رنگ باختن گفتمان حمایت از اسرائیل
همه چیز تغییر کرده است. دههها روایتگری غربیها که برای بهرهبرداری از تفاوتها در سراسر غرب آسیا، ایجاد نزاع در میان جوامع منطقه و پیشبرد اهداف سیاست خارجی غرب در خاورمیانه منتشر شده بود، به یکباره رنگ باخت. به نظر میرسد جنگ غزه حفرهای بزرگ را در ساختار این افسانهها و دروغها ایجاد کرده است. «شیعه در مقابل سنی»، «ایران در مقابل اعراب»، «سکولاریسم در مقابل اسلامگرایی»؛ اینها سه مورد از اصلیترین ترفندهای روایی غرب هستند که هدف از استفادهشان کنترل و تغییر جهت دادن منطقه و جوامع آن بود و حتی حاکمان عرب را نیز به اتحاد با اسرائیل کشاند.
واقعیتها بر ضدداستانسرایی
برای رهاشدن تودههای جوامع خاورمیانه از اغواگریهای این روایتها، ظاهراً یک درگیری نظامی نظیر حمله اسرائیل به غزه، که فراتر از توانایی کنترل واشنگتن است، لازم بود. حمله اسرائیل به غزه همچنین این ابهام را که کدام جوامع عرب و مسلمان واقعاً از آزادی فلسطین حمایت میکنند و کدامها حمایت نمیکنند، روشن کرد. ایران، حزبالله، نیروهای مقاومت عراق و انصارالله یمن - که همواره طبق روایتهای غربی از آنها بدگویی شده - اکنون بهوضوح تنها بازیگران منطقهای هستند که آماده حمایت از غزه هستند؛ چه از طریق منابع مالی و تسلیحاتی و چه درگیریهای دقیق که هدفشان تضعیف و پراکنده کردن منابع نظامی اسرائیل است.
اعراب به اصطلاح میانهرو، که همواره در راستای منافع واشنگتن در منطقه حرکت کردهاند، کاری بیشتر از سخنپراکنی در خصوص قتلعام در غزه نکردهاند. سعودیها با میزبانی اجلاسهای عربی و اسلامی عملاً اقدام خاصی نکردند و صرفاً بهطور شفاهی خواستار حمایت از فلسطین شدند. اماراتیها و اردنیها کالاهایی را از طریق دریا به اسرائیل حمل میکردند؛ پس از اقدامات یمنیها در دریای سرخ، از طریق زمین روانه اسرائیل کردند. مصر بهعنوان یک کشور قدرتمند عربی که میزبان هیئتهایی از هر دو سو بود، تنها کاری که باید انجام میداد این بود که گذرگاه رفح را باز کند تا فلسطینیها بتوانند غذا تهیه کنند اما این کار را آنطور که باید انجام نداد. قطر - که زمانی یکی از حامیان اصلی حماس بود - اکنون برای آزادی اُسرای اسرائیلی مذاکره میکند. تجارت ترکیه با اسرائیل همچنان افزایش مییابد و صادرات ترکیه به اسرائیل از ماه نوامبر تا دسامبر سال گذشته، 35 درصد افزایش داشته است.
فلسطین، برای «عربهای میانهرو» حامی منافع غرب، پرچمی است که با دقت به کار گرفته میشود و گهگاه به اهتزاز درمیآید. اما این کشورها در پسِ پرده، خرابکاری میکنند. آنها امروز، متحیر و وحشتزده، آنچه را که رسانههای اجتماعی و دهها میلیون معترض به وضوح بیان کردهاند، تماشا میکنند. افکار عمومی نشان داده است که فلسطین همچنان آرمان اصلی اعراب و مسلمانان است. ممکن است این آرمان گاهی فروکش کند، اما هیچ چیز مانند این مبارزه خاص قدرت تحریک تودههای منطقه را ندارد.
هنوز روزهای اولیه نبرد است اما نظرسنجیها نشان میدهند که احساسات عمومی به سمت طرف ضداسرائیلی تغییر کرده است. نظرسنجی Barometer عربی که در یک دوره ششهفتهای انجام شد - سه هفته قبل و سه هفته پس از عملیات طوفانالاقصی - اولین نشانه از تغییر ادراک افکار عمومی اعراب را ارائه میدهد. اگرچه این نظرسنجی محدود به تونس بود اما کسانی که این نظرسنجی را انجام دادهاند، استدلال میکنند «افکار عمومی تونس تا حد زیادی به افکار عمومی منطقه نزدیک است و میتواند تصویرگر دیدگاه مشابه دیگر کشورهای عربی نیز باشد.» بنابراین تحلیلگران و مقامات میتوانند با خیال راحت تصور کنند که دیدگاه مردم در سایر نقاط منطقه به روشی مشابه با تغییرات اخیری که در تونس رخ داده، تغییر کرده است. افزایش رتبه ایران نتایج نظرسنجی باید برای سیاستگذاران غربی هم مهم باشد: «از 7 اکتبر، هر کشوری که در نظرسنجی دارای روابط مثبت یا گرم با اسرائیل بود، شاهد کاهش رتبهبندی مطلوب خود در میان تونسیها بود.» ایالات متحده شاهد بیشترین کاهش محبوبیت بود و پس از آن، کشورهای غرب آسیا که روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، قرار گرفتند. روسیه و چین، که دوکشور بیطرف بودند، تغییرات کمی را در رتبه خود داشتند اما ایران شاهد افزایش رتبه خود در میان افکار عمومی جوامع عرب بود. سه هفته پس از عملیات طوفانالاقصی، رهبر ایران، رتبه محبوبیتی داشت که با محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی و محمد بنزاید، رئیسجمهور امارات، مطابقت دارد یا حتی از آن فراتر رفته است.» قبل از 7 اکتبر، تنها 29 درصد تونسیها دیدگاه مثبتی نسبت به سیاستهای خارجی ایران داشتند. براساس نتایج این نظرسنجی، این رقم به 41 درصد افزایش یافت و حمایت تونس در روزهای پس از سخنان رهبر ایران در 17 اکتبر که طی آن اقدامات اسرائیل در غزه را «نسلکشی» خواند، قابل توجه بود.
تغییر رتبه عربستان
قبل از عملیات 7 اکتبر مقاومت فلسطین که برای نابودی ارتش اسرائیل و گرفتن اسیر به عنوان اهرمی برای مبادله جمعی با اسرای فلسطینی، انجام شد، تمرکز اصلی ژئوپلیتیکی منطقه بر چشمانداز توافق عادیسازی عربستان با تلآویو بود. جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، این طرح را در هر فرصتی که پیش میآمد، به پیش میراند. برخی معتقد بودند عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل، کارت تعیینکننده بایدن در مبارزات انتخاباتی سال 2024 است. اما عملیات طوفانالاقصی هر فرصتی را برای عربستان سعودی - خانه مقدسترین اماکن اسلام - برای امضای این توافق سیاسی از بین برد و بعد نیز بارش بمبهای اسرائیل بر سر غیرنظامیان فلسطینی در غزه، گزینههای ریاض در این خصوص را کم و کمتر کرد.
نظرسنجی مؤسسه واشنگتن که بین 14 نوامبر و 6 دسامبر انجام شد، تغییرات مهمی را در احساسات افکار عمومی عربستان به ثبت رسانده است؛ 96 درصد با این جمله موافق هستند که «کشورهای عربی باید فوراً تمام تماسهای دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و هرگونه تماس با اسرائیل را در اعتراض به اقدامات نظامی این رژیم در غزه قطع کنند». در همین حال، 91 درصد معتقدند: «با وجود ویرانیها و تلفات جانی، جنگ غزه یک برد برای فلسطینیها، اعراب و مسلمانان است». این نتیجه برای کشوری مثل عربستان سعودی که بهشدت براساس روایتهای غربی بهدنبال ایجاد شکاف بین آرمان فلسطین و جوامع عرب بودند، پایبند بود، بسیار حائز اهمیت است. اگرچه عربستان سعودی یکی از معدود کشورهای عربی است که حماس را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده است اما دیدگاههای مثبت افکار عمومی این کشور نسبت به حماس 30 درصد افزایش یافته و از 10 درصد در ماه اوت به 40 درصد در نوامبر رسیده است. بیش از 95 درصد مردم عربستان نیز معتقدند، حماس گروه تروریستی نیست.
در همین حال، 87 درصد از سعودیها با این ایده موافق هستند که «رویدادهای اخیر نشان میدهد اسرائیل آنقدر ضعیف و در داخل تجزیه شده است که روزی میتوان آن را شکست داد». از قضا، این باور، هدف درازمدت محور مقاومت است. حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، پس از شکست اسرائیل از حزبالله در 25 می سال 2000، گفته بود: «اسرائیل از تار عنکبوت ضعیفتر است». پیش از 7 اکتبر، 47 درصد از سعودیها به شدت از روابط اقتصادی با اسرائیل حمایت میکردند، اما حالا درصد حامیان به 17 درصد رسیده است. البته بهطور کلی نگرش سعودیها نسبت به محور مقاومت منفی است. به هر حال عربستان سعودی از زمان انقلاب ایران یک مرکز منطقهای تبلیغات ضدایرانی و ضدشیعی بودهاند. 81 درصد از سعودیها همچنان معتقدند، محور مقاومت «میلی برای کمک به فلسطینیها» ندارد.
تغییر در فلسطین
تغییر افکار عمومی در فلسطین به مانند افکار عمومی جوامع عرب نیز رخ داده است. نظرسنجی انجامشده توسط مرکز فلسطینی تحقیقات سیاستی (PSR) در کرانه باختری و نوار غزه که بین 22 نوامبر تا 2 دسامبر، انجام شد با اندکی تفاوت، مشابه دیدگاههای جوامع کشورهای عربی است.
پاسخدهندگان در نوار غزه، به شکلی قابل درک نسبت به «درستی» عملیات حماس در هفت اکتبر که باعث نسلکشی اسرائیل در غزه و شهادت 22 هزار نفر شد، تردید نشان دادهاند. جالب است که درحالیکه حمایت از حماس در نوار غزه فقط اندکی افزایش یافته اما این حمایت در کرانه باختری سه برابر شده و هر دو سرزمین فلسطینی تقریباً به یک اندازه نسبت به تشکیلات خودگردان فلسطینی که مورد حمایت غرب است - که در رامالله حکومت میکنند - ابراز انزجار کردند. میزان حمایت از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و حزب فتح به شدت ضربه خورده است. تقاضاها برای استعفای او نزدیک به 90 درصد است، درحالیکه تقریباً 60 درصد (بالاترین رقم ثبتشده در نظرسنجی PSR تا به امروز در رابطه با این موضوع) از پاسخدهندگان خواهان انحلال تشکیلات خودگردان هستند. بیش از 60 درصد از فلسطینیهای شرکتکننده در نظرسنجی (نزدیک به 70 درصد در کرانه باختری) معتقدند که مبارزه مسلحانه بهترین وسیله برای پایان دادن به اشغالگری اسرائیل است و 72 درصد با این ایده موافق هستند که حماس تصمیم درستی برای آغاز عملیات 7 اکتبر گرفته است. 70 درصد نیز موافقند که اسرائیل در از بین بردن مقاومت فلسطین در غزه شکست خواهد خورد. فلسطینیها دیدگاههای صریحی درباره بازیگران منطقهای و بینالمللی دارند. آنها عمدتاً احساس میکنند که این بازیگران غزه را در برابر نقض بیسابقه قوانین بینالمللی توسط اسرائیل رها کردهاند. بیشترین کشوری که از سوی پاسخدهندگان حمایت شده است یمن است با 80 درصد محبوبیت و پس از آن قطر (56 درصد)، حزبالله (49 درصد)، ایران (35 درصد)، ترکیه (34 درصد)، اردن (24 درصد)، مصر (23 درصد)، امارات (8 درصد) و عربستان سعودی (5 درصد). در این نظرسنجی، محور مقاومت منطقه محبوبیت بیشتری به دست آورده، درحالیکه کشورهای عرب و مسلمان طرفدار آمریکا که درجاتی از روابط با اسرائیل دارند، محبوبیت کمتری دارند. قابل توجه است که از چهار کشور و گروه مورد فلسطینیان که عمدتاً سنی هستند، سه کشور از اعضای اصلی محور «شیعه» هستند، درحالیکه پنج کشور تحت رهبری سنی پایینترین رتبه را دارند.
این دیدگاه فلسطینیها به کشورهای بینالمللی فرامنطقهای نیز گسترش مییابد، بهطوریکه پاسخدهندگان بیشترین رضایت را از متحدان محور مقاومت روسیه (22 درصد) و چین (20 درصد) دارند، درحالیکه متحدان اسرائیل نظیر آلمان (7 درصد)، فرانسه (5 درصد)، انگلیس (4 درصد) و ایالات متحده (1 درصد) محبوبیت دارند.
تغییر نتیجه به جنگ بستگی دارد
سه نظرسنجی جداگانه نشان میدهد، برداشتهای اعراب بهطور چشمگیری در مورد جنگ اسرائیل در غزه تغییر کرده است و احساسات عمومی به سمت دولتها و بازیگرانی که بهطور فعال از اهداف فلسطین حمایت میکنند، گرایش دارد. سال جدید با دو رویداد مهم آغاز میشود. اولین مورد، عقبنشینی نیروهای ذخیره اسرائیلی از غزه است؛ چه به دلیل درخواست واشنگتن، چه به دلیل تلفات جانی و آسیب به نیروهای اشغالگر. دومین مورد، ترور تکاندهنده صالح العاروری، رهبر حماس و شش تن دیگر در بیروت لبنان در 2 ژانویه است. همه نشانهها حاکی از آن است که جنگ اسرائیل نهتنها ادامه خواهد یافت، بلکه در منطقه گسترش خواهد یافت. ائتلاف دریایی ایالات متحده در دریای سرخ، پای دیگر بازیگران بینالمللی را به این ترکیب کشانده است و تلآویو، حزبالله لبنان را به بدترین شکل ممکن، تحریک کرده است اما اگر تقابل بین این دو محور تشدید شود، تصورات اعراب تقریباً بهطور قطع به سمت کسانی که مایل به مقاومت در برابر حمله آمریکا و اسرائیل به منطقه هستند، تغییر خواهد کرد.
با گسترش جنگ هیچ آرامشی برای واشنگتن و متحدانش وجود نخواهد داشت. هر چه بیشتر برای شکست حماس و نابودی غزه تلاش کنند و هر چه بیشتر به یمن، عراق و سوریه حمله کرده و محور مقاومت را محاصره کنند، احساسات جوامع عرب را به ضرر خود بیشتر تحریک خواهند کرد. موج حمایتی افکار عمومی جوامع عرب و مسلمان به واسطه رویارویی با اسرائیل، حائز اهمیت است. افول گفتمان غرب در منطقه امری انکارنشدنی است و شاید بتوان گفت، گفتمان غرب در دفاع از اسرائیل اولین قربانی این جنگ بوده است.
ترجمه: آریا صدیقی
منبع: Cradle