این روزها فیلمی در سینماهای کشور با نام «آسمان غرب» در حال اکران است که مربوط به مقطعی از زندگی تا شهادت علیاکبر شیرودی است. یکی از نکات مهمی که در این فیلم اشارهای گذرا به آن میشود، موضوع سرپیچی شهید شیرودی از دستور ابوالحسن بنیصدر برای تخلیه پادگان هویزه و انهدام انبار مهمات بوده که پس از آن با ایستادگی این شهید و دو خلبان دیگر مقابل ارتش عراق همراه میشود و البته پس از آن فعل و انفعالاتی از سوی شهید شیرودی و بنیصدر انجام میشود که در نهایت منجر به کینهتوزی بنیصدر شده و برخورد با یکی از ستارههای نیروی هوایی ارتش ایران تا پیش از شهادت هم از سوی رئیسجمهوری وقت ادامه پیدا میکند.
ظهر سیام فروردین، خبری روی خروجی سایتها قرار گرفت مبنی بر اینکه: «پرویز داوودی، معاون اول دولت نهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درگذشت.» فردی که هرچند شاید نامش در اذهان بهعنوان معاون اول محمود احمدینژاد در دولت نهم و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری در دولت دهم در ذهن مانده باشد، اما چیزی که مشخص به نظر میرسد، او از مغزهای متفکر برنامههایی بود که احمدینژاد در ۸ سال ریاستش بر دولت، تئوریهای او را پیاده کرد و البته در تمام سالها، مدیری بود که سیدمحمود هاشمیشاهرودی به او علاقه ویژهای داشت.
در تمام طول تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران و از زمانی که دانشگاه پایهگذاری شد و فعالیت خود را آغاز کرد، دانشجویان تحت عنوان تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها دست به فعالیت زدند.
به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد شهادت امیرسپهبد علی صیادشیرازی، گفتوگویی تفصیلی با امیرسرتیپ دوم غلامحسین دربندی، سخنگوی پیشین ارتش ایران و یکی از همراهان شهید صیادشیرازی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
اگر تا آخرین روزهای سال ۱۴۰۲، کاظم صدیقی را با ویژگیهایی مانند اظهارنظرهای عجیب میشناختیم، در روزهای نزدیک به سال نو انتشار گزارشی پیرامون او و پسرانش باعث شد تا طی روزهایی متوالی تبدیل به سوژه اصلی بحثها در جامعه شود و حتی در کوچه و خیابان درباره او حرف بزنند. ماجرا پیرامون یک باغ در منطقه خوش آب و هوای اُزگل بود؛ روایتی که ۲۳ اسفند اولین سند درباره آن توسط یاشار سلطانی افشا شد و حالا با گذشت بیش از ۲۰ روز، همچنان حواشی آن ادامه دارد و جامعه در انتظار است که بالاخره مسئولی خود را موظف به پاسخگویی درباره ابهامات پرونده امام جمعه موقت شهر تهران بداند و تلاشی برای رفع دغدغه مردم و اجرای عدالت؛ آنطور که انتظار آن میرود، انجام شود.
تکلیف بیشتر کرسیهای مجلس دوازدهم مشخص شده و براساس برنامه، دوره جدید مجلس از خردادماه سال آینده پس از برگزاری مرحله دوم انتخابات، کار خود را آغاز خواهد کرد. در بین راهیافتگان به مجلس دوازدهم، برخی چهرهها به لحاظ عملکرد و اظهارنظرهایی که داشتهاند، شاخصتر از سایر نمایندهها به شمار میروند، بهعبارتی از نظر نام و نشان مطرحتر از سایر نمایندهها هستند. در این بین از میان ۲۴۵ منتخب (۸۴ درصد)، ۱۰۳ نفر (۴۲درصد) سابقه نمایندگی در مجلس یازدهم را دارند و ۱۴۲ منتخب جدید (۵۸ درصد) برای نخستین بار راهی مجلس میشوند. در این گزارش نگاهی به شاخصترین چهرههایی داشتهایم که در مجلس دوازدهم روی صندلیهای بهارستان خواهند نشست. البته پیش از بررسی چهرهها، ذکر یک نکته ضروری است؛ ترتیب قرار گرفتن چهرهها براساس حرف الفبا در نامخانوادگی فرد منتخب بوده و دلیل دیگری ندارد.
سال ۱۳۹۰، پس از خانهنشینی ۱۱روزه محمود احمدینژاد، رئیس دولت وقت، از دل همان دولت، گروهی به نام جبهه پایداری اعلام موجودیت میکند که در ابتدای کار محمدتقی مصباحیزدی را بهعنوان پدر معنوی خود معرفی کرده و با در پیش گرفتن مسیری، سعی میکند از بدنه اصولگرایان سنتی جدا شده و خود را بهعنوان قطبی جدید در سیاست ایران معرفی کند. اگر پیش از این در صحنه سیاست ایران اصلاحطلب و اصولگرا به رقابت میپرداختند؛ جبهه پایداری با اعلام موجودیت و عملکرد خود سعی کرد این دوقطبی را بر هم زده و با ویژگیهای رفتاری و ادبیاتی خاص خود ضلع سومی را با هدف «تشکیل جامعه اسلامی و تمدنسازی اسلامی» تشکیل دهد. زمان برای آنها سپری شد تا اینکه جریانی که خودش از دل جریان اصولگرا جوانه زده بود، دچار انشعاب شده و از اسفند ۱۴۰۱، با حضور برخی چهرههای جنجالی سابق جبهه پایداری، جریان جدیدی به نام «شریان» اعلام موجودیت کند تا از آن تاریخ آنها در دو جبهه به تلاش خود ادامه دهند. حالا آنها در اولین دهه از عمر خود توانستهاند سنگر بزرگتری را فتح کرده تا یک گام دیگر به رویای خود مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی (نه جمهوری اسلامی) نزدیک شوند. در دور اول انتخابات مجلس، از لیست مورد تایید جبهه پایداری ۵۸ نفر و از لیست مورد تایید شریان ۸۳ نفر به مجلس دوازدهم رسیدهاند. (ذکر این نکته ضروری است که انتخاب جبهه پایداری و شریان بهعنوان تندروهای جناح راست به این علت است که در فضای سیاسی سالهای اخیر ایران، از این دو گروه بهعنوان گروههای سازمانیافته تندرو جناح راست یاد میشود.)
تکلیف بخشی از نمایندگان استان تهران برای دوره دوازدهم مجلس مشخص شده است. در این بین محمدباقر قالیباف که رای اول در انتخابات مجلس یازدهم را به خود اختصاص داده بود، با ریزش رای بیش از ۸۰۰ هزار به رتبه چهارم سقوط کرد و عملاً او که برجستهترین چهره در مجلس اصولگرا و بهزعم خودشان انقلابی یازدهم بود، حالا در دل جبهه اصولگرایی شواهد خبر از افول جایگاهش میدهد. اینکه ادامه این مسیر چگونه خواهد بود؛ موضوعی است که موجب شد به سراغ حشمتالله فلاحتپیشه، استاد علوم سیاسی، نماینده مجلس دهم و از چهرههای میانهرو اصولگرا برویم و گفتوگویی درباره آینده قالیباف داشته باشیم که در ادامه میآید: