برنامههای اعلامی سیدعباس عراقچی سوالات زیادی را در مورد سیاست خارجی دولت چهاردهم ایجاد کرد
در جستوجوی بهترین توافق
در روزهای گذشته یکی از نامزدهای پیشنهادی کابینه دولت مسعود پزشکیان که بیشترین توجهها را به خود جلب کردهبود، سیدعباس عراقچی، نامزد پیشنهادی وزارت امور خارجه بود.
اظهارات عراقچی چه از طریق روایت حضور او در کمیسیونهای تخصصی و چه در سخنرانی یکشنبه او و نمایندگان مخالف و موافقش در صحن علنی مجلس مورد توجه رسانهها قرار گرفت. نامزد پیشنهادی وزارت امور خارجه از آن جهت اهمیت دارد که یکی از برنامههای اصلی اعلام شده از سوی مسعود پزشکیان در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری تغییر ریل سیاست خارجی، عادیسازی روابط با جهان و تلاش برای رفع تحریمها از طریق مذاکره با غرب بود. اما روایتهایی که از حضور سیدعباس عراقچی، در کمیسیونهای تخصصی و مضمونی همچنین متن سخنرانی او در صحن علنی مجلس شنیده شد، نشانه چندانی از تغییر ریل سیاست خارجی کشور و تلاش برای حل مسائل از طریق مذاکره ایجاد نمیکرد.
هرچند عراقچی در دفاع از برنامههای خود تصریح کرد که «در کمال دقت و امانت، و با استفاده از مجموعه توان سیاسی، فنی و حقوقی کشور، برای رسیدن به بهترین توافق تلاش خواهیم کرد» اما او مشخصات چنین توافقی را و اینکه دقیقاً قرار است از چه طریقی به دست بیاید، هیچ توضیحی نداد. عراقچی در سخنرانیاش اولویت دادن به اروپا را مشروط به تغییر رفتار کشورهای این قاره کرد و تعامل با آمریکا را فقط به «مدیریت تخاصم» تقلیل داد. او در عین حال تصریح کرد که به شعارهای کلیدی سیاست خارجی دولت قبل از جمله سیاست حسن همسایگی، دیپلماسی مقاومت، تقویت روابط با «چین، روسیه و دیگر کشورهایی که در زمان سختی و تحریم همراه ما بودهاند» و از همه مهمتر «خنثیسازی تحریمها» متعهد است.
آنچه از اشارهها و اظهارات علنی سیدعباس عراقچی بر میآمد، نشانهای از تغییر ریل سیاست خارجی جمهوری اسلامی و باز کردن صفحه جدیدی در روابط خارجی، از جمله بهبود روابط با غرب نداشت. او مشخص نکرد اگر به دنبال «بهترین توافق» است، قرار است این توافق را در مذاکره با کدام طرفها، در چه موضوعی و با چه هدفی دنبال کند؟ آیا قرار است در دوره وزارت احتمالی عراقچی شاهد از سرگیری مذاکرات هستهای باشیم یا اینکه قرار است دستور کار گستردهتری برای مذاکره شکل بگیرد؟ آیا قرار است چارچوب مذاکرات ایران و ۴+۱ و آمریکا حفظ شود یا اینکه فرمت جدیدی برای مذاکرات ابداع خواهد شد؟ اگر روابط با آمریکا فقط به «مدیریت تخاصم» خلاصه میشود و روابط با اروپا فقط به اصلاح «رفتارهای نادرست و خصمانه» آیا قرار است مذاکرات احتمالی برای «بهترین توافق» با هدف «رفع تحریمها» با چین، روسیه، کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و شرق آسیا انجام شود؟
غیرقابل احیا
یکی از مهمترین نکاتی که از روایتهای حضور عراقچی در کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی جلب توجه کرد، اظهارنظرهای او در مورد برجام بود. دستکم سه نماینده مجلس شورای اسلامی بعد از حضور عراقچی در کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی ادعا کردند که نامزد پیشنهادی وزارت امور خارجه گفتهاست: «برجام قابل احیا نیست.» محسن فتحی، نایبرئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، احمد راستینه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس و حمید رسایی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ایران این جمله را از سیدعباس عراقچی نقل کردهاند.
