حشمتالله فلاحتپیشه رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس: انتصاب لاریجانی پیام پرهیز از افراطیگری دارد
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم معتقد است که انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شعام، پیام توجه به مردم و پرهیز از افراطیگری را همراه داشته است. او میگوید سروصداهایی که تندروها ایجا کردهاند، به این علت است که منافع اولیگارشی آنها به خطر افتاده و میخواهند از پاسخگویی فرار کنند.

حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در گفتوگو با هممیهن، معتقد است که انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شعام، پیام توجه به مردم و پرهیز از افراطیگری را همراه داشته است. او میگوید سروصداهایی که تندروها ایجا کردهاند، به این علت است که منافع اولیگارشی آنها به خطر افتاده و میخواهند از پاسخگویی فرار کنند.
*تحلیلتان از انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی چیست؟
من معتقدم که آقای لاریجانی برای مذاکره آمده است و تجربه سابق ایشان هم این را نشان میدهد. البته من این را یکی از مجموعه تصمیمات دیرهنگامی میدانم که صورت گرفته است. ایران بعد از جنگ عراق، هیچوقت بهرغم دامهایی که گذاشته شده بود، وارد جنگ نشد. ولی ما دیدیم که این ترک عادت شکل گرفت. در طول دو ماه مطرح شده، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که به طور سنتی مسئول پرونده ایران بود، عملاً اقدام دیپلماتیک خاصی صورت نداد و کشور وارد جنگ شد. من معتقدم که جنگ قابل پیشگیری بود. الان هم آقای لاریجانی آمده از جنگ آینده پیشگیری شود.
به هر حال، چنین انتصابی دو پیام داخلی و خارجی دارد. پیام به داخل این است که ما به عصر پایان افراطیگری نزدیک شدهایم. هرچند که افراطیون خیلی چیزها را با خودشان سوزاندند و الان هم که علیه مذاکره توئیت میزنند و یا در صداوسیما مواضع افراطی را مطرح میکنند، در جهت فرار از پاسخگویی است. آنها بودند که دقیقاً در سال اول سند چشمانداز 20ساله ایران، سیاستهای ضدتوسعه را شکل دادند و در سال آخر چشمانداز، برنامه 20ساله آنها یعنی کشاندن ایران به جنگ تکمیل شد. به اعتقاد من، نفوذ از طریق افراطیون در ایران شکل گرفت و نباید با نگاه مقطعی و موردی پدیده نفوذ را بررسی کرد. پدیده نفوذ چیزی بود که از 20سال پیش، در شروع چشمانداز، توسعه را فدای افراطیگری کرد و نهایتاً در سال پایان چشمانداز، کشور را دچار جنگ کرد.
آقای لاریجانی، نزدیک به طیفی است که در طول این مدت نسبت به افراطیگری هشدار دادند، افرادی که افراطیگری در داخل و خارج را برای این کشور سم میدانستند. افراطیون در این جنگ، مشخص شد که بودجه، زمان و فرصتهای مملکت را فدای وعدههای پوچ و عملنشده کردند. افراطیون در حوزههای مختلف و در پروندههای مختلف، عملاً اوضاع را به گونهای پیش میبردند که چیزی غیر از بنبست نبود و هیچ دیپلماتی نتوانست بنبست را بشکند. در سه پدیده اخیر مشخص بود که افراطیون کشور را به سمت جنگ میبرند؛ اول جلوگیری از احیای برجام در سال آخر دولت روحانی؛ دوم جلوگیری از احیای برجام در سال اول دولت رئیسی و سوم وصل کردن ایران به دو جنگ اوکراین و سرزمینهای اشغالی بعد از 7 اکتبر.
همه اینها، اقداماتی قابل پیشگیری بود ولی چون در حوزههای تصمیمگیری نفوذ داشتند و عقلانیت را از این حوزهها خارج کردند، به راحتی برنامه خودشان را پیش بردند. وگرنه اگر در حوزههای مختلف کشور عقلانیت حاکم بود، هر کدام از این مقاطعی که اشاره کردم، میتوانست کشور را سالها از جنگ دور کند. ولی چون عملاً در ایران صدایی غیر از افراطیگری شنیده نمیشد، وقتی که برای جنگ اولتیماتوم داده شد، دیپلماتها در یک حوزه به شدت مشکل گام برمیداشتند و امکان هیچ کاری را نداشتند. آقای لاریجانی نماینده افرادی است که نگاه ملایمی در سیاست دارند. انتصاب ایشان در داخل به نظرم میتواند پیام توجه به مردم و پرهیز از افراطیگری در برابر مردم را همراه داشته باشد و در خارج به طور مشخص، پیام مذاکره با غرب را همراه دارد.
*به موضوع تندروها اشاره کردید. بعد از انتصاب علی لاریجانی، موج حملهها از سوی تندروها علیه بحث مذاکره آغاز شده است و چهرههای شاخص آنها در فضای مجازی مواردی را مطرح کردند. تحلیلتان از این موضوع چیست؟
این فریادهای بلند امروز افراطیون، برای پرهیز از پاسخگویی است. مطالبه ملت ایران، پاسخگو کردن افراطیون به خاطر کشتن فرصتها و کشاندن کشور به جنگ و تحریم است. افراطیون میدانند، اگر کشور به آرامش برسد و ایران از فتنه جنگ خارج شود، حتماً باید پاسخگوی رفتار خود باشند، پس سعی میکنند با چنین فضاسازی، کشور را در شرایط جنگ و فتنه قرار دهند. این واقعیت است که آنها سالهاست که منافع اولیگارشی برای خود تعریف کردهاند که هیچ ربطی به منافع ملی کشور ندارد و الان آن منافع به خطر افتاده است. آنها حاضر هستند که ایران در شرایط جنگ و فتنه باقی بماند تا مردم از آنها تقاضای پاسخ نکنند.
یک فضای رسانهای همیشه در اختیارشان بود که متاسفانه رسانه ملی هم در خدمت آنها عمل میکرد و مانع از این میشد که کوچکترین سوالات و مباحث عقلانی مطرح شود. امیدوارم کشور بتواند از این بحرانها خارج شود و این جریان پاسخگو باشد. آخرین تلاشهای آنها را هم اخیراً دیدیم، در شرایطی که ایران سعی میکرد با نزدیک شدن به کشورهای عربی، دچار انزوای نظامی و راهبردی نشود، ما دیدیم که از صداوسیما چه اظهاراتی مطرح شد و حتی در خاک خود عربستان، آن رفتارها را انجام دادند. اینها واقعیتهایی است که نمیتوان از کنار آنها رد شد. آنچه که به نظرم در درجه اول اهمیت قرار دارد، این است که کشور بتواند عملاً سازوکار تازهای را برای پرهیز از جنگ پیدا کند. دلیلش هم این است الان مواضع آمریکا و ایران درخصوص اهمیت دیپلماسی، حتی از مواضع آمریکا و اسرائیل هم به هم نزدیکتر است.
*میتوان امیدوار بود که شورای عالی امنیت ملی با اضافه شدن علی لاریجانی، در مسیری گام بردارد که دیگر کشور به سمت و سوی علائق تندروها حرکت نکند و آرامش بر فضا حاکم باشد؟
آقایان پزشکیان و لاریجانی باید خودشان به افراطیگری پایان دهند و نفوذ روسوفیلها را کاهش دهند. اگر به این سمت حرکت کنند و منافع ملی محوریت پیدا کند، امکان گذر از بحرانها وجود دارد.
*با توجه به حضور علی لاریجانی در ترکیب شورای عالی امنیت ملی، چه دورنمایی را میتوان برای آینده در نظر داشت؟
ما که در مقام تصمیمگیری نیستیم. ولی من اعتقاد دارم که اگر آقای لاریجانی بتواند یک طرح امنیت منطقهای را تعریف کند که براساس آن، کشورهای منطقه که نگران جنگ هستند، در قالب طرحهای جامع دور هم جمع شوند، اسرائیل دچار انزوای راهبردی خواهد شد. یعنی به عبارتی، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه باید یک طرح مشترک امنیت منطقهای را شکل دهند که در این طرح، دوستی و دشمنیهای گذشته جای خود را به همکاری دهد.
همه آن اختلافاتی که افراطیون در منطقه ایجاد کرده بودند را باید کنار گذاشت و بر سر یک امر، به نام امنیت و ثبات به تفاهم رسید. این طرح میتواند، صلح و ثبات ایران را به عنوان بخشی از صلح و ثبات در کل منطقه تامین کند. من معتقدم، چنین طرحی، آمریکا را از نتانیاهو هم دور خواهد کرد.