بنیصدرسازی؟
در روزهای اخیر، سخنان صریح و شفاف و همهفهم آقای پزشکیان درباره رویکرد ماجراجویانه تندروها در حوزه سیاست خارجی و مذاکرات، آنان را بسیار عصبانی کرد و به همین دلیل، شمشیر چوبین خود را از رو بستهاند و پُز اول انقلابی گرفته و بهصورت هماهنگ خاطره بنیصدر و استیضاح او را یادآوری میکنند.
واقعاً باید برای خودمان و کشور تأسف بخوریم. چون مجبوریم در شرایطی که میهن عزیز با بزرگترین بحرانها مواجه است، درباره مجموعههایی تندرو بنویسیم که جز انحصار قدرت به هیچ چیز دیگری رضایت نمیدهند. حتی اگر کشور به بدترین وضعیت دچار شود، باز هم دست از قدرتطلبیهای خطرناک خود بر نمیدارند.
گویی مملکت فاقد قوه عاقله و تصمیمگیر شده است که جلوی آنان را بگیرد. ظاهراً آقای پزشکیان چارهای ندارد جز اینکه بیش از این رعایت تندروهای قدرتطلب را نکند و باید متوجه شده باشد که وفاق درونساختاری با این جماعت که انحصارطلب و ضد علم هستند، خیالی بیش نیست. چراکه؛ «ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسپندان.»
در روزهای اخیر، سخنان صریح و شفاف و همهفهم آقای پزشکیان درباره رویکرد ماجراجویانه تندروها در حوزه سیاست خارجی و مذاکرات، آنان را بسیار عصبانی کرد و به همین دلیل، شمشیر چوبین خود را از رو بستهاند و پُز اول انقلابی گرفته و بهصورت هماهنگ خاطره بنیصدر و استیضاح او را یادآوری میکنند.
ابتدا یک مطلبی در سایت تندروها نوشته و منافقانه با عنوان بازخوانی نطق تاریخی مقام رهبری در اثبات عدم کفایت بنیصدر. پیام حمله را صادر کردند. سپس لشگر سلم و تور تندروها با دریافت «حقالتوئیت» از جیب ملت و فقرا و بهصورت هماهنگ خواهان استیضاح رئیسجمهور شدند.
آنان در حالی در این گرداب غرق میشوند که اشتباه بزرگی را تکرار میکنند. برخلاف قدرتطلبانی که خواب گندم ری را میدیدند، آقای پزشکیان تاکنون چند بار گفته است که قصدش از حضور در انتخابات کمک به مشارکت مردم بود و دنبال رای جمع کردن از طریق عوامفریبی و دادن وعدههای آخرالزمانی نبود و بهشدت از دادن چنین وعدههایی پرهیز میکرد. وعدههای دروغینی چون تکرقمی کردن تورم و ایجاد یک میلیون شغل و ساخت چهار میلیون مسکن و غیره.
قصد او کمک به نظام بود و اتفاقاً بسیاری هم این را نقطه ضعف او دانستند و در دور اول در انتخابات مشارکت نکردند؛ ولی هنگامی که نتایج دور اول را دیدند راغب شدند که گام نهایی را برای جلوگیری از سقوط قطعی کشور به دره ضلالت و نابودی تندروها بردارند.
جالب اینکه از اولین روزی هم که آمدند، نهتنها مهمترین شعارش را در تقابل با دولت گذشته و بقایای آن قرار نداد، بلکه بر عکس وفاق با آنان را سرلوحه خود قرار داد؛ بهطوری که موجبات ناراحتی و انتقاد بسیاری از دوستان و حامیانش را فراهم کرد.
این رفتار او در انتخابات و حتی پس از آمدن در پاستور نقطه مقابل رفتار بنیصدر بود. از سوی دیگر، نهاد استیضاحکننده بنیصدر برآمده از دل مردم بود. میانگین آرای ۱۰نفر اول نمایندگان تهران در مجلس اول بالای یک میلیون و چهارصد هزار رای بود.
درحالیکه افراد مشابه در مجلس کنونی ثلث این رای را هم ندارند. ضمن اینکه جمعیت واجد حق رای تهران در این فاصله حدود سهبرابر شده است. به عبارت دیگر، مشروعیت یا حمایت و پشتوانه مردمی این نمایندگان حدود ده برابر کمتر از آن مجلس است.
بهعلاوه، قریب به اتفاق نمایندگان در آن مجلس افراد سالم و انقلابی و پاکدست و مورد اعتماد مردم بودند؛ درحالیکه در مورد مجلس کنونی باید همه این موارد بررسی شود. بنابراین، مقایسه این دو موقعیت بهکلی نارواست. ولی بهعنوان حسن ختام پیشنهاد میشود این کار را انجام دهید.
مشکلی نیست. گرچه کار نابخردانهای است. ولی شما که به خرد کاری ندارید؛ حداقل برای آزمون جایگاه خودتان در جامعه آن را آزمون کنید.
بسمالله. دوستان و علاقهمندان پزشکیان تاکنون نتوانستند او را آن اندازه عصبانی کنند که برخوردی جدی با تندروها نماید. شاید تندروها سبب خیر شوند و از پس انجام این ماموریت خطیر برآیند.