| کد مطلب: ۱۱۷۴۴

آلمان به‌دنبال میانجیگری

وزیر خارجه آلمان کشورش را به عنوان بازیگر خنثای خاورمیانه در جایگاه وساطت می‏‌بیند

آلمان به‌دنبال میانجیگری

حسابی از نیمه‌شب گذشته است که آنالنا بربوک بالاخره به اتاق جلسات هواپیمای ایرباس دولت می‌رسد. صفحه نمایشی که روی دیوار است، محل هواپیما را روی نقشه دنیا نشان می‌دهد. پایین زیر پا، دریای مدیترانه است، مصر دیده می‌شود و درست در کنارش، نوار غزه. بربوک قبل از اینکه بنشیند، نگاهی به بیرون از پنجره می‌اندازد. خودش می‌گوید، لحظه‌ای قبل توانسته غزه را روی زمین پیدا کند و ببیند. تکه زمینی تاریک کنار نورهای روشن اسرائیل، محدوده‌ای نگاتیو در چشم‌اندازی که در آن تأسیسات مرزی به شکل خطوطی باریک قابل‌دیدن هستند. خودش می‌گوید کارکنان دفترش همه درخشش لحظه‌ای نور راکت‌ها را هم دیده‌‌اند. چشم‌های یکی از دستیارهایش دیگر بسته می‌شوند و خود بربوک هم احتمالاً دیگر کاملاً خسته است. وزیر خارجه آلمان، عضو حزب سبز، تازه از یک هفته مذاکره در دوبی و در نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد فارغ شده است. او حالا در هواپیما در مسیر خانه است و می‌تواند در مقابل خبرنگاران بایستد و درباره مبارزه با سوخت‌های فسیلی حرف بزند؛ اما به جایش دارد سعی می‌کند نوار غزه را روی زمین زیر پا پیدا کند. از زمانی که با حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، جرقه انفجار خشونت زده شد، ذهن او مشغول وضعیت منطقه بوده است. حتی قبل از حمله او درگیر خاورمیانه بود و به‌عنوان بخشی از روال استاندارد وزیر خارجه آلمان، به اسرائیل و کشورهای مهم حاشیه خلیج[فارس] سفر می‌کرد اما حمله وحشتناک حماس در ۷ اکتبر رسید و همه چیز را تغییر داد.

از آن زمان، جنگ در غزه به مسئله غالب دوران او تبدیل شده است و همه بحران‌های دیگر را به پس‌زمینه رانده است: جنگ در اوکراین، درگیری بین صربستان و کوزوو و نبرد بین ارمنستان و [جمهوری] آذربایجان. او از ۷ اکتبر سه بار به خاورمیانه سفر کرده است و به زودی برای چهارمین مأموریت میانجیگری‌اش راهی سفر به اسرائیل و چندین کشور عربی خواهد شد. به گفته نزدیک‌ترین افراد به او، باور بربوک این است که به‌عنوان وزیر خارجه آلمان در جایگاهی است که می‌تواند اثر داشته باشد. به خاطر این باور هم هست که وظیفه خود می‌بیند، هر کاری می‌تواند بکند. بربوک عمیقاً از تصاویر و توصیفات کارهای وحشتناکی که حماس در اسرائیل انجام داده بود، تکان خورده است و همین‌طور از روایات رنجی که مردم در نوار غزه تحمل می‌کنند. مسئله فقط این نیست که او به لحاظ احساس درگیر این تقابل شده است، او بیشتر از هر مسئله دیگری پیش از این، درگیر این موضوع شده است. نزدیکانش می‌گویند بربوک با درگیری در خاورمیانه، نقش خود را به‌عنوان دیپلمات ارشد آلمان پیدا کرده است. این وضعیت، این سوال مهم را پیش می‌کشد: با نگاه واقع‌بینانه، یک وزیر خارجه آلمانی چه می‌تواند در این درگیری چنددهه‌ای به دست بیاورد؟ او چه می‌خواهد؟ رویکردش چیست؟ متحدانش چه کسانی هستند؟ و محاسبات سیاسی تا چه میزان در این میان نقش دارند؟

