روز کتابخوانی و چالشهای حق نشر
اگر گذرتان به خیابان انقلاب و راسته کتابفروشان بیفتد، مشاهده میکنید که آثار پرخوانندهای نظیر کتاب «ملت عشق» به قلم الیف شافاک به شکل افست چاپ شده و به بهای نصف قیمت توسط دستفروشان عرضه میشود. حتی گاهی ترجمههای پرفروش با تغییرات اندکی در متن، به نام فرد دیگری منتشر میگردد. جالب اینکه چنین فروشندگانی در جلوی مجتمع عالی قضایی هم بساط میکنند! متأسفانه روش تعقیب مرتکبان نقض حق نشر به شکل سنتی انجام میگیرد.
بیستوچهارم آبانماه به نام «روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار» نامگذاری شده است و جدای از همایشهایی با هدف ترویج کتابخوانی؛ ناشران و کتابفروشیها در این ایام آثار را با تخفیف به مشتریان عرضه میکنند تا شاید امکان مطالعه بیشتر شود. در ریشهیابی اینکه چرا سرانه کتابخوانی در کشور ما پایین است دو دلیل بیان میشود: فرهنگی و اقتصادی.
در زمینه فرهنگی جملهای کلیشهای وجود دارد که «مشکل فرهنگی است و باید فرهنگسازی شود» که تنها تکرار صورتمسئله است تا پاسخ سؤال! در اینکه کتاب نیز مانند دیگر کالاها به دلیل افزایش نرخ رشد تورم گران شده است نیز تردیدی وجود ندارد؛ اما کافی است قیمتها را با چند کتاب خارجی در سایتی مثل آمازون مقایسه کنیم تا روشن شود که ما در خرید کتاب، تنها بهای کاغذ را میپردازیم و ارزش واقعی بیش از اینهاست. اما مشکلات صنعت نشر محدود به این موارد نیست و وضعیت حق نشر در کشور ما در بازار کتاب اثرگذار بوده است.
به زبان سادهتر حق نشر یا به انگلیسی «کپیرایت» عبارت است از حق انحصاری نشر و پخش و عرضه و اجرای اثر و حق بهرهبرداری مادی و معنوی برای پدیدآورنده. قانون حاکم بر حقوق مالکیت ادبی و هنری «قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» مصوب 11 دی 1348 است که همچنان با گذشت بیش از نیم قرن پابرجاست. طبق بند یکم ماده 2 این قانون «کتاب، رساله، جزوه، نمایشنامه و هر نوشته دیگر علمی و فنی و ادبی و هنر» مورد حمایت قرار میگیرند.
اما نکته چالشبرانگیز، شرط حمایت است؛ بر اساس ماده 22، حقوق مادی پدیدآورنده کتاب هنگامی از حمایت این قانون برخوردار میشود که اثر برای نخستین بار در ایران چاپ شده باشد، و در گذشته نیز در هیچ کشور دیگری به چاپ نرسیده باشد. بسیاری از کتابهای درسی دانشگاهی ترجمه اثری از زبان خارجی به فارسی است که بدون پرداخت حتی یک ریال به نویسنده، در ایران ترجمه و به شکل مستمر به چاپ میرسند. خود این موضوع انگیزه اساتید را برای تألیف و تولید علم از بین میبرد و در عمل اندیشمندان به ترجمه آثار دیگران اکتفاء میکنند.
معضل بعدی ضمانت اجرایی در نظر گرفته شده برای نقض حق نشر در کشور ماست. برابر ماده 23 قانون، اگر فردی تمام یا قسمتی از کتاب دیگری را که مورد حمایت قانون قرار دارد به نام خود یا حتی به نام نویسنده اثر، اما بدون اجازه نشر، پخش یا عرضه کند، به حبس از شش ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد. از سوی دیگر ماده 2 «قانون کاهش مجازات حبس تعزیری» (1399) قضات را مکلف کرده در جرائمی که مجازات حبس دارای حداقل و حداکثر است، حداقل را تعیین نمایند، در غیر این صورت مرتکب تخلف انتظامی شدهاند؛ در نتیجه میزان کیفر در جرم نقض حق نشر کتاب، شش ماه حبس خواهد بود که آن هم در عمل تعلیق یا تبدیل به جزای نقدی مختصری میگردد که بههیچوجه جنبه بازدارندگی ندارد.
اگر گذرتان به خیابان انقلاب و راسته کتابفروشان بیفتد، مشاهده میکنید که آثار پرخوانندهای نظیر کتاب «ملت عشق» به قلم الیف شافاک به شکل افست چاپ شده و به بهای نصف قیمت توسط دستفروشان عرضه میشود. حتی گاهی ترجمههای پرفروش با تغییرات اندکی در متن، به نام فرد دیگری منتشر میگردد. جالب اینکه چنین فروشندگانی در جلوی مجتمع عالی قضایی هم بساط میکنند!
متأسفانه روش تعقیب مرتکبان نقض حق نشر به شکل سنتی انجام میگیرد. در پروندهای که وکالت انتشارات بنیاد موقوفات دکترمحمود افشار را بر عهده داشتم، هرچند در نهایت مجرم اصلی به دلیل نقض حق نشر در فضای مجازی، شناسایی و محکوم شد اما به دلیل عدم ارتباط با مدیران تلگرام، امکان تعقیب برخی دیگر از متهمان میسر نشد. موضوع را مقایسه کنید با بارگذاری یک قطعه موسیقی در اینستاگرام که اگر اجازه پدیدآورنده وجود نداشته باشد، صدا خودکار قطع میگردد.
گرچه قانون کنونی با وجود گذشت زمان جوابگوی برخی موضوعات بوده، اما نیازمند تکمیل و بهروزرسانی با تحولات جدید و البته ضمانت اجرای مؤثرتری است؛ همانگونه که «قانون حمایت از مالکیت صنعتی» در خرداد 1403 روزآمد شد. در اصل سوم قانون اساسی، تقویت روح بررسی، تتبع و ابتکار در زمینههای علمی و فرهنگی از طریق تشویق محققان، وظیفه دولت دانسته شده که پیششرط آن حمایت بیشتر از آثار نویسندگان است.