| کد مطلب: ۵۴۷۱۷

اصل پایـداری انرژی/انتقاد کارشناسان از انتصاب معاون رئیس جمهور در حوزه بهینه‌سازی

بر اساس قانون هفتم پیشرفت، دولت موظف بود که «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» را به عنوان سازمانی دولت و زیر نظر رئیس‌جمهور تشکیل دهد؛ بر همین اساس پزشکیان در مردادماه سال جاری اسماعیل سقاب‌اصفهانی را مامور کرد تا این سازمان را راه‌اندازی کند.

اصل پایـداری انرژی/انتقاد کارشناسان از انتصاب معاون رئیس جمهور در حوزه بهینه‌سازی

درحالی‌که بزرگترین مشکل این روزهای کشور کمبود آب است و قطع به یقین نبود برق و گاز و شاید چندی بعد سوخت نیز به آن اضافه شود، در آخرین روزهای هفته گذشته مسعود پزشکیان برای «اسماعیل سقاب‌اصفهانی» که به جبهه پایداری نزدیک است و در دولت مرحوم رئیسی به عنوان دبیر «ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت سیزدهم» حضور داشت حکم زد و او را به‌عنوان رئیس «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» منصوب کرد.

به جز مشی سیاسی سقاب که هیچ نسبتی با دولت چهاردهم و رایی افرادی که پزشکیان را به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیدند، ندارد، او هیچ تخصصی در حوزه انرژی ندارد و همین می‌تواند اوضاع ناترازی را در کشور بدتر کند. سقاب پیش از این سابقه ریاست مرکز اجرای سند تحول قضایی، دبیر شورای تدوین سند تحول قوه قضائیه، رئیس هیئت‌مدیره هلدینگ سینا در بنیاد مستضعفان، عضو هیئت‌‌مدیره بنیاد علوی و سازمان اقتصادی کوثر و همچنین سابقه حضور در آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام، شهرداری‌های تهران و مشهد، و استانداری خراسان رضوی را در کارنامه دارد.

بر اساس قانون هفتم پیشرفت، دولت موظف بود که «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» را به عنوان سازمانی دولت و زیر نظر رئیس‌جمهور تشکیل دهد؛ بر همین اساس پزشکیان در مردادماه سال جاری اسماعیل سقاب‌اصفهانی را مامور کرد تا این سازمان را راه‌اندازی کند.

عدم تخصص او باعث شد تا محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت دست بجنباند و برات قبادیان را به ‌عنوان عضو اصلی و رئیس هیئت‌مدیره و محسن محمدپور را به‌عنوان عضو اصلی و نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت برای مدت دو سال منصوب کند تا شاید بتواند دامنه نفوذ سقاب را کاهش دهد اما چهارشنبه هفته گذشته رئیس‌جمهور با انتصاب سقاب نشان داد که اراده او از اراده وزارت نفت که بخشی از انرژی کشور را در اختیار دارد بیشتر است.

البته اگر به انتخاب دوباره عباس علی‌آبادی، وزیر نیروی دولت که در دولت مرحوم رئیسی نیز حضور داشت به دقت بنگریم متوجه خواهیم شد که گویی انرژی کشور فعلاً در اختیار جناح مخالف دولت قرار دارد و مشخص نیست پزشکیان به جز بهانه نخ‌نماشده «وفاق» چه دلیل دیگری برای سپردن مدیریت یکی از بزرگترین ابرمعضلات کشور در چند سال اخیر به آنها را دارد. 

باباخانی

عبدالله باباخانی، کارشناس حوزه انرژی، در این خصوص در کانال تلگرام خود اینگونه نوشت: «‌در سال‌هایی که مدیریت انرژی ایران درگیر ناترازی مزمن، فرسایش زیرساخت‌ها و بحران تصمیم‌گیری بوده، انتظار می‌رفت حداقل در سطح معاونت‌های راهبردی، اصل بنیادین «تخصص» بر «تعارف» و «مصلحت‌های کوتاه‌مدت» ترجیح داده شود.

