آهستهآهسته مُرد
غلامحسین ساعدی، دوم آذرماه ۱۳۶۴ در ۵۰ سالگی در پاریس درگذشت؛ نویسنده، شاعر و فعال سیاسی چپگرایی که پیشهاش روانپزشکی بود اما شهرتاش را بیش از هرچیز از آثار مهمی داشت که در عرصههای متنوع سفرنامه، رمان، شعر، فیلمنامه و نمایشنامهنویسی عرضه کرده بود.
غلامحسین ساعدی، دوم آذرماه ۱۳۶۴ در 50 سالگی در پاریس درگذشت؛ نویسنده، شاعر و فعال سیاسی چپگرایی که پیشهاش روانپزشکی بود اما شهرتاش را بیش از هرچیز از آثار مهمی داشت که در عرصههای متنوع سفرنامه، رمان، شعر، فیلمنامه و نمایشنامهنویسی عرضه کرده بود.
کافی است به یاد بیاوریم فیلمنامه فیلمهای شاخص سینمای قبل از انقلاب، «گاو»، «دایره مینا» و «آرامش در حضور دیگران» براساس داستانهای ساعدی نوشته شدهاند و صاحبنظران، برخی از نمایشنامههای او را در تحول تئاتر ایران مؤثر دانستهاند. ساعدی سابقه روزنامهنگاری نیز داشت و از دوران دبیرستان وقتی به سازمان جوانان حزب توده پیوست، انتشار روزنامههای «فریاد» و «صعود» را هم بهعهده گرفت.
در کنار همه این ابعاد، او عضو کانون نویسندگان ایران نیز بود و البته گرایشهای سیاسیاش هم برکسی پوشیده نبود. در سال ۱۳۵۳ به زندان افتاد و تجربهای تلخ را از سر گذراند. شاملو درباره او نوشت: «آنچه از او، زندان شاه را ترک گفت؛ جنازه نیمجانی بیش نبود. آن مرد، با آن خلاقیت جوشاناش، پس از شکنجههای جسمی و بیشتر روحی زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهستهآهسته در خود تپید و تپید تا مُرد.»