اهمیت فرمان ترامپ درباره قطر
ترامپ روز ۲۹ سپتامبر، فرمانی اجرایی امضا کرد، با عنوان «تضمین امنیت کشور قطر». این فرمان «اتحاد بادوام» بین ایالات متحده و قطر را به رسمیت میشناسد و تضمین امنیتی صریحی داد که در صورت «حمله خارجی» اعمال خواهد شد.

ترامپ روز ۲۹ سپتامبر، فرمانی اجرایی امضا کرد، با عنوان «تضمین امنیت کشور قطر». این فرمان «اتحاد بادوام» بین ایالات متحده و قطر را به رسمیت میشناسد و تضمین امنیتی صریحی داد که در صورت «حمله خارجی» اعمال خواهد شد.
تضمین امنیتی صریح این دستور، برای هیچ کشور عربی سابقه نداشته است و این روابط قطر و آمریکا را به میزان قابلتوجهی عمیقتر میکند. این تضمین، امنیت قطر را مستقیماً به منافع امنیت ملی ایالات متحده گره میزند. این دستور برنامههای اقتضایی مشترک بین ایالات متحده و قطر را هم به عنوان بخشی از واکنش هماهنگ به «هر گونه تهاجم خارجی» علیه قطر، برجسته میکند.
در سال ۲۰۲۲، دولت بایدن پس از همکاری قطر در فرایند تخلیه افغانستان، قطر را در جایگاه متحد همه غیرناتویی قرار داد و این دستور حالا، ارتقایی مهم از این جایگاه است. ایالات متحده همچنان روابط امنیتی محکمی با دیگر شرکای عرب، از قبیل بحرین، مصر، اردن و عربستان سعودی دارد، اما هیچ کدام از این کشورها، از تضمین امنیتی صریح از ایالات متحده بهرهمند نیستند. عربستان سعودی به دنبال پیمان دفاعی متقابل با ایالات متحده بوده است و این در ابتدا به عنوان بخشی از گفتوگوهای عادیسازی روابط با اسرائیل پی گرفته شد، اما تلاشها برای رسیدن به این توافق به توقف رسیدهاند.
علت صدور دستور در این مقطع زمانی این بود: این دستور همزمان شد با دیدار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در اتاق بیضی کاخ سفید، با رئیسجمهور ترامپ. به نظر میرسد این اقدام، بخشی از تلاشی گسترده از سوی رئیسجمهور ترامپ باشد، جهت جبران مافات پس از حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به دوحه؛ البته قطر در ماه ژوئن هدف موشکهای ایران نیز قرار گرفت. رئیسجمهور ترامپ همچنین هدایت عذرخواهی اسرائیل از قطر را هم پیش برد. این عذرخواهی از سوی نخستوزیر نتانیاهو، در اتاق بیضی و در تماسی تلفنی با محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر قطر انجام شد.
این عذرخواهی، راه را هموار کرد تا قطر دوباره به عنوان میانجی فعالیت کند و خود رئیسجمهور هم برای انتقال برنامه ۲۰ مادهای صلحش به حماس، کار را به رهبران در دوحه سپرد. این برنامه، موضوع اصلی دیدارش با نتانیاهو بود. این دستور، در فضای نظمی چندقطبی و در حال ظهور در خاورمیانه صادر شده است و در این نظم جدید بناست خلیج[فارس] «مرکز ثقل» تازه باشد. در وهله اول، این اقدام، تعمیق روابط دولت ترامپ با قطر و ارزشی را که دولت بر نقش میانجیگری قطر میگذارد، برجسته میکند. این دستور قطر را به عنوان «متحدی استوار» توصیف میکند، بر تلاشهای میانجیگرانه قطر تأکید میکند و به وزیر خارجه ایالات متحده دستور میدهد شراکت در زمینه میانجیگری را با قطر ادامه دهد.
این به رسمیت شناختن صریح نقشی است که قطر برای خودش فراهم کرده، نقشی که بخشی از تلاشهای گستردهتر در حوزه خلیج [فارس] جهت کاهش تنش در منطقه است. بهعلاوه، این اقدام نقش قطر را به عنوان واسطه اصلی با حماس مورد تأیید قرار میدهد. این نقشی است که در گذشته برای قطر جنجال و مسئله آفریده بود. دوم، این دستور اسرائیل را از هر گونه حمله بیشتر به قطر باز میدارد. به نظر میرسد نخستوزیر نتانیاهو در عذرخواهیاش، جایی برای تفسیر درباره حملات آینده باقی گذاشت، وقتی گفت «اسرائیل هیچ برنامهای برای نقض دوباره حق حاکمیت قطر در آینده ندارد.» ادبیات قاطع این دستور، هر گونه حمله به قطر را به عنوان تهدیدی برای ایالات متحده میبیند و عملاً این احتمال را از بین میبرد که اسرائیل راهی برای خلف وعده بیابد.
در نهایت، تضمین امنیتی آمریکا به قطر پس از اعمال پیمان دفاع متقابل بین عربستان سعودی و پاکستان صادر شده است. این پیمان، البته سالها در دست مذاکره بود اما انعقاد آن، به فاصله کمی پس از حمله اسرائیل، نگرانیهای فزاینده در حوزه خلیج فارس را درباره اتکاپذیری آمریکا به عنوان تضمینکننده امنیتی برجسته میکند. در خاورمیانهای که روزبهروز بیشتر چندقطبی است، پیمان سعودی پاکستانی تمایل عربستان سعودی را به تنوعبخشی در شراکتهای امنیتیاش و دوری از اتکای سنگین به آمریکا نشان میدهد. دستور ترامپ، با آگاهی این اتحادهای در حال تغییر، احتمالاً این هدف را هم دارد که خیال شرکای نگران این منطقه را راحت کند که ایالات متحده، تهدیدات علیه امنیت آنها را جدی میگیرد.