کامبیز نوروزی کارشناس حقوق و رسانه: بازداشتهای اخیر گام مثبت در جهت مبارزه با فساد است
کامبیز نوروزی، حقوقدان در گفتوگو با هممیهن با اشاره به حاشیه امنی که موقعیت قدرت میتواند برای بروز فساد فراهم کند معتقد است در بحث فساد برخی از اشخاص ذینفوذ خودشان و یا اعضای خانواده آنها مداخلاتی دارند و با بروز چنین وضعیتی کار مملکت پیش نخواهد رفت.

کامبیز نوروزی، حقوقدان در گفتوگو با هممیهن با اشاره به حاشیه امنی که موقعیت قدرت میتواند برای بروز فساد فراهم کند معتقد است در بحث فساد برخی از اشخاص ذینفوذ خودشان و یا اعضای خانواده آنها مداخلاتی دارند و با بروز چنین وضعیتی کار مملکت پیش نخواهد رفت.
*طی روزهای اخیر خبر دستگیری فرزند آقای صدیقی منتشر شده است، با توجه به اینکه فعلاً جزئیاتی از این پرونده منتشر نشده و موضوع قابل تأمل بازداشت بستگان یک چهره متنفذ آن هم به دلیل «زد و بند» است، ارزیابی شما از ارتباط فسادهای بزرگی همچون زمینخواری با قدرت سیاسی چیست؟
از اتهامات فرزند آقای صدیقی بیاطلاع هستم اما بیشک میتوان حدس زد که اتهامات سبکی نیستند که منجر به بازداشت آنها شده است. نکته مهمتر در اقدام قوه قضائیه است که به وظیفه قانونی خود عمل کرده است. به هر حال در مورد فرزند آقای صدیقی از سالها پیش مسائلی مطرح بود، سال گذشته هم که بحث اراضی ازگل مطرح شد که در آن هم شخص آقای صدیقی و بستگانش در آن ذیمدخل بودند، اما با کمال تاسف موضوع به شکل غیرقابل قبولی کنارگذاشته شد و با وجود همه مسائلی که مطرح بود ایشان به نمازجمعه نیز رفت. مسئله این است که در بحث فساد برخی از اشخاص ذینفوذ خود و یا اعضای خانواده آنها مداخلاتی دارند و با چنین وضعیتی عملاً کار مملکت پیش نخواهد رفت و هیچ مبارزهای با فساد را نمیتوان متصور بود مگر آنکه بدون تبعیض و در چارچوب قوانین و بدون ملاحظه موقعیت افراد فاسد، با آنها برخورد قانونی صورت بگیرد.
اتفاقی که اکنون در قوه قضائیه در مورد این بازداشت رخ داده است یک گام در جهت مبارزه با فساد توسط افراد صاحبنفوذ است. اینکه اتهام این افراد چیست و چه برخوردی با این اتهامات صورت خواهد گرفت و چه زمانی و چگونه محاکمه خواهند شد، چیزی است که باید منتظر آنها بمانیم. امیدوارم که در مراحل بعدی، یعنی تحقیقات مقدماتی و رسیدگی به پرونده روال قانونی، عدالت و استقلال دادگاه محفوظ بماند و رای مناسب برای این افراد صادر شود.
*مداخلاتی که به آن اشاره کردید چقدر در بروز فسادهای بزرگی از نوع زمینخواری، اختلاس و مواردی از این دست در میان صاحبان قدرت سیاسی رایج است؟
این فساد در یک وضعیت بدهبستان اتفاق میافتد که بعضی از افراد یا خود و یا فرزندانشان به دلیل ارتباطات و نفوذی که در دستگاههای اجرایی و دیگر جاها دارند، از امکاناتی برخوردار میشوند که افراد عادی آنها را ندارند. همینطور به اتکای موقعیت خود از یک حاشیه امن بزرگی استفاده میکنند و به همین دلیل رفتارهای فاسد اقتصادی آنها یا دیده نمیشود و یا روی آن سرپوش گذاشته میشود. موارد متعددی در این زمینه بوده است؛ مثلاً در قضیه اراضی ازگل تمام شواهد حکایت از وجود یک فساد داشت، اما بر این مسئله کاملاً سرپوش گذاشتند و این موضوع بدون آنکه به آن رسیدگی قضایی شفافی شده باشد به فراموشی سپرده شد.
در موارد دیگر نیز با همین مشکل در بین برخی از اشخاص صاحب قدرت مواجه هستیم. در واقع موقعیت قدرت یک حاشیه امن بسیار مستحکم در اختیار این افراد قرار میدهد. شما ببینید که در مسئله چای دبش چه پیش آمد، خیلی از افراد به محاکمه کشیده نشدند درحالیکه باید محاکمه میشدند. در مورد برخی از افراد که در دولت آقای رئیسی حکم وزارت داشتند نیز رای محکومیت صادر شده اما از اجرای رای خبری نیست. در پرونده بابک زنجانی هیچکس نمیداند چه گذشت که الان وی آزاد شده است و کار خود را انجام میدهد. شما ملاحظه میکنید که هیچکسی هم به جامعه توضیح نمیدهد که وضعیت پرونده این فرد چه بوده و به کجا رسیده است. اینها آن حاشیه امنیتی است که در داخل این میدان امن هر کسی که در نظام قدرت حضور دارد میتواند با استفاده از آن رفتار مفسدانه عمل کند.
*اینکه اشاره کردید هیچکس به جامعه توضیح نمیدهد و اقناع افکار عمومی صورت نمیگیرد، آیا در قانون مصوبهای داریم که این حق را برای جامعه قائل شود که در مورد این فسادهای گسترده توضیح بخواهند و بتوانند به سمت احقاق حق پیش بروند؟
قانون مشخص کرده است که هر مورد از سوءاستفاده مانند اختلاس، سوءاستفاده از مقام، اختلال در نظم اقتصادی و... چه جرمی دارند، اما مسئله این است که اطلاعرسانی نیاز به قانون ندارد بلکه وظیفه بنیادی نظام حکومتی است. بهویژه از نظر برقراری ارتباط با جامعه، نظام حکمرانی باید به سمت اقناع افکار عمومی برود چراکه این کار به نفع خودش است، اما پنهانکاری میشود.
از طرف دیگر دادگاهها باید علنی برگزار شود و علنی بودن به این معنا است که خبرنگاران حضور داشته باشند و گزارش دادگاه نیز به صورت کامل منتشر شود و در نهایت نیز رای دادگاه اعلام شود اما این موارد اتفاق نمیافتد و معمولاً در سایه پنهان است و خبری نیز از آن داده نمیشود. همین امر میدان بازتری برای سوءاستفاده از قدرت ایجاد میکند.
یک نمونهای که اخیراً رخ داد در مورد پسر یک نماینده مجلس بود که در پی رانندگی با یک افسر نیروی انتظامی تصادف کرده است. خبر منتشر شد و بعد از آن دیگر کسی چیزی نگفت و معلوم نشد که دقیقاً چه اتفاقی رخ داده است و متاسفانه روزنامهنگاران و مطبوعات ما نیز خیلی زود پیگیری خبر را رها میکنند. اینها هم حاشیه امنی است که میدان بسیار بااستعدادی برای فساد و سوءاستفاده از قدرت میسازد.
*عملکرد قوه قضائیه را در دورهای که آقای اژهای ریاست آن را برعهده دارند در مقایسه با دورههای قبل و بهویژه در دوران ریاست آقای رئیسی چطور ارزیابی میکنید؟
صادقانه اگر بخواهم اشاره کنم، واقعیت این است که دست قوه قضائیه خیلی جاها بسته است و اینها تحت حمایت نهادهای خاصی هستند. شاید قوه قضائیه هم نتواند کاری کند. یعنی مسئله فراتر از قوه قضائیه است. اما در دوره آقای اژهای به اعتقاد من بد نبوده و اقداماتی در راستای مبارزه با فساد صورت گرفته است، اگرچه اقدامات باید بیشتر و گستردهتر از این باشد.
آقای اژهای تنها رئیس قوه قضائیه است که در طول ۴۵ سال گذشته داشتهایم؛ تمام سابقه کاری وی قضایی است و به همین دلیل نیز تفکر و شخصیت قضایی دارد و مسائل حقوقی و قضایی را درست درک میکند. امیدواریم این اتفاقی که در مورد فرزند آقای صدیقی رخ داد در هر مورد دیگری هم که فسادی هست بدون هر اغماض و ملاحظهای برخورد قانونی صورت بگیرد.