| کد مطلب: ۳۹۸۶۰

نویدبخش یا نگران‏‌کننده؟گفتارهایی از هادی صمدی و آرین اکبری در رویداد آینده انسان؛ چالش‌‏ها و فرصت‏‌های جهانی

صمدی با نگاهی هشدارآمیز به بحران‌های زیست‌محیطی اشاره کرد و آن‌ها را یکی از جدی‌ترین تهدیدهای پیش‌روی بشر دانست.

نویدبخش یا نگران‏‌کننده؟گفتارهایی از هادی صمدی و آرین اکبری در رویداد آینده انسان؛ چالش‌‏ها و فرصت‏‌های جهانی

نوزدهمین دوره رویداد تلسی‌تاک در شهر لارستان، فرصتی فراهم آورد تا به یکی از پرسش‌های اساسی و حیاتی عصر حاضر، یعنی «آینده انسان؛ چالش‌ها و فرصت‌های جهانی»، به‌شکلی عمیق و چندوجهی پرداخته شود. در این همایش، هادی صمدی، اخلاق‌پژوه، مدرس فلسفه و استادیار گروه فلسفه علم واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران و آرین اکبری، متخصص ژنتیک مولکولی و منتقد شبه‌علم هریک از منظر تخصص خود، با نگاهی بین‌رشته‌ای و تحلیلی، به کالبدشکافی چالش‌های پیچیده‌ای پرداختند که در مسیر تکامل انسان قرار گرفته‌اند زیرا آدمی وارد جهانی می‌شود که نیازمند سازگاری‌های نوینی است. 

ترسیم آینده انسان در تلاقی امید و ابهام

در گذرگاه تاریخ، به‌ویژه طی سه قرن اخیر، بشریت همواره با پرسشی بنیادین و مناقشه‌برانگیز دست به گریبان بوده است: آیا پیشرفت‌های بی‌وقفه، به‌ویژه در عرصه‌های علم و فناوری، به‌راستی به ارتقای بهزیستی، شادکامی و معنابخشی به زندگی انسان منجر شده‌اند؟ این پرسش، آوردگاهی برای دو دیدگاه متضاد فراهم آورده است. از یک سو، خوش‌بینان با اشاره به دستاوردهای شگرف در پزشکی، ارتباطات، رفاه مادی و گسترش دانش، بر تأثیرات مثبت این تحولات تأکید ورزیده‌اند و آینده‌ای روشن‌تر را نوید داده‌اند. از سوی دیگر، منتقدان با استناد به عوارض جانبی این پیشرفت‌ها، نظیر افزایش اختلالات روانی، شیوع افسردگی، تعمیق احساس بیگانگی و بی‌معنایی در زندگی مدرن و بحران‌های نوظهور زیست‌محیطی و اجتماعی، تصویری محتاطانه و گاه بدبینانه از مسیر حرکت بشریت ترسیم کرده‌اند.

امروزه این جدال دیرینه در مواجهه با موج سهمگین و شتابان تحولاتی چون گسترش اتوماسیون، ظهور هوش مصنوعی قدرتمند و بازتعریف مفاهیمی چون کار، خلاقیت و حتی هویت انسانی، ابعادی به‌مراتب جدی‌تر و پیچیده‌تر به خود گرفته است. سرعت این دگرگونی‌ها چنان است که دیگر نمی‌توان به‌سادگی آن‌ها را در چارچوب‌های فکری پیشین تحلیل کرد و اختلاف‌نظرها نه‌تنها عمیق‌تر شده، بلکه ضرورت یافتن راهکارهایی برای مواجهه با آینده‌ای پر از عدم قطعیت را به اولویتی حیاتی بدل ساخته است. دیگر سخن از بهتر یا بدتر شدن صرف نیست؛ بلکه صحبت از تغییر ماهیت بنیادین تجربه‌ انسانی و لزوم بازاندیشی در چیستی و چگونگی زیستن در جهانی است که قواعد آن به سرعت در حال بازنویسی است.

در همین راستا و با هدف کاوش در این چشم‌اندازهای متحول و ارائه افق‌هایی برای درک و کنشگری موثر، «مؤسسه‌ تحول فکری ایرانیان»، در نوزدهمین تلسی‌تاک که در شهر کهن لارستان برگزار شد، فرصتی مغتنم فراهم آورد تا از زوایای گوناگون به این پرسش‌های اساسی نگریسته شود و مبانی نظری و راهکارهای عملی برای آمادگی در برابر آینده‌ای که همزمان نویدبخش و نگران‌کننده است، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

نخستین سخنران هادی صمدی، آینده‌پژوه با رویکردی تکاملی، با نگاهی به تاریخ اندیشه و تحولات اجتماعی بر این نکته تأکید ورزید که این دوگانگی نگاه به پیشرفت و آینده، پدیده‌ای نوظهور نیست، بلکه همواره در طول تاریخِ سه سده‌ اخیر با بشریت همراه بوده است. او با تشریح اینکه چگونه جهان همواره از وجوهی بهتر و از وجوهی دیگر با چالش‌ها و بحران‌های جدیدی روبه‌رو شده است، پیش‌بینی کرد که این روند پیچیده و چندوجهی در آینده نیز تداوم خواهد یافت. از دیدگاه او، تمرکز صرف بر پیش‌بینی دقیق آینده، شاید کمتر از اهمیت آمادگی درونی ما برای مواجهه با آن باشد.

سخنران دوم آرین اکبری، ژنتیکدان، کارآفرین و مدرس دوره‌های تخصصی رویارویی با جهان مبهم، با رویکردی عمل‌گرایانه و آینده‌نگر به تشریح راهکارهای انطباق و پیشرفت در دنیایی پرداخت که به تعبیر او، از مدل VUCA  (نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام) فراتر رفته و وارد دوران BANI (شکننده، مضطرب، غیرخطی و غیرقابل درک) شده است. اکبری با تأکید بر اینکه در چنین جهانی، نه‌صرفاً قوی‌ترین‌ها یا باهوش‌ترین‌ها، بلکه «سازگارترین‌ها» بقا خواهند یافت، مجموعه‌ای متشکل از «بیست راهکار کلیدی» را برای مواجهه فعالانه و هوشمندانه با چالش‌های پیش‌رو ارائه کرد. 

گزارش پیش‌رو خلاصه‌ای است از دیدگاه‌ها، تحلیل‌ها و راهبردهای ارائه‌شده توسط این دو سخنران. هدف آن است که خوانندگان ضمن آشنایی با عمق و گستره مباحث مطرح‌شده، بتوانند تأملی در ماهیت تحولات کنونی و آتی کنند و با الهام از نگرش‌ها و راهکارهای پیشنهادی، خود را برای ساختن آینده‌ای مطلوب‌تر، هرچند پرچالش، مجهز سازند.

آینده انسان میان نوید پیشرفت و سایه بحران

هادی صمدی

سخنرانی هادی صمدی عنوانی چالش‌برانگیز داشت: «آینده انسان چگونه است؟». او در ابتدای بحث به این نکته پرداخت که اگرچه در گذشته، آینده انسان کمتر در کانون توجه عمومی قرار می‌گرفت، اما در جهان پرشتاب امروز، بحران‌های چندوجهی باعث شده‌اند که این موضوع به دغدغه‌ای جدی و محوری در اندیشه معاصر بدل شود. او با اشاره به بحران‌های اقتصادی دهه ۲۰۰۰ و ظهور فناوری‌هایی چون رمزارزها، این تحولات را نقطه عطفی در افزایش نگرانی‌های جمعی نسبت به آینده دانست.

به گفته او، این تحولات نه‌فقط نظام‌های اقتصادی را به چالش کشیده‌اند، بلکه سبب تعمیق شکاف‌های طبقاتی و بروز بی‌ثباتی‌های نوظهور در عرصه‌های مختلف زندگی شده‌اند. صمدی تأکید کرد که بدون فهم روندهای شکل‌دهنده به این تحولات، نمی‌توان درک درستی از آینده داشت.

تداوم مصرف‌گرایی و نابودی محیط‌‌زیست

صمدی با نگاهی هشدارآمیز به بحران‌های زیست‌محیطی اشاره کرد و آن‌ها را یکی از جدی‌ترین تهدیدهای پیش‌روی بشر دانست. گرمایش زمین، خشکسالی، آلودگی منابع آبی و فرسایش خاک ازجمله عواملی بودند که او به‌عنوان نشانه‌هایی از آینده‌ای مبهم و نگران‌کننده برشمرد. به گفته او، شدت‌گیری این بحران‌ها نیازمند بازاندیشی در سبک زندگی انسان مدرن و اتخاذ تصمیماتی جمعی و فوری در سطح جهانی، ملی و محلی است. او در این بخش بر مسئولیت فردی و جمعی جوامع بشری برای مقابله با این چالش‌ها تأکید کرد و گفت: «نمی‌توان با تداوم رویکردهای مصرف‌گرایانه، انتظار بهبود وضعیت زمین را داشت.»

هوش مصنوعی، اتوماسیون و بازتعریف انسان

از دیگر محورهای بحث، تحولات فناورانه به‌ویژه نقش فزاینده هوش مصنوعی در زندگی انسان بود. صمدی با تشریح تأثیرات گسترده هوش مصنوعی و اتوماسیون بر بازار کار، ساختارهای اقتصادی، سبک زندگی و حتی تصور انسان از خود، اظهار داشت که این فناوری‌ها در کنار فرصت‌هایی که فراهم می‌کنند، عدم قطعیت و پیچیدگی‌هایی را نیز به همراه دارند که فهم آینده را دشوارتر می‌سازند. او در این زمینه به نمونه‌هایی از تغییرات بنیادین در مشاغل، خدمات، آموزش و تعاملات اجتماعی اشاره کرد و افزود که انسان ناگزیر است برای حفظ جایگاه خود در جهان آینده، با این تحولات همگام شود، نه در برابر آن‌ها ایستادگی کند.

نوستالژی گذشته و ترس از آینده

صمدی در بخش دیگری از سخنانش به پدیده‌ای روانشناختی به‌نام «گذشته‌نگری گل و بلبل» (Rosy Retrospection) اشاره کرد؛ نگرشی که در آن، افراد گذشته را بهتر از آن‌چه بوده است به یاد می‌آورند و آینده را به دیده تردید و بیم می‌نگرند. از نظر صمدی، این تمایل عمومی می‌تواند مانعی برای پذیرش تغییرات و انطباق با شرایط جدید باشد. او با استناد به دیدگاه فیلسوفانی مانند دنی دیدرو و ژان ژاک روسو، به ریشه‌های فلسفی مفهوم پیشرفت پرداخت، سپس وارد گفت‌وگوی فکری میان متفکران معاصر شد؛ ازجمله تقابل اندیشه‌های استیون پینکر با جاناتان هایت که به‌خوبی نشانگر دو خوانش متفاوت از آینده و واقعیت‌های معاصرند.

صمدی با معرفی کتاب «روشنگری اکنون» نوشته استیون پینکر، خاطرنشان کرد که نویسنده با ارائه آمار و مستندات، معتقد است که ارزش‌های روشنگری همچون عقل‌گرایی، علم‌محوری و انسان‌گرایی، دستاوردهای مثبتی در حوزه‌هایی مانند سلامت، رفاه، امنیت و شادی به‌همراه داشته‌اند. اما او همچنین هشدار داد که تمرکز صرف بر این داده‌ها ممکن است تصویری یک‌سویه و خوش‌بینانه از جهان ترسیم کند. در مقابل، جاناتان هایت و دیگر منتقدان پینکر به جنبه‌هایی از زندگی معاصر اشاره می‌کنند که با وجود پیشرفت‌های فنی و مادی، باعث افزایش احساس نارضایتی، اضطراب و افسردگی در جوامع به‌ویژه میان جوانان شده‌اند. همه‌گیری کرونا، قرنطینه‌های گسترده، کاهش تعاملات اجتماعی، ظهور سرمایه‌داری نظارتی و فراگیری هوش مصنوعی از سال ۲۰۲۳ ازجمله این موارد هستند.

اخبار بد، سوگیری ذهن و واقعیت ادراک‌شده

از نکات مهم مطرح‌شده در سخنرانی صمدی، اشاره به مفهوم «سوگیری منفی» (Negative Bias) بود. به بیان صمدی، انسان‌ها به‌صورت تکاملی تمایل دارند به اخبار منفی توجه بیشتری نشان دهند. این ویژگی ذهنی موجب می‌شود تأثیر خبرهای بد بر ذهن مخاطب بسیار بیشتر از خبرهای خوب باشد، حتی اگر آن خبرهای خوب، واقعی و اثربخش باشند.

او با ذکر مثالی از حوزه سلامت ـ موفقیت در درمان سرطان در برابر افزایش نرخ ابتلا ـ این دوگانگی را روشن کرد و گفت: «هرچند نرخ بقا افزایش یافته، اما افزایش چشمگیر آمار ابتلا و مرگ‌ومیر نیز واقعیتی انکارناپذیر است که مردم به‌طور طبیعی حساسیت بیشتری نسبت به آن نشان می‌دهند.» اگر صرفاً بر بهبود شیوه‌های درمان سرطان متمرکز شویم، آینده روشن‌تر به نظر می‌رسد و اگر صرفاً بر افزایش تعداد مبتلایان تمرکز کنیم آینده‌ای تیره را پیش‌رو داریم. بنابراین حتی در یک مورد خاص مانند سرطان، آینده هم روشن است و هم تیره. و حال می‌توان هزاران جنبه‌ دیگر را نیز در نظر آورد که از جنبه‌هایی آینده روشن است و از جنبه‌هایی تیره. آیا می‌توان رضایت میانگین را سنجید؟

آینده‌ای مبهم با شادی کمتر؟

صمدی با بهره‌گیری از نمودارها و آمارهای رسمی، نشان داد که به‌رغم بهبود برخی شاخص‌های سلامت و امید به زندگی، میزان رضایت از زندگی، به‌ویژه در میان نسل‌های جوان، کاهش یافته است. افسردگی، اضطراب، انزوا، کاهش تعاملات اجتماعی و تنهایی ازجمله نشانه‌های این روند نگران‌کننده هستند. او در ادامه پرسش محوری خود را چنین مطرح کرد: «چرا به‌‌رغم پیشرفت‌های فناورانه و علمی، احساس خوشبختی و رضایت در بسیاری از جوامع کاهش یافته است؟» و در پاسخ، به عواملی چون افزایش نابرابری‌های شناختی، دوری انسان از طبیعت، کم‌رنگ شدن پیوندهای اجتماعی و تغییر الگوهای فراغت و کار اشاره کرد.

از گذشته نمی‌توان گریخت، اما می‌توان از آن آموخت

در پایان سخنرانی، هادی صمدی با نگاهی امیدوارانه اما واقع‌بینانه اظهار داشت که بازگشت به گذشته ممکن نیست، اما می‌توان برخی از ویژگی‌های مثبت آن را بازآفرینی کرد. به‌زعم او، این کار تنها با پذیرش علم، تکیه بر پژوهش و دوری از خرافه‌گرایی ممکن است. او از مخاطبان خواست تا نقش فعال‌تری در ساخت آینده ایفا کنند و با پرورش مهارت‌های نوین، درکی عمیق‌تر از تغییرات و انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به تحولات، خود را برای رویارویی با جهانی آماده کنند که هر روز بیش‌ازپیش پیچیده و ناشناخته می‌شود.

