دوراهی ایران و آمریکا: همه درها بسته نیست
در میانه سقوط غمانگیز بالگرد حامل سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری و حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، ایران خود را بر یک دوراهی حیاتی میبیند؛ دوراهیای که مملو از چالشهای داخلی و خارجی است. مهمترین این چالشها کیفیت رابطه میان ایران و آمریکا در میانه تنشهای منطقهای بر سر جنگ اسرائیل با حماس در غزه است.
واشنگتن همواره به سمت آنچه که مورد مناقشه تاریخی در منطقه را شکل داده و ثبات و یا بیثباتی را در منطقه وسیع غرب آسیا، ایجاد میکند، کشیده میشود. این چالشها در داخل ایران در دوره زمانی مهمی برای آمریکا رخ میدهد. آمریکا در حال حاضر در میانه یک رقابت انتخاباتی پرتنش در داخل است و در خارج و در منطقه نیز، کیفیت رابطه آمریکا و اسرائیل در بوته آزمایش قرار گرفته است.
در این میان دو عامل ممکن است انتظارات آمریکا از ایران را تعدیل کند. در هر صورت و بهرغم سقوط بالگرد رئیسجمهوری ایران، کنترل نهایی در ایران همچنان در اختیار رهبری ایران است و انتظار میرود رئیسجمهوری آینده ایران نیز در مسیر سلف خود حرکت کند. از نظر آمریکا، چالش اصلی ایران این است که چطور باید گذار قدرت در داخل را با تمایل به گسترش نفوذ منطقهای و تزریق قدرت ایران در خارج، هماهنگ کند.
اگر دولت بایدن بهرغم تمایل اولیهاش، نتواند با ایران به توافقی درباره برجام دست یابد، احتمال به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا ممکن است چشمانداز دست یافتن به هر توافقی را بسیار کمتر کند. به نظر میرسد که احساسات ضدآمریکایی در غرب آسیا، بهخصوص در ایران و گروههای مورد حمایتش، بیشتر شده باشد. البته دولت بایدن این فرصت را دارد که با تقویت تنشزدایی با عربستان سعودی از طریق توافقی که هنوز روی میز است، اندکی از احساسات ضدآمریکایی در منطقه بکاهد اما این مسئله به این بستگی دارد که واشنگتن تا چه اندازه بتواند با نیروهای تندرو در اسرائیل کار کند و رفتارهای اسرائیل در غزه را کنترل کند.
چشمانداز منطقهای ایران و روابطش با آمریکا ممکن است چرخش زیادی نداشته باشد اما واقعیت این است که چالش گذار قدرت در ایران، چالشی بزرگ است. گذار قدرت در رأس در عرصه سیاست داخلی ایران موضوعی نیست که دربارهاش برنامهریزی نشود. این بار این گذار قدرت در دوران حساسی رخ میدهد که ایران تاکنون تجربهاش نکرده است.
به لحاظ داخلی، خلأ قدرتی که به واسطه درگذشت ابراهیم رئیسی رخ داده، ممکن است بحرانی باشد که بتوان از دل آن فرصتی نیز ایجاد کرد. اما اختلافات فرهنگی و اجتماعی با غرب در کنار عدم تمایل حکومت در ایران به تغییر جهت، ممکن است روابط ایران با غرب را همچنان تیره نگه دارد. به لحاظ خارجی، ایران از زمان ترور سردار قاسم سلیمانی با چالشی در خصوص پر کردن جای او روبهرو بوده است.
این بار و در میانه گذار قدرت بار دیگر ایران با چالش چگونگی مدیریت سیاستهای نفوذ منطقهای روبهرو است. به لحاظ بینالمللی، چالش اساسی ایران چگونگی مدیریت روابطش با غرب از یک سو و ایجاد توازن در روابط با روسیه، چین و هند در میانه تحمل تحریمهای اقتصادی است. ایران که همواره به واسطه مواضع منحصربهفردش در خصوص تحریمهای غرب و تنشهای منطقهای شناخته شده است، حالا با یک محور حمایتی جدید متشکل از روسیه و چین روبهرو شده است.
در عین حال، ایران شبکهای از نیروهای مقاومت نظیر حزبالله لبنان، کتائبحزبالله در عراق، حوثیهای یمن، حماس و دیگر گروهها را شکل داده است. این محور همبستگی اکنون با تعهد مشترک به آرمان فلسطین تقویت شده است. با این حال، چشمانداز پس از 7 اکتبر 2023 شاهد تغییر ظریف در برداشتها، از جمله تصورات رهبران عرب منطقه بوده است و در میانه این تحولات، گذار قدرت در ایران، بسیار حساستر خواهد شد.
بهرغم همه سرسختیهای ایران، اجتناب از جنگ، تلاش برای صلح و ثبات منطقهای، محور چشمانداز منطقهای ایران است. باید دید که آیا این تلاشها موجب خواهد شد که دولت بایدن و ایران بار دیگر پشت میز مذاکره بنشینند یا خیر. شاید بد نباشد که نسل بعدی مدیران عالیرتبه در ایران، مدیرانی باشند که در این چارچوب حرکت کنند.