| کد مطلب: ۱۶۷۰۸

آلمان چگونه خاورمیانه را از دست داد؟

حمایت مطلق برلین از اسرائیل ردپای قدرت نرم این کشور را در منطقه از بین برده است

آلمان چگونه خاورمیانه را از دست داد؟

آلمان به‌عنوان یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاران غربی جامعه مدنی در جهان عرب همچنان نفوذ عمده‌ای در منطقه خاورمیانه خواهد داشت. اقدامات غیرسیاسی آلمان مانند حمایت از پروژه‌های ساخت و ساز و ارائه کلاس‌های زبان، تحت‌تاثیر جنگ اسرائیل و حماس قرار نگرفته است. اما بازیابی مزیت اخلاقی دولت در بسیاری از مسائل و تصویر آلمان به‌عنوان یک جامعه لیبرال و مهمان‌نواز ممکن است امری دشوار باشد.

اکتبر گذشته، سخنرانی پیتر پروگل، سفیر آلمان در تونس هنگام افتتاح یک دبیرستان جدید در حومه تونس جنجال‌برانگیز شد. پس از ابراز همدردی وزیر آموزش تونس با غزه در این مراسم، پروگل اسرائیلی‌ها را قربانیان «ترور فلسطینیان» توصیف کرد؛ این اشاره‌ای بود به حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ نفر در جنوب اسرائیل شد. وزیر آموزش تونس با عصبانیت اعتراض کرد و تاکید داشت که اظهارات سفیر با موضع تونس در قبال جنگ اسرائیل و حماس مغایرت دارد و پروگل با عجله مراسم را ترک کرد. طولی نکشید که عده‌ای از تونسی‌ها در فضای مجازی ادعا کردند که پروگل کشتار غیرنظامیان اسرائیلی در غزه را توجیه کرده است. سفارت تاکید کرد که پروگل با تمام قربانیان ابراز همدردی کرده اما گفت که «نمی‌توانیم این حقیقت را نادیده بگیریم که تشدید درگیری به‌دلیل حملات وحشیانه حماس به اسرائیل رخ داده است.»

چند روز بعد، معترضان مقابل سفارت آلمان تجمع کردند و خواستار استعفای پروگل شدند. معترضان جنگ اسرائیل در غزه پیشتر سفارت‌های آمریکا و فرانسه در تونس را مورد هدف قرار داده بودند اما این اولین باری بود که خشم‌شان را به آلمان نشان می‌دادند.

روزنامه پرفروش آلمانی Bild، انتقاد از پروگل را «حمله نفرت‌محور» توصیف کرد و به خوانندگان خود یادآوردی کرد که مدرسه جدید که بخشی از بودجه آن از سوی بانک توسعه آلمان تامین می‌شود، تنها به لطف سخاوتمندی کشور افتتاح شد.

دهه‌هاست که آلمان به‌دنبال سازگار کردن دیدگاه مسئولیت تاریخی‌اش در قبال اسرائیل با رابطه دوستانه خود با جهان عرب بوده است. برلین ردپای بزرگی از قدرت نرم را ایجاد کرد و مدت‌های طولانی به‌عنوان یک دلال قابل‌اطمینان در روابط اقتصادی و تجاری دیده می‌شد.

سازمان‌هایی که عمدتاً از سوی دولت آلمان تامین مالی می‌شوند، مثل مؤسسه گوته، سازمان توسعه GIZ و بنیادهای مرتبط با احزاب سیاسی اصلی کشور، از تامین‌کنندگان اصلی بودجه برنامه‌های مختلف در سراسر خاورمیانه به‌شمار می‌روند.  از هفتم اکتبر، این رفتار متعادل‌کننده متزلزل شده است. در سراسر خاورمیانه، حمایت از مقاومت فلسطینی‌ها و محکوم کردن آنچه بسیاری از اعراب، جنگ نسل‌کشی اسرائیل می‌دانند، افزایش پیدا کرده است. آلمان که از بدترین کشتار یک‌روزه یهودیان از زمان هلوکاست شوکه شده بود و گرچه در هفته‌های اخیر مواضع انتقادی تندتری را در پیش گرفته اما در ابتدا بدون هیچ قید و شرطی از حمله اسرائیل به غزه حمایت کرد.

خدشه‌دارشدن وجهه آلمان

با این حال برلین همچنان خود را یکی از متحدان سیاسی و نظامی نزدیک به اسرائیل نشان می‌دهد، حتی با اینکه پس از گذشت ۷ ماه از بمباران اسرائیلی‌ها، بیش از ۳۵هزار فلسطینی در غزه کشته شده‌اند و گرسنگی به‌طور گسترده‌ای این باریکه را تحت‌تاثیر قرار داده است. واکنش مصمم آلمان در قبال جنگ به‌سرعت شهرت این کشور را در سراسر خاورمیانه خدشه‌دار کرده است.

وجهه آلمان در سراسر جهان عرب دچار آسیب شده است. نتایج نظرسنجی مرکز عرب واشنگتن‌دی‌سی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که اکثریت اندکی از عموم اعراب دیدگاه مثبتی نسبت به سیاست خارجی آلمان دارند. اما در مقابل در نظرسنجی مؤسسه دوحه که در ژانویه امسال از ساکنان ۱۶ کشور عربی منتشر شد ۷۵درصد از شرکت‌کنندگان دیدگاه منفی نسبت به موضع آلمان در برابر جنگ اسرائیل و حماس داشتند.

عمرو علی، جامعه‌شناس ساکن مراکش که روابط بین آلمان و جهان عرب را مطالعه می‌کند این نتایج را چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در افکار عمومی توصیف کرد.

برداشت‌های مثبت از آلمان مدت‌ها در خاورمیانه حاکم بود: آلمان کشوری دارای خودروهای سریع، محصولات با فناوری پیشرفته و گردشگرانی خودمانی بود. دولت آلمان از شرکت در جنگ عراق امتناع کرد و در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ بیش از یک میلیون پناهجوی سوری را پذیرفت. برلین که خانه بزرگترین دیاسپورای فلسطینی در اروپاست به مرکز فرهنگی و روشنفکری اعراب تبدیل شده است. آلمان همچنین کشوری است که برخلاف بریتانیا و فرانسه میراث مستقیم استعمارگری در خاورمیانه را به‌دوش نمی‌کشد که همچنان به عدم اعتماد به قدرت‌ها در منطقه دامن می‌زنند.

۵ روز پس از ۷ اکتبر، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان مقابل بوندستاگ، پارلمان آلمان، موضع این کشور را نسبت به جنگ نوظهور اسرائیل و حماس اعلام کرد. شولتز گفت: «در این لحظه، فقط یک جایگاه برای آلمان وجود دارد: جایی در کنار اسرائیل.» در نوامبر ۲۰۲۳، آلمان مجوز افزایش تقریباً ۱۰ برابری صادرات تسلیحات به اسرائیل را صادر کرد و از زمان شروع جنگ به دومین تامین‌کننده بزرگ تسلیحات به اسرائیل پس از آمریکا تبدیل شد.

همزمان با ابراز همبستگی شخصیت‌های شناخته‌شده در آمریکا با اسرائیل، پلیس به تجمعات اعتراضی حامیان فلسطین حمله کرد، جمعیت را با خشونت پراکنده کرد یا آنها را به اتهام اقدامات یهودستیزانه دستگیر کرد. هنرمندان و روشنفکرانِ منتقد اسرائیل، از جمله یهودیان و اعراب، نسبت به موجی از سرکوب‌ها در سراسر جامعه آلمان هشدار داده‌اند. خیلی‌ها شاهد لغو مراسم جوایز یا بودجه‌ها یا رویدادها بوده‌اند. از جمله لغو مراسم اهدای جایزه آدانیا شیبلی، نویسنده فلسطینی در ماه اکتبر از سوی نمایشگاه کتاب فرانکفورت و اخراج غسان هیج، انسان‌شناس لبنانی-مصری در ماه فوریه از سوی مؤسسه بااعتبار Max Plank که اعلام کرد دیدگاه‌های «هیج» که در شبکه‌های اجتماعی به‌اشتراک گذاشته شده‌اند با ارزش‌های این مؤسسه مغایرت دارند.

عمرو علی در شبکه‌های اجتماعی متوجه موضوعی شد که هیچ‌گاه با آن مواجه نشده بود: جوانان در سراسر جهان عرب هر روز درباره آلمان متنی را به اشتراک می‌گذاشتند و هیچ‌کدام‌شان برداشت مثبتی نداشتند. او ادراک در حال تغییر از کشور را با تغییر گرایش‌های سیاست‌های جهانی مرتبط دانست که در آن حمایت کشورهای غربی از اسرائیل به منشأ ریاکاری غیرقابل تحملی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.

علی می‌گوید: «ما واقعاً شاهد وقوع تغییرات بزرگی بوده‌ایم و یکی از بازیگران کلیدی سهیم در آن، آلمان است.»

احتمال کمی دارد که این تغییر در افکار عمومی به روابط سیاسی یا اقتصادی آلمان با کشورهای عربی آسیبی وارد کند، اما پتانسیل کمرنگ کردن قدرت نرم برلین در منطقه را دارد.

فارن پالیسی با ۹ کارمند فعلی و سابق در ۶ مؤسسه آلمانی که در سراسر ۵ کشور در خاورمیانه مشغول به‌کارند، صحبت کرده است. آنها می‌گویند که مواضع تند آلمان نسبت به جنگ اسرائیل و حماس، همکاری آنها با شرکا و جوامع محلی را به‌خطر انداخته، به اعتماد و اعتباری که کسب آنها سال‌ها یا دهه‌ها طول کشیده را خراب کرده است. این افراد به شرط ناشناخته ماندن و برای حفاظت از موقعیت شغلی خود گفت‌وگو کرده‌اند.

دلیل نزدیکی آلمان با اسرائیل

دولت آلمان غربی اولین بار در سال ۱۹۵۲ با پرداخت غرامت‌های هولوکاست به کشور جوان اسرائیل به‌دنبال ایجاد روابط با اسرائیل بود. کنراد آدناوئر، صدراعظم وقت این غرامت‌ها را ابزاری برای بازیابی شهرت آلمان و ادغام مجدد با قدرت‌های غربی می‌دانست. اتحادیه عرب به طرح آدناوئر اعتراض کرد. آنها عقیده داشتند که آلمان نباید از کشوری حمایت مالی کند که با همسایگان عرب خود در جنگ است و از پذیرش مسئولیت بیرون راندن صدها هزار نفر فلسطینی در سال ۱۹۴۸ امتناع می‌کند.

دانیل ماروکی، پژوهشگر تاریخ روابط آلمان با اسرائیل و مدرس دانشگاه هنگ‌کنگ می‌گوید، اتحادیه عرب «اعلام کرد که آلمان نباید برای حل مشکل خود از اعراب یا فلسطینی‌ها استفاده کند. این مسئله از همان زمان باقی مانده است.»

راه‌حل دوکشوری که در توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۴ مطرح شد، فرصتی را برای برلین ایجاد کرد تا دوباره از نو شروع کند. آلمان به حامی اصلی مذاکرات اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین تبدیل شد. در سال ۲۰۲۳، آلمان هم به‌طور مستقل و هم از طریق اتحادیه اروپا، دومین حامی ملی از اراضی فلسطینی و آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی) پس از آمریکا قرار داشت.

ماروکی می‌گوید: «ایده این بود: اگر شما برای این روند پول خرج کنید، مسائل حل می‌شوند. آمریکا رهبری سیاسی را برعهده خواهد گرفت، ما فقط دیپلماسی دسته‌چکی را دنبال می‌کنیم.» دیپلماسی دسته‌چکی به سیاست خارجی گفته می‌شود که آشکارا از سرمایه‌گذاری‌ها و کمک‌های اقتصادی بین کشورها برای کسب منافع دیپلماتیک استفاده می‌کند.

در دهه ۲۰۰۰، با شکست روند اسلو، آلمان در حوزه مسائل امنیتی به اسرائیل نزدیک‌تر شد. سیاست خارجی برلین به‌طور فزاینده‌ای با اضطراب‌های داخلی نسبت به یهودستیزی و گرایش‌های ضداسرائیلی در میان مسلمانان آلمان گره خورد که برخی از سیاستمداران می‌گویند مانع تلاش‌های کشور برای غلبه بر تاریخ‌اش شد. آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان که مدت طولانی این مقام را برعهده داشت در سال ۲۰۰۸ موضع آلمان را در یک سخنرانی در کنست خلاصه کرد و گفت که امنیت اسرائیل منافع ملی آلمان به‌شمار می‌رود؛ عبارتی که پس از هفتم اکتبر بارها از سوی شولتز و دیگران تکرار شده است.

با اینکه مرکل حزب‌الله و حماس را به‌ترتیب مقصر جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ و جنگ غزه در سال ۲۰۰۸ دانست اما هنوز گهگاهی مخالفت‌هایی با عملیات ارتش اسرائیل از سوی مقامات دولت آلمان دیده می‌شد. سال ۲۰۰۸، یک سیاستمدار برجسته سوسیال‌دموکرات صدراعظم وقت را متهم کرد که «طرف بمباران‌های دائمی اسرائیل را گرفته است.»

اما رفتار نظامی اسرائیل در جنگ‌های غزه در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ انتقادات نسبتاً کمی را از سوی سیاستمداران آلمانی از هر حزبی به‌همراه داشت. با اینکه آلمان همواره با شهرک‌سازی غیرقانونی اسرائیل در اراضی اشغالی کرانه باختری مخالفت کرده و نسبت به گرایش‌های ضددموکراتیک ائتلاف راست‌گرای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل هشدار داده است، اما این اختلافات سیاسی روابط اسرائیل و آلمان را اساساً تغییر نداده است.

در ماه‌های پس از هفتم اکتبر، رهبران آلمان تمرکز خود را روی قربانیان حمله حماس، سرنوشت گروگان‌ها در غزه، افزایش یهودستیزی و آنچه آنها تهدید وجودی حماس در برابر امنیت اسرائیل تصور می‌کردند، گذاشته بودند. رفاه شهروندان فلسطینی به‌طور قابل‌توجهی کمتر از درگیری‌های پیشین مورد توجه قرار گرفت حتی با وجود سطح بی‌سابقه‌ای از مرگ و ویرانی در غزه.

Annalena Baerbock (2)

اکتبر گذشته، آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان گفت حماس تمام غزه را گروگان گرفته و ادعاهای اسرائیل مبنی بر استفاده شبه‌نظامیان از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی را تکرار کرد. آلمان همواره درخواست‌ها برای آتش‌بس را رد کرده چون شولتز معتقد است آتش‌بس به حماس اجازه می‌دهد تا خود را مجدداً مسلح کند. به‌همین ترتیب آلمان به قطعنامه دسامبر 2023 سازمان ملل که درخواست آتش‌بس فوری در غزه را داشت، رای ممتنع داد.

درحالی‌که تلفات فلسطینی‌ها در غزه در ژانویه امسال به بیش از 20هزار نفر رسید، رابرت هابک، معاون صدراعظم آلمان انکار کرد که اسرائیل غیرنظامیان را مورد هدف قرار داده است. به گفته هابک برخی ممکن است به «اقدامات خشن» نظامی اسرائیل اعتراض داشته باشند اما اتهامات نسل‌کشی علیه اسرائیل نادرست است.

robert habeckآلمان پرونده نسل‌کشی آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری را «ابزارسازی سیاسی» برشمرد و پس از ادعای اسرائیل مبنی بر مشارکت برخی از کارکنان سازمان آنروا در حمله هفتم اکتبر کمک‌های مالی خود را متوقف کرد. (پس از آنکه بررسی یک بازبینی مستقل نشان داد که اسرائیل شواهد کافی برای ادعاهایش ارائه نکرده است، آلمان بودجه آنروا را دوباره بازگرداند.)

مصائب حمایت از اسرائیل

نظرات و دیدگاه‌های دولت آلمان به‌ندرت با نهادهای این کشور که در خاورمیانه تجربه دارند به اشتراک گذاشته می‌شود. منابعی به فارن‌پالیسی می‌گویند آنها مدت‌ها در محافل خصوصی آنچه را که نمی‌توان در عموم اعلام کرد را اذعان کرده‌اند: راه‌حل دوکشوری مرده است، اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل به آپارتاید تبدیل شده و سیاست خارجی آلمان تحت‌تاثیر واقعیت‌های درگیری اسرائیل و فلسطین قرار ندارد.

شکاف میان مقر سازمان‌های آلمانی و دفتر نمایندگی آنها در خاورمیانه از هفتم اکتبر شدیدتر شده است. کارمندان مؤسسات در چندین کشور می‌گویند که استفاده از عبارت‌هایی مانند «آپارتاید» و «نسل‌کشی» در رابطه با رفتار اسرائیلی‌ها با فلسطینی‌ها که از سوی دولت آلمان مردود و یهودستیزانه تلقی می‌شود، در میان کارکنان رایج است. آنها می‌گویند، حمایت آلمان از جنگ، سکوت کارفرمایان یا حمایت از اسرائیل و واکنش‌های منفی مربوط به سرکوب صداهای طرفدار فلسطین در آلمان، زندگی حرفه‌ای آنها را خدشه‌دار کرده است.

چند هفته پس از تظاهرات علیه پروگل در تونس، نشان صلیب شکسته آلمان نازی، سواستیکا، روی دیوارهای شعبه محلی مؤسسه گوته نقاشی شد. مؤسسه گوته، نماد فرهنگی آلمان در جهان است. این مؤسسه مجموعه‌ای از رویدادهای خود از جمله دیدار از مؤسسات آموزشی و نمایش فیلم در پایتخت آلمان را لغو کرد و نمایشگاه عمومی برنامه‌ریزی‌شده را خصوصی و با دعوت مهمانان برگزار کرد.

این مؤسسه همچنین برنامه‌های خود در بیروت و رام‌الله را به‌دلیل نگرانی‌های امنیتی لغو کرد. در مارس، محمد علبه، هنرمند مصری در اعتراض به حمایت آلمان از اسرائیل جایزه خود از این مؤسسه را بازگرداند. این مؤسسه همچنین در سال ۲۰۲۲ برای لغو گفت‌وگوی خود با محمد الکرد، نویسنده فلسطینی، با انتقادات شدیدی روبه‌رو شد. سه نفر از کارکنان فعلی و پیشین در GIZ، اصلی‌ترین آژانس توسعه آلمان به فارن‌پالیسی می‌گویند که همدستی آلمان در جنگ در داخل این آژانس خشم شدیدی را در پی داشته است. GIZ موضع عمومی نسبت به این درگیری اعلام نکرده، حتی پس از آنکه یکی از کارمندان فلسطینی خود از ماه مارس بدون برگزاری دادگاه یا مشخص شدن اتهامات در بازداشت موقت قرار دارد. (این موضوع با موضع محکم GIZ علیه جنگ روسیه در اوکراین متفاوت است.)

منابع می‌گویند، حداقل دو سازمان غیردولتی فلسطینی که GIZ با آنها همکاری می‌کرد این آژانس را تحریم کردند. به گفته یکی از افراد فضای «اقتدارگرا» برخی از کارکنان را از اعتراض کردن ترسانده و منجر به استعفای دیگران شده است. این منبع اقدامات آلمان را اینگونه توصیف می‌کند: «شما بودجه بمباران‌ها را از یک طرف تامین می‌کنید و کمی هم کمک می‌کنید تا نشان دهید که بشردوستانه‌اید.»

بسیاری از سازمان‌های آلمانی که در خاورمیانه فعالیت می‌کنند برای حفظ کارمندان محلی و شرکای خود رویدادهای عمومی خود را بی‌سروصدا لغو کرده، انتشار گزارش‌هایشان را به‌تعویق انداخته‌ یا لوگوهای خود را از پروژه‌هایی که حمایت می‌کنند، حذف کرده‌اند.

چندین منبع ابراز نگرانی کرده‌اند که اگر کسی وابسته به آنها از جنبش «بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم» یا BDS حمایت کند یا اسرائیل را در شبکه‌های اجتماعی نقد کند ممکن است از سوی رسانه یا دولت آلمان به یهودستیزی متهم شود.

وزارت همکاری‌های اقتصادی و توسعه که بودجه GIZ و بنیادهای احزاب در خارج از کشور را تامین می‌کند، گفته است که شرکا برای هر گونه اظهاراتی که یهودستیزانه باشند، حق موجودیت اسرائیل را انکار کنند یا از BDS حمایت کنند مورد «بررسی دقیق» قرار می‌دهد. این وزارتخانه و وزارت خارجی هم‌اکنون کاهش بودجه حدوداً یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون یورویی را اعمال کرده‌اند چون آلمان کمک‌های بین‌المللی و بودجه توسعه را کاهش داده است.

دسامبر گذشته، آلمان بودجه پروژه حمایت از قربانیان قاچاق را که توسط مرکز کمک‌های حقوقی زنان مصر ارائه شده بود، پس از امضای رهبر آن نامه در محکومیت جنگ و حمایت از BDS، حذف کرد. در دوران پس از هفتم اکتبر، آلمان بودجه ۳ سازمان حقوق بشری را که اسرائیل در سال ۲۰۲۱ برچسب سازمان‌های تروریستی زده بود، کاهش داد (سازمان ملل این نام‌گذاری‌ها را محکوم کرده بود).

برخی از شرکای منطقه‌ای تحریم‌های خود را علیه آلمان وضع کرده‌اند. پس از اینکه یکی از اعضای هیئت‌مدیره مؤسسه لبنانی «پناهگاه هنرمندان» از مصر انتقاد کرد که چرا فلسطینی‌هایی که از غزه فرار کرده‌اند را نپذیرفته و به گفته این گروه لبنانی به حمایت از پاکسازی قومی منجر شده، این گروه کمک مالی ۳۵هزار دلاری از حزب چپ سوسیالیست فدراسیون روزا لوکزامبورگ را رد کرد.

یکی از کارکنان یک سازمان آلمانی در لبنان می‌گوید: «مردم در صحنه (فرهنگی) در حال حاضر نمی‌خواهند با بنیادهای آلمانی مرتبط باشند». همین منبع معتقد است که اگر شرایط فراهم باشد تعداد بیشتری از فرهنگیان به این تحریم می‌پیوندند. آنها افزودند بسیاری از افرادی که زمانی برلین را مرکز فرهنگ عرب می‌دانستند حالا ناامید شده‌اند.

در هفته‌های اخیر، آلمان نیز مانند ایالات متحده، لحن تندتری در قبال اسرائیل به‌کار گرفته است. شولتز و بائربوک بارها خواستار آتش‌بس دائمی‌تر و افزایش ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه برای کاهش خطر قحطی شده‌اند. آنها همچنین به نتانیاهو هشدار داده‌اند که تهاجم تمام‌عیار برنامه‌ریزی‌شده اسرائیل به رفح را متوقف کند. شولتز در سفری به اسرائیل در اواسط ماه مارس از رنج فلسطینیان و عدم امکان مبارزه با تروریسم تنها از طریق ابزار نظامی صحبت کرد.

با این حال در صحنه‌ای غیرقابل تصور که چند ماه پیش اتفاق افتاد، نماینده ارشد آلمان در سرزمین‌های فلسطین از دانشگاه بیرزیت رام‌الله بیرون رانده شد. تصاویر ویدئویی نشان می‌دهد که دانش‌آموزان فلسطینی او را هو می‌کنند، به ماشینش لگد می‌زنند و سنگ پرتاب می‌کنند. این کارمند در لبنان گفت که لفاظی‌ها و اقدامات آلمان از ۷ اکتبر «رویا و ایده آلمان را ویران کرده است.»

آلمان به‌عنوان یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاران غربی جامعه مدنی در جهان عرب همچنان نفوذ عمده‌ای در منطقه خواهد داشت. اقدامات غیرسیاسی آلمان مانند حمایت از پروژه‌های ساخت و ساز و ارائه کلاس‌های زبان، تحت‌تاثیر جنگ اسرائیل و حماس قرار نگرفته است.  اما بازیابی مزیت اخلاقی دولت در بسیاری از مسائل و تصویر آلمان به‌عنوان یک جامعه لیبرال و مهمان‌نواز ممکن است امری دشوار باشد.

عکس: Reuters

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی