تحلیل کارشناسان از افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری و بازگشت اصلاحات به چرخه مدیریت کشور
دوباره اصلاحات
با پایان رقابتهای انتخاباتی زمان آن رسیده که یک به یک مسائل و محورهایی را مورد نقد و بررسی قرار داد. چه اتفاقی رخ داد که میزان مشارکت در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بیشتر از دور اول شد؟ توجه به این نکته شاید جالب توجه باشد که در سال ۸۴ که انتخابات به دور دوم کشید، در دومین دور مشارکت در مقایسه با دور اول با کاهش سه درصدی هم روبهرو شده بود. همچنین میتوان به بررسی این نکتهها پرداخت که چقدر رئیسجمهور شدن مسعود پزشکیان قابل پیشبینی بوده است و حالا با این انتخاب، پزشکیان در ابتدای کار چه چالشهایی را پیش رو خواهد داشت.
گروه سیاست: یک اتفاق پیشبینینشده باعث شد تا عرصه سیاست ایران در آخرین ماه بهار و ابتدای تابستان 1403 روزهایی پرهیجان و البته پراسترس را برای انتخاب رئیسجمهوری جدید پشت سر بگذارد. این دومین بار در طول تاریخ بود که فقدان ناگهانی رئیسجمهور منجر به ورود زودهنگام به رقابتهای انتخاباتی شد. پس از آنکه دهم خرداد فرمان آغاز روند ثبتنام صادر شد، طی 5 روز بیش از 80 نفر که حجت را بر خود تمام دیده بودند پا به وزارت کشور گذاشته و ثبتنام نهایی را انجام دادند. بیستم خرداد اسامی 6 نامزدی که از سوی شورای نگهبان مورد تایید صلاحیت قرار گرفته بودند به صورت رسمی اعلام شد تا رقابتهای اصلی استارت زده شود. در یک سو 5 نامزد اصولگرا قرار داشتند و در سمت دیگر، مسعود پزشکیان بهعنوان تنها گزینه تایید شده اصلاحطلبان قرار گرفته بود، گزینهای که البته برخلاف انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم در سال 1400 حمایت حداکثری چهرههای شاخص و احزاب اصلاحطلب را همراه داشت، به عبارتی اصلاحطلبان با تمام قدرت آمده بودند تا یکبار دیگر به صحنه مدیریت کشور بازگشته و تلاش کنند تا مسیر اصلاح شود.
به هر ترتیب، این رقابت نابرابر از بیستم خردادماه با اعلام اسامی تاییدصلاحیتشدهها آغاز شد، کاندیداها و نمایندههای آنها در سفرها و میتینگهای انتخاباتی برنامههای مدنظر خود را به مردم گفتند، یک روز مانده به انتخابات اتفاقی قابل پیشبینی رخ داد، دو نامزد پوششی انصراف خود را اعلام کردند تا انتخابات در هشتم تیر با حضور 4نامزد برگزار شود. صبح هشتم تیر روند برگزاری انتخابات آغاز شد اما شرایط به سمتی رفت که پایینترین میزان مشارکت در تاریخ انتخاباتهای ریاستجمهوری ایران به عددی نزدیک به 40 درصد به ثبت رسید و از دل همین مشارکت پایین، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم راه یافتند.
راهیابی مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری منجر به این شد تا دوگانه اصلاحطلبی و اصولگرایی تندرو در این مرحله ایجاد شود؛ موضوعی که در این یک هفته زمانی که تا برگزاری دور دوم انتخابات فرصت مانده بود، موجب شد که حتی بسیاری از چهرهها و فعالان اصولگرا در دوراهی موجود، مسعود پزشکیان را انتخاب کرده و به اردوگاه اصلاحطلبی اضافه شوند.
به هر ترتیب یک هفته تلاش دو نامزد و ستادهایشان برای بهدست آوردن سبد رای گستردهتر انجام شد تا دور دوم انتخابات پانزدهم تیرماه برگزار شود و اینبار نزدیک به ده درصد مشارکت بالاتر از دور اول برود و سرانجام رقابت زودهنگام و پیشبینینشده برای نشستن روی صندلی ریاست دولت چهاردهم پس از چند هفته داغ و پر از حاشیه و البته هفت روز پایانی پر از هیجان و استرس به پایان رسید و صبح روز شانزدهم تیرماه 1403، از تریبون ساختمان مشهور میدان فاطمی شهر تهران اعلام شد که «مسعود پزشکیان با بهدست آوردن ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای به عنوان رئیسجمهوری جدید جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده است.» خبری که به صورت رسمی پرونده این رقابت زودهنگام را بست و جریان اصلاحات توانست در نبردی نابرابر، به پیش رفته و در دو مرحله بر جریان رقیب به پیروزی رسیده تا دوباره اصلاحات در دستور کار قوه مجریه قرار بگیرد و فصل جدیدی در صحنه سیاست و مدیریت کلان ایران با ریاستجمهوری مسعود پزشکیان در آستانه آغاز باشد.
حالا با پایان رقابتهای انتخاباتی زمان آن رسیده که یک به یک مسائل و محورهایی را مورد نقد و بررسی قرار داد. چه اتفاقی رخ داد که میزان مشارکت در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بیشتر از دور اول شد؟ توجه به این نکته شاید جالب توجه باشد که در سال 84 که انتخابات به دور دوم کشید، در دومین دور مشارکت در مقایسه با دور اول با کاهش سه درصدی هم روبهرو شده بود. همچنین میتوان به بررسی این نکتهها پرداخت که چقدر رئیسجمهور شدن مسعود پزشکیان قابل پیشبینی بوده است و حالا با این انتخاب، پزشکیان در ابتدای کار چه چالشهایی را پیش رو خواهد داشت.
در همین ارتباط، هممیهن دیدگاه 4 تحلیلگر و فعال سیاسی را جویا شد. محمود واعظی (سرپرست نهاد ریاستجمهوری در دولت حسن روحانی و قائممقام حزب اعتدال و توسعه)، جهانبخش خانجانی (عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی)، محمود صادقی (دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها) و حسین کنعانیمقدم (دبیرکل حزب سبز ایران) چهرههایی بودند که به چهار سوال هممیهن پاسخ دادند.
*پس از اینکه در دور اول انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت 40درصدی برگزار شد، در دور دوم تقریباً 10 درصد مشارکت بالاتر رفت. به نظرتان علت افزایش مشارکت چه بود؟
محمود صادقی: دلایل مختلفی برای افزایش میزان مشارکت وجود دارد و مهمترین آنها پیام تحولخواهی و تغییر از سوی جامعه است که از آقای پزشکیان این پیام دریافت شد. در مناظرات هم اطمینان پیدا کردند که او میتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد. فضای رقابتی شکل گرفت و نقاط تمایز در مناظرهها برجسته شد و بهرغم فضای سنگین تحریم، 6 میلیون رای به آرای پزشکیان در دور دوم اضافه شد.
جهانبخش خانجانی: بخشی از مردم در دور اول انتخابات ریاستجمهوری نیامدند که علت آن هم به دلیل نارضایتی که از نوع رفتار و حکمرانی است که در جامعه وجود دارد. وقایع دو سه سال اخیر و شرایط بد اقتصادی که در دولت مستقر وجود داشت سبب نارضایتی و عدم اطمینان شده بود. سانحهای که برای آقای رئیسی رخ داد و برگزاری انتخابات زودهنگام، مجالی ایجاد کرد تا مردم فرصت اظهارنظر در فرآیند انتخابات را داشته باشند. به همین دلیل بخشی از جامعه با امید به اینکه بتوانند تغییری در ساختار و رفتار حاکمیت ایجاد کنند، در انتخابات حضور پیدا کردند.
بخش دیگر بهرغم تمام شرایط مساعدی که وجود داشت، پای صندوقهای رای نیامدند. به نظر میرسید، بعضی از کاندیداهای شرکتکننده در مرحله اول برای عموم جامعه قابل تحمل بودند اما وقتی کاندیدای رقیب آقای جلیلی شد، عدهای تلقی کردند به دلیل نوع نگرش و فضای فکری که در رفتار و منش جلیلی و تیمش وجود دارد، جامعه به سمت انسداد سیاسی و محدودیتهای اجتماعی بینالمللی کشیده شود. این نوع نگاه و نگرش باعث شد که مردم وارد صحنه انتخابات شوند و علاوه بر اینکه پزشکیان را به لحاظ صلاحیتهای فردی و اجتماعی معقول میدانستند، اما از طرفی برای اینکه رقیب پیروز نشود وارد صحنه شده و رای دادند.
محمود واعظی: تبلیغات در دور اول مقداری کمتر بود، در دور دوم مقداری فرصت بیشتری بود برای اینکه فضای جامعه رنگ و بوی انتخاباتی بگیرد. از سویی نیز انتخابات در دور دوم بین دو نفر بود؛ دو نفر با دو تفکر کاملاً متفاوت که در مقابل هم قرار داشتند. یکسو تفکر بسیار رادیکال چه در ارتباطات خارجی و چه در موضوع مسائل داخلی قرار گرفته بود و در سمت مقابل تفکری قرار داشت که به دنبال گشایش و توسعه بود. نکته دیگر درباره نگرش دو کاندیدا به شرایط موجود است؛ آقای جلیلی، ادامهدهنده وضع موجود بود و خود را جزئی از بانیان وضع موجود میدانست، درحالیکه مردم در سه سال گذشته بسیار ناراحت و نگران از شرایط و گرفتاریهایی بودند که طی این مدت ایجاد شده بود، نگران از شرایطی بودند که میتوانست بهتر باشد زیرا در حالی که همه چیز آماده برداشتن تحریم شده بود اما نتوانستند این کار را انجام دهند و سعید جلیلی دنبالهرو همین تفکر بود. در صورتی که مردم بهدنبال تغییر و تحول بودند و خواهان فرد دیگری بودند.
از سوی دیگر، این نوع سیاستها نگرانیهایی را به وجود آورده بود، برای نمونه همین امروز (شنبه 16 تیر) بورس حدود 88 هزار واحد رشد کرد و این موضوع نشان میدهد جامعه نسبت به رئیسجمهور منتخب عکسالعمل نشان میدهد. در مجموع مردم به دنبال این هستند که شرایط زندگی آنها بهتر شود، روابط با خارج گسترش پیدا کند، تحریمها برداشته شود و در دور دوم با علم به همه اینها پای صندوق رفتند و این نتیجه را رقم زدند. از طرفی مردم در دور اول فکر میکردند که رئیسجمهور از قبل تعیین شده است، اما وقتی آرا به گونهای رقم خورد که آقای قالیباف رای نیاورد، مردم اطمینان بیشتری یافتند که رای آنها نیز شمرده و از آن حفاظت میشود و اگر رای دهند، رای آنها مؤثر خواهد بود. در نتیجه با افزایش حدود 10 درصدی مشارکت، انتخاب رئیسجمهور را تعیینتکلیف کردند و معلوم کردند که اگر رای دهند، انتخاب رئیسجمهور را خودشان رقم خواهند زد.
حسین کنعانیمقدم: در یک زمان بسیار کوتاه و فورسماژور کاندیداها نتوانستند به شهرستانها بروند و به صورت چهره به چهره با مردم صحبت کنند، با احزاب و تشکلهای سیاسی جلسه بگذارند و هنوز در شوک از دست دادن شهید رئیسی بودند و آنگونه که انتظار میرفت نمیتوانستند آن شور انتخاباتی را ایجاد کنند. اما یک امری بود و براساس اصل 131 قانون اساسی ملزم بود تا ظرف 50 روز رئیسجمهور جدید انتخاب شود و واقعاً کار بسیار سختی بود. در تمام دنیا برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، حداقل از یک سال و نیم یا دو سال قبل مقدمات فراهم میشود. همین که مردم در دور اول 40 درصد حضور پیدا کردند، معتقدم شاهکاری بود که توانستیم انتخابات را در یک سطح گسترده اجرایی، امنیتی و سلامت انتخابات را به انجام برسانیم.
در دور دوم نیز یکی از دلایل افزایش مشارکت توصیههای رهبری مبنی بر حضور مردم در عرصه انتخابات بود و از طرفی نیز مناظرههای برگزارشده توانسته بود مقداری تصمیمگیری را برای مردم راحتتر کند. بعلاوه حساسیت به این موضوع که با یک رای بیشتر رئیسجمهور انتخاب میشود، در نتیجه گروههای مختلف سیاسی همه توان خود را برای حضور در دور دوم به کار گرفتند؛ بهویژه کسانی که در روند انتخاب رئیسجمهور حرف جدیدی را در سطح مدیریت اجرایی کشور ارائه دهند نیز تلاش بسیاری کردند. همین مسائل هم باعث شد که مردم بیشتر در دور دوم حضور پیدا کردند و همین مسئله بر نتایج انتخابات اثرگذار بود.
*در دور دوم مسعود پزشکیان حدوداً 16 میلیون و سعید جلیلی در حدود 13 میلیون رای بهدست آوردند. پیام این چیدمان آرا را چه میدانید؟
محمود صادقی: طیف متنوعی به پزشکیان رای دادند و بخش عمده آن مربوط به کسانی است که همسو با مواضع او هستند. رای آقای جلیلی هم در مرحله دوم هماندازه مجموعه آرای کاندیداهای اصولگرا در مرحله اول بود. این آرا حاکی از آن است که آرای چندانی از سوی اصولگرایان به سبد پزشکیان وارد نشده است. اما نمیتوانیم بگوییم پزشکیان اصلاً از آرای اصولگرایان بیبهره بوده چراکه برخی به صورت آشکارا حمایت خود را از پزشکیان اعلام کردند. اما بخش عمده آرای پزشکیان از سوی جامعهای است که خواهان تغییر هستند. فکر میکنم برجسته شدن نقاط تمایز بین دو کاندیدا و پس از آن رای ایجابی به دیدگاه پزشکیان علاقهمند شدند. اما بخش مهمتر آرای سلبی بود که احساس خطر کردند از اینکه جناح وابسته به فکر جلیلی قدرت را در دست بگیرند. بنابراین بخش زیادی از آن رای سلبی بود.
جهانبخش خانجانی: مردم ایران بسیار هوشمندانه عمل میکنند. هم با نیامدنشان پای صندوقهای رای به حاکمیت پیام دادند و هم با آمدن و انتخابشان در لحظه آخر به نوعی این پیام را دادند که باز به مجموعه حاکمیت اعتماد کردیم و این مجال را دادیم که در مسیر خواستههای معقول عموم مردم حرکت کند. این مسئولیت پزشکیان و کابینهاش بسیار سنگین است و در عین حال مجموعه نهادهای حاکمیتی نیز در این شرایط قرار دارند که به نوعی بتوانند فضا را مدیریت کنند و به سمت تغییر و دگردیسی سیاسی حرکت کنند.
محمود واعظی: در دور اول 60 درصد پای صندوق رای نیامدند و میخواستند پیامی را به دولت و حاکمیت بدهند مبنی بر اینکه نگرانیها و ناملایماتی وجود دارد اما در دور دوم همه حضور پیدا کردند و نشان دادند که حتی اگر ناراضی و دلسرد هستند میخواهند به دست خود انتخابی داشته باشند و اثر خود را نشان دادند.
حسین کنعانیمقدم: حضور مردم در انتخابات پیام خیلی واضحی داشت. اولاً نشان داد که مردم به سرنوشت خودشان و کشورشان علاقهمند هستند و این برخلاف تمام تبلیغاتی است که مدتهاست از سوی دشمن در حال انجام است تا مردم در انتخابات حضور پیدا نکنند و این حضور یک «نه» بزرگ به جنگ روانی دشمن بود و مردم با حضور خود نشان دادند گوش به فرمان رهبری هستند و نه دشمنان. ثانیاً پیام دیگر نیز این بود که مردم در انتخاب آقای پزشکیان تلاش کردند فرصتی را به کسانی که نسبت به شهید رئیسی مرتباً انتقاد داشتند و چوب لای چرخ دولت شهید رئیسی گذاشتند بدهند و حالا خودشان را در عرصه عمل نشان دهند.
قطعاً همان رفتاری که جناحی که از آقای پزشکیان حمایت کرده به خاطر داریم و حافظه تاریخی ما نیز خیلی خوب است و زمانی که آقای رئیسی، رئیسجمهور شدند چه اقداماتی انجام دادند و چه کارشکنیها و پروندهسازیهایی کردند. آقای رئیسی را بیسواد اعلام کردند و بعد هم او را رئیسجمهور حداقلی خطاب کردند و تا جایی که توانستند کارشکنی کردند. حالا میخواهیم نشان دهیم برخلاف بداخلاقی سیاسی که برخی انجام دادند، ما حاضریم کمک کنیم که دولت جدید روی کار بیاید و تمام توان خود را به کار گیرد و ما نیز برای حل مشکلات کشور کمک خواهیم کرد. ما اخلاق بد برخی از جناحهای سیاسی را نداریم که اگر فرد، گروه یا جناحی مسئولیتی را بر عهده میگیرد دنبال کارشکنی و کارهای جناحی باشیم.
*آیا این پیشبینی را داشتید که مسعود پزشکیان بتواند در این رقابت پیروز شود و رئیسجمهوری ایران شود؟ چرا؟
محمود صادقی: در مرحله اول به این شکل برای من غیرمنتظره بود. بنابر نظرسنجیها اگر مشارکت به بیش از 45 تا 50 درصد میرسید میتوانستیم شانسی برای آقای پزشکیان انتظار داشته باشیم. اما رای آوردن او در مرحله دوم غیرمنتظره نبود. چراکه تمایز در شلوغی مرحله اول دیده نشد اما در مرحله دوم برجسته شد.
جهانبخش خانجانی: بر حسب نظرسنجیها و دادههای علمیای که وجود داشت حدس میزدیم که پزشکیان پیروز انتخابات است. اما برخی از مؤلفهها در شرایط سیاسی و رفتارهای حوزههایی سبب شده بود که این نااطمینانی وجود داشته باشد. به نظر من این دوره تمام تلاش مجموعه حاکمیت و نهادهای حاکمیتی این بود که مشارکت حداکثری صورت بگیرد و انتخابات در مسیر سالم خود قرار داشته باشد.
محمود واعظی: شرایط جامعه به گونهای بود که حتی کسانی که میخواستند از همان ابتدا در انتخابات شرکت کنند هم به دنبال تحول و تغییر بودند و به همین جهت در دور اول نیز به دلیل مشکلاتی که سیاستهای گذشته ایجاد کرده بود، شاهد مشارکت بودیم اما طبیعی بود که اگر مقداری مشارکت بیشتر میشد، آقای پزشکیان در همان دور اول نیز انتخاب میشدند اما همین که رای اول را بین بقیه کاندیداها به دست آوردند به معنی این است که به هر حال مردم انتخاب خود را کرده بودند و دور دوم با پیشبینی افزایش مشارکت، نتیجه احتمالی مشخص بود.
حسین کنعانیمقدم: بله، ما پیشبینی میکردیم که اگر شرایط انتخابات در جریان جبهه انقلاب دچار یک تشتت شود و کسی مانند آقای قالیباف که میتوانستند رای بیاورند کنار زده شوند، حتماً آقای پزشکیان رای میآورد.
*با توجه به وضعیت فعلی، تصویرتان از مشکلات اولیه دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان چیست؟
محمود صادقی: به نظر من طول میکشد تا نظام حاکمیت خود را با این پدیده وفق دهد. هرچند از رهبری تا کاندیداها، سران قوا و فرماندهان نظامی اعلام همکاری و استقبال کردند. اما طبیعتاً قدری باید صبر کرد و واکنشها و میزان همکاری را مشاهده کرد. معتقدم که پزشکیان در تعامل با مجلس هم چالش زیادی ندارد چراکه نماینده مجلس بوده و تعامل خوبی را با آقای قالیباف برای انتخاب هیئت رئیسه در مجلس دوازدهم داشتند. در مناظرهها هم پزشکیان با هوشیاری تقابلی با قالیباف ایجاد نکرد که زمینهساز تعامل خوب با مجلس خواهد شد. ترکیب آرای مستقلین و اصلاحطلبان با آرای مجموعه قالیباف اکثریت مجلس را به دست آوردند و تندروها را تنها گذاشت. پیام قالیباف نیز حاکی از آن است که پزشکیان چالش و سختی زیادی برای رای اعتماد در پیش ندارد.
در مصاحبه روز انتخابات و پیام تبریک دیروز آقای محسنیاژهای سیگنالهای روشنی وجود داشت و با شناختی که از مشی اژهای دارم به نظرم تعامل خوبی با قوهقضائیه هم خواهند داشت. از سوی دیگر پیام پزشکیان در انتخابات این بود که رویکرد ملی دارد و در راستای وفاق ملی، تفاهمسازی و تغییر در اختلاف قدم برمیدارد. بنابراین به نظر نمیرسد که مشکل زیادی داشته باشد؛ مردم و فعالان سیاسی که همت کردند و با وجود کمبود امکانات از پزشکیان حمایت کردند و رویداد غیرمترقبه را رقم زدند، نباید کار را تمامشده تلقی کنند و باید پشتیبانیهای خود را از رئیسجمهوری منتخب ادامه دهند و نگاه نظارتی هم داشته باشند. طبیعتاً برای تحقق وعدههای خود بیش از پیش نیاز به حمایت و نظارت مردمی دارد.
جهانبخش خانجانی: اولین مشکل بیساختاری رفتاری است که در سه سال اخیر شکل گرفته و دولت از بیقانونیها و هرج و مرج اقتصادی رنج میبرد. دولت باید در ابتدا این رفتار و مسائل اقتصادی را بهسامان کرده و از سوی دیگر رفتارهای بینالمللی ایران با سایر کشورها را به تعادل برساند. در این بین به نظر میرسد مشکلات سیاسی باید به تدریج و با اعتمادسازی بین حاکمیت، رئیسجمهور و جامعه رفع شود و در چنین شرایطی مجال این پیدا میشود که بین حاکمیت و مردم تعامل و آشتی برقرار شود.
به نظر میآید که دولت با مجلس هم مشکلی نخواهد داشت چرا که مشی و رهنمودهای رهبری میتواند مجلس و دولت را در مسیر همگرایی قرار دهد. ضمن آنکه سیاست و اصرار پزشکیان مبنی بر تعامل و گفتوگو است. جا دارد که به مردم تبریک عرض کنم که در چنین شرایطی وفاق و همدلی را به وجود آوردند. البته دولت و مردم باید قدر این همدلی را بدانند و با تلاش کشور را از این شرایط بغرنج موجود برهانند و شاهد افقهای پیشرفت باشیم.
محمود واعظی: این موضوع غیرقابل انکاری است که اگر مجلس با دولت همکاری نکند، دولت موفق نخواهد بود و دولت هم با توجه به قولی که به مردم داده و مطالباتی که آنها دارند، حتماً در تعامل با قوای سهگانه، نهادها و ارگانها باید در حمایت از مردم همکاری لازم را داشته باشند و در غیر اینصورت موفق نخواهند شد. مقام معظم رهبری در پیام خود فرمودند رقابتها را به رفاقتها تبدیل کنید و این پیامی است که اصولگرایان و مردم باید در نظر داشته باشند و بدانند برای حل مشکلات کشور، راهحل آن تفاهم است و دست به دست هم باید برای رسیدن به موفقیت قدم برداشت. در مجلس نیز یک گروه حدوداً 100 نفره از مستقلین حضور دارند که الان میتوانند طرفدار دولت باشند و فکر میکنم با توجه به حضور چند دوره آقای پزشکیان در مجلس، نمایندگان بتوانند با این دولت و رئیسجمهور همکاری کنند.
حسین کنعانیمقدم: به نظر من اولویت دولت کنونی تعیین یک دولت قوی و معرفی وزرا به مجلس و چانهزنی برای گرفتن رای اعتماد است. به نظر میرسد آقای پزشکیان در این زمینه چالش جدی خواهد داشت، گرچه مجلس نشان داده است که با رؤسایجمهور در رای اعتماد وزرا همکاری میکند اما یک چالش جدی انتقال قدرت از دولت شهید رئیسی به دولت آقای پزشکیان وجود دارد و ممکن است آقای پزشکیان در این زمینه با چالشها و کشمکشهایی مواجه باشد.
به نظر میرسد در تعامل با مجلس کار سختی در پیش است و مجلس با توجه به توصیههای رهبری مبنی بر اینکه کارگزارانی انتخاب شوند که اولاً انحرافی در عملکرد آنها نسبت به انقلاب و آرمانهای انقلاب نباشد، ثانیاً شیفته غرب نباشند و اینگونه فکر نکنند که همه راههای نجات از غرب میگذرد، در بین نامزدهایی که برای تصدی وزارتخانهها معرفی میکنند مجلس در این زمینهها مواضع جدی خواهد گرفت و هر وزیری هم که بخواهد رای اعتماد بگیرد باید به مجلس برنامه ارائه دهد و آقای پزشکیان باید از برنامههای آنها دفاع کند و قطعاً در مجلس شاهد چالشی جدی در سختگیریهای مجلس در این موضوع خواهیم بود. چالشهای بسیار تخصصی که براساس توصیههای رهبری ملاک انتخاب نمایندگان خواهد بود و اگر وزیر پیشنهادی آن ملاکها را نداشته باشد قطعاً مورد تایید قرار نخواهد گرفت.
همچنین با توجه به وعدههایی که آقای پزشکیان در دوران تبلیغات داده، مردم بهعنوان مطالبه اصلی خودشان آنها را دنبال خواهند کرد و میخواهند شعارها محقق شود. در عرصه بینالمللی نیز به نظر میرسد که شفافیت عملکرد رئیسجمهور آینده در نگاه بینالملل برای دنیا بسیار مهم است چراکه دنیا میخواهد بداند که راههای رئیسجمهور درخصوص مناسبات بینالمللی چیست تا بتوانند در زمینه روابط تصمیم بگیرند؛ هرچه سریعتر این کار انجام شود تکلیف خیلی از مسائل مشخص خواهد شد.