نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
معمار تحول سیاست خاورمیانهای آمریکا
نزدیک به ۵۰ سال پیش، هنری کیسینجر به سراسر خاورمیانه سفر میکرد تا نظام جدید تحت سلطه آمریکا را در پی جنگ میان اسرائیل و اعراب حاکم کند. کیسینجر، نماد دیپلماسی آمریکایی که روز چهارشنبه در صدسالگی درگذشت، میراثی جنجالی از خودش در جهان بهجای گذاشتهاست، اما درون ایالات متحده از او به دلیل تحول در سیاستهای خاورمیانهای تجلیل میشود. با این حال هنوز منطقه رنگ صلح را به خود ندیدهاست و درحالیکه مرگ کیسینجر تیتر یکِ بسیاری از رسانهها میشود، جنگ میان اسرائیل و حماس جریان دارد. زمانی که جنگ یومکیپور در سال ۱۹۷۳ با حمله سوریه و مصر به اسرائیل آغاز شد، کیسینجر در اوج نفوذ خود قرار داشت؛ در آن زمان ریچارد نیکسون به شدت در رسوایی واترگیت فرو رفتهبود و گفته میشود که دائم مست بود. کیسینجر در آن دوران دریافت که انورسادات، رئیسجمهور وقتِ مصر قصد دارد تمرکزش را از مسئله اسرائیل بردارد و بر اقتصاد پرجمعیتترین کشور جهان عرب متمرکز شود. گوردون گرِی، دیپلمات کهنهکار پیشین آمریکا در جهان عرب میگوید: «کیسینجر به سرعت فرصت گشایش استراتژیکی که از تفکر سادات ناشی میشود، درک کرد.» گرِی میگوید کیسینجر میتوانست وقتی لازم باشد خیلی مذاکرهکننده سختگیر و سرسختی باشد.
اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور کنونی اسرائیل در دیدارش با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه کنونی آمریکا، گفت که هنری کیسینجر پایهگذار «ستونهای اصلی توافق صلح» بین اسرائیل و مصر بود. اما کیسینجر، یک واقعگرای کهنهکار که معتقد بود همه کشورهای جهان به شکل بیرحمانهای فقط منافع خود را دنبال میکنند، هیچوقت از «توافق صلح» سخن نگفت بلکه دنبال توافقهایی بود که کشورهای عربی، دیگر به دنبال جنگ با اسرائیل نروند. اصلیترین هدف کیسینجر این بود که شوروی را تضعیف کند و این کار را با بیرون کشیدن مصر از بلوک متحدان شوروی انجام داد. سلیم یعقوب، مورخ سیاست خارجی آمریکا در دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا میگوید که استراتژی کیسینجر هم «درخشان» و هم «مخرب» بود. کیسینجر با پیشبینی نیتهای انورسادات، در ظاهر از تلاش برای حل و فصل بقیه مسائل منطقهای سخن گفت درحالیکه میدانست سادات به همان یک توافق با اسرائیل رضایت دارد. سلیم یعقوب میگوید: «کیسینجر میدانست که وقتی مصر از مواجهه با اسرائیل بیرون بیاید و زمانی که قدرت مصر را از معادله جنگ اعراب و اسرائیل خارج کند، آنگاه توانایی دیگر بازیگران عرب که نسبت به اسرائیل ادعاهایی داشتند، یعنی سوریه، اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین، به شکل قابلتوجهی کاهش پیدا میکند.» کیسینجر باور داشت که در این صورت اسرائیل بهسادگی میتواند سرزمینهایی را که سال ۱۹۶۷ اشغال کردهاست، یعنی کرانه باختری رود اردن، بلندیهای جولان و نوار غزه، حفظ کند. سال ۱۹۷۶ زمانی که جیمی کارتر در انتخابات جرالد فورد را شکست داد، از کار کناره گرفت. کارتر در پی سیاست خارجی مبتنی بر حقوق بشر بود و با زحمت مذاکرات تاریخی منجر به صلح کمپدیوید میان اسرائیل و مصر را پیگیری کرد.
کیسینجر که خانوادهاش از آلمان نازی گریختهبودند، نخستین وزیر خارجه یهودی آمریکا بود اما تلاش میکرد که روی هویت یهودیاش، بهویژه اطراف ریچارد نیکسون که به دلیل اظهارات ضدیهودیاش مشهور بود، تاکید نکند. ادعا شدهاست که کیسینجر دنبال ارسال سلاح از طریق هواپیما به اسرائیل در جنگ ۱۹۷۳ بود، چراکه تصور میکرد اگر اعراب در میدان جنگ موفقیتهایی کسب کنند، دست بالایی در مذاکرات خواهند داشت. البته خود کیسینجر این اتهام را رد کردهاست. مارتین ایندیک، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل که کتابی در خصوص دیپلماسی خاورمیانهای کیسینجر نوشتهاست، میگوید که کیسینجر معتقد بود که دولتها عاقبت با هم وارد منازعه میشوند، در نتیجه بهتر است که دنبال عقبنشینیهایی برای صلح نباشند و بهتر است که دنبال تاسیس یک نظام باشند. همانکاری که کلمنس فون مترنیخ، دیپلمات اتریشی پس از جنگهای ناپلئون در اروپا انجام داد. ایندیک که یک دهه پیش در واپسین تلاشها برای صلح اسرائیل و فلسطین نقش بازی کرد، در کتابش اعتراف میکند که مثل کیسینجر با احتیاط عمل نکردهاست. او نوشتهاست که تعجیل برای صلح به جای گامهای تدریجی، باعث شد که «همه چیز در صورت ما منفجر شود.» اما سلیم یعقوب معتقد است که معلوم شد بیمیلی کیسینجر به حل مسئله فلسطین «بسیار فاجعهبار» بود. اما او میگوید: «همه چیز تقصیر کیسینجر نیست، خیلی گامهای غلط هم از سوی افرادی که پس از او آمدند برداشتهشد. اما بیتوجهی به حل مسئله فلسطین و اسرائیل، ما را به جایی رساند که امروز هستیم.»