پیگیریهای «هممیهن» برای تایید اینکه آیا چنین جملهای از سوی عراقچی در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هم بیان شدهاست، به نتیجه نرسید و نمایندگان این کمیسیون از پاسخگویی در این خصوص خودداری کردند. احمد بخشایشاردستانی، نماینده اردستان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، در پاسخ به سوال «هممیهن» گفت که در جلسه حضور نداشتهاست، اما در پیگیری از همکارانش متوجه شدهاست که این جمله از سوی عراقچی بیان شدهاست.
عراقچی در سخنرانی روز یکشنبه خود در صحن علنی مجلس، هر چند از برجام دفاع کرد اما به برنامهای برای احیای آن برجام اشاره نکرد و هیچ توضیحی در مورد برنامههایش در مورد این توافق که ۹ سال پیش بین ایران و ۶ قدرت جهانی منعقد شد، نداد.
برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک، توافقی بود که بعد از دو سال مذاکره در دوره دولت یازدهم، بین ایران و ۱+۵ منعقد شد و بر اساس آن ایران، به ازای محدود کردن بخشی از برنامه هستهایاش و افزایش نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از برداشتهشدن تحریمهای هستهای ثانویه آمریکا و تحریمهای هستهای اتحادیه اروپا و لغو قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد بهرهمند میشد. ایالات متحده آمریکا اردیبهشت ۱۳۹۷ با دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت این کشور از برجام خارج شد و یک سال و نیم بعد، ایران نیز بر اساس مفاد برجام، اجرای کلیه تعهدات خود را تحت این توافق متوقف کرد.
در طول ۵ سال گذشته تقریباً هیچیک از طرفهای برجام تعهدات خود را در قالب این توافق انجام نمیدهند، هرچند مزایای این توافق در قالب تعلیق قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد و لغو محدودیتهای تحریمی نظامی، موشکی و پهپادی ایران، همچنان شامل حال تهران میشود. قطعنامه ۲۲۳۱ که ۶ قطعنامه پیشین شورای امنیت از جمله قطعنامههای فصل هفتمی را تعلیق کرد، مهرماه سال آینده منقضی میشود و این قطعنامهها برای همیشه ملغی میشوند، اما در برابر کشورهای عضو برجام این فرصت را دارند که در این مدت باقیمانده با استفاده از مکانیسم اسنپبک، با شکایت از ایران به شورای امنیت به دلیل عدم اجرای تعهداتش، بدون وجود حق وتو برای متحدان ایران، تمام قطعنامههای پیشین را مجدداً اجرایی کنند.
حالا با موضعگیریهای اخیر سیدعباس عراقچی در خصوص سرنوشت برجام، مشخص نیست اگر وزیر خارجه ایران تصور میکند برجام قابل احیا نیست، آیا از حالا باید برجام را مرده دانست؟ آیا مرگ برجام از نظر ایران و بیمیلی ایران برای مذاکرات احیای آن باعث نمیشود که سه کشور اروپایی که همچنان در برجام باقی ماندهاند، مجاب شوند که پیش از انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ مکانیسم اسنپبک را فعال کنند؟
احمد بخشایشاردستانی، نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، با این گزاره که امکان احیای برجام دیگر وجود ندارد، موافق است. وی میگوید: «زمان برجام به اتمام رسیدهاست، این توافق ۲۰۱۵ منعقد شد و زمان ۱۰ ساله انقضای مهمترین بندهای آن در آستانه پایان است. دیگر چیزی از برجام باقی نماندهاست. از متغیرهای زمانی عبور شدهاست. نمیتوان زمان را به عقب برگرداند. هر چیزی در ظرف زمانی خودش معتبر است.» با این حال بخشایش معتقد است که درست نیست برجام را یکسره کنار گذاشت. وی میگوید: «برجام را میتوان پایه و بنیانی برای ارتباطهای آینده تلقی کرد. برجام توافقی میان ایران و آمریکا بود که میتوانست برای ارتباطهای بعدی پایه باشد.»