آینده، عرصه انتخاب است

سخنرانی هادی صمدی در «تلسی تاک» لارستان، فراتر از یک تحلیل انتقادی یا افزودن بر نگرانی‌ها، دعوتی بود به آگاهی، عمل و امید. او با کنار هم نهادن داده‌های علمی، تحلیل‌های روان‌شناختی، مطالعات تاریخی و مشاهده‌های اجتماعی، تصویری از آینده ترسیم کرد که نه مطلقاً تاریک است و نه روشن، اما بی‌تردید با چالش‌های زیادی روبه‌رو است که انفعال را بر نمی‌تابد. آینده از نگاه صمدی، صحنه‌ای است برای کنشگری انسان؛ نه تماشاگری صرف. پیام سخنرانی او این بود که در جهان مبهم پیش رو موظف به ساختنیم؛ با دانش، با همبستگی و با شجاعت مواجهه با ناشناخته‌ها. چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی باید فعالانه و با سرعت شرایط را تغییر دهیم. رودخانه‌ تغییرات در حال خروشان‌شدنی نامتعارف است و منفعلانه در انتظار نشستن، به غرق شدن می‌انجامد.

چگونه خود را برای جهان مبهم آینده آماده کنیم؟

آرین اکبری

آرین اکبری، تحلیلگر و سخنران شناخته‌شده حوزه آینده‌پژوهی و تحولات فناورانه، با رویکردی تحلیلی و هشداردهنده، به بررسی آینده انسان در جهانی پیچیده، پرشتاب و غیرقابل پیش‌بینی پرداخت. سخنرانی او با عنوان «آینده انسان» نه‌فقط تبیینی از وضعیت موجود بود، بلکه راهکارهایی عملی برای تطبیق‌پذیری و موفقیت در دنیای در حال تغییر ارائه کرد.

اکبری در ابتدای سخنان خود با طرح این پرسش؛ «در جهانی که هوش مصنوعی به‌سرعت در حال گسترش است، جایگاه انسان کجاست؟» مخاطبان را با چالش بنیادینی روبه‌رو کرد. او گفت که فقط در سایه بازاندیشی در مهارت‌ها، نگرش‌ها و ارزش‌های انسانی است که می‌توان در این دنیای متغیر، معنا، امنیت و موفقیت را جست‌وجو کرد.

او با تأکید بر اینکه «خلاقیت» مهم‌ترین وجه تمایز انسان و ماشین است، خاطرنشان کرد: «خلاق بودن باعث می‌شود از هوش مصنوعی پیشی بگیرید. آنچه ماشین‌ها فاقد آن هستند، شهود انسانی، تخیل و توانایی ترکیب تجارب عاطفی با تصمیم‌گیری‌های پیچیده است.» و البته دقیقاً اینها چیزهایی است که به‌نحوی تدریجی در حال ازدست‌دادن آنها هستیم! به‌عبارتی، هوش مصنوعی در حال تضعیف هر آن چیزی است که در سایه گسترش هوش مصنوعی بیشتر بدان نیاز داریم.

جهان VUCA و BANI: از آشفتگی تا شکنندگی

یکی از مفاهیم محوری در سخنرانی اکبری، پرداختن به مدل‌های تحلیلی برای درک وضعیت جهان کنونی بود. او با مرور مختصر مدل VUCA (نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام) توضیح داد که این مدل به تنهایی جهان پیش‌رو را بازنمایی نمی‌کند. مدل جایگزین نیز که BANI نامیده می‌شود و مخفف شکننده، مضطرب، غیرخطی و غیرقابل‌درک است، وجوهی دیگر از جهان پیش‌رو را باز نمایی می‌کند اما ترکیبی از این دو مدل شرایط جهان پیش‌رو و ویژگی‌های آن را بهتر می‌نمایاند. جهان وارد شرایطی شده است که نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی، ابهام، شکننده بودن، اضطراب‌آوری، غیر قابل درک بودن و غیر خطی بودن ویژگی‌های آن هستند و بیان همین ویژگی‌ها در کنار هم به‌اندازه‌ کافی ترسناک است. اما این به‌معنای آن نیست که راهکارهایی برای ورود به جهان جدید و سازگاری با آن وجود ندارد.

به گفته او، جهان امروز به‌دلیل ترکیب بحران‌های جهانی نظیر پاندمی‌ها، تغییرات اقلیمی، فروپاشی‌های اجتماعی ـ ‌‌اقتصادی و تحولات فناورانه سریع، از مرحله صرفاً ناپایدار فراتر رفته و وارد مرحله‌ای از «شکنندگی و بی‌ثباتی بنیادین» شده است. در چنین جهانی، اکبری نقل‌قول معروفی را بیان کرد که در چنین جهانی «سازگارترین‌ها باقی خواهند ماند، نه قوی‌ترین‌ها یا باهوش‌ترین‌ها.»

از جسارت در اجرا تا تفکر داده‌محور

اکبری در بخش اصلی سخنرانی خود، مجموعه‌ای از مهارت‌ها و راهبردها را برای عبور از گردنه‌های پرچالش آینده ارائه کرد. نخستین و شاید مهم‌ترین نکته از نظر او، «جسارت در اقدام» بود. او تأکید کرد: «ایده بسیار است، اما آنچه انسان را از ماشین و رقبا متمایز می‌کند، قدرت اجرا و پیاده‌سازی ایده‌هاست. جهان آینده، جهان عملگرایان است.» در ادامه او با اشاره به اهمیت «تفکر داده‌محور» و تصمیم‌گیری مبتنی بر تحلیل، اظهار داشت: «مدیریت در آینده نه با شهود صرف، بلکه بر پایه داده‌های دقیق و بهره‌گیری هوشمندانه از الگوریتم‌ها و تحلیل‌های پیش‌بینی‌محور خواهد بود.» اکبری آینده مدیریت را متکی بر «داده‌محوری» دانست و اضافه کرد که ذهنیت کارآفرینی، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد: «کارمندان در آینده جای خود را به کارآفرینان منعطف، خلاق و مجهز به تفکر استراتژیک خواهند داد.»

تاب‌آوری و انعطاف‌پذیری روانی

در جهانی که هرروز حادثه‌ای نو در راه است، یکی از مهم‌ترین مهارت‌های مطرح‌شده، تاب‌آوری است. این ویژگی نه‌فقط توان ایستادگی در برابر مشکلات، بلکه «هنر ساختن فرصت از دل بحران» است. «تاب‌آوری روانی»، عاملی حیاتی برای ادامه مسیر در دوران فشارهای ناشی از سرعت، تحول و عدم قطعیت است. به همین جهت، اکبری به سازمان‌ها و مدیران توصیه کرد تا با ایجاد فضای یادگیری مستمر، حمایت روانی از کارکنان و تسهیل تطبیق با تغییر، زیرساخت‌های تاب‌آوری را فراهم آورند. سازمان موفق سازمانی است که در تمام سطوح کارکنان آن برنامه‌های آموزشی مستمر داشته باشند. چنین آموزش‌هایی انعطاف شناختی را برای مواجهه با جهانی که ویژگی‌های آن ذکر شد فراهم می‌کند.

اکبری با لحنی هشدارآمیز به یکی از بحران‌های پیش‌رو اشاره کرد؛ سلامت روان در محل کار. او با اشاره به افزایش تنش‌های ذهنی و استرس‌های کاری، خواستار توجه جدی سازمان‌ها به این مقوله شد. «مشکلات روانی کارکنان دیگر مسئله‌ای جانبی نیست؛ بلکه باید به بخشی از سیستم کسب‌وکار تبدیل شود. بی‌توجهی به این حوزه نه‌تنها موجب کاهش بهره‌وری می‌شود، بلکه سلامت سازمان را در سطح کلان به خطر می‌اندازد.»

از نظر اکبری بودجه‌گذاری، آموزش مدیران و ایجاد نظام حمایت عاطفی باید به‌عنوان الزامات راهبردی در دستور کار کسب‌وکارها قرار گیرد. این سخن کلیشه‌ای که کارکنان باید مشکلات بیرون کار را به محل کار نیاورند، چنان نادرست است که عجیب است چرا تاکنون باقی مانده است. کارکنان، انسان هستند و نمی‌توانند همانند ماشین رفتار کنند. سازمان‌هایی در جهان پیش‌رو موفق‌تر هستند که این اصل بدیهی را نه‌فقط در کلام، بلکه در عمل جدی بگیرند و راهکارهایی مستمر و همیشگی برای آن درنظر گیرند.

نقدینگی، تنوع منابع و انعطاف مالی

در بخش اقتصادی سخنرانی، اکبری با تحلیل وضعیت بازارهای مالی و بی‌ثباتی‌های جهانی، بر اهمیت مدیریت نقدینگی و سرمایه‌گذاری پایدار تأکید کرد. به باور او: «در دنیای BANI، پول نقد و دارایی‌های نقدشونده مانند طلا اهمیتی دوچندان می‌یابند.» او پیشنهاد کرد افراد و سازمان‌ها با ایجاد درآمدهای خُرد و مستمر، در کنار سرمایه‌گذاری‌های کلان، پایه‌های نقدینگی خود را تقویت کرده و از وابستگی به یک منبع درآمدی خاص پرهیز کنند.

همچنین او از مفهوم «تنوع در محصولات، خدمات و کانال‌های درآمدی» به‌عنوان راهکاری برای کاهش ریسک در فضای پرنوسان نام برد. در جهانی که هر آن ممکن است اتوماسیون و هوش مصنوعی تغییرات بسیار اساسی در عملکردهای متعارف سازمان‌ها و شرکت‌ها تولید کند، چه کسی بخت بیشتری برای تاب‌آوری و سازگاری با شرایط را دارد؟ آنکه اولاً تنوعی از کارکردهای جایگزین را در چنته دارد و ثانیاً آنقدر نقدینگی دارد که بتواند دوران گذار و سازگاری با شرایط نو را بگذراند. 

شفافیت و صداقت: ارزش‌های دنیای وب ۳

یکی از مفاهیم کلیدی که اکبری بدان پرداخت، تأثیر عمیق وب 3 بر روابط انسانی و سازمانی بود. او تصریح کرد: «در آینده‌ای که هرچیزی قابل رصد و تحلیل است، پنهانکاری معنایی نخواهد داشت. شفافیت و صداقت، نه امتیاز، بلکه الزام است. خواهی یا نخواهی، باید صادق باشی.» به‌زعم اکبری بهتر است رهبران و مدیران با تقویت مهارت‌های ارتباطی، فرهنگ صداقت و گزارشگری شفاف را در سازمان‌های خود نهادینه کنند زیرا «اعتماد» به یکی از منابع استراتژیک آینده تبدیل خواهد شد.

نظارت بر کارها آنقدر زیاد شده و می‌شود که کوچکترین تراکنش‌های مالی، مذاکره با رقبا،و حتی محل دقیق حرکات روزمره آشکار است. اینکه در شرکت شما چه چیزی از طریق اینترنت جست‌وجو می‌شود نیز کاملاً برای برخی آشکار است. در چنین جهانی، دوست داشته باشیم یا نه، به آن اعتراض داشته باشیم یا نه، آنها که چیزهای کمتری برای پنهان‌کردن دارند، موفق‌ترند.

تفکر انتقادی و مقابله با سوگیری‌های ذهنی

اکبری در ادامه بر لزوم ارتقای «تفکر انتقادی» در میان مدیران و تصمیم‌گیران تأکید کرد و نسبت به دام‌های شناختی هشدار داد. او به‌ویژه به «خطای علاقه‌مندی» اشاره کرد که موجب ارزیابی افراد و ایده‌ها براساس ظاهر، نه محتوا می‌شود. بر این اساس، آموزش در زمینه سوگیری‌های شناختی، سناریونویسی و تصمیم‌سازی مبتنی بر تحلیل داده‌ها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است: «شناخت الگوهای تصمیم‌گیری، یکی از ابزارهای کلیدی در مسیر مدیریت در دنیای پرابهام آینده است.»

آینده از آنِ پیونددهندگان است

با رشد مرزهای دانش و تخصصی‌ترشدن حوزه‌ها، «مهارت‌های ترکیبی» و «نگرش بین‌رشته‌ای» اهمیت دوچندانی می‌یابد. به گفته‌ اکبری، «آینده متعلق به کسانی است که می‌توانند علوم مختلف را با هم ترکیب کرده و راه‌حل‌هایی برای مسائل چندبعدی ارائه دهند.» این نگرش، نیازمند تربیت نیروهایی است که هم درک انسانی از مسئله دارند، هم به ابزارهای فناورانه مسلط‌اند و هم می‌توانند با دید سیستمی، کلان‌نگر و مشارکتی به حل چالش‌ها بپردازند.

کارآفرینی و توزیع تصمیم در عصر هوش مصنوعی

در بخش پایانی سخنرانی، اکبری با نگاهی به روند جایگزینی مشاغل توسط هوش مصنوعی، هشدار داد که «وظایف تکراری و قابل الگوسازی، دیر یا زود به ماشین‌ها واگذار خواهند شد». به همین دلیل او توصیه کرد تا افراد و سازمان‌ها، ذهنیت کارآفرینی را به‌جای ذهنیت کارمندی در خود تقویت کنند. او افزود: «جهان آینده به انسان‌هایی نیاز دارد که خود، خلق‌کننده ارزش باشند، نه‌صرفاً مجری فرامین دیگران و این نیازمند جسارت، انعطاف و انگیزه‌ای ماندگار است.» بنابراین به سازمان‌ها توصیه می‌شود از اکنون اجازه تصمیم‌گیری به کارکنان خود بدهند و از آنها نخواهند صرفاً مجری اوامر باشند. توزیع تصمیم در بخش‌های مختلف سازمان، راهکاری اساسی در مواجهه با جهان پیش‌رو است.

آینده‌ای پرچالش، اما پرامید

سخنرانی آرین اکبری با ارائه ترکیبی از تحلیل‌های عمیق، مفاهیم کلیدی آینده‌پژوهی و پیشنهادهای عملی، تصویری واقع‌گرایانه از آینده‌ای ترسیم کرد که در عین آکندگی از تهدید، مملو از فرصت نیز هست. او به مخاطبان خود یادآور شد: «در جهانی که هرلحظه می‌تواند زیر پای ما تغییر کند، آنچه ما را سرپا نگه می‌دارد، نه اطلاعات صرف، بلکه توانایی واکنش، تفکر و خلق معنا در دل بی‌نظمی است.» اکبری در پایان، شرکت‌کنندگان را به تلاش مستمر برای یادگیری، بازاندیشی در مسیرهای پیشین و جست‌وجوی مداوم برای ساختن آینده‌ای بهتر فراخواند. در دنیایی که فردا دیگر شبیه دیروز نیست، شاید تنها راه ماندن، همین «پیش‌رفتن» باشد.

سخنرانی‌های هادی صمدی و آرین اکبری در تلسی‌تاک نوزدهم، بر یک محور اساسی متمرکز بودند؛ آینده پدیده‌ای نیست که به‌صورت منفعلانه در انتظارش باشیم، بلکه نتیجه‌ مستقیم کنش‌ها و انتخاب‌های آگاهانه‌ ماست. این دیدگاه، مسئولیت شکل‌دهی به آینده را برعهده‌ انسان قرار می‌دهد. جهان امروز شاهد دگرگونی‌های سریعی است که نه‌فقط فناوری، بلکه بنیادهای مفهومی زندگی ما مانند کار، اجتماع، خوشبختی و هویت را نیز دربرمی‌گیرد. در چنین شرایطی انسان برای یافتن و تعریف جایگاه خود، نیازمند بهره‌گیری از خرد برای تصمیم‌گیری، همدلی برای درک متقابل، نوآوری برای یافتن راه‌حل‌های جدید و آگاهی برای شناخت دقیق‌تر خود و محیط است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار