| کد مطلب: ۱۲۹۹۸
ایران عامل ثبات منطقه قفقاز است

ایران عامل ثبات منطقه قفقاز است

احمد کاظمی، استاد حقوق بین‌الملل و تحلیلگر مسائل اوراسیا، لیلیت گالستیان، نماینده عضو مجلس ملی ارمنستان از ائتلاف اپوزیسیون و تیگران آبراهامیان، دبیر فراکسیون مخالف «مفتخرم» مجلس ملی ارمنستان روز یکشنبه ۲۹بهمن در سمینار «امنیت ملی ایران و ارمنستان در سایه تهدیدات و مناقشات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای» در محل انجمن اجتماعی ارمنیان در تهران به سخنرانی پرداختند. این سمینار توسط بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران، مؤسسه تحقیق و ترجمه هور و مؤسسه مطالعات جهان معاصر برگزار شد.

احمد کاظمی، استاد حقوق بین‌الملل و تحلیلگر مسائل اوراسیا که با موضوع «امنیت ملی ایران در مواجهه با بحران قفقاز و غرب آسیا در رویارویی با محور ترکیه، جمهوری‌آذربایجان، رژیم صهیونیستی و ناتو» به سخنرانی پرداخت، در ابتدای سخنان خود با اشاره به شهادت ۲۰۰ هزار ایرانی در جریان جدایی قفقاز در دو نبرد اول و دوم ایران و روسیه و جایگاه قفقاز و کوه‌های قاف در ادبیات اساطیری و عرفانی ایران تاکید کرد: نگاه اصولی ایران به قفقاز یک نگاه توأمان تاریخی، تمدنی و دینی است.

وی با تاکید بر اینکه به‌ویژه از سال ۲۰۲۰ به‌دنبال شکست‌های طرح‌های ناتو با محوریت آمریکا و انگلستان در افغانستان، عراق و جبهه مقاومت، رویکرد برخی از کشورهای غربی در خصوص اختلافات سرزمینی جمهوری آذربایجان و ارمنستان دچار «شیفت پارادایم» شده است، افزود: دلیل اصلی این تغییر رویکرد، طرح کلان ناتو برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز و آسیای مرکزی از طریق ظرفیت مناقشه قره‌باغ در قالب نظم آنگلوساکسونی باهدف اخلال در گذار به نظم نوین با محوریت ایران، روسیه و چین می‌باشد. تحولات قفقاز پس از جنگ دوم قره‌باغ (۲۰۲۰) از نوع تلاش برای ایجاد تکانه‌های تاریخی ضدایرانی است. کارگزاران فتنه ژئوپلیتیکی: ترکیه و جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی، طراحان: ناتو با محوریت انگلستان، همسویی کدهای ژئوپلیتیکی و امنیتی بازیگران در سطوح سه‌گانه ملی، فراملی و بین‌المللی، نقش محوری رژیم صهیونیستی در تحولات میدانی با هدف غایی قوم‌گرایی و تجزیه‌طلبی در منطقه، فریب روسیه توسط باکو و آنکارا با امتیاز انرژی و اشتباهات مستمر مسکو و مرگ نظم روسی در قفقاز، نقش مکمل علی‌اف و پاشینیان در پیشبرد نظم آنگلوساکسونی و اصرار مشترک آنها به عدم آسیب به منافع انگلستان از جمله صیانت از خطوط لوله انگلیسی و اسرائیلی در جریان جنگ دوم و سوم قره‌باغ، تشدید دوگانگی در مواضع اروپائیان به دلیل نگرانی اروپای قاره‌ای از پیامدهای نئوعثمانیسم، مخالفت چین با کریدور جعلی زنگزور به دلیل ارتباط تمامی طرح‌های ناتو در منطقه با ایده شکست طرح یک کمربند – یک راه چین؛ چنانچه جو بایدن در اجلاس ژوئن ۲۰۲۲ جی ۷ بر تعهد ۲۰۰ میلیارد دلاری آمریکا در مدت ۵ سال از مجموع ۶۰۰ میلیارد دلار بودجه مصوب جی ۷ برای اجرای طرح ابتکار جهانی (دروازه جهانی) برای مقابله با یک کمربند و یک راه تاکید کرد.

کاظمی همچنین با اشاره به اظهارات اخیر والدیس دامبروسکیس، نائب رئیس کمیسیون اروپا در مجمع سرمایه‌گذاران «دروازه جهانی» در بروکسل برای «سرمایه‌گذاری بانک‌ها و مؤسسات اروپایی در زیرساخت‌های حمل و نقلی در آسیای مرکزی، این موضع را با رویکرد اروپا برای تقویت کریدور میانی (مسیر آسیای مرکزی، کاسپین، جمهوری آذربایجان، گرجستان به دریای سیاه و ترکیه) خواند که ارتباطی به کریدور جعلی زنگزور ندارد. مهمترین اهداف کانونی محور صهیونی – لندنی از پیگیری تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز اجرای ایده پان‌تورانیسم انگلیسی برای تجزیه جنوب ارمنستان به‌منظور ایجاد دالان تورانی ناتو و اتصال جغرافیایی به‌اصطلاح جهان ترک است. این طرح فتنه‌انگیز با هدف ایجاد ناتوی ترکی، استقرار نظم ضدایرانی، ضدروسی و ضدچینی در معادلات کلان انرژی و ترانزیتی در منطقه و بسترسازی برای تغییر نقشه جغرافیایی منطقه از طریق قوم‌گرایی و تجزیه‌طلبی طراحی شده است.

استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه در ادامه به تشریح وضعیت جاری و چشم‌انداز تحولات پرداخت که مهمترین رئوس آن عبارتند از: فروپاشی توافقنامه ۲۰۲۰ به دلیل نقض مرزهای ارمنستان، از بین رفتن کریدور لاچین و پاکسازی قومی در قره‌باغ و عدم مشروعیت حقوقی استناد باکو و آنکارا به مفاد این توافقنامه، وقوع یکی از سیستماتیک‌ترین پاکسازی‌های قومی در منطقه توسط الهام علی‌اف و همکاری غیرمستقیم پاشینیان در این مسئله به تصور پایان یافتن چشمداشت‌های ارضی باکو و آنکارا علیه ایروان، شکست ایده ارمنستان ۲۹۸۰۰ کیلومتری به دلیل ادامه مواضع تهاجمی باکو به‌رغم پاکسازی قومی در قره‌باغ، عدم تمایل باکو به امضاء توافقنامه صلح به دلیل ارزیابی از وضعیت دولت ایروان برای دادن امتیازات بیشتر، آشکار شدن نقش باکو در فریب روسیه و حذف مسکو از فرایند مذاکرات در جریان ارائه مدل کالنینگراد برای اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان، نقش نیابتی باکو برای تحمیل شروط ترکیه به ارمنستان در جریان مذاکرات در خصوص مسئله کشتار ۱۹۱۵ ارامنه و در اختلافات تاریخی ایروان و آنکارا، شکست طرح تقاطع صلح پاشینیان به دلیل پیگیری طرح‌های امنیتی به جای خطوط مواصلاتی از سوی باکو و آنکارا، نزدیک شدن دیدگاه ایران و اروپای جزیره‌ای در موضوع قفقاز و ارمنستان به دلیل نگرانی اروپا از نئوعثمانیسم، زمینه‌سازی باکو برای جنگ‌افروزی جدید در منطقه به بهانه درون‌بوم‌ها و ارتباط برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری با این موضوع، مطرح شدن بازگشت بیش از دویست هزار ارمنی اخراج‌شده از باکو، سومگائیت، شاماخی و گنجه در مقابل طرح بازگشت یئرآها توسط باکو، پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا همچنین مهمترین تبعات طرح محور صهیونی – لندنی بر امنیت ملی ایران را اینگونه برشمرد؛ از منظر تغییرات ژئوپلیتیکی که می‌تواند در صورت تحقق، موجب خدشه بر شناسایی حقوقی جمهوری آذربایجان توسط ایران شود. از منظر حفظ مرزهای بین‌المللی و بقاء ارمنستان (با توجه به اینکه ریل‌گذاری محور صهیونی– لندنی – نئوعثمانی، تجزیه ارمنستان می‌باشد)، از منظر معادلات انرژی، از منظر معادلات ترانزیتی، از منظر استقرار صهیونیسم در قره‌باغ که فرایند آن با استقرار سوخنوت (آژانس یهود) در باکو و همچنین به بهانه احداث روستاهای هوشمند در اطراف قره‌باغ آغاز شده است. از منظر تحریکات قومی با توجه به توافق و اقدامات مسبوق به سابقه تل‌آویو – لندن و باکو برای ایجاد بحران‌های قومی در ایران، از منظر کژکارکردهای سازمان به‌اصطلاح جهان ترک (با توجه به اینکه به‌اصطلاح سازمان کشورهای ترک در حال حاضر بزرگترین تامین‌کننده «نفت و بنزین» مورد نیاز رژیم صهیونیستی برای استمرار جنایات و نسل‌کشی این رژیم در غزه است. ضمن اینکه هدف این سازمان، از بین بردن هویت اصیل شیعی و ایرانی آذری‌ها و تبدیل آن به هویت تصنعی ترکی آناتولی است)، از منظر دینی (تشدید و تصاعد تشیع‌زدایی سیستماتیک در جمهوری‌آذربایجان یکی از نتایج جنگ دوم قره‌باغ و پیگیری دالان تورانی ناتو توسط باکو است)، از منظر تمدنی (تشدید هویت‌زدایی از اقلیت‌های ایرانی در قفقاز و زدودن میراث ایرانی در قره‌باغ و دیگر مناطق توسط باکو)، از منظر هیدروپلیتیکی (تشدید اقدامات هماهنگ باکو و آنکارا برای کاهش آب رودخانه مشترک ارس از طریق سدسازی توسط ترکیه و انحراف مسیر رودخانه‌های فرعی سرازیر به ارس توسط باکو). موضع ایران در خصوص خط قرمز بودن تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز روشن می‌باشد و پیام و هشدارهای لازم در این خصوص داده شده است.

