هویت ذهنی را تغییر دهید
در زمانهای که خبر و بعد خبر، به کسری از ثانیه ماناییاش بند است چگونه میتوان با تغییر قاب، فونت و رنگ گرم قرمز، مخاطبان احتمالی را راضی نگاه داشت؟
![هویت ذهنی را تغییر دهید](https://cdn.hammihanonline.ir/thumbnail/2LsjUGSryliP/Z0T8H9pYUbXo0sZ7HQQFz9sdEP6gpeoxwm6qBw3FUyban5x7qgvQbrJfCH2X6uU4rZf085XBFAFCeyo0woFaD79kLxmvcp_86atk84Zr3YNxp50xYmq20Q,,/8146447_123.jpg)
گویا هویت بصری و رسمالخط جدیدی در شبکه خبر آغاز بهکار کرده است. فونت نوشتن نیز تغییر و قابها طرح نویی گرفته و بنابر ماهیت خبر، رنگ گرم قرمز انتخاب شده است! کرداری که فینفسه بد نیست و در بیشتر شبکههای خبری مهم دنیا فراخور زمان، اینچنین تغییراتی انجام میشود. اما هویت بصری (حال کاری به معنای پیچیده آن نداریم) زمانی تغییراتش به چشم خواهد آمد که «هویت ذهنی» گردانندگان خبر و بالمآل در اینجا شبکه خبر و تلویزیون، تغییر یابد.
در زمانهای که خبر و بعد خبر، به کسری از ثانیه ماناییاش بند است چگونه میتوان با تغییر قاب، فونت و رنگ گرم قرمز، مخاطبان احتمالی را راضی نگاه داشت؟
در دورهای که خیابان، کوی و برزن شاهد زیستی است که هیچ نشانی از آن در تلویزیون نیست، چگونه میتوان با کمی رنگولعاب گرافیکی مخاطب را وادار به تغییر نگاه و شبکه نکرد؟!
آنچه در پس ذهن صاحبان فعلی خبر در تلویزیون میگذرد، بسان روزنامههایی است از پول بادآورده و بودجههای پیدا و پنهان که رنگولعاب تا حدود زیادی، درستی دارند؛ ولی وقتی نوبت به تورق صفحاتشان میشود، این رنگها رنگ میبازند!
چه که در آنها حرف و نگاه اکثریت مردم نیست. یا اگر در جاهایی چنین مشاهده میشود، از حب علی و بغض دیگری نشأت میگیرد! شبکه خبر که مادر همه شبکهها در بیان و تفسیر خبرهاست؛ دستخوش یکسویهنگری طولانیمدتی است و مخاطبان بیشماری از دست داده است.
تاجاییکه تنها این روزها محلی برای آگاهی از تعطیلی مدارس و ادارهها شده است! آن هم اگر کمی دیر بجنبد، قافیه را به شبکههای مجازی خواهد باخت. پس چگونه میتواند با این تغییرات ظاهری، مانایی دوامداری برای خویش ایجاد کند؟ زمانیکه ماهیت خبرهای آن با آنچه حتی در گروههای تلگرامی و واتساپی مجوزدار، زمین تا آسمان توفیر دارد؛ با چه پشتوانهای دم از این تغییرات سطحی میزند؟ برای مخاطب هویت بصری ذکرشده آنچنان مهم نیست؛ آنچه مهم مینماید روح خبر، درستی و عدم یکجانبهنگری است.
مگر سیاهوسفید بودن روزنامه یا رنگیبودنش چقدر میتواند جایگاه آن را نزد مخاطب بالا یا پایین ببرد؟ مگر کم بودند روزنامههایی که با کمترین کار گرافیکی ممکن، بیشترین مخاطبان را داشتند و در مقابلش، روزنامههایی که بیشترین کار گرافیکی و صفحهبندی را انجام میدادند و میدهند هنوز هم؛ ولی از کمی مخاطب رنج میبرند. هویت ذهنی باید عوض شود. اینکه در پس هر خبری نگاههای متضادی در برنامهها حضور داشته باشند.
برای کرداری که موسم قبل هر انتخاباتی کمی نضج میگیرد و بعد آن تا انتخابات بعدی به محاق میرود، رنگ گرم قرمز هم نمیتواند معجزه کند. مگر بنگاههای خبری معروف دنیا از این رنگ استفاده نمیکنند؟ آیا فینفسه استفاده از آن به مخاطبان آنها اضافه خواهد کرد؟ یا فونت کوچک و بزرگ تغییری در نگاه ایجاد خواهد کرد. آنچه اما برای مخاطب مهم است، این موارد ظاهری نیست. رنگ و پوشش کارکنان و قابهای نو؛ در بطن خویش کارایی آنچنانی ندارد. تلویزیون بیاید سیاهوسفید بخشهای خبریاش را پخش کند، ولی یکسویه نباشد. خاکستری نگاه کند به خبر و پیرامون خبر. همه آنچه را در جامعه وجود دارد، پوشش دهد.
به سیاهوسفیدش کاری نداشته باشد. برداشت مخاطب برایش مهم باشد. شاید مخاطب رنگ دیگری را برگزیند؛ اگر یکجانبهگرایی در پخش و تفسیر خبر وجود نداشته باشد. کردار تصمیمگیران تلویزیون زمانی مفید خواهد بود که از لایههای سطحی گذر کند. به میان مردم فارغ از هر رنگ، دسته و گروه آید، مردمانش را دوتکه نکند، رنگها را تفسیر دلخواه برون ندهد؛ آنوقت با هر فونتی و با هر قابی، مخاطب خواهد داشت...