| کد مطلب: ۳۵۹۱۳

چطور می‌توانم از فعل ماضی استفاده کنم؟

بزرگ‌ترین درسی که من از یوسا گرفته‌ام این است که «زندگی ارزش کوشیدن را دارد، حتی اگر تنها دلیل‌مان این باشد که به‌صرف زندگی می‌توانیم خیال‌پردازی کنیم.» زندگی امکانی یک‌باره است.

چطور می‌توانم از فعل ماضی استفاده کنم؟

بابا وصیت کرده بود روی سنگ مزارش بنویسیم؛ «ناگهان بانگی برآمد خواجه رفت.» هر آدم بزرگی که از جهان زندگان می‌رود، صدای بابا می‌پیچد توی گوشم؛ آخرین‌بار همین صبحِ دیروز که خبر مرگ یوسا آمد. برای من و هم‌نسلی‌هایم، یوسا یکی از غول‌نویسنده‌های بزرگ آمریکای لاتین بود. بود؟ این فعل مناسبی نیست. برای او نمی‌شود، نمی‌توانم و نباید از فعل ماضی استفاده کنم.

او برای بسیاری از ما تا همیشه غول می‌مانَد؛ نویسنده‌ی بزرگی که ادبیات را خموش و خاموش نمی‌خواهد، زیبایی‌شناسی ویژه‌ی خودش را دارد و گرچه فرم و ساختار برایش بسیار مهم است ــ و شاهد این مدعا تنوع فرمی آثاری که خلق کرده ــ کارش در این‌ها خلاصه نمی‌شود. ادبیات و داستان برای یوسا، محل تأمل و تفلسف است.

ابزار آگاهی ا‌ست و البته امکانی برای سرکشی. در نظر او، بی‌قرار بودن بهتر از مطیع بودن است؛ اویی که خود نویسنده‌ای عصیانگر است، نویسنده را عاصی می‌خواهد و ادبیات را متعالی. ادبیات متعالی ضداخلاق است. ضد قاعده است. ضد هرگونه ساختار ازپیش‌تعیین‌شده، قطعی و تحمیلی است. ضد ابژگیِ آدمی ا‌ست. جهان خودش را بنا می‌کند و آدم را سوژه. وظیفه‌ی خودش را ادامه‌ی جهان پیش از خودش نمی‌داند. محصول عصیان نویسنده است و فقط با جان‌های عاصی سروکار دارد.

ادبیات مبتذل اما با آن‌که خیلی حرف می‌زند، هیچ‌چیز به‌دردبخوری نمی‌گوید. زبان‌پریشی دارد و این خلاصه نمی‌شود به فقر واژه‌ها، که توأمان و همزمان سلف و خلفِ فقر تفکر هم هست. نویسنده‌ی فرهیخته به کلمه‌ها جان می‌بخشد و اندیشه و خیال، خرد و احساس انسانی را در کلمه‌ها جاری می‌کند. از همین‌روست که یوسا بازی ادبیات را بی‌ضرر نمی‌داند؛ چراکه از سویی «محصول نارضایتی عمیق در برابر زندگی عینی و جاری» است و از سویی دیگر «منشأ نارضایتی و رنج». بی‌دلیل نیست که دم‌ودستگاه سانسور و انکیزیسیون تیغ‌شان برای ادبیات همیشه آخته است و سلاخ‌ترین سلاخ‌های‌شان را می‌فرستند سراغ کلمه و کلام. یوسا از معدود نویسنده‌های این سال‌ها ــ سال‌های شروع هزاره‌ی سوم ــ است که دستگاه فکری درست‌ودرمان و منسجمی برای خودش دارد.

او قائل به اصالت انسان است و هرچه می‌گوید و می‌نویسد، هدفش زیست‌پذیر کردن جهان برای انسان است؛ انسانی که حق دارد روزبه‌روز آزادتر و مرفه‌تر زندگی کند. و چه درخشان از بازی تاریخ‌مصرف‌گذشته‎‌ی نان یا جان ــ عدالت یا آزادی ــ کناره می‌گیرد و می‌زند زیر میز قمار قدیم. آدم امروز به هردوِ این‌ها نیاز دارد و قرار نیست یکی را به‌نفع دیگری به مسلخ ببرد. در کلاس‌های داستانم بارها و بارها «نامه‌هایی به یک نویسنده‌ی جوان» او را درس داده‌ام. امروز کتاب‌های خوب زیادی در زمینه‌ی آموزش داستان‌نویسی ــ چه تألیف، چه ترجمه ــ در ایران داریم که بسیاری‌شان خواندنی و ارزشمندند.

شاید کسی بپرسد «چرا این کتاب یوسا؟»، پاسخ من این است که یوسا در «نامه‌هایی به یک نویسنده‌ی جوان» فقط درباره‌ی چگونه داستان نوشتن حرف نمی‌زند، به چگونه نویسنده شدن و چگونه نویسنده ماندن هم می‌پردازد؛ آنچه به سبک زندگی، منش و روش نویسنده برمی‌گردد. اصلاً شاید به همین دلیل باشد که انتشار این کتاب یوسا ــ به‌رغم ماهیت فنی و آموزشی‌ای که دارد ــ در بسیاری از سرزمین‌های استبدادزده ممنوع است و نسخه‌هایش از کتاب‌فروشی‌ها جمع شده. سرنوشت این کتاب همان حرف یوسا را به یادم می‌آورد که «ادبیات فقط ما را در رویای زیبایی و خوشبختی غرق نمی‌کند، از ظلم و ستم هم آگاه‌مان می‌کند.»

به‌رغم همه‌ی این‎‌‎ها باید در برابر توفان ایستاد. بزرگ‌ترین درسی که من از یوسا گرفته‌ام این است که «زندگی ارزش کوشیدن را دارد، حتی اگر تنها دلیل‌مان این باشد که به‌صرف زندگی می‌توانیم خیال‌پردازی کنیم.» زندگی امکانی یک‌باره است. اما به کمک ادبیات، با هر داستانی که می‌نویسیم یا می‌خوانیم، ما زندگی دیگری را هم تجربه می‌کنیم؛ صدها زندگی دیگر، که در جهان محسوسات زیستن‌شان برای ما ناممکن بوده و هست.

ممنون آقای یوسا که با زندگی و آثارتان ما را بیشتر و بیشتر به داستان و کلمه، و اندیشه و خیال مؤمن کرده‌اید. برای وداع با تنِ میرای شما باید تمام‌قد بایستیم و دقایقی طولانی کف بزنیم؛ شمایی که ــ به‌قول خودتان ــ برای زندگی کردن نمی‌نویسید، برای نوشتن زندگی می‌کنید. قدردانی ادبیات از شما این است؛ برای همیشه در آثارتان زنده می‌مانید.

پی‌نوشت: در پایان این متن کوتاه، نمی‌توانم از آقای عبدالله کوثری تشکر نکنم؛ استاد بزرگ بزرگواری که با ذهن زیبا و زبان درخشانش چندی از مهم‌ترین آثار داستانی و غیرداستانی یوسا را در فارسی برای ما خواندنی کرده. عمرش بلند و سایه‌اش مستدام.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار