شکاف نظر و عمل
آقای رئیسجمهور به جای پرداختن به مسائل فنی و غرق شدن در آنها باید حل یا بهبود وضعیت چند مسئله اصلی کشور را وظیفه خود بداند و تمام وقت خود را صرف حل آنها کند و الا موضوعات ریز و فنی همیشه بوده و هست و خواهد بود و تا هنگامی که مسائل اصلی در مسیر حل قرار نگیرد، در امور جزئی و فنی اتفاق مهم و پایداری رخ نخواهد داد، و این شکاف عمیق میان رویکرد نظری آقای رئیسجمهور که در ابتدای یادداشت نقل شد با رویکرد عملی آنان که در ادامه دیدیم همچنان وجود خواهد داشت
آقای رئیسجمهور در همایش «تابآوری، نوآوری، رشد»، نکات مهمی را گفت از جمله اینکه: «با دستور نمیشود اقتصاد را اجرا و مدیریت کرد، در مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز همینگونه است». رئیسجمهور «شفافیت، همدلی، وحدت و صداقت» را «ابزارهای مهم عبور از بحرانها» دانست و گفت: «دولت در برابر شواهد علمی، تجربی و کارشناسی سر خم میکند و هیچگونه تفکر دگماتیکی در دولت وجود ندارد، هرچه شواهد علمی نشان دهند، خود را ملزم به تطبیق با آن میدانیم.»
اینها همگی رویکردهای بسیار عالی و پذیرفتنی هستند و معتقدیم که آقای رئیسجمهور هم به آنها اعتقاد دارند. ولی هنگامی که به مرحله عمل میرسیم، بهیکباره با ورود اولویتهای دیگر، تمامی این اصول به حاشیه میروند. اولویتهای سیاسی و مدیریتی همچون وفاق چنان گسترده و فراگیر تعریف میشوند که عملاً جایی برای رعایت علم و تجربه و مشارکت و صداقت و... باقی نمیماند.
البته، گریزی هم از ملاحظات سیاسی و مدیریتی و مصلحتجویانه نیست. همه سیاستمداران چنین مواردی را دارند؛ ولی برخی از آنان چنین ملاحظاتی را محدود و استثنا میکنند و برخی دیگر، گسترده و فراگیر مینمایند. به نظر میرسد که آقای پزشکیان بیش از اندازه این ملاحظات حاشیهای را به متن سیاست و اجرا و مقدم بر اصول علمی درآوردهاند.
شاید به همین دلیل است که در نهایت مجبور میشوند بهجای وعدههای سیاستی روشن، ایدههای کشدار و غیرقابلسنجش با کلماتی کیفی به مخاطبان خود ارائه دهند. شاید دقیقترین وعده ایشان در این سخنرانی این جمله نامتعین است که: «ما قول میدهیم امسال کمترین قطعی برق را تجربه کنیم».
«کمترین قطعی برق» نامعلوم است؛ هرچه شد، کمترین معرفی میشود. ضمن اینکه کمترین قطعی برق صفر است. نمونه دیگر از گزارههای ایشان را در همین آخرین سخنرانی میبینیم که گفتند: «دولت خواهان ایجاد بستر مناسب برای فعالیت تجاری تولیدکنندگان است»، «ما مصمم هستیم مسائل و مشکلات شما حل شود»، «تلاش میکنیم موانع را برطرف کنیم»، «تلاش میکنیم»، «در تلاش هستیم»، «بهدنبال کنترل و اصلاح الگوی مصرف انرژی هستیم»، «توصیه به مردم برای مصرف کارآمد و کیفی انرژی.»
مصمم و خواهان بودن و تلاش کردن دولت از امور بدیهی است. مسئله برای مخاطب دستاورد عملی و عینی است. بعلاوه توصیه به صرفهجویی در مصرف راهحل بسیار کوتاهمدتی است ابزار مهار مصرف دست دولت است که نهتنها استفاده نمیکند بلکه بر عکس و برخلاف توصیههایش از نظر ساختاری دستور به مصرف بیشتر میدهد.
نمونه میخواهید؟ قیمت حاملهای انرژی. مسئله اصلی دولت و شخص آقای پزشکیان آنجاست که یا موضوعات اساسی را از حوزه سیاستگذاری خود خارج میدانند یا آنها را ثابت و غیرقابل تغییر دانستهاند.
تاکنون یک بار و به طور جدی به این پرسش نپرداختهاند که چرا وضعیت انرژی در ایران اینگونه است؟ آیا مشکل اصلی در طرف عرضه است؟ چرا باید سالانه بخش مهمی از درآمد ارزی کشور را بدهید و بنزین وارد کنید؟ چرا مصرف گاز این اندازه بالا و غیربهینه است؟ چرا آلایندگی سوخت در ایران اینچنین بالاست؟ چرا و چراهای دیگر...
آقای رئیسجمهور به جای پرداختن به مسائل فنی و غرق شدن در آنها باید حل یا بهبود وضعیت چند مسئله اصلی کشور را وظیفه خود بداند و تمام وقت خود را صرف حل آنها کند و الا موضوعات ریز و فنی همیشه بوده و هست و خواهد بود و تا هنگامی که مسائل اصلی در مسیر حل قرار نگیرد، در امور جزئی و فنی اتفاق مهم و پایداری رخ نخواهد داد، و این شکاف عمیق میان رویکرد نظری آقای رئیسجمهور که در ابتدای یادداشت نقل شد با رویکرد عملی آنان که در ادامه دیدیم همچنان وجود خواهد داشت.