نزدیکان بربوک می‌گویند اهداف او مشخص هستند: وزیر خارجه آلمان می‌خواهد از اسرائیل درحالی‌که دارد از حقش برای دفاع از خود استفاده می‌کند، حمایت کند و همزمان مانع از تشدید تنش در منطقه شود. می‌گویند او می‌خواهد آزادی گروگان‌های حماس را تضمین کند و نیز کمک‌های انسان‌دوستانه بیشتر به فلسطینیان در غزه را. رویکرد او اوایل دسامبر در دوبی در معرض دید بود. او آن‌جا در بخش مربوط به آلمان در نشست تغییرات اقلیم روی صحنه رفت. بربوک، تازه شب پیش‌اش رسیده بود و داشت اولین نشست خبری‌اش را برگزار می‌کرد. اتاق پر بود و او یک ربع اول را درباره تغییرات اقلیمی حرف زد؛ اما بعدش ناگهان موضوع را عوض کرد: «در نهایت، بگذارید چند کلمه درباره وضعیت خاورمیانه بگویم.» پیامی که او در پنج دقیقه بعد از این به صورت علنی اعلام کرد، پیامی بود که او پیشتر چندین بار در جلسات سطح بالا پشت درهای بسته فرستاده بود. بربوک منتقد تند حماس بود اما اسرائیل را هم بی‌نصیب نمی‌گذاشت. او درباره رنج گروگان‌های اسرائیلی و خانواده‌هایشان، حق اسرائیل برای دفاع از خود، حملات حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها حرف زد. فراخوان‌ها برای آتش‌بس کلی را هم رد کرد و گفت، چنین راهی، هیچ فایده‌ای در راستای ارتقای امنیت اسرائیل نخواهد داشت.

اما بربوک این را هم گفت: «برای مردمی که در غزه هستند، به‌خصوص برای بچه‌ها، زندگی، جهنمی است.» او گفت هیچ‌کس نمی‌تواند تکان نخورد وقتی می‌بیند «هزاران بچه دارند کشته می‌شود یا زنده می‌مانند درحالی‌که کاملاً تنها هستند.» سپس روی صحبتش را به سمت دولت اورشلیم برد: «از اسرائیل انتظار داریم تضمین کند که اقدامات نظامی‌اش هدفمندتر هستند و تلفات غیرنظامی کمتری ایجاد می‌کنند. این درگیری تا همین جا هم بیش از حد به قیمت جان غیرنظامیان در غزه تمام شده است.» بربوک نگفت: «مایلیم»، گفت «انتظار داریم.» این نوعی صراحت است که معمولاً از مقامات آلمانی انتظار نمی‌رود.

 

نقش خنثی آلمان

به باور بربوک، تنها چند بازیگر در موضعی هستند که اصلاً بتوانند در خاورمیانه کار را به جایی برسانند. کشورهای مهمی مثل فرانسه که تا سال ۱۹۴۳ به‌عنوان قیمومیت فرانسه، سوریه و لبنان را اداره می‌کرد، به دلایل تاریخی بیش از حد در منطقه درگیر هستند. به‌سختی می‌توانند به‌عنوان یک میانجی صادق بین طرف‌ها عمل کنند. دیگر کشورها کوچک‌تر از آن هستند که چنین نقش وساطت مهمی را ایفا کنند. می‌ماند ایالات متحده که می‌تواند با استفاده از قدرت نظامی‌اش، نفوذ قابل‌توجهی در منطقه اعمال کند و آلمان که با توجه به نقش تاریخی تثبیت‌شده‌اش، از طرف همه به‌عنوان یک میانجی پذیرفته شده است. برلین حق اسرائیل را برای وجود به رسمیت می‌شناسد اما هیچ منافعی برای خودش در منطقه ندارد و از این رو به‌عنوان بازیگری بی‌طرف دیده می‌شود. چنین تحلیلی چه راهبردی پیشنهاد می‌کند؟ بربوک این‌طور می‌گوید: «زندگی‌کردن کنار هم به معنای به رسمیت شناختن رنج همدیگر است.» این یعنی به باور او، لازم است که مکرراً به هر دو طرف نشان داده شود که «رنج خودتان تنها زمانی می‌تواند متوقف شود که رنج دیگری هم متوقف شود.»

