| کد مطلب: ۳۲۳۴۱

برادران مسلمان/روابط متقابل انقلاب اسلامی و جنبش جهانی اخوان‌‏المسلمین

شکاف اخوان و ایران بر سر سوریه رخ داد. تهران رئیس‏جمهور سابق مصر را به خاطر شرکت در کنفرانس اسلامی «برای پیروزی مردم سوریه» در ژوئن ۲۰۱۳ در قاهره نبخشیده است.

برادران مسلمان/روابط متقابل انقلاب اسلامی و جنبش جهانی اخوان‌‏المسلمین

انقلاب اسلامی ایران یک رویداد محوری و اولین انقلاب اسلامی عصر مدرن بود و به‌طور قابل توجهی بر جنبش‌های اسلامی در سراسر غرب آسیا و جهان اسلام از جمله اخوان‌المسلمین تأثیر گذاشت. انقلاب اسلامی و اخوان‌المسلمین شباهت‌های ایدئولوژیکی دارند و در مبانی و اصول سیاسی آنها در چارچوب وسیع‌تر اسلام سیاسی دسته‌بندی می‌شوند. اسلام سیاسی در ایران تحت تأثیر حسن‌البنا، سید قطب، مودودی و دیگران بود. 

از سوی دیگر، انقلاب ایران در رویکرد و مسیرهای گروه‌های اسلام سیاسی اهل سنت در منطقه تاثیر پیدا کرد. هر دو طرف نگرش‌ها و برداشت‌های سیاسی یکسانی در رابطه با روابط با غرب و رویکرد به مناقشه فلسطین و اسرائیل دارند و هر دو در موضع‌گیری در قبال دولت مدرن همگرا هستند.

انقلاب اسلامی ایران نقطه‌عطف مهمی را در تاریخ اسلام سیاسی رقم زد و یک حکومت اسلامی را تأسیس کرد که بر جنبش‌های اسلام‌گرای مختلف از جمله اخوان‌المسلمین تأثیر گذاشت اما در عین حال خود از اخوان‌المسلمین الهام و تاثیر گرفته بود. روابط تاریخی اخوان‌المسلمین با بعضی از رهبران اسلامی در ایران پیشتر اتفاق افتاده بود. حسن‌البنا در حج سال 1948 با روحانی شیعه آیت‌الله کاشانی ملاقات کرد. پس از آن رهبران اخوان‌المسلمین و گروه فدائیان اسلام در ایران روابط نزدیکی با یکدیگر داشتند. 

نواب‌صفوی توسط سیدقطب به کنفرانس اسلامی برای آزادی اورشلیم در سال 1953 دعوت شد، و همچنین پس از آن به مصر دعوت شد. صفوی در دیدار با مصطفی‌السباعی، ناظر این گروه در سوریه، گفت: «کسی که می‌خواهد جعفری واقعی باشد باید به صفوف اخوان‌المسلمین بپیوندد».  فدائیان اسلام معتقد به ایجاد یک حکومت اسلامی بود و رویکردی ستیزه‌جویانه با تلاش برای ترور برای دستیابی به دستاوردهای سیاسی خود اتخاذ کرد. همان رویکردی که اخوان‌المسلمین در آغاز پیدایش خود استفاده می‌کرد، مانند ترور محمود النقراشی پاشا در سال 1948 دومین نخست‌وزیر پادشاهی مصر و تلاش برای ترور عبدالناصر رئیس‌جمهور سابق مصر. 

ایدئولوژی اخوان‌المسلمین الهام‌بخش برخی از انقلابیون مسلمان در ایران بود و سیدقطب، یکی از تأثیرگذارترین نظریه‌پردازان اخوان‌المسلمین، همواره در میان اسلام‌گرایان ایرانی محبوب بوده است. اگرچه در سخنان امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، به نفوذ اخوان اشاره‌ای نشده است اما رهبر کنونی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، آثار سیدقطب را به فارسی ترجمه کرده است. 

ایشان که خود می‌گویند از طریق آشنایی با نواب صفوی جذب فعالیت‌های سیاسی شده «آینده این دین» و «اسلام و راه‌حل تمدن» دو کتاب اصلی سیدقطب متفکر اخوانی را به فارسی ترجمه کردند.  هنگامی که امام خمینی درگذشت، حامد ابوالنصر، رهبر اخوان‌المسلمین در مرگ او عزادار شد و او را با بهترین عبارات تمجید کرد. در مقیاس بزرگتر حوزه‌های علمیه شیعه به‌ویژه حوزه‌های علمیه عتبات عالیات در عراق تحت تاثیر اندیشه‌های اتحاد اسلام بودند که اخوان‌الملسمین نیز از درون این ایده زائیده شد. 

سیدجمال‌الدین اسدآبادی به‌عنوان نخستین شخصیتی که این ایده را در بسیاری از جوامع اسلامی مطرح کرد شخصیتی ایرانی بودند هرچند شایعاتی بود که او ماموری بوده که برای تشکیلات، امپراطوری عثمانی تبلیغ می‌کرده و ایده اتحاد اسلام در واقع انقیاد سایر جوامع اسلامی در مقابل سلطان عثمانی بوده است. 

اسدآبادی علاوه بر اینکه بر سیدقطب و حسن‌البنا رهبران فکری اخوان‌المسلمین تاثیر گذاشت بر حوزه‌های علمیه و اندیشمندان شیعی و ایرانی نیز تاثیر گذاشت و این ایده به صورت موازی در دو جامعه رشد و نمو پیدا کرد. درحالی‌که اندیشمندان شیعه اتحاد اسلام را به معنای کاهش شکاف میان شیعه و سنی و اتحاد این دو فرق و ملت‌های مسلمان تفسیر می‌کردند در جهان اهل سنت شیعه به‌عنوان اقلیتی غیرقابل اعتماد شناخته شد و اتحاد اسلام به معنای اتحاد اهل سنت تفسیر شد؛

در واقع شیعیان به‌عنوان اقلیت اندک در جهان اسلام به اتحاد با سایر مسلمانان نیاز دارند اما اهل سنت به‌عنوان اکثریت غالب شیعه را عنصری مزاحم و در واقع «مجوس» و «رافضی» می‌شناسد. با این حال از زمان وقوع انقلاب اسلامی مرکز جنبش جهانی اخوان‌المسلمین، که در مصر مستقر است، روابط پیچیده‌ای با جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. 

انقلاب اسلامی الهام‌بخش اخوان‌المسلمین

مصر همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، به دنبال توافق کمپ دیوید، خصومت‌های خود با اسرائیل را متوقف کرد، که برای رهبران انقلاب اسلامی بسیار ناخوشایند بود. اندکی بعد رئیس‌جمهور سادات به شاه سابق ایران پناهندگی داد و از استرداد او به ایران خودداری کرد. 

اگرچه این دو رویداد اولیه، سایه‌ای طولانی بر روابط ایران و مصر انداخته است، اما در واقع قرابت ایدئولوژیک و همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و همتای آن در مصر، یعنی اخوان‌المسلمین است که تهدیدی وجودی برای دولت‌های مصر بوده است. اخوان‌المسلمین از ایران الهام گرفته است زیرا ایران بود که انقلاب اسلامی را ممکن کرد. اخوان‌المسلمین بر این باورند که اگر ایران که توسط یک شاه سکولار  اداره می‌شد که از متحدان اصلی سیاست منطقه‌ای غرب بود و نزدیکترین همسویی را با قدرت‌های غربی داشت، توانست یک قیام اسلامی را مدیریت کند، پس رویای تشکیل دولت اسلامی در مناطقی مانند مصر رویای غیرواقعی نیست. 

اخوان‌المسلمین و انقلاب اسلامی معتقد هستند اسلام یک روش کامل زندگی است که باید جایگزین همه شیوه‌های زندگی از جمله لیبرال‌دموکراسی شود. هر دوی آنها احساسات ضدغربی، ضداسرائیلی و ضدشورای همکاری خلیج‌فارس دارند. اسلام‌گرایان ایرانی در همان ابتدا از برادران سنی خود چیزهای زیادی آموختند. آنها از الگوی اخوان برای نفوذ در نهادهای سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی غرب و هدایت افکار عمومی برای مشروعیت بخشیدن به مواضع خود و به دست آوردن اهرم فشار در خاورمیانه پیروی کردند. در ایالات متحده، انجمن اسلامی دانشجویان به‌عنوان یک سلول انشعابی از انجمن دانشجویان مسلمان اخوان در آمریکای شمالی در دهه 1960 تأسیس شد.

مرکز اسلامی هامبورگ، برجسته‌ترین مؤسسه نفوذ شیعی در غربِ آن زمان، که برنامه پیچیده‌ای از تبلیغ و تعامل با روشنفکران اروپایی را اجرا کرد، دقیقاً راه اخوان را دنبال کرد. این رویکرد را هنوز می‌توان در شیوه‌های لابی‌گری نهادهای وابسته به ایران در غرب مشاهده کرد. اخوان‌المسلمین همچنین به انقلابیون ایران یاد داد که چگونه اسلحه به دست بگیرند. در طول دهه‌های 1960 و 1970، بسیاری از اسلام‌گرایان و چپ‌های تندرو ایرانی در اردوگاه‌های چریکی در مصر و سوریه تحت نظارت افسران ارتش همدل اخوان آموزش دیدند.

آنها سپس به لبنان نقل‌مکان کردند تا جنبش شیعه امل را که پیشرو حزب‌الله بود را تأسیس کنند تا مردم لبنان را علیه اسرائیل و غرب تحریک کنند. همان چریک‌های ایرانی که در جنگ بودند، بعداً در سرنگونی رژیم شاه و برپایی یک نظام اسلامی در ایران شرکت کردند. 

انقلاب اسلامی تأثیرات عمیقی بر اخوان‌المسلمین به‌ویژه در زمینه گفتمان و استراتژی‌های سیاسی این گروه داشت. انقلاب ایران به‌عنوان یک الگوی موفق برای اخوان‌المسلمین و دیگر گروه‌های اسلامی در جهان عرب مطرح شد. این گروه به‌ویژه از مدل شیعه‌ای ایران الهام گرفت؛ هرچند که خود آنها بیشتر سنی‌مذهب هستند. آگاهی از قابلیت‌های اسلام در تأسیس یک دولت اسلامی پس از انقلاب ایران، حس هویت اسلامی و ضرورت ایجاد جنبش‌های اسلامی در کشورهای عربی و اسلامی را تقویت کرد. اخوان‌المسلمین شروع به تجدیدنظر در شیوه‌های مبارزاتی خود کردند.

برخی از اعضای این گروه به دنبال رویکردهای رادیکال‌تر بودند، درحالی‌که دیگران به دنبال ادغام با سیستم‌های موجود ماندند. تأثیر انقلاب موجب بروز تنش‌هایی به‌خصوص بین جناح‌های سنتی و نوگرا در درون اخوان‌المسلمین شد. برخی از اعضا به دنبال ارتباط و نزدیکی به ایران بودند، درحالی‌که دیگران این ارتباط را خطرناک و نامطلوب می‌دانستند. انقلاب ایران باعث شد که اخوان‌المسلمین بیشتر به مسائل سیاسی و اجتماعی در کشورهای عربی توجه کنند و نقش مستقیم‌تری در تحولات سیاسی ایفا کنند. به‌طور کلی، انقلاب اسلامی ایران برای اخوان‌المسلمین به‌عنوان یک نقطه‌عطف تلقی شد که روندهای جدیدی را در تحولات اسلامی به‌وجود آورد.

اخوان‌المسلمین و ایران

اخوان‌المسلمین یک سازمان فراملی است که به مکتب فکری اسلام سنی تعلق دارد؛ درحالی‌که ایران از زمان انقلاب اسلامی توسط یک حکومت شیعه اداره می‌شود. اخوان‌المسلمین به‌عنوان یک سازمان احیاگر در سال 1928 توسط حسن‌البنا، یک محقق مصری که بنیادگرایی اسلامی را تبلیغ می‌کرد، تأسیس شد. این جنبش به‌رغم سرکوب و تلاش‌های مستمر حکومت‌ها در غرب آسیا برای سرکوب این گروه، به‌طور گسترده در میان توده‌ها گسترش یافت. 

اخوان‌المسلمین تا جنگ شش‌روزه بین اسرائیل و پنج کشور عربی که در آن اسرائیل موفق شد شبه‌جزیره سینا را از مصر، کرانه غربی اردن و بلندی‌های جولان را از سوریه تصرف کند یک گروه حاشیه‌ای در سیاست خاورمیانه بود. 

اخوان‌المسلمین با بهره‌گیری از تضعیف روحیه عمومی اعراب منطقه، شروع به معرفی خود به‌عنوان جایگزینی بالقوه برای ناسیونالیسم سکولار عرب کرد. اخوان‌المسلمین در سال 1982 تلاش کرد تا از طریق شورش عمومی حافظ اسد، رئیس‌جمهور فقید سوریه را سرنگون کند، اما اسد توانست قیام رو به رشد را سرکوب کند. اخوان به‌ویژه پس از دخالت در شورش سوریه، در کشورهای عربی که توسط رهبران سکولار اداره می‌شوند، به‌عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شد.اخوان‌المسلمین امید خود را از دست ندادند و در سکوت به کار خود ادامه دادند تا مقبولیت و حمایت اجتماعی به دست آورند. 

آنها نفوذ ایدئولوژیک خود را از طریق مساجد گسترش دادند و از فقرا حمایت مالی کردند تا آنها را به سمت اندیشه بنیادگرایانه خود سوق دهند. اخوان‌المسلمین در دهه‌های اخیر از کمک و حمایت دولت اسلامگرای ترکیه و شیخ‌نشین قطر برخوردار است. دلیل حمایت قطر و ترکیه از این گروه در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و فراتر از آن قابل درک است، زیرا رهبری آن‌ها تقریباً مبنای ایدئولوژیکی یکسانی دارند. اما چرا با توجه به اینکه پایگاه مردمی اخوان‌المسلمین، شیعه را رافضی یا مخالف اسلام می‌داند، از سوی حکومت شیعی ایران حمایت می‌شوند؟ 

ایران و اخوان درگیر یک رابطه عشق و نفرت هستند زیرا هر دوی آنها در سناریوهای مختلف ژئوپلیتیکی با یکدیگر همکاری می‌کنند و همچنین با یکدیگر مخالفت می‌کنند. به‌عنوان مثال، زمانی که اخوان‌المسلمین سوریه و متحدانش علیه رئیس‌جمهور حافظ اسد شورش کردند، از حمایت صدام‌حسین برخوردار شدند. درحالی‌که ایران که درگیر جنگ با عراق بود، در کنار رئیس‌جمهور سوریه قرار گرفت. 

به روشی مشابه، زمانی که گروه‌های تحت حمایت اخوان‌المسلمین در جریان بهار عربی، تلاش کردند رژیم سوریه را تغییر دهند، ایران دوباره در کنار رئیس‌جمهور بشار اسد قرار گرفت و از او حمایت مالی و همچنین نظامی کرد. برعکس، هر دوی این طرفین در اموری که به نفع دوجانبه است نیز همکاری داشته‌اند. در سال 2013، در زمان حکومت محمد مرسی، نشست اسلامی در قاهره برگزار شد و محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت، به نمایندگی از ایران در آن شرکت کرد. اتحاد اخوان و ایران مصداق عملی ضرب‌المثل «دشمنِ دشمنِ من، دوست من است» علیه عربستان سعودی است. 

در نوامبر 2019، نیویورک‌تایمز و اینترسپت اسناد بسیار محرمانه ایران را فاش کردند که نشان می‌داد نشست بین نیروی قدس و اخوان‌المسلمین در سال 2014 در آنکارا برگزار شده است. براساس این گزارش آنها در مورد راه‌های ممکن برای مقابله با دشمنان در منطقه و فراتر از آن از جمله بعضی حکومت‌های عربی، اسرائیل و شاید ایالات متحده گفت‌وگو کردند. موضوع یمن نیز مورد بحث قرار گرفت زیرا ایرانیان از حوثی‌ها در یمن حمایت می‌کردند، درحالی‌که اخوان‌المسلمین از طریق جنبش الاصلاح بر رهبران قبایل سنی تاثیر دارد.

نقش اخوان‌المسلمین در جنگ ایران و عراق

رفتار شبکه اخوان‌المسلمین در دوره جنگ ایران و عراق رفتار بسیار پیچیده‌ای بود. اخوان در عین حال که تلاش داشت از جو ضدایرانی جهان عرب علیه ایران برای گسترش نفوذ خود بهره ببرد و در عین حال از حمایت صدام حسین دشمن دیرینه‌شان در عراق بهره بگیرد، روابطش را با تهران نیز حفظ کرد و از هر دو طرف بهره گرفت. برخی از رهبران و اعضای اخوان‌المسلمین، به‌ویژه در مصر و دیگر کشورهای عربی، از عراق به عنوان یک کشور عربی که در برابر یک نظام شیعه اسلامی قرار دارد، حمایت کردند. این به‌ویژه در میان هواداران این گروه که نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه بودند، مشاهده شد.

حمایت اخوان‌المسلمین از صدام حسین در طول جنگ ایران و عراق در همه شاخه‌های آن یکسان نبود. درحالی‌که برخی از گروه‌ها صدام را ضد نفوذ ایران می‌دانستند، رژیم بعثی او قبلاً اخوان‌المسلمین را مورد آزار و اذیت قرار داده بود بنابراین، بسته به زمینه‌های منطقه‌ای و سیاسی، حمایت‌ها به‌طور قابل‌توجهی متفاوت بود و همه اعضا صریحاً از صدام حمایت نکردند.

این رویکرد به دلیل واکنش منفی گروه‌های اسلام‌گرای سنی در بسیاری از کشورها نسبت به انقلاب اسلامی ایران بود. اخوان‌المسلمین نیز به دلیل ایدئولوژی سنی خود و مخالفت با حکومت شیعه در ایران، مواضع مشخصی در این رابطه داشت.  بعضی از اعضای اخوان‌المسلمین و گروه‌های مشابه در کشورهای عربی به‌ویژه مصر، به جمع‌آوری کمک‌های مالی و نظامی برای عراق اقدام کردند و تلاش کردند تا جامعه عربی را علیه جمهوری اسلامی ایران بسیج کنند. 

جنگ ایران و عراق به جنبش‌های اسلام‌گرا در کشورهای عربی، از جمله اخوان‌المسلمین، امکان داد تا با جلب حمایت از موضع ضدایرانی، خود را تقویت کنند و نفوذ خود را در سیاست‌های داخلی کشورهای عربی افزایش دهند. هرچند اخوان‌المسلمین به‌طور مستقیم در جنگ ایران و عراق دخالت نظامی نداشت، اما از نظر سیاسی و ایدئولوژیکی رابطه‌ی روشنی با عراق برقرار کرد و به تضعیف نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه کمک کرد. نفوذ اخوان‌المسلمین و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا در این جنگ نشان‌دهنده تاثیر تقسیم‌بندی‌های مذهبی و ایدئولوژیکی در جهان اسلام است. 

اما شاخه دیگری از اخوان‌المسلمین در طول جنگ ایران و عراق، به ایران در دور زدن تحریم‌های بین‌المللی کمک کرد که البته کسب منافع مالی نیز در آن دخیل بود. همانطور که یوسف نادا، سرمایه‌دار معروف به «وزیر خارجه» اخوان گفته است اخوان در طول جنگ با واردات فولاد و غلات به ایران کمک کرد. ابراهیم یزدی در خاطرات خود ادعا می‌کند که تراست دارالمال اسلامی وابسته به اخوان‌المسلمین در ژنو در تهیه اقلام نظامی تغییردهنده بازی، از جمله قطعات فانتوم، برای ایران در طول جنگ نقش اساسی داشته است.  اما از لحاظ اعتقادی و نظری همچنان انقلاب اسلامی ایران برای شاخه‌های اخوان در کشورهای مختف الهام‌بخش بود. در طول دهه 1980، جمهوری اسلامی ایران الگوی بسیاری از رهبران اخوان مانند فتحی یکن رهبر جماعت اسلامی لبنان یا راشد غنوشی بنیانگذار النهضه تونس شناخته می‌شد.

نگاه ایران به اخوان‌المسلمین

برخلاف رفتار اخوان در قبال ایران که رویکردی با فراز و نشیب بوده اما اخوان‌المسلمین همیشه در ایران مورد استقبال بوده است. همانطور که نادا در خاطرات خود ذکر می‌کند، اخوان و جمهوری اسلامی ایران در سراسر دوران مبارک روابط دوستانه داشتند. زمانی که مبارک از قدرت برکنار شد و محمد مرسی از اخوان‌المسلمین رئیس‌جمهور مصر در سال 2012 شد، تهران بسیار خوشحال شد. 

آنها با توصیف صعود اخوان به قدرت به عنوان «بیداری اسلامی»، مشتاقانه به سراغ دولت مرسی رفتند. آنها پس از سه دهه توقف دیپلماتیک به دنبال عادی‌سازی روابط با مصر بودند؛ درحالی‌که دولت مرسی از این امر استقبال نکرد. مرسی در اوت 2012 برای شرکت در اجلاس سران جنبش عدم تعهد به تهران رفت. رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد با شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در قاهره در فوریه 2013 متقابلاً پاسخ داد.

مرسی  در جریان اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها ضمن اینکه از دیدار با رهبر جمهوری اسلامی ایران امتناع کرد سخنان خود را با تهنیت به خلفای راشدین آغاز کرد و سپس به حکومت بشار اسد که مورد حمایت ایران بود طاغوت و آن را غاصب معرفی کرد. با این حال پس از کودتای ارتش در مصر امیرعبداللهیان معاون وقت وزیر امور خارجه کودتا را محکوم کرد و گفت: «ما به مقامات مصری اطمینان دادیم که اخوان‌المسلمین را یک سازمان تروریستی نمی‌دانیم.» امیرعبداللهیان گفت که ایران از ارتش مصر خواسته است تا خویشتن‌داری کند و وحشیگری‌هایی را که در مصر علیه اخوان‌المسلمین رخ داده، محکوم کرد.

شکاف اخوان و ایران بر سر سوریه رخ داد. تهران رئیس‌جمهور سابق مصر را به خاطر شرکت در کنفرانس اسلامی  «برای پیروزی مردم سوریه» در ژوئن 2013 در قاهره نبخشیده است. مرسی در آن زمان اعلام کرده بود که مصر تمام روابط دیپلماتیک خود را با سوریه متوقف خواهد کرد و از مداخله نظامی حزب‌الله لبنان انتقاد کرد. در ژوئن 2013، رهبر حماس شاخه فلسطینی اخوان‌المسلمین، خالد مشعل، در کنفرانسی در قطر در حمایت از مخالفان سوری شرکت کرد؛ جایی که یوسف القرضاوی، واعظ مصری، نظریه‌پرداز برجسته اخوان‌المسلمین، به شدت به حزب‌الله  حمله کرد و آن را «حزب‌الشیطان» نامید. 

در فوریه 2016، فهمی هویدی، نویسنده و روشنفکر مصری نزدیک به اخوان‌المسلمین، از سوی وزارت امور خارجه در تهران دعوت شد. او از سیاست منطقه‌ای ایران انتقاد کرد. وی گفت: «ایران شاه را سرنگون کرد و اکنون از بشار اسد حمایت می‌کنند... من در 37 سال گذشته از انقلاب اسلامی حمایت می‌کردم اما وقتی شروع به انتقاد از مواضع ایران کردم، مورد حمله قرار گرفتم.»

ایران به قیام سوریه به عنوان یک انقلاب مردمی نگاه نمی‌کند. ایران بیشتر نگران این است که چگونه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از مخالفان سوریه حمایت می‌کنند، چگونه جنبش‌های شبه‌نظامی سنی به سرعت در منطقه گسترش می‌یابند، و چگونه از سال 2011 کشورهای غربی در مورد چگونگی سرکوب جمعیت شیعه توسط مقامات  بحرین سکوت کرده‌اند. به‌رغم اختلاف‌نظرها در مورد سوریه و یمن برخی از نمایندگان اخوان‌المسلمین در جهان عرب همچنان توسط ایران به عنوان نمایندگان «اسلام میانه‌رو» تلقی می‌شوند. روابط بین اخوان‌المسلمین و ایران از احترام متقابل تا بی‌اعتمادی متقابل متغیر بوده و به‌طور بالقوه به دوقطبی شدن بیشتر بین سنی و شیعه در منطقه دامن می‌زند. 

اما از آنجایی که مرسی با احتیاط تلاش می‌کرد تا خط باریکی را بین ایران و جهان عرب طی کند و می‌خواست گزینه‌های خود را برای آینده باز نگه دارد، خواسته‌های تهران به‌طور کامل محقق نشد. گزارش رسانه‌های غربی مدعی است در دوران ریاست‌جمهوری مرسی، عوامل نیروی قدس به طور تصاعدی فعالیت‌های خود را در مصر افزایش دادند و با استفاده از آشفتگی پس از انقلاب، بدون ممانعت از طریق صحرای سینا سلاح‌های خود را به حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه منتقل کردند. تهران بعداً به شدت با برکناری مرسی مخالفت کرد.

رسانه‌های ایران گزارشی یک‌طرفه از وقایع در حال وقوع در مصر دادند که به دنبال اعتبار بخشیدن به روایت اخوان‌المسلمین بود. مرسی و 35 تن دیگر از اعضای برجسته اخوان‌المسلمین در جریان محاکمه خود پس از برکناری، از جمله به انتقال اسرار دولتی به ایران و همچنین همکاری با سپاه پاسداران، حزب‌الله و حماس به قصد انجام اقدامات تروریستی متهم شدند. براساس گزارش رسانه‌های غربی، تهران و اخوان‌المسلمین مدت‌ها پس از برکناری مرسی به همکاری ضد سعودی در جنگ داخلی یمن متمرکز شدند.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
وب گردی
آخرین اخبار