بررسی روایت رسانههای اصولگرا از انتخابات همسایه غربی/ متحدان ایران برنده انتخابات عراق؟
انتخابات پارلمان عراق به پایان رسید و تحلیل نتایج اولیه آن در ایران، با اما و اگرهایی همراه است. روایت جریان اصولگرا، صداوسیما و تریبونهای نمازجمعه این است که متحدان ایران و بهطور مشخص جریان مقاومت در این انتخابات به پیروزی رسیدند. اما اندکی آشنایی با عرصه سیاست در عراق نشان میدهد که مسائل این کشور بسیار درهمتنیده و پیچیده است و نتایج انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۵ نیز با روایتهایی که در ایران مطرح میشود، تا حد زیادی تفاوت دارد.
انتخابات پارلمان عراق به پایان رسید و تحلیل نتایج اولیه آن در ایران، با اما و اگرهایی همراه است. روایت جریان اصولگرا، صداوسیما و تریبونهای نمازجمعه این است که متحدان ایران و بهطور مشخص جریان مقاومت در این انتخابات به پیروزی رسیدند. اما اندکی آشنایی با عرصه سیاست در عراق نشان میدهد که مسائل این کشور بسیار درهمتنیده و پیچیده است و نتایج انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۵ نیز با روایتهایی که در ایران مطرح میشود، تا حد زیادی تفاوت دارد.
براساس نتایج اعلامشده از سوی کمیسیون عالی مستقل انتخابات عراق، ائتلاف به رهبری محمدشیاعالسودانی نخستوزیر این کشور بیشترین میزان آرا را به خود اختصاص داد. ائتلاف تقدم متعلق به اهل سنت در جایگاه دوم قرار گرفت و ائتلاف دولت قانون به رهبری نوریالمالکی جایگاه سوم را از آنِ خود کرد. پس از جریان مالکی که در میان نیروهای نزدیک به ایران دستهبندی میشود، دیگر ائتلافهای جریان مقاومت مانند سازمان بدر، جریان خزعلی و جریان عمار حکیم در رتبههای بعدی قرار داشتند.
خنثیسازی تلاشهای آمریکا و ارتجاع منطقه
روزنامه کیهان در گزارش روز شنبه خود نوشت: «عراقیها در انتخابات پارلمانی نوامبر ۲۰۲۵ (آبان 1404) به پای صندوقهای رأی رفتند تا آیندهای مستقل ترسیم کنند، اما در طرف دیگر ماجرا، آمریکا، رژیم آپارتاید اسرائیل و برخی مرتجعین عرب مانند رژیم سعودی و امارات، با دستهای پنهانشان در پی نفوذ و برهم زدن توازن قدرت به نفع خود بودند. آمریکا آشکارا فشار میآورد تا حشدالشعبی، که نماد مقاومت در برابر اشغالگری و تجاوزات غربی است، از صحنه سیاسی حذف شود، همانطور که سفارت آمریکا در بغداد به مرکزی برای هدایت نتایج انتخابات تبدیل شد و حتی تهدید کرد دولتی را که به این نیروها وزارتخانهای بدهد، به رسمیت نخواهد شناخت! رژیم آپارتاید اسرائیل، در میان ادعاهایش درباره «نفوذ نظامی ایران» در عراق، عملاً به دنبال تضعیف این مقاومت بود تا امنیت اشغالگرانهاش در منطقه را تأمین کند؛ در شرایطی که گزارشهای صهیونیستی ادعا میکنند ایران تمرکز نظامیاش را به عراق منتقل کرده است. همزمان، برخی مرتجعین عرب مانند عربستان و امارات، که اغلب از سوی سیاستمداران عراقی متهم به مداخله میشوند، روابطشان با برخی از سیاسیون آلوده بغداد را عمیقتر کردهاند تا علیه نیروهای مقاومت موضع بگیرند و توازن را به سمتی دیگر! سوق دهند؛ و همه اینها بخشی از یک بازی مداخلهگرانه غربی برای حفظ هژمونی بر منابع و سیاستهای غرب آسیا است؛ در شرایطی که شعارهای دموکراسی فقط پوششی برای استعمار است. باری، نتایج قطعی انتخابات عراق اعلام شد تا تمام این کوششها بیاثر شود!»
ادامه سیاست توازن در بغداد
روزنامه قدس نگاه نسبتاً واقعگرایانهتری به این انتخابات داشت و در مطلبی نوشت: «تحلیلگران معتقدند دولت آینده توازنمحور خواهد بود، نه کاملاً در مدار ایران، نه غربگرا؛ بلکه ادامه سیاست متوازن السودانی برای ثبات داخلی و روابط خارجی متنوع. این انتخابات با مشارکت بالاتر و آرامش نسبی، نشانه بلوغ دموکراتیک عراق است؛ اما چالشهای اقتصادی، فساد و فشارهای خارجی همچنان پیش روی دولت جدید خواهد بود. به گزارش شبکه الفرات، تجربه تاریخی نشان میدهد عراق تنها زمانی میتواند از این بنبست عبور کند که سه محور اصلی به توافق نسبی برسند. اگر مصالحه حاصل نشود، کشور وارد دورهای طولانی از چانهزنی و کشمکش سیاسی خواهد شد که میتواند نهتنها تشکیل دولت؛ بلکه روند اصلاحات اقتصادی و خدمات عمومی را نیز به تأخیر بیندازد.»
یکهتازی جبهه شیعیان در انتخابات عراق
روزنامه جوان نیز تیتر یک شماره شنبه خود را به این انتخابات اختصاص داده بود. این روزنامه نوشت: «پیروزی مجدد جریانهای شیعی در انتخابات پارلمانی پیامدهای مهم سیاسی و امنیتی برای عراق دارد. از منظر سیاسی، این موفقیت نفوذ جریانهای شیعی را در چینش کابینه و انتخاب نخستوزیر و ساختارهای کلیدی دولت تثبیت میکند و امکان تأثیرگذاری مستقیم بر سیاست داخلی و روابط خارجی عراق را افزایش میدهد. از لحاظ امنیتی، حضور قدرتمند جریانهای حامی مقاومت در پارلمان، قدرت این جریانها را برای حفظ ثبات داخلی و مقابله با تهدیدهای فرامنطقهای تقویت میکند. این پیروزی همچنین پیام روشنی به آمریکا و متحدانش دارد که تلاشهایشان برای حذف جریانهای مقاومت از دایره قدرت بینتیجه بوده و ملت عراق حاضر نیست سرنوشت خود را به دیکته قدرتهای خارجی بسپارد. این درحالی است که واشنگتن و رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر با تهدیدات فزاینده و احتمال حمله به مواضع گروههای مقاومت سعی داشتند فضای داخلی عراق را مرعوب کنند و نگذارند گروههای شیعی اکثریت پارلمان را به دست بگیرند ولی عراقیها با درک واقعیتهای منطقه و با هدف خنثیسازی نقشه دشمنان، در پای صندوقهای رأی حضور یافتند. آمریکا انتظار داشت با ناکامی جریانهای شیعی و ورود نمایندگان موردنظر خود به پارلمان، گروههای حشدالشعبی را منحل کند و برای همیشه از دست این گروهها که سد راه برنامههای استراتژیک واشنگتن به شمار میروند، رهایی یابد، اما بار دیگر تلاشهایش با شکست مواجه شد. بنابراین، پیروزی چشمگیر جریانهای شیعی با حمایت گسترده مردم، واشنگتن و تلآویو را وادار خواهد کرد در راهبردها و سیاستهای خود در قبال عراق تجدیدنظر کنند.»
رابطه راهبردی با آمریکا و رابطه دوستانه با ایران

قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه در وزارت امور خارجه درباره این روایت از نتایج انتخابات پارلمان عراق به هممیهن گفت: «نتایج انتخابات عراق نشان میدهد که ائتلاف آقای سودانی در جایگاه نخست ایستاد، پس از آن ائتلاف مربوط به اهل سنت بود و جایگاه سوم نیز به ائتلاف آقای نوری المالکی رسید که به عنوان جریان نزدیکتر به ایران شناخته میشود. باید دید که برد نیروهای نزدیک به ایران که گفته میشود، منظورش دقیقاً چیست. در حال حاضر شانس نخستوزیری مجدد سودانی بیشتر است هرچند که در عراق، رویه بر این اساس بوده که برنده تکلیف نخستوزیری را به تنهایی مشخص نمیکند. مجموعهای عوامل مانند مذاکرات میان ائتلافها، ملاحظات داخلی، نظرات قبایل و جریانات خارجی مانند آمریکا، ایران و عربستان در موضوع نخستوزیر، رئیسجمهور و کابینه تعیینکننده هستند.»
او ادامه داد: «السودانی نشان داد که سیاستمدار هوشمندی است. از یک سو قابل توجه اعراب است. از سوی دیگر توانست موازنه روابط عراق میان آمریکا و ایران را برقرار کند. این هوشمندی را از یک طرف پس از ۷ اکتبر نشان داد که اجازه نداد عراق مانند لبنان و سوریه و یمن درگیر جنگ با اسرائیل شود. اوج این درگیری و تحولات هم که جنگ ۱۲ روزه بود و السودانی توانست عراق را از منازعه آمریکا و ایران بیرون بکشد. بهخصوص اینکه در آن زمان موضوع حمله ایران به پایگاههای آمریکا در عراق مطرح شد اما دیدیم که این اتفاق رخ نداد و ایران احتیاط کرد.»
محبعلی تاکید کرد: «سیاست السودانی این بود که عراق را به جهان عرب برگرداند و مناسبات راهبردی بغداد با آمریکا را حفظ کند. شرایطی به وجود بیاورد که نیروهای ائتلاف بینالمللی از عراق خارج شوند و خلع سلاح گروههای مسلح خارج از دولت را تحقق بخشد. اینها مسائلی هستند که مورد توجه کشورهای عربی، آمریکا و اروپا قرار دارد و مجموع این سیاستها نشان میدهد که السودانی موقعیت بهتری برای نخستوزیری دارد. اگر ایران این را پیروزی میداند، روایتی که مطرح میشود درست است. اما به طور طبیعی و در این وضعیت، طبیعی است که گروههای حشدالشعبی و جریان مالکی احتمالاً شانس بالایی برای نخستوزیری نداشته باشند.»
مدیرکل پیشین خاورمیانه در وزارت امور خارجه اظهار داشت: «السودانی بیشتر از اینکه دنبال ایجاد توازن در روابط عراق با ایران و آمریکا باشد، دنبال یک عراق مستقل است. در فضایی که عراق با مسائل منطقهای و مسائل مهمی در مرزهای خود از ترکیه در شمال تا سوریه در غرب روبهروست؛ دنبال ساخت عراقی است که وابسته به آمریکا یا ایران نباشد. اما به این نکته توجه کنید که السودانی میگوید «رابطه راهبردی با آمریکا و رابطه دوستانه با ایران» که تفاوت این دو نگاه با یکدیگر کاملاً روشن و مشهود است. این سیاستها طبیعتاً با سیاستهای دیگر گروههای شیعه و حشدالشعبی متفاوت است.»
اکثر احزاب شیعه عراق با ایران ارتباط خوبی دارند

محمدصالح صدقیان، کارشناس مسائل عراق نیز به هممیهن گفت: «باید به این نکته توجه کرد که شیعیان عراق ۶۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، در ۹ استان عراق هستند و همواره اکثریت کرسیهای مجلس را در اختیار داشتند. یعنی این مسئله ارتباطی به ایران ندارد. در عراق شیعیان ضدجمهوری اسلامی هم وجود دارند که البته تعدادشان زیاد نیست و در این انتخابات هم پیروز نشدند اما احزاب سیاسی شیعه که در این انتخابات بودند و کرسیها را به دست آوردند، همواره با ایران روابط خوبی داشتند.»
او درباره اینکه نگاه غالب در ایران، جریانهای سیاسی شیعه و برخی گروههای خاص را متحد ایران میداند، گفت: «در ۲۲ سالی که از سقوط صدام و برگزاری ۶ انتخابات در عراق میگذرد، مردم عراق به یک بلوغ سیاسی رسیدند که در این انتخابات هم به خوبی مشخص بود. همانطور که دیدیم در جنگ ۱۲ روزه، گروههای مقاومت عراقی یا گروههای حشدالشعبی هیچ عکسالعملی از خود نشان ندادند. دست به عملیات نظامی نزدند و در حالت بیطرفی ماندند. چراکه به نظر من مصلحت عراق را در نظر گرفتند. همگی از سودانی که نخستوزیر بود تا هادی العامری در این موضوع اتفاق نظر داشتند.»
صدقیان ادامه داد: «در عراق همواره یک چالش بزرگ داریم و آن هم وجود سلاح خارج از چارچوب دولت است. در مناطق شیعهنشین، اهل سنت و کردستان این سلاح خارج از چارچوب دولت وجود دارد. بهخصوص در میان شیعیان، ما دو گروه داریم که یکی حشدالشعبی است که بخشی از نیروهای مسلح عراق محسوب میشود؛ یکی هم گروههای مسلح موسوم به مقاومت مانند کتائب حزبالله و کتائب سیدالشهدا که خارج از این چارچوب هستند و زیر کنترل دولت نیستند. اینها سلاح دارند و میگویند که ضدآمریکا و اسرائیل هستند و آمریکا فشار زیادی برای مقابله با آنها میآورد. باید دید که مجلس و دولت بعدی میتواند این گروهها را زیر نظر دولت بیاورد یا نه.
همانطور که این دولت تلاش کرد تا هماهنگیهایی انجام دهد تا این گروهها بعد از ۷ اکتبر عملیاتهایی که علیه اسرائیل در بلندیهای جولان انجام میدادند را متوقف کنند. خود آنها هم با گروههای دیگر مقاومت در یمن و لبنان هماهنگی داشتند. بعضی از فرماندهان این گروهها هم در حملات آمریکاییها – بعضی نیز میگویند حملات اسرائیل بود – شهید شدند. این گروهها در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و آمریکا هم وارد عمل نشدند. چون همان زمان هم آمریکاییها فشار زیادی به سودانی آوردند که اینها فعالیت نکنند و خود آقای سودانی هم با آنها هماهنگیهایی میکرد و آنها را در جریان این فشارها قرار میداد. چراکه حساسیتهای خاصی روی آنان وجود دارد.»