امید را زنده نگهدارید
راحت بودن خیال مردم از عدم دخالت موثر مجلس به معنای امیدوار شدن نسبت به آینده نیست، بلکه این شرط لازم و نه کافی برای امیدواری است و به منزله گشوده بودن روزنه برای امید به آینده است.
ویژه بودن شرایط ایران بر کسی پوشیده نیست. از وضعیت کسری بودجه و تورم و قیمت ارز گرفته تا ناترازیهای گوناگون و مهم؛ تا شکافهای اجتماعی و بالاخره از همه فوریتر وضعیت ناپایدار روابط بینالملل و احتمال فعال شدن اسنپبک و افزایش تنشهای نظامی و.... اینها همه بهجای خود. آنچه که ما را بیشتر نگران میکند، وضعیت مراجع تصمیمگیری اصلی است. گرچه به نظر میرسد که مجموعه این مراجع نتوانستهاند تاکنون راهبرد تازهای را که برای این شرایط مناسب باشد، تدوین و ارائه کنند؛ ولی همچنان امید داریم که بهزودی شاهد ابتکاراتی باشیم.
این امید با آمدن آقای لاریجانی به مقام دبیری شورایعالی امنیتملی اندکی مثبت شده است؛ هرچند تاکنون شواهد ارزشمندی در جهت چشمگیری این امید ندیدهایم. بااینحال، از مدیران رسانهها دعوت کردهاند تا با دبیر جدید شورا درباره مسائل عمومی کشور هماندیشی کنند. پیشتر هم چنین دعوتهایی از سیاسیون و رسانهایها رخ میداد و البته نمیدانیم که این برنامهها تا چه اندازه در سیاستگذاریها موثر بوده است؟ بهویژه که رسانهها مواضع و رویکردهای خود را روزانه مینویسند و مسئولین ذیربط اطلاع دارند.
برای نمونه، روزنامه «هممیهن» چیز چندانی اضافه بر مجموعه مواضعی که منعکس میکند، ندارد. با وجود این، از این نشستها استقبال میکنیم و خواهان افزایش گستره دعوتشدگان و بازتاب دادن نتایج گفتوگوها و کیفیت استفاده از آنها نیز هستیم. اکنون پرسش عمومی و مهم خود را بهصورت عمومی طرح میکنیم و انتظار داریم که دبیر محترم شورایعالی امنیتملی پاسخ روشنی درباره آن بدهند. نقش مجلس کنونی در سیاستگذاری کلان و امنیتی و دفاعی کشور چیست؟
جالب است که تنها گروهی که در کشور برای شرایط کنونی ایده دارند، تندروها هستند. ایده آنان تقابل و درگیری تمامعیار است. اگر آنان مجاز هستند که هر وقت خواستند و دوست داشتند درباره انپیتی و مذاکره و مسائل دیگر طرحهای آنی دو و سهفوریتی دهند و کشور و مردم را اسیر تصمیمات خود کنند، این را صریح و روشن بفرمایید. چون ما و اکثریت مردم از کسانی هستیم که در انتخاب آنان حضور نداشتیم، چون شایستگان مورد نظر ما در انتخابات غایب بودند؛ پس حق داریم که اعتماد لازم و مناسب را به اغلب مصوبات مجلس نداشته باشیم.
آنان نماینده اقلیت بسیار محدودی هستند. آرای نمایندگان حوزه انتخابیه تهران را ببینید؛ حساب دستتان خواهد آمد. البته، مسئله مهمتر این است که تندروهای مجلس در آنجا دست بالا را دارند و روشن است که سیاستهای تندروها به تامین منافع ملی ملتزم نیست و از رفتار مسئولانه خارج است. اگر مجلس مجاز است که فراتر از منافع ملی و مصالح عمومی قانونگذاری کند، این را صریح و روشن اعلام کنید تا تکلیف اکثریت مردمی که آنان را نماینده خود نمیدانند معلوم شود. حتماً اطلاع دارید که کمترین اعتماد مردم به یک نهاد رسمی مربوط به مجلس تندروها است.
هیچ شهروند دغدغهمندی حاضر نیست که اجازه دهد چنین مجموعهای در سیاستهای عمومی کشور و در شرایط خطیر کنونی اثرگذاری مهمی داشته باشند و سرنوشت این ملت را تعیین کنند. این پرسش را باید دبیر شورایعالی امنیتملی از طرف این شورا پاسخ دهد.
راحت بودن خیال مردم از عدم دخالت موثر مجلس به معنای امیدوار شدن نسبت به آینده نیست، بلکه این شرط لازم و نه کافی برای امیدواری است و به منزله گشوده بودن روزنه برای امید به آینده است. درغیراینصورت و با حضور موثر آنان، امید خود را نسبت به اتخاذ سیاستهای مفید و بهبود امور، بهکلی از دست خواهیم داد.