظهارنظر بخشی تقطیع شده از سخنرانی طولانی عراقچی است. روزنامه ایران نوشت: «از میان همه این حرفها تنها یک جمله برجسته شد که بیمقدمه و بیتوضیح، راهش را به تیترها باز کرد: میدانم تحریم برکاتی دارد. همین عبارت، وقتی از بستر اصلی خود جدا شد، طوری بازتاب پیدا کرد که انگار وزیر خارجه در حال نادیده گرفتن فشارها و هزینههای تحریم است.... حرف عراقچی این بود که اگر این توان سازگاری و ابتکار در داخل هم جدی گرفته شود و با موانع اداری خنثی نشود، میتواند از آسیبپذیری اقتصاد کم کند.» به نوشته این روزنامه: «گفتن برکت تحریم اشاره به همین تجربه ناخواسته بود که تلاش داشت نشان دهد فشار بیرونی هرچند پرهزینه است، گاهی ضعفهای قدیمی را عیان و مدیران و ساختارها را ناچار به تغییر مسیر میکند.»
دقت در انتخاب کلمات
عراقچی به عنوان یک دیپلمات کارکشته قطعاً بهتر از هر کسی میداند که انتخاب کلمات و عبارات در سخنرانیها و اظهارنظرهای عمومی چه اثراتی میتواند داشتهباشد. جابهجایی عبارات در کلمات دولتمردان میتواند صلحها را به جنگ و جنگها را به صلح بدل کند. استفاده از توصیف «برکت» در کنار «تحریم» بدون تردید باعث بدبینی و بدگمانی مخاطبان میشود.
عباراتی مانند کاسبان تحریم، سالهاست که در میان افکار عمومی و رسانهها رواج پیدا کردهاست و این اظهارات عراقچی برای افکار عمومی بلافاصله یادآوری کسانی است که از تحریم و فشار بر مردم منفعت میبرند. عراقچی پس از سفر به اصفهان متوجه واکنشها به اظهارات خود شد و با انتشار توضیحی در کانال تلگرامی خود، سعی کرد تا نیت خود را از بیان این عبارت روشنتر کند. اما هر اندازه هم که توضیح و توجیههای بیشتری در مورد مفاهیم عمیق مورد نظر وزیر خارجه دادهشود، نمیتوان بیدقتی و بدسلیقگی در انتخاب این عبارت را پنهان کرد.
تا کی باید با تحریم زندگی کرد؟
بخش دوم جمله عراقچی هم مورد توجه قرار گرفت. اینکه عراقچی تاکید کرد «با تحریم باید زندگی کرد» سوالی را در افکار عمومی ایجاد کرد که آیا امیدها به رفع تحریم کاملاً از بین رفتهاست؟ عراقچی در توضیح این عبارت خود نیز مینویسد: «نباید جریان تولید، تجارت و پیشرفت کشور را موکول به رفع تحریم کرد و نباید منفعلانه منتظر روزی ماند که شاید تحریمها برداشته شود.»
این اظهارات ناامیدانه در حالی بیان میشود که عراقچی در همان سخنرانی تاکید کردهاست که تلاش برای رفع تحریم، مسئولیت دستگاه دیپلماسی است و فراموش نشدهاست. سوال اینجاست که اگر قرار است مردم ایران و فعالان اقتصادی بیاموزند که «با تحریم» زندگی کنند، این دورنما تا چه زمانی ادامه دارد؟ آیا «زندگی با تحریم» سرنوشت محتوم و ابدی مردم ایران است؟ آیا تمام راهها برای شکستن سد تحریمها و برداشتهشدن فشار از مردم طی شدهاست و دیگر راهی باقی نماندهاست؟
در شرایطی که فشارهای اقتصادی به مردم ایران روزبهروز تشدید میشود، سوال اینجاست که تابآوری در مقابل فشارها و آموختن زندگی با تحریم تا چه زمانی باید ادامه پیدا کند؟ مسئولان دولت باید توضیح دهند که انتظارشان از جامعه برای تابآوری و مقاومت تا چه زمانی است. عراقچی در سخنرانی خود میگوید: «مشکلات اقتصادی کشور تنها ناشی از تحریمها نیست؛ فساد، باندهای مافیایی، ضعفهای مدیریتی و جهالتها نیز وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. با این حال، تحریمهای خارجی هم بخشی از مشکل است، اما به نظر میرسد تلاش جدیدی برای بدتر نشان دادن اوضاع اقتصادی کشور در جریان است.»
اما از اشاره به این نکته باز میماند که بخش بزرگی از فسادها و باندهای مافیایی، خود نتیجه تحریمها هستند؛ تحریمهایی که بسیاری از اوقات دور زدن آنها مستلزم در نظر گرفتن امتیازهای ویژه برای دورزنندگان تحریم و دور زدن روشهای عادی و مرسوم تجارت است. واقعیت این است که برطرف کردن بسیار از فسادها و فروپاشی باندهای مافیایی و ویژهخواریها خود نیازمند رفع تحریمها است.
درسهای تحریم
عراقچی در توضیحی که در مورد سخنانش در اصفهان نوشت، «برکات» تحریم را به عنوان درسهایی که کشور از تحریمها آموخت توصیف کرد. وزیر امور خارجه نوشت: «تحریم به ما آموخت که کشور را نمیتوان بر یک ستون واحد اداره کرد؛ نه بر نفت، نه بر چند مسیر محدود، نه بر چند بندر خاص و نه بر تعداد معدودی شریک تجاری. تحریم ما را ناگزیر کرد بزرگتر بیاندیشیم، گزینهها را متنوعتر ببینیم و مقاومتر عمل کنیم؛ به سمت فاصله گرفتن از اقتصاد تکمحور نفتی حرکت کنیم، صادرات غیرنفتی را جدی بگیریم، بازارهای جدید را شناسایی کنیم و مسیرهای تازهای برای تجارت و تعامل اقتصادی بیابیم. از دل همین فشارها، استقلال و بلوغ صنایع مختلف کشور شکل گرفت.»
اما این استدلال عراقچی هم چندان با واقعیت موجود همخوانی ندارد. شاید این درسهای تئوریک برای وزیر امور خارجه کشورمان تازگی داشتهباشد، اما تحریمها نهتنها باعث متنوع شدن صادرات کشور، متنوعتر شدن شرکای تجاری ایران و بلوغ صنایع نشده، بلکه اثر کاملاً معکوس به جا گذاشتهاست.
برای مثال آمار تجارت خارجی کشور به وضوح نشان میدهد که در دوران تحریم، شرکای تجاری ایران محدودتر از هر زمان دیگری شدهاند و ایران به شکل خطرناکی به تعداد انگشتشماری از کشورها برای مبادلات تجاری وابسته شدهاست. آمار گمرک ایران در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که حجم تجارت خارجی ایران در سال ۱۴۰۳ به 132 میلیارد دلار رسیدهاست. از این میان سهم ۵ شریک نخست تجاری ایران از تجارت خارجی ۹۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بود که معادل 77/5 درصد از کل تجارت خارجی ایران بود.
حدود ۶۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار از تجارت خارجی کشور در سال گذشته تنها با دو کشور چین و امارات متحده عربی بود که معادل ۴۸ درصد از کل تجارت خارجی کشور را تشکیل میدهد. سال ۱۳۹۶ در دوره رفع تحریمها تنها ۶۰ درصد از تجارت خارجی کشور با ۵ شریک نخست تجاری (چین، امارات متحده عربی، کره جنوبی، عراق و ترکیه) بود و سهم دو شریک نخست تجاری (چین و امارات متحده عربی) از تجارت خارجی کشور ۳۸ درصد بود.
ترکیب کالاهای صادراتی کشور نسبت به گذشته تغییر عمدهای نکردهاست و همچنان اقتصاد ایران وابسته به نفت و آنچه به عنوان صادرات غیرنفتی از آن یاد میشود (محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی) است. شاید بتوان گفت که بسیاری از کالاهای صادراتی غیرنفتی سنتی ایران به دلیل تحریمها به تدریج در حال حذف شدن از بازارهای جهانی هستند و درآمدهای ارزی کشور (هرچند ناچیز) از محصولات سنتی صادراتی کشور از بین رفتهاست و نهایتاً این ادعا که تحریمها باعث بلوغ صنایع ایران شدهاست نیز چندان با واقعیت سازگار نیست. نهتنها تحریمها کمکی به صنعت ایران نکردهاست، بلکه فقدان سرمایهگذاری کافی در زیرساختهای انرژی در دوران تحریم، باعث شدهاست تا انرژی مورد نیاز صنایع در بخش بزرگی از سال محدود شود و معدود صنایع نجاتیافته از تحریم دچار نوسان در تولید به سبب قطع گاز و برق شوند.
ماموریت همزمان
عراقچی تاکید میکند که وزارت امور خارجه در چارچوب برطرف کردن فشارها دو ماموریت را به صورت مکمل و همزمان برای خود تعریف کردهاست. از دیدگاه عراقچی ماموریت اصلی رفع تحریمها و ماموریت دوم بیاثر کردن تحریمها است. عراقچی توضیح میدهد که تاکیدهایش بر مشکلات و گرههای داخلی و ضرورت برداشتهشدن موانع تصنعی در داخل کشور، در چارچوب بیاثر کردن تحریمها است.
تردیدی وجود ندارد که بسیاری از موانع داخلی جلوی توسعه و پیشرفت کشور را گرفتهاست، اما همانگونه که اشاره شد، بخش بزرگی از این موانع داخلی یا زاییده تحریمها هستند و یا بر اثر تحریمها تشدید شدهاند. وزارت امور خارجه به عنوان متولی سیاست خارجی کشور باید تمرکز خود را بر همان مسئولیت اصلی، یعنی رفع تحریمها قرار دهد و مسئولیت برطرف کردن موانع داخلی را به نهادهای مسئول حوزههای مرتبط بسپارد. اگر کمکاری یا اشکالی در عملکرد وزارتخانههای دیگر دولت وجود دارد، دلیل این نمیشود که وزیر خارجه در حوزه فعالیتهای غیرتخصصی وارد شود و تلاش کند تا مشکلات بانکی، گمرکی و مقررات را برطرف کند.
حتی کوچکترین تردید در اینکه تحریم به جز ضرر برای کشور چیزی داشتهباشد، حتی تصور کوچکترین برکت برای تحریم، باعث میشود تا وزارت امور خارجه از ماموریت اصلی خود برای برطرف کردن تحریمها منحرف شود. نباید خودمان را فریب بدهیم و نیمه پر موهومی برای لیوان خالی تحریم بسازیم. بدون تردید جامعه ایرانی در سالهای اخیر با تمام توان در مقابل فشارها و سختیها مقاومت کردهاست و درجهای باورنکردنی از تابآوری و تحمل از خود نشان دادهاست، اما این توقع که این تابآوری تا ابد ادامه پیدا کند، توقعی نابجا و خطرناک است.