رابطه مذاکره و «مدیریت تخاصم»
سیدعباس عراقچی، در مورد رابطه با آمریکا هم گفتهاست که سیاست او «مدیریت تخاصم» خواهد بود. این اظهارات عراقچی در جلسات او با کمیسیونهای تخصصی مجلس هم تکرار شد. هفته گذشته محسن فتحی، نایبرئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به نقل از عراقچی گفتهبود: «ما هیچگاه با آمریکا نمیتوانیم رفع تخاصم کنیم، اما میتوانیم این تخاصم را بهگونهای مدیریت کنیم که مردم آسیب کمتری ببینند.» روایت مشابهی هم از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی منتشر شد. ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، به نقل از وزیر پیشنهادی وزارت خارجه گفته است: «برنامه ما مدیریت تخاصم با آمریکا است، چون رفع تخاصم بین ایران و آمریکا به خاطر جهانبینی و تفاوتهای بنیادین بین ایران و آمریکا، شدنی نیست.»
مشخص نیست سیاست اعلامی «مدیریت تخاصم» چه تفاوتی با وضعیت کنونی روابط ایران و آمریکا دارد. در دولت سیزدهم و در طول یک سال و نیم گذشته، تهران و واشنگتن به صورت مستمر با یکدیگر در تماس بودند و چه در مذاکرات مستقیم و چه در مذاکرات غیرمستقیم، برای کاهش تنش گفتوگو میکردند. ایران و آمریکا بعد از مذاکرات طولانی برای کاهش تنش تعهداتی در قبال یکدیگر دادند که از جمله آنها میتوان به انتقال داراییهای مسدودشده ایران در کره جنوبی به قطر، تبادل زندانیان، توقف حملات گروههای متحد ایران در عراق و سوریه به نیروهای آمریکایی اشاره کرد.
مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، اردیبهشت ۱۴۰۲ به یک تفاهم نانوشته غیررسمی منجر شد که بر اساس آن ایران تعهد میداد که غنیسازی اورانیوم خود را از سقف ۶۰ درصد فراتر نبرد، از حمله به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط گروههای منتسب به خود جلوگیری کند، همکاریهایش را با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تقویت کند و از فروش موشک بالستیک به روسیه خودداری کند. در مقابل آمریکا متعهد میشد از وضع تحریمهای جدید اجتناب کند، نفتکشهای خارجی حامل نفت ایران را توقیف نکند، به دنبال تصویب قطعنامههای جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران نباشد.
تمام این توافقها را که در دو سال گذشته به دست آمدهاست، میتوان در قالب «مدیریت تخاصم» دستهبندی کرد. بسیاری از مفاد تفاهمهایی که ایران و آمریکا در دوره دولت سیزدهم به آن دست یافتند، همچنان کم و بیش اجرا میشود. اما «مدیریت تخاصم» به تنهایی برای حل و فصل مشکلات ایران و آمریکا، از جمله رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران کافی نیست.
احمد بخشایشاردستانی، نماینده مجلس شورای اسلامی در این خصوص میگوید: «ما به مذاکره با آمریکا و مذاکره با جهان نیاز داریم. اشکالی ندارد که ما مذاکره کنیم. مگر ما میترسیم؟ اگر منطق ما قوی است، باید با همه دنیا صحبت کنیم. اگر منطق ما ضعیف است باید فرار کنیم. اگر آقای عراقچی هم از مذاکره سخن بگوید، حرف خوبی است. اشکال این است که مذاکره را به معنای تسلیم معنی بکنیم. مذاکره میتواند خنثی باشد، مذاکره میتواند مثبت یا مذاکره ترکیبی باشد. مذاکره ظرفیتهای خودش را دارد. آمریکا ابرقدرت است، ما باید مذاکره کنیم و رابطه داشتهباشیم، همین الان هم در عین بیرابطگی رابطه خودمان را داریم. معنیاش این است که بیشترین درگیری ما با آمریکاست، اگر هم مذاکره نکنیم باز با آمریکا درگیر هستیم. وقتی این تماس از نوع درگیری وجود دارد، پس بهتر است مذاکره هم بکنیم تا مشکلاتمان حل شود. به هر حال آمریکا در خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای عرب حضور دارد. حضور آمریکا در این مناطق مزاحم ما هم هست. این مزاحمت باید به گونهای حل و فصل شود. ما اگر مذاکره نکنیم این مشکلات و مزاحمتها به خودی خود هیچوقت حل نخواهد شد.»