تمایل اعراب به بهبود روابط با ایران
در تاریخ ۲۵ مه، محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، دعوت برای سفر به تهران را پذیرفت. اگر این سفر انجام شود این اولین بار در بیست سال گذشته است که یک پادشاه سعودی به ایران سفر میکند. چنین سفری بهدنبال اولین سفر وزیر امور خارجه مصر به جمهوری اسلامی ایران که اخیراً انجام شد و اظهارات ولیعهد اردن و پادشاه بحرین مبنی بر تمایل به روابط بهتر با ایران انجام خواهد شد. وجه اشتراک این کشورهای خاورمیانه چیست؟
همه آنها متحدان منطقهای کلیدی ایالات متحده بوده و در برهههایی تنش شدیدی با ایران داشتهاند. در اوایل ماه مه، اردن مدعی شد که برنامه قاچاق سلاح به هسته اخوانالمسلمین در پادشاهی هاشمی را خنثی کرده است. هرچند ایران این ادعا را رد کرد. در بحرین، سرایا الاشتر، که یک گروه شبهنظامی مورد حمایت ایران است حدود 20 عملیات علیه دولت انجام داده و اخیراً ادعا کرده است که یک پهپاد را از خاک بحرین به اسرائیل پرتاب کرده است.
در مصر، ایران سابقه طولانی همکاری با اخوانالمسلمین داشته است و حتی در جریان بهار عربی از اخوانالمسلمین در مصر دفاع کرده است. عربستان سعودی ممکن است کشوری باشد که به غیر از اسرائیل بیشترین اختلاف را با ایران داشته باشد. ایران و عربستان برای نفوذ منطقهای با هم رقابت کردهاند و اغلب با هم درگیر شدهاند، از جمله نبردها در یمن و سوریه. پس چرا اکنون این کشورها به دنبال نزدیکی با هم هستند؟ پاسخ ساده است: ترس. این متحدان ایالات متحده از ایران میترسند و از حمایت واشنگتن نامطمئن هستند. تردید آنها ناشی از مماشات مداوم دولت بایدن با ایران است.
در 27 ماه مه، والاستریتژورنال گزارش داد که ایالات متحده متحدان اروپایی خود را تحت فشار قرار داده است تا ایران را به خاطر برنامه هستهایاش مورد انتقاد قرار ندهند، حتی در شرایطی که ذخایر مواد شکافتپذیر با درجه تسلیحات تهران به سطوح بیسابقهای رسیده است. در ماه مارس، دولت معافیت 10 میلیارد دلاری تحریمها را مجدداً به ایران صادر کرد و پس از حمله ایران به اسرائیل در ماه آوریل، بایدن به اسرائیل گفت که از پاسخ به ایران امتناع کند. سیاست خاورمیانهای بایدن ادامه رویکرد باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا است.
اوباما ایران را بازیگری مشروع میدانست که سزاوار هژمونی منطقهای در کنار عربستان سعودی است. احیای توافق هستهای اوباما با ایران پس از خروج دونالد ترامپ از آن، به یک هدف سیاسی اصلی برای بایدن تبدیل شد. این پیام روشنی بود که ایالات متحده میخواهد نقش فعال کمتری در منطقه داشته باشد. چنین فضایی باعث شده است که این کشورهای عربی با جستوجوی روابط بهتر با ایران، شرایط خود را تطبیق دهند.
در دسامبر گذشته، زمانی که ایالات متحده یک ائتلاف دریایی برای مبارزه با حملات حوثیها در دریای سرخ ایجاد کرد، عربستان سعودی و مصر، متحدان عرب دریای سرخ واشنگتن، از پیوستن به این ائتلاف خودداری کردند. اگر دولت بایدن میخواهد دوباره این متحدان را به دست آورد، باید از طریق حمایت قوی از اسرائیل به آنها تضمینهای امنیتی قوی و اثبات تعهدات ایالات متحده بدهد. در حال حاضر، بایدن ناامیدانه به دنبال یک توافق صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی است، اما شانس آن بسیار کم است.
عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل، ایران را آزردهخاطر میکند و ریاض سعی میکند از توافق اجتناب کند درحالیکه از حمایت آمریکا مطمئن نیست. طرفداران دولت ممکن است استدلال کنند که بسیاری از این کشورها گرد هم آمدهاند تا حمله ایران به اسرائیل را دفع کنند. اما هیچ کشوری نمیخواهد موشکها یا پهپادها بر فراز قلمروشان پرواز کنند و کمک به اسرائیل در این صورت به این معنا نیست که آنها به هواپیماهای اسرائیلی اجازه ورود به حریم هوایی آنها برای حمله به ایران را میدهند.
این کشورهای عرب دیدهاند که دولت بایدن چگونه با متحدان خود رفتار میکند. او محمولههای مهم بمب را متوقف کرده است، بارها با استراتژی اسرائیل مخالفت کرده و واحدهای نظامی اسرائیل را تهدید به تحریم کرده است. در سال 2021، بایدن به حمایت از عربستان و امارات پایان داد. او شخصاً ولیعهد سعودی و نخستوزیر اسرائیل را هدف قرار داده است.
کلید دولت بایدن برای به دست آوردن مجدد منطقه ساده است: حمایت از متحدان ایالات متحده و جلوگیری از دشمنان. همانطور که محمد علیاحی، تحلیلگر سعودی نوشت، «نظم جهانی ایجاد شده و طولانیمدت توسط ایالات متحده نمیتواند توسط هیچ بازیگر جهانی از بین برود... [بلکه] فقط میتواند توسط خود ایالات متحده نابود شود.»