وی با اشاره به توسعه همکاری ایران و ارمنستان در حوزه بازسازی جاده‌های ترانزیتی در قالب کریدور خلیج‌فارس - دریای سیاه، طرح «راهگذر ارس» میان تهران و باکو را ایده‌ای اساسی برای پایان فتنه‌های ژئوپلیتیکی در قفقاز خواند و افزود: این طرح ضمن تقویت همکاری‌های ایران و جمهوری آذربایجان، در بقاء ارمنستان از طریق شکست فتنه دالان تورانی ناتو نیز اهمیت راهبردی دارد. عبور خطوط لوله انرژی از دریای کاسپین به دلیل مشکلات محیط زیستی و آلودگی نفتی در دریای کاسپین و در نتیجه عدم تصویب کنوانسیون حقوقی این دریا در مجلس شورای اسلامی ایران، به لحاظ حقوقی، ممکن نیست. سوآپ از مسیر ایران، به‌صرفه‌ترین و امن‌ترین روش برای انتقال گاز آسیای مرکزی به اروپا، ترکیه و جمهوری آذربایجان می‌باشد.

پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا شکل‌گیری خودجوش حرکت‌های مردمی در ایران با محوریت آذری‌های غیور ایران را از جمله نتایج تحرکات ضدایرانی دشمنان در قفقاز از ۲۰۲۰ به بعد خواند و افزود: اصرار خاندان علی‌اف بر تداوم بسته ماندن مرزهای زمینی ایران و جمهوری‌آذربایجان به بهانه واهی کرونا، نشانه نفرت خاندان علی‌اف از آذری‌های ایران و واهمه آن از مطالبات ایرانیان در قفقاز می‌باشد؛ چراکه آذربایجان ایران که به تعبیر مقام معظم رهبری همواره «تاریخ‌ساز» بوده است، پرچمدار تاریخی صیانت از مرزهای جغرافیایی، تمدنی، هویتی و دینی ایران بوده و امروزه نیز نشان داده است در راستای همان رسالت تاریخی نمی‌تواند به طرح صهیونی - لندنی - نئوعثمانی تشیع‌زدایی و ایران‌زدایی در جمهوری‌آذربایجان بی‌تفاوت باشد. ایران برای مواجهه با هرگونه ماجراجویی ژئوپلیتیکی در این منطقه آمادگی کامل دارد و معتقد است اشتباه دشمنان می‌تواند فرصتی برای تهران جهت جبران برخی کاستی‌ها و فرایندهای پیشین در قفقاز و پاکسازی صهیونیسم از این منطقه ایجاد نماید.

ایران عامل ثبات منطقه قفقاز

 تیگران آبراهامیان، دبیر فراکسیون مخالف «مفتخرم» مجلس ملی ارمنستان با موضوع «تغییر رویکرد در سیاست خارجی جمهوری ارمنستان و تنظیم روابط با ترکیه» به سخنرانی پرداخت و گفت: آغاز تغییرات در سیاست خارجی ارمنستان در ماه می 2018 بود؛ زمانی که حاکمیت جدید در نتیجه فرآیندهای سیاسی داخلی در این کشور به قدرت رسید و تعیین اولویت‌های تازه، ارمنستان را در وضعیت نسبتاً دشواری قرار داد. اساساً، این تغییرات به انتخاب میان غرب و روسیه مربوط نمی‌شود، بلکه ماهیت عمیق‌تری دارد و به روابط با همه کشورهایی که ارمنستانِ تازه‌استقلال‌یافته با آنها روابط متفاوتی دارد، مریوط می‌شود. مسئله این نیست که برای ارمنستان ایده‌های ارائه‌‌شده توسط شمال یا غرب مناسب است، مشکل این است که آیا محاسبه روشنی تحت این یا آن تغییر وجود دارد یا خیر و مهم‌تر از آن، آیا انتخاب‌ها و یا تصمیم‌های غرب و روسیه با دیدگاه‌های ارمنستان همسو هستند یا خیر.

این نماینده مخالف دولت با اشاره به سیاست خارجی دولت ارمنستان تا سال 2018 گفت: نه‌تنها در ارمنستان، بلکه در بسیاری از کشورها، اغلب یک سیاست تعریف می‌شود، اما کاملاً متفاوت اجرا می‌شود، در برخی موارد هم دقیقاً برعکس آنچه مشخص‌شده اجرا می‌شود. تا سال2018، دولت ارمنستان به‌خوبی درک می‌کرد که تفاوت بین سیاست تدوین‌شده و عملاً اجراشده چه نوع مشکلاتی ایجاد می‌کند و تکرار می‌کنم این به این دلیل بود که اصول زیربنای سیاست خارجی هرگز نقض نشد. این به نفع ارمنستان است که در زمینه همکاری با همسایگان و مشارکت بین‌المللی به‌طور کلی و در اجرای سیاست‌های داخلی و خارجی قابل فهم باشد. ساختن سیاست خارجی هر کشوری باید با ایجاد روابط صحیح با همسایگان آغاز شود. من معتقدم اگر آنها با همسایگان خود صادق نباشند، آن کشور به‌سادگی، فرصت پیدا کردن جایگاه خود را در روابط بین‌الملل نخواهد داشت. حتی در مورد کشوری مانند ارمنستان که از چهار همسایه، دو همسایه آن به وضوح نسبت به آن دشمنی دارند، مواضع باید روشن، بدون پیش‌فرض‌ها و به دور از گمانه‌زنی‌های بی‌مورد باشد.

این نماینده مجلس ارمنستان با اشاره به روابط تاریخی ایران و ارمنستان گفت: ما ارمنی‌ها در درجه اول از طریق حسن همجواری و دوستی با ایران مرتبط هستیم که هم برای ارمنی‌ها و هم برای مردم ایران مهم‌تر از روابط تجاری عادی است. هم در ارمنستان و هم در ایران وقتی می‌گوییم همسایه، منظور همه افراد یا کشوری است که اول به کمک ما می‌آیند، با خوبی‌ها و بدی‌های ما زندگی می‌کنند، از هر نظر که به آن بنگریم. مردمی که هزاران سال در کنار هم و در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند، بسیار بیشتر از موقعیت منطقه‌ای یا ژئوپلیتیکی با یکدیگر مرتبط هستند. این واقعیت که ارمنی‌های ساکن ایران در همه عرصه‌های ایران یکپارچه هستند و نقش و اهمیت آنها هم از سوی مسئولان و هم از سوی مردم به درستی مورد توجه قرار می‌گیرد، هم‌اکنون بیانگر روابط گرم واقعی دو ملت برادر است. ایران متحد طبیعی ما است که موضع بسیار روشنی در مورد مسائل مربوط به ارمنستان و منطقه دارد و زمینه بسیار زیادی برای همکاری با ایران و گسترش همکاری‌ها وجود دارد. من برای مواضع متوازن ایران در قبال امنیت و ثبات منطقه که نقش بازدارنده و پیشگیرانه در خنثی کردن عوامل ایجادکننده وضعیت انفجاری در منطقه دارد، اهمیت زیادی قائل هستم. ایران به‌عنوان یک بازیگر منطقه‌ای فرصت‌های زیادی برای غلبه بر مشکلات امنیتی منطقه‌ای و برقراری صلح و ثبات پایدار و بلندمدت دارد و در چارچوب تعمیق روابط ارمنستان و ایران، هر دولتی که در ارمنستان در رأس کار باشد، می‌بایست چنین روابط دوجانبه‌ای را در راستای تامین اولویت‌های امنیتی منطقه، ارمنستان و ایران مدنظر قرار دهد.