بااین‌حال، انتخاب اخیر در معاونت بهینه‌سازی و راهبردی انرژی ریاست‌جمهوری بار دیگر پرسشی جدی را زنده کرده است: آیا مسیر اصلاح انرژی در ایران واقعاً از حوزه‌ای می‌گذرد که مهم‌ترین مسئولیتش به افراد فاقد تجربه تخصصی سپرده شود؟ حدود یک دهه است که مجموعه‌ای از کارشناسان و پژوهشگران، با انتشار هزاران گزارش، هشدار و تحلیل، بر ضرورت ایجاد ساختاری علمی، چابک و آینده‌نگر در مدیریت انرژی تأکید کرده‌اند.

در همین دوره، آینده‌های محتمل بارها پیش‌بینی شد؛ آینده‌هایی که بسیاری از آن‌ها امروز، گذشته‌ای هستند که می‌توانستند به نفع کشور رقم بخورند اما به‌جای بهره‌گیری از ظرفیت تخصصی، در لابه‌لای تصمیم‌های سیاسی، مدیریتی و کوتاه‌مدت گم شدند. ‌انتخاب اخیر برای معاونت بهینه‌سازی، دقیقاً در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که تعارض میان دانش و تصمیم‌سازی آشکار می‌شود. این معاونت، محل تولید سیاست‌های کاهش شدت انرژی، طراحی ابزارهای اصلاح مصرف، هماهنگی برنامه‌های گاز و برق و شکل‌دهی به الگوی آینده انرژی کشور است؛ یعنی بخشی که اگر اشتباه مدیریت شود، تبعات آن نه در یک سازمان، بلکه در اقتصاد ملی و حتی امنیت انرژی کشور منعکس خواهد شد. ‌

با این وجود، سپردن چنین جایگاهی به فردی فاقد سابقه مشخص در حوزه انرژی، این نگرانی را تایید می‌کند که نگاه تخصصی در سیاست‌گذاری انرژی همچنان جایگاهی حاشیه‌ای دارد. ‌تجربه سال‌های اخیر نیز همین واقعیت را نشان داده است: کسری گاز، کسری برق، کسری بنزین، انباشت بدهی، عقب‌ماندگی در بهینه‌سازی مصرف و ناتوانی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی، پیامدهایی هستند که پیش از هر چیز، از بی‌اعتنایی به دانش و مدیریت غیرتخصصی ناشی شده‌اند؛ نه از محدودیت‌های فنی یا حتی تحریم. ‌در چنین شرایطی، انتخاب یک معاونت کلیدی بدون توجه به الزامات علمی و حرفه‌ای، نه‌تنها مسئله‌ای فردی نیست، بلکه نشانه‌ای از یک مشکل ساختاری درک جایگاه «مدیریت علمی»  در بخش تخصصی است.

‌طرح این نقد، نه از سر تقابل با افراد، بلکه از منظر مسئولیت حرفه‌ای و آینده‌نگری برای کشور است. اگر دلسوزی برای ایران نبود، ضرورتی هم برای نوشتن و هشدار دادن باقی نمی‌ماند. ایران با ظرفیت‌های عظیم انرژی، ژئوپلیتیک و انسانی خود شایسته مدیریتی در تراز جهانی است؛ وگرنه این‌گونه انتخاب‌ها، به‌رغم ظاهر آرام، توان پشتیبانی از نیازهای یک کشور ۸۵میلیونی را ندارند. ‌در نهایت، پرسش همچنان پابرجاست: «‌بهینه‌سازی انرژی را چگونه می‌توان به نتیجه رساند، وقتی در اولین گام، خودِ انتخاب‌ها نشانی از بی‌اعتنایی به دانش دارد؟ ‌اگر منتخب این پست، حداقل نگران آینده فرزندان خودش باشد، از رئیس‌جمهور تشکر کند و کنار بکشد.»

مهدی عرب صادق، کارشناس انرژی copy

مهدی عرب صادق کارشناس انرژی:

سقاب معامله دولت با پایداری بود

مهدی عرب‌صادق، کارشناس انرژی در گفت‌وگو با «هم‌میهن» انتخاب سقاب اصفهانی را معامله دولت با پایداری‌ها و تندروها می‌داند و گفته اینکه یک فرد از دولت آقای رئیسی را در چنین جایگاهی قرار دهید، خلاف مصلحت دولت پزشکیان بود. او معتقد است جدال امروز دنیا با کشورها در صحنه بین‌الملل جدال انرژی است اما آقای پزشکیان این موضوع را متوجه نشده است. عرب‌صادق گفته اگر رئیس‌جمهور می‌خواهد اعتماد عمومی را برگرداند باید این انتصاب را لغو کند چون این انتصاب نه برای دولت بلکه برای کشور خطر دارد.

‌انتصاب سقاب اصفهانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من این انتخاب را معامله دولت با پایداری‌ها و تندروها می‌دانم. این معامله حاکمیت انرژی را به آنها واگذار کرد. آقای علی‌آبادی وزیر نیرو که از خودشان بود و از دولت قبل آمده است، هم‌اکنون نیز وزارت نیرو آشیانه جبهه پایداری است و عملاً واگذاری حاکمیت انرژی به تندروها برای کشیدن ترمز وزارت نفت و وزیر نفت است. این کار را همان‌هایی انجام می‌دهند که در پاستور هستند و باعث حذف ظریف و طیب‌نیا شدند و حالا می‌خواهند ترمز وزیر نفت را بکشند.

واگذاری مدیریت انرژی کشور به فردی که حتی یک واحد انرژی در دوران تحصیلی خود پاس نکرده است و ادبیات سخن گفتن او در تلویزیون، نشان داد که تفکر او همین مقدار است که همه چیز را در بوق و کرنا کردن می‌بیند درحالی‌که حوزه خطیر انرژی حتی می‌تواند باعث سقوط کشور شود. من بارها گفتم که ما در کشور ناترازی نداریم بلکه بحران انرژی داریم اما معاون انرژی آقای پزشکیان متوجه نیست که این یک بحران است. واژه ناترازی یک واژه عامیانه است. اگر ایشان نپذیرد که ما درگیر ناترازی نیستیم بلکه درگیر بحران هستیم یعنی مسیر را غلط می‌رود و وضعیت موجود را نشناخته است. 

متاسفانه حوزه نیروگاه‌سازی به یک الهیات‌خوانده که معاون وزیر نیرو است واگذار شده و حوزه مدیریت انرژی به یک روانشناس داده شده است؛ آقای پزشکیان به نهج‌البلاغه عمل نکرد، اینکه یک فرد از دولت آقای رئیسی را در چنین جایگاهی قرار دهید، خلاف مصلحت دولت پزشکیان بود. این انتصاب معامله دولت بود، برای اینکه عده‌ای در دولت حاشیه امن پیدا کنند و مثلاً بحث تابعیت برای آنها مطرح بود.

‌آینده را چگونه می‌بینید؟

به نظر من اگر رئیس‌جمهور می‌خواهد که اعتماد عمومی را برگرداند باید این انتصاب را لغو کند چون این انتصاب نه برای دولت بلکه برای کشور خوب نیست. این انتصاب یعنی جبهه پایداری در کشور جاودانه خواهد شد البته اگر کشوری باقی بگذارند. این انتصاب یعنی کلید همه چیز را به تندروها داده‌اید در شرایطی که در کشور یک‌سوم ناترازی برق داریم و یک‌چهارم در کشور ناترازی گاز داریم، در این شرایط چنین انتصابی را انجام می‌دهند انگار با مردمی که به شما رای داده‌اند توجه ندارید.

وقتی چنین فردی که با انرژی در کشور بیگانه است را برای بهینه‌سازی انرژی و مدیریت کلان در انرژی منصوب می‌کنید یعنی دولت از مدار بهینه شد، دیگر چه چیزی را می‌خواهید بهینه کنید؟ آقای رئیس‌جمهور! شما باید بهینه‌سازی را از دفتر خود شروع می‌کردی، تصمیمات شما بیشتر از اینکه مصرف سوخت در کشور را بهینه کند، سرمایه کشور و مهمتر از آن اعتماد مردم را می‌سوزاند. این نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور بیشتر به دنبال معامله سیاسی بوده نه حل مشکلات مردم. در این بازی تنها چیزی که محلی از اعراب ندارد تخصص است و این انتصاب یک انتصاب ناامیدکننده است، البته نام آن را نمی‌توان انتصاب گذاشت بلکه معامله بود که دولت را بر زمین خواهد زد.

ما در دوره‌ای هستیم که هم جنگ نظامی دیدیم و هم جنگ اقتصادی اما جدال امروز دنیا با کشورها در صحنه بین‌الملل جدال انرژی است اما آقای پزشکیان این موضوع را متوجه نشده است که ترامپ از ایران انرژی می‌خواهد. عملاً کشور به جایی رسیده که تخصص و شایسته‌گزینی هیچ محلی از اعراب ندارد. 

محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی

محمدصادق مهرجو کارشناس انرژی:

دولت از خودش شروع کند

محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی در گفت‌وگو با «هم‌میهن» به لزوم معاونت انرژی پرداخته و گفته اوضاع انرژی در کشور خیلی خراب است و تضاد منافع زیادی وجود دارد و به مرز ورشکستگی رسیده‌ایم.

چه شد که دولت به این نتیجه رسید که سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی را تشکیل دهد؟

سال ۱۴۰۱، مرحوم رئیسی می‌خواست معاونتی با عنوان «معاونت مردمی‌سازی» ایجاد کند، در آن زمان در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری این بحث مطرح شد که شرح وظایف این معاونت مشخص نیست اما اکنون مسئله مهم کشور ناترازی انرژی در برق، گاز، آب و بنزین است؛ مصرف در کشور مسرفانه و غیربهینه است، هم زیاد مصرف می‌شود و هم مصرف در جاهایی است که برای کشور آورده اقتصادی ندارد.

در آن زمان نامه‌ای نوشته شد که سازمانی ذیل نهاد ریاست‌جمهوری و فراوزارتخانه‌ای ایجاد شود که وظیفه آن، اول، رصدگری و دوم، هماهنگی، سوم، تنظیم‌گری، چهارم، سیاستگذاری و پنجم، بهینه‌سازی باشد. همچنین نامه‌ای نوشته شد راجع به اثرات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی کاهش فشار مخزن پارس جنوبی؛ آن پنج وظیفه در آن نامه پیشنهاد می‌‌شود، ذیل این نامه بندی برای تشکیل معاونت انرژی وجود دارد که نشان می‌دهد این تصمیم‌سازی در چه سطحی صورت گرفته است.

به مجلس دستور می‌دهد و هیئت‌رئیسه مجلس نامه را به کمیسیون مربوطه می‌دهد و آنها نیز آن را در قانون هفتم پیشرفت اضافه می‌کنند که سال ۱۴۰۳ در مجلس نهایی و ابلاغ شد. اکنون آن سازمان به سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی تغییر کرده است که کاملاً هم کار درستی است.

فکر می‌کنید با شرایط بحرانی که در آن هستیم می‌تواند به حل ناترازی کمک کند؟

 برخی وزارتخانه‌های ما تولیدکننده هستند و برخی دیگر مصرف‌کننده، وزارت نفت و شرکت ملی گاز هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده هستند اما وزارت صمت مصرف‌کننده انرژی است، به همین دلیل این سازمان فراوزارتخانه‌ای درنظر گرفته شد. در کشور حدود ۴ میلیون بشکه نفت خام تولید می‌‌شود و نزدیک به معادل ۵و نیم میلیون بشکه نفت خام نیز گاز تولید می‌کنیم، ما کم انرژی تولید نمی‌کنیم اما بلد نیستیم آن را مدیریت کنیم. ما بعد از روسیه دومین کشور دارنده منابع گاز دنیا هستیم.

ضریب نفوذ گاز برای ما بیش از ۹۸ درصد است اما برای روسیه که وسعت آن ۶ برابر ایران است و بسیار سردتر از کشور ما هست، ضریب نفوذ آنها ۵۰ درصد است که نشان می‌دهد اوضاع ما خیلی خراب است. تضاد منافع زیاد است، هم‌اکنون شرکت گاز در منطقه بوشهر و بندرعباس التماس می‌کند که مردم علمک گاز بگیرند چون به نفع دولت است که گاز بفروشد ولی به لحاظ مدیریتی این کار درست است که شبکه گاز را گسترده‌تر کنیم؟ اکنون ناترازی گاز در اوج زمستان بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب است که در همین راستا مجبور هستیم بسیاری از صنایع را تعطیل کنیم.

در صنعت پتروشیمی ۱۳۰ میلیون تن سیاستگذاری شده اما پارسال ۲۵ درصد از ظرفیت بلااستفاده ماند، چون گاز نداشتند. تا چه زمانی قرار است این روند ادامه پیدا کند؟ پیش‌بینی‌ای که شده این است که در طی ۱۵ سال آینده نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار باید برای واردات گاز خرج کنیم تا کفاف گستردگی شبکه گاز کشور را بدهد.

امسال ۶ میلیارد دلار هزینه واردات بنزین شده است؛ ما واقعاً دیگر پول نداریم و تحریم هستیم که حتی اگر تحریم هم نبودیم نباید این رویه را اجرا می‌کردیم. سالیانه نزدیک به ۷ تا ۸ میلیون لیتر به تقاضای مصرف بنزین اضافه می‌شود؛ پنج سال دیگر چه اتفاقی بر سر مملکت خواهد آمد؟‌ ما به مرز ورشکستگی اقتصادی رسیده‌ایم برای همین معاونت انرژی مهم است. هماهنگی زنجیره انرژی در کل کشور ما که پهناور و پرجمعیت است خیلی سخت است پس نیاز بود که این سازمان تشکیل شود. 

اما هیچ عزمی برای اجرای الگوی مصرف حتی در نهادهای دولتی نمی‌بینیم...

پیش آمده بود که اسم سال را «اصلاح الگوی مصرف» گذاشتند اما واقعاً در آن سال چقدر اصلاح صورت گرفت؟ ما هم‌اکنون با کاهش بارش و خشکسالی مواجه هستیم، چه کسی باید اینها را مدیریت کند‌؟ ما باید به سمت توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر برویم که سهم آن در کشور متاسفانه زیر دو درصد است؛ که رصدگری و بودجه آن باید مدیریت شود. 

اسماعیل سقاب اصفهانی

اختلاف در دولت درباره یک انتصاب

انتخاب اسماعیل سقا‌ب‌اصفهانی به‌عنوان رئیس جدید سازمان ملی بهره‌وری، که یکی از افراد دولت رئیسی بود و از دوران تصدی رئیسی بر آستان قدس همراه او بود، اعتراضات زیادی برانگیخته؛ تا جایی که شکاف و اختلاف به تیم اطلاع‌رسانی دولت نیز رسیده است. به گزارش راهبرد، فیاض زاهد، عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت در این خصوص نوشت: خیلی با خودم‌ کلنجار رفتم که چیزی نگویم. اما شرافتم در گرو بیان حقیقت است.

دردناک است در روزی که فواد شمس از فشار روزگار! خودکشی کرد، مدیر برکشیده رئیسی معاون رئیس‌جمهورمان شد. اسم این هرچه باشد وفاق نیست. کج‌تابی است. به سهم خودم شرمنده‌ام. علی‌اصغر شفیعیان، مشاور سیدمهدی طباطبایی معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور، بلافاصله به انتقاد از زاهد پرداخت و نوشت: شورای اطلاع‌رسانی دولت نیاز به اصلاح جدی دارد؛ این تنها یک نمونه است. با توجه به کارهای مهم پیش‌ِ رو، شورا باید همراه و هم‌دل با تصمیمات دولت و رئیس‌جمهور باشد. اظهار شرمندگی یک عضو از یک انتصاب رئیس‌جمهور و برخی گفتار و رفتارهای دیگران، واقعاً تأسف‌بار است.

سعید ساویز2

سعید ساویز کارشناس انرژی:

انتخاب سقاب یک انتخاب رانتی است

سعید ساویز، کارشناس انرژی معتقد است انتخاب سقاب‌اصفهانی به ریاست سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی یک انتخاب رانتی است. او البته می‌گوید اوضاع انرژی خیلی با مشکل مواجه است و شاید یک انتخاب درست هم نمی‌توانست مشکلات را حل کند.

انتخاب آقای سقاب را چگونه تحلیل می‌کنید؟

تعداد کمی از افراد باسواد و کاردان در حوزه انرژی داریم و متاسفانه این افراد را نیز در جنگ‌های جناحی از دست می‌دهیم؛ برای همین است که خیلی از متخصصان از کشور می‌روند. ما در حوزه انرژی اصلاً آقای سقاب را نمی‌شناسیم و راجع به شخص ایشان نمی‌توانیم قضاوت کنیم. به نظر می‌آید با توجه به اینکه بسیاری از افراد بنام وجود دارند، انتخاب ایشان یک انتخاب رانتی است. بحث من این است که اگر ایشان واقعاً کارنامه دارد و کاری کرده، او را وسط دعواهای جناحی نیاندازیم چون واقعاً به اندازه انگشتان دو دست متخصص در ایران پیدا نمی‌کنید و افرادی مانند کاوه مدنی دیگر پیدا نمی‌شوند، اما اگر آقای سقاب متخصص نیست و جناحی است بدا به حال این مملکت. 

ناترازی انرژی به مرز بحران رسیده، اینگونه انتخاب‌ها چقدر ما را از حل بحران دور می‌کند؟

رئیس‌جمهور به مردم می‌گوید آب نداریم و شما بگویید چه کنیم؟ ما که مدت‌هاست راجع به این مشکلات می‌گوییم اما مگر شما خواندید و یا می‌خوانید؟ مسئله این است که انگار دولت آقای پزشکیان نمی‌داند داستان چیست و هنوز درک نکرده که شرایط چقدر حساس است. من مصاحبه آقای سقاب با تلویزیون را دیدم؛ از عباراتی استفاده می‌کرد که عجیب بود.

مسئله انرژی به تدریج به مرحله بحران رسیده و ما بسیار بسیار اخطار دادیم که میدان گازی پارس جنوبی هم روزی تمام خواهد شد و نمی‌شود همه فشار انرژی را روی آن آورد. یا در مورد مسئله آب خیلی‌ها هشدار دادند که برخی به دنبال مافیای سدسازی بودند، به آقای سقاب باید گفت با عباراتی مانند «انقلاب کردن در حوزه انرژی» نمی‌شود کار را پیش برد، وقتی ما تدریجی به این مرحله رسیدیم پس ناگزیر هستیم تدریجی به جنگ آن برویم.

یک‌شبه چه کاری می‌توان انجام داد؟ من از این مدل حرف‌ها می‌ترسم و احساس می‌کنم ایشان گفته من انرژی را گران می‌کنم و فلان و بهمان می‌کنم، دولت هم گفته حالا که یک نفر پیدا شده این موضوع را گردن بگیرد به او این مسئولیت را بدهیم. من فکر می‌کنم این روند به نتیجه نمی‌رسد چون اوضاع آنقدر بد است که حتی چنین انتخابی نیز به چشم نمی‌آید و مسیر ویرانی خود را ویران‌تر پیش خواهد برد.

رئیس‌جمهور می‌توانست انتخاب بهتری داشته باشد؟

به نظر من اوضاع خراب‌تر از این حرف‌هاست و شاید یک انتخاب درست هم نمی‌توانست مشکلات را حل کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
پربازدیدترین
آخرین اخبار