توافق بزرگ میان عربستان و آمریکا از عادیسازی روابط ریاض و تلآویو مهمتر است
توافق بدون پیششرط عادیسازی
پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، سایه احتمال عادیسازی عربستان و اسرائیل موجب شده برخی بیم آن را داشته باشند که این مسئله میتواند روابط عربستان و آمریکا را با چالشهای ژئوپلیتیک مواجه کرده و کیفیت این رابطه را تیرهوتار کند. اما سوال این است که چرا جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، همچنان بر قمار ایجاد یک پیشرفت تاریخی در روابط ایالات متحده و عربستان سعودی پافشاری میکند و انتظار دارد که این رابطه برای مقابله با نفوذ فزاینده چین و روسیه در منطقه تاثیر گذاشته و آن را به عقب براند؟ آن هم درحالیکه دست یافتن به چنین نتیجهای بسیار نامحتمل است.
فیراص مکسد، تحلیلگر خاورمیانه در مؤسسه خاورمیانه: چشمانداز توافق صلح بین عربستان سعودی بهعنوان کشور متولی حرمینشریفین اسلام و یکی از 20 اقتصاد بزرگ جهان و مهمترین تولیدکننده انرژی در جهان، و اسرائیل، نزدیکترین متحد آمریکا در خاورمیانه، بهطور قابل درکی در مرکز توجهات تحلیلگران و مقامات بینالمللی از جمله جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است.
بسیاری بر این باورند که به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی عربستان سعودی، راه را برای سایر کشورهای عرب و اکثریت جوامع مسلمان هموار میکند تا آنها هم پا جای پای عربستان سعودی گذاشته و همین رویه را در پیش بگیرند. از نظر این دسته از تحلیلگران، این رویه میتواند کمک کند تا چندین دهه درگیری اعراب با اسرائیل پایان یافته و دولت یهودی در اسرائیل را با اقتصادهای منطقه ادغام کرده و سنگبنایی باشد برای ایجاد یک صفبندی منطقهای جدید برای مهار ایران.
با این حال، پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، سایه احتمال عادیسازی عربستان و اسرائیل موجب شده برخی بیم آن را داشته باشند که این مسئله میتواند روابط عربستان و آمریکا را با چالشهای ژئوپلیتیک مواجه کرده و کیفیت این رابطه را تیرهوتار کند.
اما سوال این است که چرا جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، همچنان بر قمار ایجاد یک پیشرفت تاریخی در روابط ایالات متحده و عربستان سعودی پافشاری میکند و انتظار دارد که این رابطه برای مقابله با نفوذ فزاینده چین و روسیه در منطقه تاثیر گذاشته و آن را به عقب براند؟ آن هم درحالیکه دست یافتن به چنین نتیجهای بسیار نامحتمل است.
ائتلاف کابینه فعلی در اسرائیل راستگراترین ائتلاف در تاریخ اسرائیل است. اسرائیل همچنان درگیر جنگ با حماس است و اکثر اسرائیلیها حماس را یک تهدید موجودیتی برای خود میدانند.
در آن سمت فلسطینی با اختلافنظر دیده میشود و در آمریکا نیز مقامات دولت بایدن مجبور خواهند بود طی چند ماه آینده تمام توجه خود را به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا معطوف کنند.
بنابراین، در شرایط کنونی، بسیار بعید است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مایل و قادر باشد با شروط و پیشنیازهای ارائهشده از سوی عربستان سعودی برای عادیسازی روابط موافقت کند.
این پیشنیازها و شروط عبارتند از؛ آتش بس پایدار در غزه و پذیرش یک مسیر معتبر و غیرقابل بازگشت از سوی اسرائیل برای ایجاد صلح و به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی در سرزمینهای اشغالی.
در عین حال، ریاض و واشنگتن در آستانه انعقاد یک پیمان بزرگتر و بسیار مهم هستند که پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. این پیمان آنقدر مهم است که حتی در مقایسه با تاثیر عادیسازی روابط ریاض و تلآویو نیز مهمتر جلوه میکند. از این پیمان بهعنوان یک معامله بزرگ یاد میشود و آنقدر اهمیت دارد که میتواند در مقیاس جهانی تغییری بزرگ ایجاد کند.
در واقع این پیمان یک اتحاد استراتژیک گسترده است که برای جلوگیری از گسترش نفوذ چین و روسیه در خاورمیانهای طراحی شدهاست که دیگر قلمرو انحصاری ایالات متحده محسوب نمیشود. این پیمان باعث میشود پادشاهی عربستانسعودی بهعنوان یک قدرت متوسط با نفوذ جهانی و یک قدرت سنگینوزن منطقهای را برای دهههای آینده یه شکلی خللناپذیر به ایالات متحده متصل کند.
مقامات ارشد عربستان سعودی پیمانی که در حال مذاکره است را بهعنوان یک قرارداد ازدواج انحصاری توصیف کردهاند. این پیمان نتیجه سالها رابطه باز ایالات متحده آمریکا با عربستان سعودی بود که به وضوح ریاض از کیفیت آن ناراضی بود.
گفتوگوهای ایالات متحده آمریکا با ایران که رقیب منطقهای عربستان محسوب میشود و بهخصوص توافق هستهای آمریکا با ایران تا حدود زیادی موجبات دلخوری عربستان سعودی را فراهم کرده و این کشور را از ثبات تعهد آمریکا به حفظ امنیت عربستان ناامید کرده بود.
به همین جهت بود که عربستان سعودی تصمیم گرفت روابط خود را با روسیه و چین که رقبای جهانی آمریکا محسوب میشوند، گسترش دهد. تفاهمات مکتوب میان دو طرف اکنون در مراحل پایانی تدوین هستند و طیف وسیعی از منافع استراتژیک طرفین نظیر توافقنامه دفاع متقابل، همکاری غیرنظامی هستهای، همکاری در حوزه هوش مصنوعی و همکاری بلندمدت در زمینه انرژی را پوشش میدهند.
این توافقات پای عربستان سعودی را بیش از گذشته به ائتلافهای جهانی به رهبری آمریکا باز میکند و باعث میشود که عربستان سعودی در عرصههایی نظیر مشارکت برای سرمایهگذاری در زیرساخت جهانی (PGII) و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که هر دو برای مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین و نفوذ اقتصادی رو به رشد این کشور در نقاط مختلف جهان، تأسیس شدهاند، نقش ایفا کند.
از این جهت است که برخی تحلیلگران اهمیت این پیمان را به مراتب بیشتر از عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل میدانند و معتقدند که مفروض کردن و مشروط کردن اتحاد حیاتی بین ایالات متحده و عربستان به سرنوشت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و درگیری و پیچیدگیهای صلح بین اسرائیل و فلسطین، یک رفتار غلط دیپلماتیک است.
این دسته از تحلیلگران معتقدند که ضربه احتمالی ناشی از شکست مذاکرات آمریکا و عربستان، آنهم زمانی که دو طرف تا این حد به توافق نزدیک شدهاند، آسیب قابلتوجهی به منافع استراتژیک ایالات متحده آمریکا وارد میکند.
اگرچه ایالات متحده شریک اصلی عربستان سعودی است اما عربستان برای خود گزینههایی در آستین دارد. این کشور میتواند یک برنامه غیرنظامی هستهای را با همکاری یک رقیب استراتژیک آمریکا دنبال کند و مانع از نظارت ایالات متحده بر برنامه هستهایاش و ارائه خطر بالقوه اشاعه هستهای شود.
عربستان سعودی همچنین میتواند سرمایهگذاریهای خود را در صنایع کلیدی چین از جمله هوش مصنوعی و حوزههای دفاعی بیشتر کند. اهرم دیگری که در دست عربستان است، اهرم فروش نفت براساس ارزهایی غیر از دلار آمریکا است.
عربستان این قدرت را دارد که نفت خود را براساس یوآن چین بفروشد و این اقدام موجب تضعیف برتری دلار خواهد شد. اما هم جو بایدن و هم لیندسی گراهام، سناتور با نفوذ حزب جمهوریخواه که از عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل حمایت کردهاست، همچنان علناً اصرار دارند که هرگونه توافق ایالات متحده و عربستان به تصویب سنای آمریکا نیاز دارد.
آنها استدلال میکنند که این امر موجب میشود که به رسمیتشناختن اسرائیل از سوی عربستان به عنصری ضروری تبدیل شود چراکه اگر عربستان دست به این اقدام نزند، طرح توافق بزرگ آمریکا و عربستان از حمایت تعداد کافی از سناتورهای حامی اسرائیل در سنای آمریکا برخوردار نخواهد شد اما به نظر میرسد که این استدلال مقدماتی آنها اشکالاتی دارد.
در واقع راهی برای حصول توافق آمریکا و عربستان وجود دارد که نیازی به موافقت رسمی سنا نداشته باشد. جو بایدن میتواند به عربستان سعودی یک تعهد دفاعی کتبی با الگوبرداری از توافقنامه جامع امنیت و رفاه موسوم به (C-SIPA) که دولت او تنها هفت ماه پیش در ماه سپتامبر 2023 با بحرین منعقد کرد، پیشنهاد کند.
دیپلماتهای ارشد آمریکایی معتقدند که این توافقنامه نزدیکترین و شبیهترین توافق با ماده 5 منشور ناتو است که آمریکا میتواند به عربستان پیشنهاد دهد و این توافق به رای و تائید سنای آمریکا نیز نیازی ندارد.
C-SIPA با متعهد ساختن هر دو کشور به همکاری با یکدیگر برای جلوگیری و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی علیه تمامیت ارضی طرفین، روابط فعلی را بهطور قابل توجهی ارتقا خواهد داد.
این امر همچنین مستلزم همکاری در بالاترین سطح برای بازدارندگی و مقابله با هر نوع حمله خارجی، از جمله حملات موشکی، توان موشکی ایران و نیروهای نیابتی این کشور در منطقه است.
جو بایدن علاوه بر این میتواند عربستان سعودی را متحد اصلی غیرناتوی آمریکا اعلام کند و تحت این عنوان فروش تجهیزات نظامی پیشرفته آمریکا به عربستان را تسهیل کند. این اقدام چند سال پیش در خصوص قطر انجام شد.
پیچیدگی و سرعت کُند فرآیند دستیابی به تسلیحات آمریکایی، منبع اصلی ناامیدی سعودیها بوده است و نکته این است که اگر این ناامیدی ادامه یابد، سعودیها خیلی راحت میتوانند به فروشگاه سلاحهای قابل عرضه از سوی چین مراجعه کرده و هر چه نیاز داشته باشند را خریداری کنند.
سرمایهگذاری مشترک در یک برنامه غیرنظامی هستهای در عربستان که میتواند میلیاردها دلار را به صنعت هستهای رو به زوال آمریکا سرازیر کند را نیز میتوان بدون نیاز به توافق عادیسازی بین عربستان و اسرائیل یا تایید سنا انجام داد.
دو طرف تصمیمگیری در مورد درخواست عربستان برای غنیسازی اورانیوم در خاک خودش را به تعویق میاندازند، اما لزوماً آن را رد نمیکنند. در همین حال، با کمک ایالات متحده، پادشاهی عربستان میتواند کارخانه تبدیل اورانیوم خود را تأسیس کرده و شروع به توسعه دانش مورد نیاز برای مدیریت یک برنامه هستهای بزرگ کند.
این رویکرد کم در برابر کم ممکن است همه آنچه که رهبران عربستان و جو بایدن میخواهند را برایشان تامین نکند اما پیشرفت ملموس و قابل تحققی را ایجاد کرده و دو طرف را از خطر تخریب روابطشان به واسطه انتظارات غیرواقعبینانه و غیرعملی «یا همه یا هیچ»، دور میکند.
بهرغم اینکه مقامات آمریکایی بهصورت علنی این موضوع را انکار میکنند اما یک مقام ارشد آمریکایی اخیراً در یک جلسه خصوصی این احتمال را عنوان کرده که به جای تصویب توافقنامه در سنای آمریکا، دولت آمریکا میتواند «گامهای مهمی در مسیر رسیدن به توافق بردارد و شاید در سال آینده آماده انجام کارهای بیشتر برای تکمیل فرآیند فوق باشد.»
عکس: GettyImages