آبراهامیان با اشاره به روابط سنتی دوستانه ارمنستان با همسایه شمالی خود گرجستان، روابط دوستانه به دلیل تاریخ، سنت‌ها و منافع مشترک گفت: ارمنستان همواره علاقه‌مند به تعمیق روابط با گرجستان بوده است؛ از مسائل اقتصادی گرفته تا امور فرهنگی. اتفاقاً ارمنستان پل ارتباطی ایران و گرجستان بوده و هست و در راستای توسعه این محور، کارهای زیادی باید انجام داد، زیرا دنیا در حال توسعه است، چالش‌ها در حال افزایش است و این مستلزم بازنگری‌های خاصی است؛ هم در سطح روابط دوجانبه و هم در سطح روابط چندجانبه.

این نماینده مجلس ارمنستان در ادامه با بسیار خصمانه و دشمنانه دانستن روابط با جمهوری‌آذربایجان گفت: روابط ما با این کشور بد است و صرف‌نظر از اینکه روند مذاکرات ارمنستان و آذربایجان چگونه و از چه زاویه‌ای ارائه می‌شود یا دولت فعلی ارمنستان رسماً چه چیزی را بیان می‌کند، واقعیت تغییر نخواهد کرد. آذربایجان مخرب‌ترین کشور در این منطقه است که از آن برای ایجاد موج بی‌ثبات‌کننده در منطقه استفاده می‌شود. آذربایجان سیاست خود را نه به نفع، بلکه علیه آن اجرا می‌کند و فرقی نمی‌کند که علیه ارمنستان، ایران یا کشور دیگری استفاده شود. اگر به تاریخ سه دهه اخیر نگاه کنیم، آذربایجان در سال‌های 1994-1991، در سال 2016 و در سال2020 جنگ را آغاز کرد. توسل به تهاجم با ماهیت متفاوت در سال‌های 2023-2021 و در حال حاضر در سال 2024، بی‌ثباتی جدید منطقه را تهدید می‌کند. یقیناً آذربایجان از آن دسته کشورهایی است که اصل همسایگی برای آن وجود ندارد و برای سودآوری حاضر است مرزها را زیر پا بگذارد، از خطوط قرمزی رد شود که حتی آبروی کشور خودش را لکه‌دار می‌کند. اتفاقاً من به‌طور تصادفی اشاره نکردم که سال 2024 نیز مملو از تهدیدات غیرقابل پیش‌بینی برای منطقه است، زیرا پیام‌هایی که از باکو به‌طور رسمی می‌رسد، نشان از شروع یک جنگ جدید است. آذربایجان استفاده از زور را در اولویت رسیدن به اهداف خود یا حل و فصل مناقشات فی‌مابین قرار می‌دهد.

آبراهامیان در مورد روابط ترکیه و ارمنستان اظهار داشت: اینکه بگوییم ارمنستان روابط پیچیده‌ای با ترکیه دارد، مصداق تهی‌گویی است. دولتی که مرتکب نسل‌کشی شده و اراده سیاسی و مردانگی برای پذیرش و عذرخواهی پیدا نکرده است، نه‌تنها برای ارمنستان، بلکه برای جهان، قبل از هر چیز، برای کشورهایی که با آنها در یک منطقه قرار دارند، یک تهدید امنیتی است.

آبراهامیان با اشاره به تلاش ارمنستان در سه دهه گذشته برای عادی‌سازی روابط با ترکیه گفت: هدف اصلی، کاهش یا خنثی کردن عامل مخرب ترکیه در منطقه بوده است، اما آنکارا مدام مذاکرات را به تعویق انداخته و فرایند آن‌ها شکست خورده است. یکی از آنها که 15 سال پیش توسط دولت ارمنستان آغاز شد، «دیپلماسی فوتبال» نام داشت، که آغاز آن همزمان با بازی مقدماتی جام جهانی فوتبال 2010 بین ارمنستان و ترکیه بود. طی آن عبدالله گل، رئیس‌جمهور وقت ترکیه، برای تماشای این بازی به ارمنستان سفر کرده بود. به‌رغم اینکه جامعه جهانی نیز از روند تنظیم روابط دو کشور حمایت کرد، اما متاسفانه ترکیه در آخرین لحظه شرایط را تخریب کرده و در واقع توپ در زمین خودش باقی ماند. صرف‌نظر از این واقعیت که جامعه بین‌المللی تلاش‌های بزرگ دولت ارمنستان و شخص رئیس‌جمهور، سرکیسیان، برای دستیابی به حل‌وفصل مورد انتظار را درک کرد، ترکیه رویکردهای اولیه خود را تغییر داد و از تعهدات قبلی خود عقب‌نشینی کرد؛ که برای مثال یکی از آنها عدم موضوع ارتباط مسئله آرتساخ با عادی‌سازی روابط ارمنستان با ترکیه بود. با بازگشت به موضوع اصلی گزارش یعنی حل مسئله ارمنستان و ترکیه و تشریح اجمالی روابط پیچیده ارمنستان و ترکیه، نمی‌خواهم موضع سخت خود را نشان دهم یا مخالف حل این روابط باشم، بلکه می‌خواهم به وضوح نشان دهم که ارمنستان همیشه از عادی‌سازی روابط با ترکیه دفاع کرده است اما وقتی صحبت از ثبت اصول اولیه می‌شود، ترکیه در مراحل مختلف خود رفتاری مخرب از خود نشان می‌دهد و رویکردهایی خارج از بحث‌ها یا توافقات اولیه ارائه می‌دهد یا خواسته‌هایی را مطرح می‌کند که هدف نهایی آن به وضوح شکست روند مذاکرات است.

 

امنیت، اولویت اول مردم ارمنستان

 لیلیت گالستیان، نماینده مجلس ارمنستان نیز در سخنرانی خود با عنوان «سیاست داخلی ارمنستان و اقدامات ضروری برای غلبه بر بحران موجود» گفت: جنگ جاری (2020و بعد از آن) نتیجه اقدامات رئیس فعلی دولت ارمنستان در روند مذاکرات و شروع آن از نقطه صفر بود. تفکراتی در ضدیت با ملی‌گرایی، همچنین ابتکار شکست خورده «دوران صلح» که در سطح گسترده‌ای در حال تبلیغ است حاصلی جز این شکست نداشت. تفکراتی که در همه عرصه‌ها و به‌ویژه در سیاست خارجی نیز اعمال می‌شود وبه واسطه آن تمامی روابط متوازن جای خود را به ماجراجویی‌های بی‌ثمر می‌دهد. در پی آن میل به مشارکت‌های استراتژیک دست‌کم گرفته شد و پتانسیل‌های متحدان طبیعی منطقه در منطقه نادیده گرفته شد. با این وجود تمامی حباب وعده‌های حزب پیمان شهروندی که با شعار حاکمیت قانون، دموکراسی، جدایی تجارت از سیاست، ریشه‌کن کردن فساد پا به عرصه حکومت گذاشت، ترکید. با وجود برگزاری انتخابات پیش از موعد در سال 2021 و تداوم شعارهای پوشالی، بحران سیاسی در ارمنستان برطرف نشد. افق‌های شکاف داخلی، نفرت‌پراکنی‌ها و عدم تحمل مخالف در حدود غیرقابل‌قبولی قرار گرفته است. در پی آن توازن قوا مختل شده و قدرت در دستان یک نفر متمرکز شده که در صورت تمایل می‌تواند جلسات دولت را مطابق تمایلات و دستورات سیاسی شخصی اعمال کرده و حتی در نهادهای قضایی دخالت و یا برای دادستانی یا کمیته تحقیق صدور دستور کند. در اصل، نظام حقوقی به ابزاری برای مجازات مخالفین تبدیل شده است؛ مجازات زندانیان سیاسی یا افرادی که در نتیجه سرکوب تظاهرات‌های سیاسی بازداشت شده‌‌اند. به‌طور کلی بحران اعتماد عمومی به همه نهادها به جز کلیسای حواری ارمنی سرایت کرده و سیستم قضایی در پایین‌ترین سطح اعتماد قرار دارد. در مجلس شورای ملی ارمنستان نیز کلیه اصول نمایندگان احزاب و سهم حزبی کرسی‌ها نقض شد. صندلی نایب‌رئیس مجلس شورای ملی و یا رؤسا و معاونین کمیسیون‌هایی که طبق قانون باید به اپوزیسیون اختصاص داده شود، از آنان سلب شده؛ حتی دسترسی نمایندگان احزاب اپوزیسیون برای کنترل و یا وظایف بازرسی از نهادها محدود یا منع شده؛ که این کار مشروعیت مجلس را زیر سوال می‌برد. نهادهای مستقل قانون اساسی حتی در مواردی که توسط قانون پیش‌بینی شده است، به شدت حزبی هستند.

این نماینده مجلس ارمنستان با اشاره به وضعیت داخلی کشورش گفت: باید خاطرنشان کرد که در سال 2022، ارمنستان در نمودار مبارزه با فساد مشمول افت شد. در روزهای اخیر نیز، افشای دخالت و یا منفعت تعدادی از اعضای حزب پیمان شهروندی (حزب حاکم به رهبری شخص پاشینیان) در فعالیت‌های اقتصادی و دخیل بودن در فساد سیستماتیک بازداشت و یا مورد اتهاماتی چون اختلاس قرار گرفته‌‌اند. در این بین پلیس به ابزاری برای سرکوب اپوزیسیون تبدیل شده و غالباً از اختیارات خود فراتر رفته و به یکی از پشتوانه‌های اصلی حفظ حکومت تبدیل شده است. تاجایی که در بودجه سال 2024 ارمنستان سهم قابل‌توجه و رقم بی‌سابقه 80 میلیارد درام [واحد پول ارمنستان] به این نیرو اختصاص داده شد. طی اعتراضات مسالمت‌آمیز علیه سیاست‌های پاشینیان که در ماه سپتامبر به اوج خود رسیده بود، بیش از 700 تن با استفاده از خشونت نامتناسب به مراکز پلیس منتقل شدند. در این مورد باید خاطرنشان کرد که در سال 2023، پرونده‌هایی علیه 27 افسر پلیس با اتهام شکنجه یا بدرفتاری گشوده شده، اما هیچ‌یک از آنها به نتیجه عادلانه نرسیده‌‌اند. اصلاحات اعلام‌شده در نیروهای مسلح جمهوری ارمنستان نیز پوچ درآمد، چراکه تاکنون آنچه از این اصلاحات پدیدار شده، ازبین رفتن روحیه مقتدر در ارتش، بی‌اعتبار شدن افسران و تضعیف توان رزمی آن بوده است. افزایش تعداد سربازان کشته‌شده در شرایط غیرجنگی در سال 2023 نیز بسیار نگران‌کننده است.

لیلیت گالستیان در اشاره به وضعیت بین‌المللی ارمنستان گفت: انگیزه‌های جامعه جهانی و نگاهی که به ارمنستان وجود دارد، با استانداردهای دوگانه همراه است. از نگاه آنان لزوم اعتقاد بی‌قیدوشرط ارمنستان به دموکراسی امری است که در کنار نادیده گرفتن تخلفات و پایمال شدن حقوق شهروندان و مخالفین ارزیابی درستی از آنچه در ارمنستان در حال وقوع است را به دست نمی‌دهد. نکته مهم دیگر این است که تصویر واقعی از عملکرد پلیس که در ساختار آن با کمک‌های مالی بنیادهای اروپایی اصلاحات صورت گرفته، همان چیزی است که دوست دارند نشان داده شود، نه آنچه واقعی است یا وجود دارد. طبق یک نظرسنجی معتبر که در ماه‌های پایانی سال گذشته انجام شد، مشخص گردید که نگاه اصلی مردم برای توصیف وضعیت فعلی ارمنستان با واژه‌های «عدم اطمینان» و «عدم امنیت» بیان می‌شود. با این حال، به‌عنوان سیاستمداری که از دیرباز در این صحنه بوده، سهم و مسئولیت خود را در به‌وجود‌آمدن وضعیت موجود می‌پذیرم. من یا ما، نتوانسته‌ایم جلوی واقعیتی را که نیکول (پاشینیان) به وجود آورد، بگیریم. نتوانسته‌ایم مانع به‌وجودآمدن سیستم غیرارزشی شویم. روندی که به فروپاشی هر دو کشور سرزمینی ارمنی انجامید یا می‌انجامد.

لیلیت گالستیان با اشاره به وضعیت اپوزیسیون دولت کنونی ارمنستان گفت: داشناکسیون و دیگر احزاب اپوزیسیون راه برون‌رفت از وضعیت ایجادشده پس از جنگ 44روزه را در تغییر دولت و حزب حاکم یافتند. جریان اعتراضی «نجات وطن»، انتخابات پیش از موعد و جریان سیاسی «مقاومت» با هدف ایجاد تغییر در رهبری ارمنستان و توقف روند ویرانگر کشور سازماندهی‌شده بودند اما نتیجه مطلوبی حاصل نشد. برای پرداختن به دلایل شکست، باید به علت اصلی پرداخت: تفرقه و عدم اتحاد لازم در میدان اپوزیسیون، اقدامات تنبیهی ساختارهای قدرت، ایجاد ترس و وحشت به بهانه احتمال بازگشت سران پیشین به حکومت، غیرقابل مقایسه بودن امکانات و منابع معترضین با نیروهای تحت فرمان ساختار دولتی، یأس و انفعال عمومی پس از شکست در جنگ، تهدید امکان شروع جنگی دوباره، حمایت بی‌قید و شرط پاشینیان از طرف قدرت‌های ثالث، مشکل رهبری اپوزیسیون، زمینه‌ها و خطرات تغییرات ژئوپلیتیک، به‌هم خوردن موازنات نظامی-سیاسی منطقه.

این نماینده عضو اپوزیسیون با اشاره به مواضع دولت کنونی ارمنستان گفت: در اکتبر 2022 در جریان نشست سه‌جانبه در پراگ، پاشینیان تمامیت ارضی آذربایجان را به انضمام آرتساخ، بدون دریافت هیچگونه تضمین بین‌المللی برای امنیت 120هزار شهروند ارمنی آرتساخ به رسمیت شناخت. این بیانیه در واقع بزرگترین ضربه خائنانه به ارمنستان و آرتساخ، منافع ملی و دولتی ارمنستان پس از جنگ 44روزه بود. با اعلام این خبر، وقاحت آذری‌ها ابتدا با محاصره 9ماهه جمهوری آرتساخ و قطع ارتباط حیاتی آن با ارمنستان، سپس به منظور پاکسازی قومی و آغاز حمله نظامی به آرتساخ در تاریخ 19تا 24سپتامبر شدت بیشتری به خود گرفت. تصمیمات دیوان بین‌المللی دادگستری سازمان ملل متحد در مورد بازگشایی بی‌قیدوشرط کریدور لاچین نیز مورد دیگری از این وقاحت بود که اجرایی نشد و (در کمال تعجب) هیچ‌گونه تحریم‌های بین‌المللی علیه آذربایجان که آشکارا سیاست نسل‌کشی را اجرا می‌کرد، اعمال نشد. بدین‌صورت بود که آرتساخ ارمنی با قدمتی بیش از سه هزار سال تمدن ارمنی، دچار پاکسازی نژادی شد و از ارامنه خالی شد. در گفتمان عمومی سیاست، امنیت ارمنستان، به‌عنوان مشکل حل‌نشده همچنان در اولویت اول مردم ارمنستان قرار دارد. این همان باوری است که محافل اپوزیسیون سیاسی و مردم ارمنستان در آن هم نظر هستند: حفظ حاکمیت سرزمینی، تمامیت ارضی و امنیت کشور ضرورت اول کشور است. تز «آرتساخ را بدهیم، تا در آرامش زندگی کنیم» خائنانه بود و تنها ورشکستگی را نصیب کشور ارمنستان کرد. خواسته‌های ارضی آذربایجان، البته ابن بار از ارمنستان دیگر مهارشدنی نیست و هیچ تضمین بین‌المللی برای امنیت و ثبات ارمنستان وجود ندارد.

لیلیت گالستیان با اشاره به مواضع کشورهای مختلف درباره مناقشه در قفقازجنوبی گفت: در این مدت، اظهارات جوزف بورل، کمیسر عالی روابط خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر «هرگونه نقض تمامیت ارضی ارمنستان، پیامدهای جدی برای روابط ما (اتحادیه اروپا) با آذربایجان خواهد داشت» و همچنین اظهارات تند بسیاری از محافل رسمی جمهوری اسلامی ایران در خصوص غیرقابل پذیرش بودن هرگونه تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه، تا حدی دلگرم‌کننده بود. نظرسنجی‌های اخیر این دیدگاه‌ عمومی را نیز آشکار کرد که مطابق آن، ارمنستان راهی غیر از بازسازی و ایجاد نیروی تدافعی مؤثر ندارد. درعین حال نیازمند حمایت‌های دیپلماتیک و استراتژیک شرکای بین‌المللی خود است. براساس همین نظرسنجی‌ها مشخص گردید که به نظر مردم دوستان اصلی ارمنستان سه کشور فرانسه، جمهوری اسلامی ایران و آمریکا هستند. در بحث عاملیت ایران، شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی در این نکته هم‌نظرند که به همسو بودن منافع دو کشور (ایران و ارمنستان) و همچنین همکاری‌ها و دوستی تاریخی دو ملت و به ویژه همسو بودن در جلوگیری از ایجاد کریدور فراسرزمینی از طریق سیونیک اشاره می‌کنند. در این خصوص باید گفت که کارشناسان منطقه‌ای نیز بر پتانسیل‌های محقق‌نشده همکاری با ایران تاکید دارند. هنوز مردم بر ترس از امکان جنگی دیگر و یا اقتدار دشمنان، ترس از بازگشت حاکمین سابق و به‌ویژه بر ترس از دست دادن استقلال و هویت ملی غلبه نکرده‌‌اند. با این وجود عموم مردم دارای انتظاراتی هستند برای سامان مجدد حوزه‌های امنیتی، بازسازی ارتش و نیروی تدافعی، امنیت مرزها، احیای همبستگی ملی و احیای مجدد اقتدار در حاکمیت جمهوری ارمنستان.

 

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار