بررسی جلسه شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱ / شکاف شرق و غرب جدی است؟
عصر روز سهشنبه به وقت تهران و ساعت ۱۰ صبح به وقت نیویورک، جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی بیستمین گزارش دبیرکل درباره اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ برگزار شد؛ نشستی که خالی از تنشهای دیپلماتیک نبود و در مقاطعی به تقابل کلامی میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده انجامید.
عصر روز سهشنبه به وقت تهران و ساعت ۱۰ صبح به وقت نیویورک، جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی بیستمین گزارش دبیرکل درباره اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ برگزار شد؛ نشستی که خالی از تنشهای دیپلماتیک نبود و در مقاطعی به تقابل کلامی میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده انجامید.
این جلسه در بستری از اختلافنظر عمیق و تفسیرهای متعارض اعضای دائم شورای امنیت درباره پرونده هستهای ایران و وضعیت حقوقی قطعنامه ۲۲۳۱ شکل گرفت. در یک سوی این مناقشه، چین و روسیه در کنار ایران قرار دارند که معتقدند فرآیند موسوم به «اسنپبک» با اشکالات جدی حقوقی و رویهای مواجه بوده و قطعنامه ۲۲۳۱ در تاریخ ۱۸ اکتبر (۲۵ مهر) به پایان رسیده و از این رو، پرونده هستهای ایران دیگر در دستور کار شورای امنیت قرار ندارد.
در سوی دیگر، آمریکا، فرانسه و بریتانیا بر این باورند که ایران به تعهدات برجامی خود پایبند نبوده، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی نشده و پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، قطعنامههای تحریمی صادرشده علیه ایران در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ بار دیگر قابلیت اجرا یافتهاند. با وجود این اختلاف تفسیری، نفس برگزاری جلسه شورای امنیت را میتوان نشانهای از تداوم تلقی قطعنامه ۲۲۳۱ دانست.
بر اساس مفاد این قطعنامه، دبیرکل سازمان ملل موظف است هر شش ماه یکبار گزارشی از روند اجرای آن به شورای امنیت ارائه کند. گزارش پیشین آنتونیو گوترش در خردادماه سال جاری (همزمان با روز ششم جنگ) ارائه شد و گزارش اخیر، بیستمین گزارش در این چارچوب محسوب میشود.
گزارش منفی دبیرکل
گزارش دورهای دبیرکل از سوی رزماری دیکارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی و صلح، در جلسه قرائت شد. این گزارش بازه زمانی ژوئن تا اکتبر ۲۰۲۵ را دربر میگیرد و بنا بر مقدمه آن، شامل مروری بر مکاتبات کشورهای عضو درباره اجرای قطعنامه، خلاصهای از آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص فعالیتهای نظارتی و راستیآزمایی در ایران و نیز گزارشی از وضعیت اقدامات محدودکننده مندرج در بند ۲ پیوست B قطعنامه ۲۲۳۱ است.
از آنجا که گزارش گوترش عمدتاً بر آخرین گزارش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ـ بهعنوان تنها نهاد مورد تأیید سازمان ملل در حوزه هستهای ـ استوار است و در کنار آن، ادعاهای تروئیکای اروپایی علیه تهران نیز بازتاب یافته، محتوای این گزارش در مجموع به سود ایران ارزیابی نمیشود.
جدال اورتگاس و ایروانی
امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل، در این جلسه مواضع رسمی تهران را تشریح کرد. او با تأکید بر پایانیافتن قطعنامه ۲۲۳۱، غیرقانونی بودن مکانیسم اسنپبک و قدردانی از مواضع همسو و حمایتی روسیه و چین گفت: «اصول بنیادین برنامه جامع اقدام مشترک همچنان معتبر و غیرقابل تردید هستند؛ ارائه تضمینهای قابل راستیآزمایی درباره صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، در برابر بهرسمیت شناختن کامل حقوق ایران ذیل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، از جمله حق غنیسازی، لغو تمامی تحریمها و عادیسازی اقتصاد ایران.» او افزود که این اصول همچنان قابلیت اجرا دارند و میتوانند مبنایی مستحکم برای دستیابی به توافقی جدید باشند و تأکید کرد که برنامه هستهای ایران باید صرفاً صلحآمیز باقی بماند و تهران آمادگی ارائه تضمینهای لازم در این زمینه را دارد.
ایروانی هشدار داد که اگر فرانسه و بریتانیا در ادعای خود مبنی بر پایبندی به دیپلماسی صادق باشند، باید ایالات متحده را به حرکت در این مسیر ترغیب کنند، در غیر این صورت، ادامه سیاست «غنیسازی صفر» به معنای نابودی عملی دیپلماسی خواهد بود. او همچنین رویکرد «صلح از طریق قدرت» را تضعیفکننده حاکمیت قانون و جایگزینکننده آن با «قانون جنگل» دانست.
پس از سخنان نماینده ایران، مورگان اورتگاس، معاون نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، بهعنوان نماینده آمریکا در جلسه، با اشاره به تجربه همکاری خود با دونالد ترامپ مدعی شد که رئیسجمهور آمریکا در هر دو دوره ریاستجمهوریاش دست دیپلماسی را به سوی ایران دراز کرده، اما ایران به جای پذیرش آن، دست خود را در آتش فرو برده است. او بار دیگر بر سیاست «غنیسازی صفر» تأکید کرد، آن را یک اصل دانست و گفت واشنگتن آماده مذاکره مستقیم و معنادار با ایران است.
ایروانی در پاسخ به این اظهارات تصریح کرد که ایران از هرگونه مذاکره منصفانه و واقعی استقبال میکند، اما اصرار بر سیاست غنیسازی صفر را مغایر با حقوق مسلم ایران ذیل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای دانست و آن را نشانهای از فقدان نیت واقعی برای مذاکره توصیف کرد. او تأکید کرد که ایران نه در برابر فشار تسلیم خواهد شد و نه باجخواهی را خواهد پذیرفت.
حمایت پکن و مسکو از موضع تهران
واسیلی نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل، با انتقاد شدید از رویکرد آمریکا و اروپا گفت که تمامی مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی شده و شورای امنیت و دبیرخانه سازمان ملل دیگر اختیاری در این زمینه ندارند. او تلاشهای فرانسه و بریتانیا برای بازگرداندن این موضوع به دستور کار شورا را اقدامی نمایشی با هدف احیای تحریمها علیه ایران دانست و تأکید کرد که برنامه هستهای ایران دیگر در دستور کار شورای امنیت قرار ندارد و افزود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هرگز به وجود اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران اشاره نکرده است. او حمله اسرائیل به خاک ایران را نیز نقض آشکار حقوق بینالملل توصیف کرد.
نماینده چین نیز ضمن حمایت از مواضع روسیه، اعلام کرد که قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شده و برخی کشورها با طرح دوباره موضوعاتی که پایان یافتهاند، در حال تضعیف اعتبار و اختیارات شورای امنیت هستند. چین از اعضای شورا خواست واقعیت پایان این قطعنامه را بپذیرند و شرایط سیاسی لازم برای حلوفصل مسئله هستهای ایران را فراهم کنند. نمایندگان پاکستان و الجزایر نیز بر ضرورت راهحل دیپلماتیک تأکید کردند.
آمریکا: کمیته تحریمهای ۱۷۳۷ فعال شده است
در مقابل، نمایندگان آمریکا، فرانسه، بریتانیا، آلمان و اتحادیه اروپا با متهم کردن ایران به نقض تعهدات برجامی اعلام کردند که قطعنامههای تحریمی پیشین علیه ایران بار دیگر فعال شدهاند و از کشورها خواستند به اجرای آنها پایبند باشند. جفری بارتوس، معاون نمایندگی آمریکا، با استناد به گزارش دبیرکل گفت که قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان معتبر است و شورای امنیت، در چارچوب اسنپبک، تصمیم به اجرای مجدد شش قطعنامه تحریمی علیه ایران گرفته است.
او همچنین اعلام کرد که کمیته تحریمهای ۱۷۳۷ ـ که پیش از برجام مسئول نظارت بر تحریمها علیه ایران بود ـ پس از فعالسازی اسنپبک بار دیگر آغاز به کار کرده و نماینده آلمان نیز خواستار تعیین رئیس این کمیته برای آغاز فعالیت کارشناسان شد.
پرونده ایران در دستور کار شورا باقی مانده است

نعمتالله ایزدی، سفیر پیشین ایران در شوروی و عمان، در تحلیل این نشست به خبرنگار هممیهن گفت: «به نظر میرسد اساساً این نشست با هدف جلوگیری از بهفراموشی سپرده شدن موضوع اسنپبک و به درخواست آمریکا برگزار شد؛ حتی شاید این انتظار وجود داشت که فشار بیشتری هم در این زمینه اعمال شود، اما چنین اتفاقی نیفتاد. مخالفت روسیه، چین و ایران باعث شد که نه متنی تصویب شود و نه بیانیهای صادر گردد. از این منظر، میتوان این وضعیت را مثبت ارزیابی کرد.»
او ادامه داد: «با این حال، از سوی دیگر اتفاق خاصی هم رخ نداد که بتواند مانعی عملی ایجاد کند. پیشتر هم گفته بودم که شاید امکان جلوگیری کامل وجود نداشته باشد، اما اگر روسیه و چین دستکم در سطح شکلی اقدامی میکردند، شرایط بهتر میشد. در عمل، آنچه در شورای امنیت شکل گرفت بیشتر نوعی صفبندی سیاسی بود که آثار عملی جدی ندارد. آثار واقعی این روند، بیشتر از مسیر حمایت اروپا و آمریکا و تأثیر آن بر طرفهای تجاری ایران بروز میکند و طبیعتاً پیامدهای خاص خود را دارد.
بنابراین، اینکه در جلسه اتفاق منفی مشخصی نیفتاد و هیچکس نتوانست نظر خود را بهصورت رسمی به کرسی بنشاند، بد نبود؛ اما در عین حال، اتفاق مثبتی هم رخ نداد، چراکه در عمل تغییری ایجاد نشد و دیگران همچنان از رفتارهای اروپا و آمریکا متأثر هستند.» این تحلیلگر سیاست خارجی با اشاره به اختلاف نظر درباره پایان یا تداوم قطعنامه ۲۲۳۱ و این که جلسه با استناد به قطعنامه مذکور تشکیل شد، اضافه کرد: «اعتراض روسیه، چین و ایران نیز دقیقاً ناظر بر همین نکته بود که از دید آنها، قطعنامه خاتمه یافته و برگزاری چنین جلسهای ضرورتی ندارد. با این حال، جلسه برگزار شد، اما مهم این است که در آن اتفاق ویژهای نیفتاد.
اگر این روند تکرار شود، تلاش طرف مقابل بر این خواهد بود که موضوع را زنده نگه دارد و زمینه بازگشت تحریمها و فعالسازی مکانیسم ماشه را فراهم کند. همانطور که اشاره کردم، تا اینجا میتوان گفت که در عمل همین مسیر طی شده است. مگر اینکه مانعی جدی برای برگزاری جلسات ایجاد شود یا قطعنامهای صادر شود که این موضوع را عملاً پوشش دهد؛ در غیر این صورت، تا زمانی که خروج رسمی اعلام نشده، این پرونده همچنان در دستور کار باقی میماند.»
ایزدی در پاسخ به این سوال که با وجود این اختلافات، وضعیت قطعنامههای ایران به چه صورت است، گفت: «در عمل میتوان گفت تحریمها بازگشتهاند، چراکه اساساً قرار نبود بازگشت تحریمها بهصورت نمادین باشد، بلکه هدف این بود که کشورها و طرفهای تجاری در رفتار خود تجدیدنظر کنند؛ اتفاقی که عملاً در حال وقوع است.
حتی رفتار چین هم در این چارچوب قابل توجه است. بهویژه با توجه به اینکه قیمت نفت روسیه بهشدت کاهش یافته و این موضوع مشوقی برای برخی کشورها شده تا به سمت نفت روسیه متمایل شوند. این روند میتواند هم بر بازار جهانی نفت و هم بر میزان صادرات نفت ایران تأثیر بگذارد.» او درباره اظهارات متقابل اورتگاس و ایروانی هم گفت: «این نوع تقابلها بیشتر جنبه شکلی دارد و اثر عملی قابل توجهی بر اصل موضوع نمیگذارد.
چنین پاسخهایی در جلسات شورای امنیت کاملاً طبیعی است؛ طرفین به یکدیگر پاسخ میدهند، حتی گاه لحن تهدیدآمیز به کار میبرند، اما این موارد بیشتر مصرف رسانهای و سیاسی دارد و تأثیر تعیینکنندهای بر روندها ندارد. در نهایت، این وضعیت بیشتر نشاندهنده آن است که دو بازیگر اصلی، یعنی ایران و آمریکا، بر مواضع خود ایستادهاند و تمایلی به عقبنشینی ندارند.
با این حال، باید دید این ایستادگی تا چه حد آثار عملی خواهد داشت. گاهی طرفین صرفاً برای اعلام موضع بر جای خود میایستند و پیام میدهند که اگر مذاکرهای در کار باشد، چارچوبها چیست. اما در شرایط فعلی، نه آمریکا نشانهای جدی از تمایل به مذاکره نشان میدهد و نه ایران آمادگی دارد از مواضع خود برای ورود به گفتوگو کوتاه بیاید. از این رو، به نظر میرسد این تحولات فعلاً بیشتر در سطح رسانهای و اعلام مواضع باقی میماند و اثر عملی ملموسی ندارد.»
باید با آمریکا مذاکره محرمانه کنیم

عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و دیپلمات پیشین درباره جلسه شورای امنیت به هممیهن گفت: «با وجود مخالفت چین و روسیه، غربیها در جلسه اول تلاش کردند هر ششماهی یکبار، این نشست در شورای امنیت برگزار شود. با توجه به اینکه نماینده دبیرکل هم روی این مسئله تأکید کرد، به نظر میرسد که جلسه شش ماه آینده هم برگزار شود.
مگر اینکه؛ اول، ایران و آمریکا در این شش ماه مذاکره کنند و رضایت نسبی وجود داشته یا مذاکرات در حال ادامه باشد که در این شرایط ضرورتی برای برگزاری این نشست نبینند. دوم اینکه، آژانس به آن چهار سایت بمبارانشده دسترسی پیدا کند و لازم ندانند چنین کاری انجام شود. علت برگزاری نشست اخیر این است که آنها از بلاتکلیف بودن 408 کیلوگرم اورانیوم ناراحت هستند و نمیدانند در آن چهار سایت بمبارانشده چه میگذرد. لذا این جلسه شورای امنیت فشاری بر ایران بود که اگر با آژانس همکاری نکنید، جلسات بعدی هم شکل میگیرد.
ممکن است در جلسات بعدی بیانیه یا قطعنامه صادر شود.» او در پاسخ به این سوال که معتقد هستی مذاکرهای بین دو کشور شکل گیرد؟ افزود: «به نظر من حق با ایران است. وقتی که بر اساس NPT میگویند ایران حق ندارد اورانیوم را زیرنظر آژانس غنیسازی کند، حرف بیربطی است و اینجا ایران حق دارد. همانطور براساس حرفهای بیربط مکانیزم ماشه را فعال کردند در حالی که آنها به تعهدات خود عمل نکردند. اما آقای ترامپ و نمایندگان او همیشه میگوید که ما آماده مذاکرهایم، اما با سه شرط. ایران هم میگوید آماده مذاکرهایم، اما نه با غنیسازی صفر. تا چه زمانی این روند ادامه پیدا میکند؟
معتقدم این شرایط دوام زیادی پیدا نمیکند. اما در این شرایط ما ضرر میکنیم نه آنها و حدودی خیالشان راحت است، چون چهار سایت مهم هستهای را زدند و غنیسازی هم صورت نمیگیرد. اقتصاد ایران شدیداً صدمه میبیند.» فرجیراد تاکید کرد: «به همین دلیل معتقدم باید با آمریکا مذاکرات محرمانه و بدهبستان داشته باشیم.
وقتی ترامپ شروطی را میگذارد آن را علناً پس نمیگیرد. چون این به نوعی یک خودکشی سیاسی برای او محسوب میشود. اما اگر در مذاکره محرمانه امتیاز بدهیم و امتیاز بگیریم و مشخص شود که دستاورد او بهتر از دستاورد دموکراتهاست، طبیعتاً با وجود سختیها میشود معامله کرد.» این دیپلمات پیشین با بیان اینکه آقای ترامپ از درگیری فرار میکند، افزود: «او در غزه تحولی ایجاد کرده، یک دستاوردی برای او محسوب میشود و حتی اسرائیلیها هم از این حرکت ترامپ ناراحت هستند.
در جنگ اوکراین اقداماتی انجام میدهد و فکر میکنم آقای زلنسکی مجبور به تسلیم است. در ونزوئلا بالاخره یک اقداماتی کرده است. به همین دلیل و مطرح کردن طرح خاورمیانه نوین تصور نمیکنم بخواهد در منطقه جنگ راه بیاندازد. مگر اینکه یک اتفاقاتی بخواهد بیفتد. بنابراین میخواهد از اینجا هم یک دستاورد برای خود بسازد. اما باید به او تفهیم کرد که دستاورد برای هر دو طرف باشد که او تبلیغات خود را مانند اوکراین، غزه و جاهای دیگر بکند، ما هم دستاورد خود را داشته باشیم و همانطور که وزیر امورخارجه گفت؛ غنیسازی را زیر نظر آژانس ادامه دهیم.»
این استاد ژئوپلیتیک تاکید کرد: «به نظرم وقت آن رسیده که نوعی از مذاکرات را آغاز کنیم که مزاحمهای منطقهای نتوانند مزاحمتی برای آن ایجاد کنند. اگر مذاکره آشکار باشد، اسرائیل و لابیگران اسرائیل و رقبای ژئوپلیتیک منطقهای ایران فعال میشوند. هیچکس نمیخواهد در منطقه جنگ شود، اما هیچکس هم دوست ندارد ایران و آمریکا به نتیجه برسند، چون یک ایران قوی را نمیخواهند. به نظرم بس است که آمریکا بگوید ما مذاکره را میخواهیم ایران پای میز مذاکره نمیآید، یا ایران بگوید آمریکا پای میز مذاکره نمینشیند. مسلماً ایران و آمریکا شروطی دارند؛ به همین دلیل دیگر مذاکره علنی به نتیجه نمیرسد چراکه این موضوع برای هر دو کشور حیثیتی شده است.»
او با اشاره به اتفاقی که در مسقط افتاد، گفت: «جزئیات آن جلسه بعداً آشکار شد اما من معتقدم که جزئیات نباید تا آخر آشکار شود. روحیه ترامپ این نیست که بیاید یک مذاکره یکی، دو ساله کند. او یک مذاکره دو، سه جلسهای میخواهد و ۱۵۰ صفحه برجام را نمینویسد. برجام هم توسط مزاحمها خراب شد. آقای نتانیاهو بود که آقای ترامپ را گول زد که از برجام خارج شود و شاید ترامپ پشیمان باشد. بنابراین نباید طوری مذاکره کرد که مزاحمهای منطقهای یا شاید هم جهانی، دستانداز ایجاد کنند.»