غرامتخواهی در دنیای موازی/درباره ماجرای ترامپ و بیبیسی و مقایسهای با صداوسیما
رسانهای دولتی نزدیک بوده نسخه عمر سیاسی یک سیاستمدار پرنفوذ و قدرتمند که دستبرقضا بالاترین مقام سیاسی کشوری دیگر است را بپچید، نخستوزیر کشور با صاحب رسانه تماس گرفته و گفته، بالا و پایین مملکتاش بابت اقدام رسانهشان شرمسارند و عنقریب هم پروندهای قضایی علیه آن رسانه باز خواهد شد.
از عجایب این روزهای خشک و بیباران که چشممان به آسمان دوخته شده و ابرهایی که قرار است بیایند و ببارند و از اضطراب و تشویش خشکشدن و بیآبشدن سدها برهانندمان، یکی از دهها و صدها دغدغهمان را کم کنند و بلکه دلمان را هم کمی شادمان سازد، ماجرای شکایت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از بیبیسی و رسواییای است که این رسانه بهبار آورده. میدانم این موضوع هیچرقمه به ما، بحرانها و گرفتاریهای روزمرهای که هرکداممان داریم و دلنگرانیهایمان بابت امروز و آینده کشورمان، ربطی ندارد.
من هم نمیخواهم سرتان را درد بیاورم و مقدمهچینی کنم تا بگویم چنین است. واقعیت اما این است که اگر خوب فکر کنیم، خط و ربطاش را پیدا میکنیم. ترامپ گفته، از بیبیسی شکایت میکند و ممکن است غرامتی یک تا ۵ میلیارد دلاری از این سازمان رسانهای بگیرد. بیبیسی هم بعد از اینکه خطایش را پذیرفت و بیانیهای رسمی داد و دو مدیرش استعفا کردند، گفته اصلاً زیر بار غرامت نمیرود و اگر ترامپ و وکلایش میتوانند، بروند و ادعایشان را ثابت کنند.
یعنی یک رسانه، سخنرانی چهار سال پیش ترامپ را دستکاری کرده، واقعیت را پیچانده و جوری جلوه داده که گویی او مسئول حمله به کنگره کشورش بوده و حالا هم میگوید هیچ کاری از ترامپ ساخته نیست. کاری ندارم به اینکه در دنیای سیاست، رنگ و لعاب ماجراها آنقدر زیاد است که درست و غلط را سخت میشود تشخیص داد. اصلاً خود آدم هم در این وادی گم میشود. اما در این ماجرا یکچیز اظهرمنالشمس است.
رسانهای دولتی نزدیک بوده نسخه عمر سیاسی یک سیاستمدار پرنفوذ و قدرتمند که دستبرقضا بالاترین مقام سیاسی کشوری دیگر است را بپچید، نخستوزیر کشور با صاحب رسانه تماس گرفته و گفته، بالا و پایین مملکتاش بابت اقدام رسانهشان شرمسارند و عنقریب هم پروندهای قضایی علیه آن رسانه باز خواهد شد.
اینکه میگوییم پرونده، ابداً تصور نکنید نتیجه احتمالیاش، توقیف رسانه یا متوقف یا محدودشدن پخش برنامههای آن است. هیچکدام از اینها نیست. دعوا سر آبرو و طوریکه خودشان میگویند، اعتبار ازدسترفته است. کدام آبرو هم، خودش محل سوال است. اینکه بیبیسی خیالراحت نشسته و میگوید ترامپ به همین عذرخواهی قانع باشد، بابت این است که میداند نمیتوانند چیزی را ثابت کنند. چرا؟ چون چیزی عوض نشده است.
تیم حقوقی ترامپ میگوید، مردم آمریکا با پخش آن مستند، نظر منفی نسبت به او پیدا کردهاند و بابت این باید بیبیسی غرامت بدهد. شما را به خدا پایه استدلال را ببینید. آب از آب تکان نخورده اما رسانه را بابت رفتار غیرحرفهایاش، میخواهند به دادگاه بکشانند و پاسخگو کنند. آن هم برای برنامهای که اصلاً آن روز در آمریکا پخش عمومی نداشته است. باز اگر ترامپ رئیسجمهور نشده بود، یک چیزی، اما وقتی به آمال و آرزوهایش رسیده، آخر چهکاری است.
ثابتکردن اثر سوءبرنامه بیبیسی بر اعتبار ترامپ عملاً کار کرامالکاتبین است اما فکرش را بکنید، آنها پای حرفشان میایستند و کوتاه نمیآیند. من هم مثل شما میدانم چنین موضوعاتی مصداقِ از کاه، کوه ساختن است و کارکردهای خاص خود را دارد اما همین را مقایسه کنید با صداوسیمای خودمان که صبح تا شب از آنتناش برنامههایی پخش میکند که نه مخاطب دارد، نه اصلاً دنبال مخاطب است و آخرالامر هم به هیچکس حساب پس نمیدهد.
فکرش را بکنید رسانهای که کارش، نه آگاهیبخشی، که غبارپاشی به حقیقت پیش چشمهایمان، تولید و بازتولید کلیشهها و حاشیهها، تنزلدادن فکر و سلیقه، سرپوش گذاشتن بر خواستها و نیازهای مخاطباناش و رنگ سپیدیزدن بر سیاهی است، چقدر باید غرامت پرداخت کند؟ رسانهای که صدای تکصدای یک حرف و یک گفتمان است و ناشنوا به آه و افسوس و فغان مردمانیکه با گوشت، پوست و استخوان، دشواری زندگی را حس میکنند.
شما باشید میگویید رسانهای که گفتوگو و نقد را در بنبست سانسور و روایتهای یکجانبه محصور کرده و مخاطب را از خود رانده، چقدر باید غرامت بپردازد؟ تلخ است اما همین رسانه که کسی گردناش نمیگیرد و چنین بیگانه به آرزوهایمان میدانیم، سالی 40-30 هزار میلیارد تومان هم از جیبمان برمیدارد تا محتواهایی بسازد و پخش کند که کسی نمیخواهد ببیندشان.
واقعیت این است که نه صداوسیما بیبیسی است و نه اینجا آمریکا که اقامهدعوا علیه رسانهای در قواره صداوسیما ممکن است. اثبات اینکه این نهاد چه با اعتبار و آبروی ما ایرانیان کرده و میکند، مثل پیدا کردن آفتاب پوشیدهشده با غربال است. اصلاً اگر صحبتمان به غرامت و اقامهدعوا هم نکشد، پاسخگوکردن صداوسیما حتی در یک دنیای موازی هم غیرممکن است.