رویکرد بربوک انتقاداتی هم به همراه داشته است. در این راستا، او اندکی بعد از بازگشت از دوبی به برلین، جمعی نسبتاً غیرمعمول را برای شفاف‌کردن منظورش انتخاب کرد. شورای مرکزی یهودیان آلمان او را دعوت کرده بود تا سخنران اصلی مراسم‌اش در ۱۵ دسامبر باشد که اتفاقاً در روز تولد بربوک هم بود. از او با یک ترانه به زبان عبری هم استقبال شد، اما بعد، فضا تغییر کرد و دیگر بزمی نبود. جوزف شوستر، رئیس شورای مرکزی، منتقد این حقیقت بود که آلمان در رأی‌گیری چندین قطعنامه آتش‌بس، ممتنع بوده است، به‌‌رغم اینکه این قطعنامه‌ها صراحتاً از «حمله تروریستی حماس» حرفی نزده بودند. شوستر می‌گفت آلمان باید رأی مخالف می‌داده است.

وقتی نوبت بربوک شد که حرف بزند، تلاش نکرد که از حرف‌زدن درباره این درگیری اجتناب کند. او گفت، اساساً این کار آسانی نیست که بگوید: «من هر قطعنامه‌ای را که بگوید کودکان دارند در غزه، رنجی وحشتناک از سر می‌گذرانند، رد خواهم کرد.» او گفت، رأی ممتنع آلمان در نیویورک، بخشی از تلاش او برای میانجیگری است. بربوک ادامه داد، اگر می‌خواهید مردم را قانع کنید، باید آماده شنیدن باشید و به خاطر همین است که او دارد با این همه کشور عرب حرف می‌زند: «و خب بله، دیدگاه‌هایی که من در این صحبت‌ها شنیده‌ام، اگر بخواهم دیپلماتیک بگویم، چیزی فراتر از «چالش‌برانگیز» بوده‌‌اند.»

در ماه‌های اخیر، بربوک مکرراً درباره فرزندان خودش حرف زده است و به نقش‌اش به‌عنوان یک مادر اشاره کرده است. او این کار را به‌عنوان روشی برای برقراری نوعی ارتباط با هر دو طرف ماجرا انجام داده است. در حرف‌هایش در جلسه شورای مرکزی یهودیان آلمان هم باز این حرف را پیش کشید: «اگر آماده نباشم که بگویم به‌عنوان یک مادر، وقتی بچه‌هایم را تصور می‌کنم که بدون آب و غذا سردرگم دنبال والدین‌شان می‌گردند، دلم می‌شکند، آن وقت نمی‌توانم هیچ‌کس را در دنیای عرب قانع کنم که باید بچه‌هایشان را در حالی تصور کنند که حماس به وحشتناک‌ترین شکل ممکن آن‌ها را ربوده است.» وقتی بربوک به صندلی خودش برگشت، آریه شالیکار، سخنگوی ارتش اسرائیل که در ودینگ، منطقه کارگری برلین بزرگ شده است، در گوش او گفت: «احساس می‌کنم شما قلب بزرگی دارید، اما ما نظر یکسانی نداریم.» لااقل شالیکار بعدتر برای روزنامه «یودیشه آلگماینه» ماجرا را این‌طور تعریف کرد. شالیکار به اشپیگل می‌گوید: «رأی ممتنع، موضع نیست. در این مقطع، آلمان باید شفاف و بدون ابهام در کنار اسرائیل بایستد و در سازمان ملل متحد هم باید چنین کند. همان‌طور که ایالات متحده، در مجمع عمومی و در شورای امنیت، تردیدی باقی نگذاشته است که در کنار اسرائیل می‌ایستد.» بربوک به چنین انتقادهایی توجه می‌کند، حتی اگر شالیکار به‌عنوان یک سخنگوی ارتش، هم‌سطح سیاسی بربوک به‌عنوان یک وزیر خارجه نباشد؛ اما ظاهراً برلین پیام‌های دیگری هم از دولت اسرائیل دریافت کرده است. منابعی در وزارت خارجه آلمان می‌گویند، خارج از فضای عمومی، از تلاش‌های آلمان برای میانجیگری در سازمان ملل تشکر شده است.

 

در موافقت با شولتز

در بحران خاورمیانه، بربوک می‌تواند روی حمایت صدراعظم هم حساب کند. این حقیقتی است که لزوماً هم بدیهی نیست. بعد از حمله روسیه به اوکراین، صدراعظم، اولاف شولتز و بربوک ماه‌ها در حال نیش و کنایه زدن به هم بودند. وزیر خارجه، هنوز هم نمی‌فهمد که چرا شولتز همچنان سر راه تحویل موشک‌های کروز «تاوروس» به اوکراین ایستاده است؛ اما وقتی پای غزه در میان است، این دو تقسیم مسئولیت بهینه‌ای برقرار کرده‌‌اند. تصمیم رأی ممتنع به قطعنامه‌های سازمان ملل را بربوک و شولتز با هم گرفتند. آن‌هایی که در برلین هستند می‌گویند صدراعظم و وزیر خارجه «در محدوده خود مانده‌اند»، به‌طور خلاصه یعنی شولتز در حال گفت‌وگو با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و رؤسای حکومت‌ها و دولت‌های عرب است، درحالی‌که بربوک با مقاماتی در سطح وزیر، از قبیل بنی‌گانتز دیدار می‌کند که از اکتبر، عضو کابینه جنگی اسرائیل

بوده است.

توماس بَگر، معاون جدید وزارت خارجه در برلین هم ظاهراً در کاهش تنش بین صدراعظم و وزارتخانه بربوک نقش داشته است. گفته می‌شود، بگر، مثل سلفش، آندریاس میکایلیس که الان سفیر آلمان در واشنگتن است، غرور خودش را پیش از همه چیز قرار نمی‌دهد. شایعات حول و حوش وزارت خارجه می‌گوید وقتی او با ینس پلاتنر، مشاور شولتز که مثل خودش مغرور بود مواجه می‌شد، کار بالاخره به تنش می‌رسید.

خاورمیانه هم چندان مسئله‌ای نیست که اجازه تقابل‌های سیاسی تاکتیکی را بدهد. این هم همکاری بین بربوک و شولتز را ساده کرده است. وضعیت اساساً بغرنج‌تر و ناامیدکننده‌تر از آن است که بشود برای خودبزرگ‌بینی از آن استفاده کرد.

نزدیک‌ترین متحد بربوک در تلاش‌ها برای میانجیگری در منطقه، همتای آمریکایی‌اش، آنتونی بلینکن است. در جلسه وزرای خارجه گروه ۷ در توکیو در ماه نوامبر، این دو نفر، مدام به سمت یکدیگر سر در گوش هم می‌کردند و حرف می‌زدند. وزیر خارجه آلمان، با دیوید کامرون، وزیر خارجه جدید بریتانیا هم هم‌نظر است. او هم نشان داده ترجیح می‌دهد از شرایط ملموس حرف بزند و بربوک این را می‌پسندد. تا حدی به این دلیل است که بربوک به کامرون پیوست تا مقاله مشترکی برای ساندی تایمز بنویسند و در آن خواستار «آتش‌بسی پایدار که منجر به صلح پایدار شود» شدند.

 

دغدغه خشم عمومی

اما همکاری با همتایان عرب، چالش‌برانگیزتر از کار درآمده است. دیپلمات‌های منطقه معمولاً پشت درهای بسته حرف‌های متفاوتی با فضای علنی می‌زنند. گفته می‌شود که درون ساختارها، بسیاری از اینکه بالاخره کسی دارد حماس را سر جایش می‌نشاند، راضی‌اند. در بیرون اما پیام بسیار متفاوتی ارسال می‌کنند. در کشورهایی مثل اردن و لبنان که هر دو با اسرائیل مرز دارند و جمعیت‌های بزرگی از اقلیت فلسطینی دارند، دولت‌ها به‌شکلی ویژه دغدغه خشم عمومی دارند. بربوک در سفری که اواخر اکتبر به امان،‌ پایتخت اردن داشت، با این دوگانگی مواجه شد. در سفر دومش به خاورمیانه بعد از ۷ اکتبر، او درگیر بحثی بسیار علنی با ایمن صفدی، همتای اردنی‌اش شد. وزیر خارجه اردن، در اظهاراتش در نشست خبری مشترک، جنگ اسرائیل در نوار غزه را محکوم کرد، گفت اینکه کودکان و زنان به آب دسترسی ندارند «جرم» است و آمار قربانیان در آن مقطع را ذکر کرد. او گفت در مقابل ۱۴۰۰ اسرائیلی کشته‌شده و ۴ هزار زخمی، تعداد بسیار بیشتری در طرف فلسطینی قربانی شده‌اند و بسیاری هم از خانه‌هایشان آواره شده‌‌اند. وزیر خارجه اردن گفت مردم غزه در حال تحمل شوکی عظیم هستند. او گفت بسیاری اعراب دارند از خودشان می‌پرسند، چرا وقتی مردم اوکراین بدون غذا و تجهیزات درمانی هستند، این یک جرم است، اما وقتی فلسطینیان با همین وضعیت مواجه می‌شوند، چنین نیست. او گفت با خودش فکر می‌کند که چرا «استانداردی دوگانه» وجود دارد. بربوک پاسخ داد: «در چارچوب قوانین بشردوستانه بین‌المللی اسرائیل نه‌تنها حق، بلکه وظیفه دارد از مردمش حفاظت کند. باید با ترور حماس مقابله شود. حماس دارد از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند. تروریست‌های حماس از طرف مردم فلسطین حرف نمی‌زنند.»

گرچه به نظر می‌رسید این بگومگو، بحثی علنی است، در واقع از قبل درباره‌اش حرف زده شده بود. بربوک و صفدی در یک شام کاری مشترک درباره اینکه چه خواهند گفت، حرف زده بودند. طرف اردنی به مهمانش درباره خشم و حرارتی که در کشورش بود گفته بود و بربوک درباره گفت‌وگوهایش با خانواده‌های گروگان‌های اسرائیلی. بعد از این، مشخص بود که صفدی پیام علنی متفاوتی با بربوک خواهد داشت.

بربوک به‌هیچ‌وجه از واقعیت دور نیست. وضعیت خاورمیانه هر روز چالش‌برانگیزتر می‌شود و بعد از اینکه اسرائیل، مقام بلندپایه حماس را در لبنان کشت، خطر جدی شکل‌گیری چرخه خشونت وجود دارد. برای بربوک هم رسیدن به هدفش سخت‌تر شده است؛ اما جایگزینش چیست؟ رهاکردن دیپلماسی؟ او در جلسه شورای مرکزی یهودیان آلمان چنین گفت: «به باور من، تنها زمانی می‌شود به سیاست پرداخت که امیدی باشد.»

ترجمه: روحانگیز رها

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی