بیراهه
همه خوب میدانند که با انجام برنامههای فنی مثل تغییر غیرممکن پایتخت و توصیههای اخلاقی و نادیده گرفتن مسائل اصلی و فوری و بیان کلیشههای رایج و تکراری که طرف زورگو است و تسلیم میطلبد و... مسائل ایران حل نخواهد شد که بدتر میشود. پیشنهاد میکنیم به جای ادامه این سیاست یک گروه ملی و فراجناحی درست کنید تا بگویند مشکل کجاست این بیراهه را ادامه نباید داد.
فرض کنید که کسی سرطان گرفته یا دچار گرفتگی شدید رگهای قلبی شده و پس از انجام عمل جراحی سنگینی، اکنون او را به اتاق استراحت آوردهاند و ما نیز برای عیادت نزدش رفتهایم. بدون مقدمه حال دوست مشترک و قدیمی خود را از بیمار میپرسیم. طبیعی است که هم بیمار و هم دیگر حاضران در اتاق از این احوالپرسی تعجب خواهند کرد چون بهجای پرسیدن حال و احوال کنونی بیمار و دلداری دادن و جویای کیفیت درمان شدن و ابراز آمادگی برای دادن کمک مالی و... به موضوعی فاقد اهمیت و یا حتی مهم ولی غیرمرتبط با موقعیت پرداختهایم.
سخنان و موضوعات اظهارات این روزهای جناب آقای پزشکیان ما را با چنین صحنهای مواجه میکند که این سخنان فارغ از اینکه درست باشند یا نادرست، انتظارات مخاطبان را برآورده نمیکند و با آن فاصله زیادی دارد.
بیایید چند جمله از اخرین سخنان ایشان در سفر به بندرعباس را مرور کنیم؛ «انتقال پایتخت از تهران انتخاب نیست، اجبار است... روزانه ۸ میلیون بشکه نفت و گاز تولید میکنیم؛ ۱۰ درصد صرفهجویی در مصرف این میزان، معادل ۸۰۰ هزار بشکه در روز است... ما را با اسنپبک میترسانند چون زندگی خود را به نفت و گاز وابسته کردهایم... آنهایی که نفت و گاز و سوخت ندارند و این منابع را میخرند چگونه زندگی میکنند؟ ما اینها را داریم و گرسنهایم... سر یک میلیارد دلار چونه میزنیم از کجا تأمین کنیم.»
جناب پزشکیان؛ انتقال پایتخت نه جزو برنامه انتخاباتی شما بوده و نه مسئله مردم است و نه ایده درستی است. حتی اگر درست هم باشد، مسئله امروز و فوری ایران نیست. کشوری که سر یک میلیارد دلار چانه میزند که از کجا تأمین کند دنبال زدن چنین وزنهای نمیرود. اهدافی که وظیفه قانونی و سیاسی شما بود حل مسئله تحریمها و انرژی است که در ۱۴ ماه گذشته، مثل دولت قبل هر دو بحران تشدید شده و حتی یک اصلاح سیاستی ساختاری که مسئله را حل کند یا تخفیف دهد انجام نشده است.
وظیفه دولتها خواهش و تمنا و توصیه به صرفهجویی نیست. وظیفه آنها ایجاد شرایطی است که نتوان زیاد مصرف کرد. همان کاری که در این سالها به شکل منفی بر سر گوشت آمده. چرا مصرف گوشت کاهش شدید پیدا کرده؟ چرا گوشت را با قیمت ارزان عرضه نمیکنید؟
مسئله امروز مردم قیمت ارز و تحریم و سایه جنگ است. چرا درباره سیاستهای رسمی حکومت در این موضوعات سخنان امیدبخش و راهگشا گفته نمیشود؟ بفرمایید که چرا تحریمها به جای کاهش افزایش یافت؟ گفته بودید که اینها را برطرف میکنید حتماً میخواهید تقصیر خارجیها بیندازید. اگر آنان تعیینکننده هستند پس چرا اصولاً وعده داده شد؟ باید میگفتید که اگر آنان اجازه دهند تحریمها را برطرف میکنیم.
همانطور که در سخنان خود هم گفتهاید کسی این حرفها را نمیپذیرد. دولت آمده و باید پاسخگو باشد و نه منتقد وضع موجود و مطالبهگر از مردم. شما از مردم انتظاراتی دارید که به طور طبیعی خودتان باید بیش از مردم آنها را انجام دهید؟
یک سوزن به خود بزنیم یک جوالدوز به دیگران. شما نه فقط مردم را بلکه دولتیها را هم نصیحت میکنید در حالی که نصیحت وظیفه استادان اخلاق است. اگر هم خودتحریمی داریم وظیفه دولت حل آن است نه تکرار مکررات.
ادامه این وضع و پرداختن به امور بدون اولویت(شاید در مواردی مهم و درست هم باشند) و بیان تکراری امور فقط یک معنا دارد. استیصال. حتی لحن و ادبیات شما هم حکایت از استیصال میکند.
ولی این را میدانیم، همه هم خوب میدانند که با انجام برنامههای فنی مثل تغییر غیرممکن پایتخت و توصیههای اخلاقی و نادیده گرفتن مسائل اصلی و فوری و بیان کلیشههای رایج و تکراری که طرف زورگو است و تسلیم میطلبد و... مسائل ایران حل نخواهد شد که بدتر میشود.
پیشنهاد میکنیم به جای ادامه این سیاست یک گروه ملی و فراجناحی درست کنید تا بگویند مشکل کجاست این بیراهه را ادامه نباید داد. جلوی زیان را هر وقت بگیرید سود است.