سیدحسین فاطمی، وزیر امورخارجه دولت دکتر محمد مصدق اگر مشهورترین وزیر امور خارجه تاریخ ایران نباشد یکی از مشهورترینِ آنها خواهد بود. اما شاید کمتر کسی بداند یا به این نکته توجه کرده باشد که حسین فاطمی اساساً دیپلمات نبود و اقدام دیپلماتیک شاخصی نیز از او سر نزد و در واقع این خود مصدق بود که مسئولیت اصلی اقدامات دیپلماتیک دولتش را بر دوش میکشید.
خاندانهای مهم در دوران قاجار و پهلوی نقش مهمی در دیوانسالاری حکومتی داشتند و از آنان در مناصب مختلف حکومتی استفاده میشد. خاندان سمیعی از گیلان، یکی از این خاندانها هستند. حسین سمیعی معروف به ادیبالسلطنه معروفترین عضو این خاندان است که در دوران اشغال ایران در جنگ جهانی اول در کابینه دولت مهاجرین وزارت داخله را برعهده داشت و بعدها در دوران رضاشاه به وزارت دربار و وزارت امور داخله و ریاست فرهنگستان ایران رسید. پس از حسین سمیعی ادیبالسلطنه، عنایتالله سمیعی مدبرالدوله مهمترین عضو دیپلمات این خاندان است که از ریاست دفتر رضاخان سردارسپه در دوران نخستوزیری وی ترقی خود را آغاز کرد و در سالهای بعد به سفارت و وزارت رسید و قرارداد مهم معروف به پیمان سعدآباد در دوران وزارت خارجه او تنظیم و امضا شد.
با وجود قول مشهور که اکثراً تنها دکتر حسین فاطمی را بهعنوان وزیر امور خارجه دولت دکتر محمد مصدق میشناسند، نخستین وزیر امور خارجه دولت مصدق، سیدباقرخان مهذبالدوله معروف به سیدباقر کاظمی، رجل معروف دوران پهلوی بود که پس از سپردن سکان وزارت به فاطمی جوان بهعنوان معاون نخستوزیر در غیاب مصدق، هدایت کابینه را هم برعهده داشت.
خاندان انصاری با داشتن سه وزیر امور خارجه و چندین دیپلمات در دوران قاجار و پهلوی، مهمترین خاندان در دستگاه دیپلماسی ایران بوده و هستند اما تنها یک خاندان هستند که دو برادر توانستند به وزارت امور خارجه دست پیدا کنند و آن هم نوادگان میرزاموسیخان وزیر، نصرالله و عبدالله انتظام وزیری هستند. این دو برادر در شماری از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران حضور داشتند.
اگر دوران قاجار زمانه حضور توأمان روسیه و بریتانیا در سیاست داخلی ایران باشد، بیشک دوران پهلوی تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عهد استیلای بریتانیا بر سیاست ایران بود. هرچند رضاشاه پهلوی بهویژه در دوره دوم حکومتش تلاش کرد از سیطره بریتانیا خارج شود اما توفیق چندانی نیافت و در نهایت نیز سوم شهریور ۱۳۲۰ توسط انگلیسیها به جزیره موریس تبعید شد.
محمدساعد مراغهای که از او بهعنوان سیاستمداری مردمدار و وطندوست و منضبط یاد شده است، یکی از رجال خوشنام و خودساخته عصر پهلوی است. ساعد که دوبار نخستوزیری، هشت بار وزیر امور خارجه، یک بار وزیر کشور، چهار بار وزیر مختار، چهار دوره نماینده مجلس سنا و یک مرتبه نیز وکیل مجلس از حوزه انتخابیه ارومیه (رضائیه آن زمان) را در تجربه کاری خود دارد، جزو معدود نخستوزیران عصر پهلوی بود که از سابقه اشرافی برخوردار نبود و همچنین وزرای کابینه خود را بدون مشورت با شاه به مجلس معرفی کرد؛ کسی که مشهور است برای انتخاب کابینه نخست خود به کوچه و بازار رفت و از مردم عادی برای گزینش وزیرانش کسب مشورت کرد.
مصدق یکی از نامدارترین شخصیتهای سیاسی تاریخ معاصر ایران است. او قهرمان ملی کردن صنعت نفت شمرده میشود و از نگاه بسیاری قهرمانی ملی و آزادیخواه است که برای دهههای متمادی الهامبخش نیروهای سیاسی و تاریخنگاری معاصر ایران بوده است. او بهعنوان رهبری ضداستعمار که در عین حال آزادیخواه و مدافع حقوق مردم بود و مقابل تلاش شاه برای استبداد و دخالت در امور دولت و مجلس ایستادگی کرد، شناخته میشود و قول معروفی از او وجود دارد که تلاش میکند شاه سلطنت کند نه حکومت. مهمترین تلاش مصدق برای ملی کردن صنعت نفت در جهت کوتاه کردن دست بریتانیا از منافع استخراج و صدور و فروش نفت ایران بود که در نهایت نیز منجر به سقوط دولت وی شد؛ این بخش از زندگی مصدق بارها مورد مطالعه قرار گرفته و برای عموم شناخته شده است اما شاید کمتر کسی بداند که مصدق پیش از نخستوزیری و ملی کردن صنعت نفت نیز رجلی شناختهشده و فعال بود و در حوزه دیپلماسی نیز تجربه وزارت امور خارجه را داشت. مخالفان مصدق طیفی گسترده از میان هواداران پهلوی تا جریان سیاسی تندرو جمهوری اسلامی را شامل میشود که او را به قانونشکنی و کودتاچی و پوپولیست بودن و عدم درک از نظام بینالملل متهم کردند.
احمد کاظمی، استاد حقوق بینالملل و تحلیلگر مسائل اوراسیا، لیلیت گالستیان، نماینده عضو مجلس ملی ارمنستان از ائتلاف اپوزیسیون و تیگران آبراهامیان، دبیر فراکسیون مخالف «مفتخرم» مجلس ملی ارمنستان روز یکشنبه ۲۹بهمن در سمینار «امنیت ملی ایران و ارمنستان در سایه تهدیدات و مناقشات منطقهای و فرامنطقهای» در محل انجمن اجتماعی ارمنیان در تهران به سخنرانی پرداختند. این سمینار توسط بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران، مؤسسه تحقیق و ترجمه هور و مؤسسه مطالعات جهان معاصر برگزار شد.