| کد مطلب: ۵۹۸۳۳

چرا فیلترینگ باید برداشته شود

در فلسفه سیاست، گاه بزرگترین خطا آن است که برای جلوگیری از یک خطر، دری را ببندی و از پنجره، همان خطر را با ابعادی بزرگ‌تر به خانه دعوت کنی. فیلترینگ در ایران، اگر برداشته نشود، دقیقاً چنین سرنوشتی خواهد داشت.

چرا فیلترینگ باید برداشته شود

در فلسفه سیاست، گاه بزرگترین خطا آن است که برای جلوگیری از یک خطر، دری را ببندی و از پنجره، همان خطر را با ابعادی بزرگ‌تر به خانه دعوت کنی. فیلترینگ در ایران، اگر برداشته نشود، دقیقاً چنین سرنوشتی خواهد داشت. مسئله این نیست که نیت و هدف ما از فیلترینگ چه بود، بلکه این است که نتیجه آن امروز چه شده است؟! دوستی شرکت‌های ارائه‌کننده فیلترشکن را بررسی کرده و نتیجه تکان‌دهنده‌ای گرفته است.

آنها غالباً یا اسرائیلی هستند یا ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با اسرائیل دارند. این فهرست گسترده و پیوندهای آن با یک رژیم متخاصم، زنگ خطری جدی برای امنیت دیجیتال ایران است. درکنار این واقعیت، سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری اسرائیل در این حوزه، به‌طور مشخص کشورمان را هدف قرار داده است.

چون کشورهای دیگر اینترنت آزاد دارند و نیازی به این ابزارها ندارند، اما میلیون‌ها کاربر ایرانی به‌دلیل محدودیت‌ ناچار به استفاده از فیلترشکن شده‌اند که خود می‌تواند مسیر نفوذ امنیتی شود. فیلترینگ ظاهراً اقدامی داخلی برای محدودکردن دسترسی کاربران بوده است، اما درعمل به پیامدهای ناخواسته و چندلایه‌ای انجامیده: نفوذ به تلفن همراه ایرانیان، خروج درآمدهای کلان به خارج از کشور و افزایش نارضایتی اجتماعی و مهاجرت جوانان. تجربه ماجرای پیجرها در لبنان نشان می‌دهد الگو مشابه است؛ آنجا سخت‌افزار و انفجار فیزیکی بود، اینجا نرم‌افزار و تهدید امنیتی. تبلیغات گسترده جذب نیروهای اطلاعاتی از طریق برخی فیلترشکن‌ها قابل‌توجه است.

دلسوزان بارها هشدار داده‌اند که این ابزارها تهدید امنیتی و زیان اقتصادی جدی دارند. هرکسی‌که دغدغه امنیت ملی دارد، نمی‌تواند نسبت به ادامه این سیاست‌ها بی‌تفاوت باشد. فیلترینگ نه‌تنها مانع نفوذ نشده، بلکه زمینه را برای انتقال داده‌های حساس، تقویت مالی بازیگران خارجی و محدودشدن روایت مستقل ایرانیان فراهم کرده است. واقعاً ادامه این روند، در خدمت امنیت ملی است یا ناخواسته به تقویت دشمن کمک می‌کند؟ فیلترینگ در ایران با نیت صیانت آغاز شد، اما امروز بیشتر شبیه سیاستی است‌ که ناخواسته امنیت را تهدید و نارضایتی ایجاد می‌کند.

ابزاری‌که قرار بود کنترل و مدیریت را ممکن‌کند، جامعه را به مصرف‌کننده اجباری فیلترشکن تبدیل کرده است؛ میلیون‌ها ایرانی، از دانش‌آموز تا استاد و کاسب، برای ساده‌ترین ارتباطات دیجیتال ناچار به استفاده از آن هستند و این ابزار خود به یک منطقه خاکستری امنیتی تبدیل شده است. بخش بزرگی از بازار چندده هزار میلیارد تومانی فیلترشکن‌ها به خارج ازکشور منتقل می‌شود.

حتی اگر همه ارائه‌دهندگان به رژیم‌ متخاصم وابسته نباشند، خروج این حجم عظیم منابع مالی و داده‌ای یک آسیب راهبردی بزرگ است. داده‌های رفتاری کاربران، از الگوی مصرف رسانه‌ای تا مسیرهای ارتباطی، سرمایه‌ای کمتر از نفت نیست و واگذاری ناخواسته آن در مقیاس میلیونی تصمیم کوچکی نیست. اما مسئله فقط امنیت سایبری نیست. فیلترینگ به‌شکل متناقض، به یک آسیب اخلاقی فراگیر هم انجامیده است. خانواده‌ای را تصور کنیدکه برای دسترسی فرزندش به یک محتوای آموزشی یا ارتباط ساده اجتماعی، ناچار به نصب فیلترشکن روی تلفن همراه می‌شود.

این اقدام عملاً تمام لایه‌های کنترلی را از میان برمی‌دارد و دسترسی به محتوای نامناسب را نیز ممکن می‌کند. سیاستی‌که قرار بود سپر فرهنگی باشد، در عمل سپر را کنار زده و میدان را بازگذاشته است. در جهان امروز، کشوری‌که نتواند روایت خود را مستقیم به افکار عمومی جهانی منتقل‌کند، محکوم است که از زبان دیگران شنیده شود. فیلترینگ گسترده باعث شده صدای کاربران عادی، رسانه‌های داخلی و حتی مسئولان، به سختی به بیرون برسد. درحالی‌که رسانه‌های معاند، بدون مانع، به منبع اصلی خبر و تحلیل درباره ایران تبدیل شده‌اند. 

دراین‌میان، تناقضی بنیادین رخ می‌دهد. اگر خطر نفوذ و تهدید امنیتی جدی است، آیا سیاستی‌که میلیون‌ها نفر را به استفاده اجباری از ابزارهای ناشناخته خارجی سوق می‌دهد، عملاً در همان مسیر حرکت نمی‌کند؟ آیا این، تقویت غیرمستقیم همان بازیگرانی نیست‌که از آنها ابراز نگرانی می‌شود؟ پرسش از مسئولیت‌پذیری مدافعان سرسخت این سیاست، در همین نقطه معنا پیدا می‌کند.

تاریخ سیاست‌گذاری پُر است از لحظاتی‌که ادامه یک مسیر، هزینه‌اش از تغییر آن بیشتر می‌شود. فیلترینگ ما به چنین نقطه‌ای رسیده است. بازنگری در این سیاست، نه عقب‌نشینی و نه تسلیم، بلکه نشانه عقلانیت و شجاعت حکمرانی است.راهکار روشن است؛ اینترنت آزاد و امن، پلتفرم‌های داخلی رقابتی و ارتقای سواد رسانه‌ای، جایگزین انسداد کور می‌‌شود و کشورمان را به مسیر درست بازمی‌گرداند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار