| کد مطلب: ۲۰۰۱۰
کاسبان فیلترینگ و تحریم!

کاسبان فیلترینگ و تحریم!

این روزها که دوباره بحث مطالبه رفع فیلترینگ به‌بهانه شروع به کار دولت جدید بالا گرفته است، بسیاری از مردم معتقدند «آنها» شبکه‌های اجتماعی را رفع فیلتر نمی‌کنند چون هزاران میلیارد تومان از راه فروش فیلترشکن‌ها درآمد دارند. این روایت یکی از رایج‌ترین باورهایی است که میان مردم محبوبیت زیادی کسب کرده، تا جایی که حرف از مافیای فروشندگان فیلترشکن‌ها در مواردی به مسئولان و نمایندگان مجلس کشیده است. اما آیا واقعاً دلیل اصلی فیلترینگ، کسب درآمد از آن است؟

هرچند تخمین‌هایی از گردش مالی بازار فروش فیلترشکن وجود دارد که حتی کمترین آنها حیرت‌انگیز و تأسف‌بار است، اما در تحلیل موضوع چند نکته را باید در نظر داشت. اول از همه به‌نظر نمی‌رسد بازار متمرکزی میان تولیدکنندگان و فروشندگان فیلترشکن‌ها وجود داشته باشد. درواقع این گردش مالی دست یک یا چند اپراتور مشخص نیست، بلکه هزاران نفر چه از سر خیرخواهی و چه به‌عنوان کسب‌وکار، مشغول فروش فیلترشکن هستند.

البته نشانه‌هایی وجود دارد که افراد و شرکت‌هایی از «آنها» به‌خاطر نوعی مصونیت‌های قضایی و امنیتی توانسته‌اند سهمی از این بازار را بگیرند، اما در برابر گستردگی این شبکه نامتمرکز غیررسمی، به‌نظر می‌رسد از نظر اقتصادی سهم قابل توجهی ندارند. هرچند تمام انگیزه‌ها لزوماً اقتصادی نیست و طبیعتاً به‌عنوان ذی‌نفعان این حوزه احتمالاً تمام تلاش خودشان را برای رفع فیلترینگ می‌کنند.

روایت‌های جمعی شاید واقعیت نداشته باشند، اما نشانه‌های خوبی هستند برای آنکه بدانیم رویکرد افکار عمومی نسبت به پدیده‌ها چیست. مردم نمی‌توانند بپذیرند خسران بزرگی مثل فیلترینگ صرفاً به‌دلایل عقدیتی یا امنیتی به وجود آمده باشند و به‌دنبال دلیل موجه‌تری هستند. طبیعتاً به‌عنوان مصرف‌کنندگان مستقیم فیلترشکن‌ها اولین چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد، هزینه ماهانه فیلترشکن‌هایی است که بسیاری از آنها پرداخت می‌کنند. با یک دو دو تا چهارتای سرانگشتی می‌توانند از حجم گردش مالی این حوزه شگفت‌زده شوند و آن را به‌نفع اقتصادی تصمیم‌گیران فیلترینگ منتسب می‌کنند. رویکردی که شاید با نگاهی عمیق‌تر چندان هم بی‌راه به‌نظر نرسد.

در توجیه سیاست فیلترینگ، گزاره‌های مختلفی از سوی مسئولان مطرح شده است. از نامناسب بودن محتوای شبکه‌های اجتماعی و تهاجم فرهنگی تا حکمرانی‌ناپذیری که درواقع به‌معنای عدم امکان سانسور، شناسایی کاربران ناشناس و شنود اطلاعات جزو دلایلی است که تاکنون به‌شکل‌های مختلفی مطرح شده است. اما نگرانی از آنکه شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های کاربرمحور کنترل‌پذیر یا حکمرانی‌پذیر نیستند، خود تابع کلان‌موضوع دیگری است.

اگر کشور ما همچون بسیاری از کشورهای جهان روابط بین‌المللی عادی داشت، دچار تحریم‌های بین‌المللی نبود و پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی بین‌المللی می‌توانستند منافعی اقتصادی از کاربران ایرانی داشته باشند، احتمالاً مناسبات میان ما و آنها به گونه دیگری بود. مسئله حکمرانی‌پذیری پلتفرم‌های آمریکایی فقط موضوع کشور ایران نیست، بلکه حتی کشورهای اروپایی نیز در تلاش و تعامل برای این موضوع هستند. اما با رویه‌ای که منجر به قطع دسترسی شهروندان به خدمات پلتفرم‌های فناورانه نشود و در عین حال منافع ملی آنها نیز در نظر گرفته شود. اینجاست که به قطعه دیگر پازل ذی‌نفعان می‌رسیم؛ تحریم‌های بین‌المللی!

اینکه دنیا با ما سر جنگ دارد یا ما با دنیا، محل بحث ما در اینجا نیست! به هر حال تحریم‌های بین‌المللی و انزوای کشور ایران در دنیایی به‌شدت در هم تنیده و در تعامل با هم ناشی از سیاست‌هایی است که طی دهه‌های گذشته توسط حاکمان پیش رفته است. همین سیاست‌ها منجر به آن شده است که هرچیزی ما را به دنیا وصل کند، به چشم تهدید دیده شود.

اینجاست که بازیگران کلان‌تری از ذی‌نفعان فروش فیلترشکن مطرح می‌شوند. بازیگرانی که در سطحی کلان‌تر منفعت‌شان در انزوا ماندن ایران و باقی ماندن تحریم‌های بین‌المللی است. اینجاست که متوجه می‌شویم روایت رایج میان مردم، چندان هم بی‌راه نیست؛ کاسبان فیلترینگ درآمدشان ریشه در همان جایی دارد که کاسبان تحریم!

دیدگاه

آخرین اخبار