| کد مطلب: ۵۹۰۴۶

این تناقض‌‏ها ما را کشت/درباره بازخوانی «پوست شیر» ابی و «سپیده» شجریان و سخن گفتن از دیت و مخ‏زنی در برنامه‏‌های یلدایی صداوسیما

دومین بخش حاشیه‌ساز برنامه‌های یلدایی صداوسیما اما به حضور محمدرضا حیاتی در برنامه «برمودا» بازمی‌گردد.

این تناقض‌‏ها ما را کشت/درباره بازخوانی «پوست شیر»  ابی و «سپیده» شجریان و سخن گفتن از دیت و مخ‏زنی در برنامه‏‌های یلدایی صداوسیما

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران همانطور که پایگاه اطلاع‌رسانی این سازمان خبر داده بود، با برنامه‌هایی گسترده خود را برای آنتن شب‌چله آماده کرده بود؛ از جشن یلدایی شبکه یک در ویژه‌برنامه «ایران دوست‌داشتنی» با اجرای مجریان کهنه‌کار سیما، حسین رفیعی و امیرحسین مدرس تا مسابقه «دو نقطه» شبکه دو با اجرای نیما کرمی و حضور میهمانانی همچون سوگل طهماسبی، آشا محرابی و البته علیرضا افتخاری و محمد اصفهانی.

در همین برنامه شهرام شکیبا یاد نعمت احمدی، وکیل نامدار را با خاطره‌ای از علاقه احمدی که اصالتاً کرمانی بود، به خواجوی کرمانی و نشست‌های هفتگی شعری که چهارشنبه‌ها در دفترش در چهارراه ولیعصر برگزار می‌کرده است، گرامی داشت و در ضمن، یادی نیز کرد از شب‌های شعر حوزه هنری با حضور شاعرانی مانند علی معلم‌دامغانی و یوسفعلی میرشکاک. در بخشی از آن نیز تصنیف «سپیده» (ایران ای سرای امید) با ذکر زیرنویسی که می‌گفت، خالقان این اثر هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان بوده‌اند، بازخوانی شد. 

سایر شبکه‌های صداوسیما نیز دست خالی به استقبال این‌شب نرفته بودند؛ برنامه‌های «هیچ‌وقت دیر نیست» و «مثبت آموزش» با حال‌وهوای شب یلدا از شبکه آموزش پخش شد، شبکه افق با برنامه زنده «ایران من» روی آنتن رفت، برنامه‌های «عروسک‌خونه» و «پویا نو» با رویکرد یلدایی از شبکه کودک پخش شدند و شبکه مستند از برنامه «چله با مستند» رونمایی کرد.

دراین‌میان دو شبکه سه و شبکه نسیم نیز برنامه‌های خاص این مناسبت را برنامه‌ریزی کرده بودند. شبکه سه سیما ویژه‌برنامه‌ای به‌نام «یلدای جوانی» را تدارک دیده بود که پخش آن از چهارشنبه ۲۶ آذرماه تا یکشنبه ۳۰ آذرماه در ساعت‌های مختلف شبانگاهی به‌طول انجامید و در آن بازیگران، ورزشکاران، خوانندگان و سایر چهره‌های مشهور حضور پیدا کردند.

در شبکه نسیم نیز کامران نجف‌زاده با برنامه «برمودا» و هومن حاجی‌عبدالهی و جناب‌خان با برنامه «۱۰۰۱» حضور داشتند. در میان این‌همه برنامه، اما دو برنامه بیش از همه خبرساز شد و شاید بهتر باشد بنویسیم وایرال شد؛ زیرا بسیاری از مخاطبان قهرکرده با سیما نیز دو بخش این برنامه‌ها را دیروز صبح در اینستاگرام به تماشا نشستند. 

دیت یعنی مخ‌زنی

نخستین خبرسازی‌ها مربوط می‌‌شود به حضور شهاب مرادی، روحانی معروفی که مدت‌های مدیدی است در تلویزیون، برنامه‌های مرتبط با ازدواج و جوانان را برگزار می‌کند و درباره تغییر سبک زندگی و نحوه مواجهه خانواده‌های ایرانی مذهبی با این تحولات سخن می‌گوید.

او این‌بار نیز «دیت» را چیزی شبیه «مخ‌زنی» ترجمه کرد، به‌جای آن «قرار اول» یا ملاقات میان پسر و دختر را پیشنهاد داد و گفت: «چه هدف ازدواج باشد، چه غیر ازدواج» پسر باید در دیدار نخست، دست در جیب کند و هزینه کافه را بپردازد. در ادامه نیز برچسبی تند به پسرانی که از این قرارداد تخطی می‌کنند، چسباند.

مرادی در بخشی دیگر از این برنامه جشن‌گرفتن مراسم هالووین در ایران را برای ما ایرانیان تحقیرآمیز دانست و گفت، وقتی خودمان این همه مراسم داریم، چه نیازی به جشن هالووین است؟ همین عبارات و البته اشاره به دیت در صداوسیما، بسیاری را به‌صرافت انتقاد از تلویزیون انداخت.

برای نمونه، کاربری در شبکه ایکس نوشت: «اگه شبکه نمایش‌خانگی از دیت اول، مخ‌زنی و دیت برای غیرازدواج پخش می‌کرد، واویلا بود! در شأن این لباس با بیننده میلیونی و خاص نیست.» بعضی دیگر نیز از تناقض‌هایی که در صداوسیما وجود دارد، انتقاد دارند.

ازطرفی، به‌طور واضح سبک زندگی کافه‌نشینی در سریال‌های تلویزیونی، تخطئه می‌‌شود و حتی سعید جلیلی که بیراه نیست اگر بگوییم سیاستمدار معیار صداوسیماست، این نهاد اجتماعی را «ضدخانواده» نامیده و ازطرفی‌دیگر، شهاب مرادی، روحانی تراز صداوسیما، سخن از دیت و قرار کرده و برای آن پروتکل وضع می‌کند.

جور دیگر باید دید؟

بااین‌همه دراین‌زمینه شاید بشود نگاهی متفاوت نیز داشت و چنین برنامه‌هایی را تلاشی برای اقناع اقشار محافظه‌کارتر جامعه ایران دانست؛ تلاشی که البته قضاوت درباره بی‌ثمر بودن آن نیز ساده نیست، زیرا برخی مشاهدات میدانی نیز نشان می‌دهد که حتی در میان جامعه مذهبی ایران نیز جوانان در پی ساختن راهی متفاوت از مسیری هستند که الگوهای سنتی سبک زندگی پدران و مادران‌شان تجربه کرده است یا توصیه می‌کند.

شاید به‌همین‌دلیل باشد که برای نمونه، کافه‌هایی با تم‌های مذهبی یا حتی تم‌های سیاسی موسوم به محور مقاومتی نیز در برخی اماکن نزدیک به حکومت هم دیده می‌شود.

نمونه‌اش کافه‌ای در همکف سازمان هنری رسانه‌ای «اوج». جز اینها، تجربه شهاب مرادی از برخی‌جهات نیز یادآور اتفاقی است که حسین دهنوی دهه‌ها قبل در تلویزیون آغاز کرد و در آن به‌طرزی بی‌سابقه و از نظر برخی مذهبی‌ها و سنتی‌ها حتی گستاخانه و وقیحانه، به تحلیل روابط زناشویی و اهمیت پاسخگویی به نیازهای جنسی سخن گفت.

آن برنامه‌ها نیز اگرچه در آغاز موجب سیل نقدها به صداوسیما از جانب جریان‌های متنوع اجتماعی شد، اما نباید این نکته را نادیده گرفت که در شکستن برخی تابوهای نه‌چندان مستدل اجتماعی، موفقیت‌هایی را نیز در پی داشت.

از جرم علاقه به ابی تا ابی‌خوانی

دومین بخش حاشیه‌ساز برنامه‌های یلدایی صداوسیما اما به حضور محمدرضا حیاتی در برنامه «برمودا» بازمی‌گردد. حیاتی که یکی از باسابقه‌ترین گویندگان خبر تلویزیون بود و ۴۴ سال در این سازمان مشغول به‌کار بود، در سال ۱۳۹۴، پس از ۳۴ سال گویندگی بازنشسته شد، اما با موافقت رئیس سازمان صداوسیما به ادامه گویندگی پرداخت.

در خردادماه ۱۳۹۹ و پس از مصاحبه‌ای که در آن، او در میانه نزاع مجازی محسن چاوشی و همسر ابراهیم حامدی، خود را یکی از ارادتمندان به ابی معرفی کرد، از طرف صداوسیما کنار گذاشته شد. او صدای ابی را صدای چند نسل خاطره دانست و بعدتر در مصاحبه‌ای مطبوعاتی نیز درباره جواد یساری گفت: «چرا نباید چنین خواننده‌ای در کشور بخواند؟»

در همان مصاحبه، او به ممنوعیت فعالیت محمدعلی فردین نیز اعتراض کرد: «شاید این حرف به عده‌ای بربخورد ولی اینجور آدم‌ها، نه با نظام، نه با کشور مشکل ندارند. حتی مؤمن هستند، از لحاظ عقیدتی پایبندی به دین دارند و عاشق وطن خود هستند».

حیاتی با چنین سخنانی از صداوسیما کنار گذاشته شد اما درعوض مدتی بعد در قامت مجری یک تلویزیون اینترنتی ظاهر شد. در مهرماه ۱۴۰۴ نیز به‌عنوان گوینده خبر در برنامه «تیتر اول» رسانه تصویری «آن» وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی حضور یافت.

طنز ماجرا اینکه سازمان تبلیغات اسلامی، چندسال پیش به‌خاطر اظهار علاقه‌ یکی از مدیران روحانی و جوان خود به معین و شجریان، از مدیریت حوزه هنری خوزستان برکنار شده بود.

او در برنامه‌ای اینستاگرامی گفته بود: «من معین را به‌عنوان یک خواننده خوب، فوق‌العاده و خواننده‌ای که به مخاطب، موسیقی و شعر احترام می‌گذارد، می‌دانم و آن‌ور آب است. شجریان که در ایران بود و مردم هم خیلی دوست‌اش داشتند و دارند؛ اما اگر جای حسن روحانی بودم، معین را به ایران دعوت می‌کردم.»

استانداردهای دوگانه و تناقض‌های بی‌پایان

اما پس از همه این اتفاقات، حیاتی در شب یلدای ۱۴۰۴ به تلویزیون دعوت شد و به دعوت و با همراهی کامران نجف‌زاده که در این‌سال‌ها به اشکال مختلف کوشیده ریبرندینگ کند و از خبرنگاری سیاسی و دوآتشه، خود را به فعالی فرهنگی بدل کند، «پوست شیر» ابی را خواند.

بدین‌ترتیب ما مانده‌ایم و امواج حیرت که از دریای آشوبناک صداوسیما و سایر نهادهای رسمی رسانه‌ای و فرهنگی، به صورت‌مان می‌خورد. پرسش ما نیز احتمالاً چیزی است شبیه همانی که ابی پس از شنیدن خبر اخراج حیاتی ابراز کرد: «نمی‌دانم من و هنرمندانی چون من، مرتکب چه گناهی شده بودیم به‌جز اهدای شادی به مردم و خواندن از آزادی».

مخلص کلام؛ نه خواندن آهنگی محبوب با صدای «ابی» در صداوسیما ایرادی دارد، نه سخن‌گفتن از دیت، قرار و کافه اما همگی اینها باید تحت استاندارد و قاعده‌ای شفاف برای همگان صورت بگیرد، نه اینکه دلبخواهی و سلیقه‌ای باشد. روزی به‌خاطر فلان مسئله سیاسی، سرودهای ملی و وطنی پخش کنیم و روزی دیگر، رفتاری خلاف آن انجام بدهیم. این تناقض‌ها ما را کشت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار