به دنبال نظم شرقی/عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از آغاز تا اکنون
کشورهای غربی از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای استقبال نمیکنند. ایران به گسترش نظامی-سیاسی بلوک شرق کمک میکند و در نتیجه با شکستن انزوای بینالمللی و تبدیل شدن به یکی از متحدان اصلی یک اتحاد جوان اما پویا، نه تنها اسرائیل و اروپا بلکه ایالات متحده آمریکا را آشفته میکند.
در جریان برگزاری بیستوسومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای در 13 تیر 1402 که به شکل مجازی و به میزبانی «هند» برگزار شد، عضویت رسمی بهعنوان نهمین عضو اصلی این سازمان منطقهای، پس از طی فرآیند عضویت قطعی و انجام تعهدات رویهای به جمهوری اسلامی ایران اعطا و به تصویب و امضای دیگر اعضا رسید و همزمان با اعطای عضویت اصلی به ایران در بیست و سومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای، در مراسمی با حضور سفیر ایران در چین پرچم جمهوری اسلامی ایران در کنار پرچم 8 عضو اصلی دیگر در برابر مقر دبیرخانه این سازمان در پکن به اهتزاز درآمد.
عضویت در سازمان همکاری شانگهای برای ابراهیم رئیسی بداقبال بود و او تنها یک بار بهعنوان عضو اصلی در آن حاضر شد و در بیست و چهارمین نشست سران با حضور محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور و سرپرست ریاستجمهوری و سران کشورهای عضو این سازمان در آستانه پایتخت قزاقستان برگزار شد.
دولت سیدابراهیم رئیسی مدعی بود روند تبدیل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از عضو ناظر به عضو اصلی، با حضور او در بیست و یکمین نشست سران این سازمان در دوشنبه پایتخت تاجیکستان آغاز شده است. در پایان این نشست که 26 شهریور 1400 برگزار شد، سران 8 کشور عضو اصلی، نظر موافق خود را با تبدیل عضویت جمهوری اسلامی ایران از عضو ناظر به عضو اصلی اعلام و اسناد مربوط به آن را امضا کردند و بر این اساس فرآیند فنی تبدیل عضویت ایران آغاز شد.
با انجام فرآیند فنی و انجام تعهدات رویهای در روند تبدیل عضویت ایران، «قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای» در روز 4 بهمن 1401 در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 15 بهمن به تایید شورای نگهبان رسید. ابراهیم رئیسی نیز هجدهم بهمن 1401 قانون الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای را برای اجرا ابلاغ کرد؛ با این حال تلاش ایران برای عضویت در این سازمان سابقه دیرینهتری داشت و رئیسی در ابتدای ریاستجمهوری خود ثمره این تلاش را به سرعت چید و بهعنوان نخستین دستاورد بینالمللی دولت خود تبلیغات گسترده داخلی را در این زمینه آغاز کرد.
درحالیکه تقاضای عضویت ایران در ۱۰بهمن 1383 طی یادداشتی رسمی از سوی سفارت ایران در پکن به دبیرخانه سازمان منعکس شد و در پایان نشست وزیران امور خارجه سازمان، پیوستن ایران بههمراه پاکستان و هند بهعنوان اعضای ناظر در اجلاس سران سازمان در شهر آستانه در تاریخ ۱۴ و ۱۵ تیرماه سال 1384 امضا شد و از آن زمان رؤسایجمهور ایران و یا نماینده آنان به عنوان عضو ناظر در نشستهای این سازمان شرکت کردند.
به عبارت دیگر درخواست عضویت در سازمان توسط دولت اصلاحطلب سیدمحمد خاتمی ارائه و پیگیری شد و دولت اصولگرای محمود احمدینژاد پیگیر آن بود و دولت میانهروی حسن روحانی نیز با جدیتی بیشتر آن را به نتیجه رساند و فرآیند قانونی در دوره ابراهیم رئیسی به ثمر نشست.
تکیه تبلیغات دولت رئیسی بر تاثیر عضویت در سازمان شانگهای در رشد و توسعه اقتصادی کشور بود و رسانههای نزدیک نیز با جمع بستن تعداد شهروندان کشورهای عضو این سازمان به مبالغه در اهمیت اقتصادی این سازمان پرداختند؛ درحالیکه کارکرد اصلی سازمان همکاری شانگهای یک پیمان امنیتی به منظور مقابله با تروریسم است و کمتر کارکرد اقتصادی دارد.
سازمان همکاری شانگهای چیست؟
سازمان همکاری شانگهای یک سازمان بینالمللی دائمی بیندولتی است که در 15 ژوئن 2001 در شانگهای توسط قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان تاسیس شد. سلف آن مکانیسم پنج شانگهای بود. شانگهای ۵ سازمانی است که در سال ۱۹۹۶ میلادی تاسیس شد و پس از عضویت ازبکستان تغییر نام داد و به سازمان همکاریهای شانگهای مشهور شد.
گروه شانگهای پنج در سال 1996 زمانی که سران کشورهای چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان معاهده تعمیق اعتماد نظامی در مناطق مرزی را در شانگهای امضا کردند، ایجاد شد و در 24 آوریل 1997، همین کشورها معاهده کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی را در نشستی در مسکو - روسیه امضا کردند. در 20 مه 1997، رئیسجمهور روسیه، بوریس یلتسین و رئیسجمهور چین، جیانگ زمین، بیانیهای در مورد «جهان چندقطبی» امضا کردند. اجلاسهای سالانه بعدی گروه پنج شانگهای در آلماتی، قزاقستان در سال 1998، در بیشکک، قرقیزستان در سال 1999، و در دوشنبه، تاجیکستان در سال 2000 برگزار شد.
حفاظت از استقلال ملی، حاکمیت، تمامیت ارضی و ثبات اجتماعی پنج کشور به عنوان اهداف این گروه اعلام شد. ساختار پنج شانگهای به تسریع حل و فصل اختلافات مرزی اعضا، توافق بر سر استقرار نظامی در مناطق مرزی و رسیدگی به تهدیدات امنیتی کمک کرد. در سال 2002، منشور سازمان همکاری شانگهای در نشست شورای سران کشورها در سنپترزبورگ امضا شد که در 19 سپتامبر 2003 لازمالاجرا شد.
این اساسنامه که اهداف، اصول، ساختار و حوزههای اصلی فعالیت سازمان را تعیین کرد، تقویت اعتماد متقابل، دوستی و حسن همجواری بین کشورهای عضو، تشویق همکاری موثر بین کشورهای عضو در زمینههایی مانند سیاست، تجارت، اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ، آموزش، انرژی، حمل و نقل، گردشگری، حفاظت از محیط زیست، تضمین و حفظ صلح، امنیت و ثبات در منطقه به طور مشترک، ترویج نظم بینالمللی سیاسی و اقتصادی بینالمللی دموکراتیک، عادلانه و منطقی جدید به عنوان اهداف سازمان تعیین شدند.
در این اساسنامه عنوان شد که در داخل، سازمان همکاری شانگهای به «روح شانگهای» یعنی اعتماد متقابل، منافع متقابل، برابری، مشورت، احترام به تنوع تمدنها و پیگیری توسعه مشترک پایبند است و در خارج، از عدم تعهد، عدم هدف قرار دادن سایر کشورها یا مناطق و اصل باز بودن حمایت میکند. عالیترین مرجع تصمیمگیری سازمان همکاری شانگهای، شورای سران کشورها است که سالی یک بار تشکیل جلسه میدهد و در مورد تمام مسائل مهم سازمان تصمیمگیری میکند. شورای سران دولت (نخستوزیران) نیز سالی یک بار برای بحث در مورد استراتژی همکاریهای چندجانبه و حوزههای اولویتدار در سازمان، تعیین موضوعات اساسی و موضوعی در حوزههای اقتصادی و سایر حوزهها و تصویب بودجه سازمان همکاری شانگهای تشکیل میشود.
علاوه بر این دو مکانیسمهایی نیز برای نشستهای مربوط به امور خارجی، دفاع ملی، امنیت، اقتصاد و تجارت، فرهنگ، بهداشت، آموزش، حمل و نقل، پیشگیری و امداد اضطراری، علم و فناوری، کشاورزی، قوه قضائیه، گردشگری، صنعت، انرژی، فقرزدایی، ورزش و غیره. شورای هماهنگکننده ملی مکانیسم هماهنگی سازمان همکاری شانگهای است. این سازمان دارای 2 نهاد ثابت دبیرخانه در پکن و کمیته اجرایی ساختار منطقهای ضدتروریسم در تاشکند است. دبیرکل سازمان همکاری شانگهای و مدیر کمیته اجرایی توسط نشست سران برای یک دوره سهساله منصوب میشوند.
در 1 ژانویه 2022، ژانگ مینگ از چین و میرزایوف از ازبکستان به ترتیب به عنوان دبیرکل سازمان همکاری شانگهای و مدیر کمیته اجرایی تعیین شدند. در سال 2005، گروه تماس سازمان همکاری شانگهای-افغانستان تأسیس شد تا از سوی این سازمان به بحران افغانستان بپردازد. سازمان همکاری شانگهای با کشورهای مشترکالمنافع مستقل (CIS)، انجمن کشورهای جنوب شرق آسیا (ASEAN)، سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)، سازمان همکاری اقتصادی (ECO)، کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای آسیا مشارکت داشته است. زبان رسمی سازمان همکاری شانگهای روسی و چینی است.
هند، ایران، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ازبکستان در حال حاضر، 9 عضو سازمان همکاری شانگهای هستند و بلاروس و مغولستان نیز عضو ناظر این سازمان هستند. در سال 2022، در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، روند ارتقای وضعیت جمهوری بلاروس در داخل سازمان به سطح یک کشور عضو آغاز شد. آذربایجان، ارمنستان، بحرین، مصر، کامبوج، قطر، کویت، مالدیو، میانمار، نپال، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، ترکیه، سریلانکا نیز 14 شرکای گفتوگوی این سازمان هستند.
ترکیه از سال 2013، به عنوان شریک گفتوگو، پذیرفته شد. در همان زمان، ترکیه یکی از اعضای ناتو و کشور نامزد اتحادیه اروپا بود. رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه اعلام کرد که در مورد امکان کنار گذاشتن نامزدی ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا در ازای عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای گفتوگو کرده است. پس از آن که پارلمان اروپا به اتفاق آرا به تعلیق مذاکرات الحاق با ترکیه رای داد، این موضوع دوباره در سال 2016 تقویت شد.
همزمان ترکیه ریاست باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای برای دوره 2017 را به دست آورد و این امر ترکیه را به اولین کشوری تبدیل کرد که بدون عضویت کامل، ریاست یک باشگاه در این سازمان را بر عهده گرفت. در سال 2022، در بیستودومین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، رئیسجمهور ترکیه گفت که ترکیه به دنبال عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای است.
سازمان تماسهای اطلاعاتی منظمی با دبیرخانه سازمان ملل متحد و نهادهای سازمان ملل متحد در پکن دارد. در 5 آوریل 2010، دبیرکل سازمان همکاری شانگهای و دبیرکل سازمان ملل متحد یک بیانیه مشترک در مورد همکاری بین دبیرخانههای سازمان همکاری شانگهای و سازمان ملل در تاشکند امضا کردند. این بیانیه از جمله قصد طرفین برای گسترش همکاری در ارتباطات و تبادل اطلاعات را بیان کرده است.
تامین امنیت منطقهای و بینالمللی، مقابله با تروریسم، افراطگرایی، جداییطلبی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه، جنایات سازمانیافته و فراملی و کنترل تسلیحات و خلع سلاح اولویتهای نخست سازمان همکاری شانگهای را تشکیل میدهد؛ به همین دلیل نیز نشستهای مرزبانی یکی از فعالترین کمیتههای سازمان بوده و بیست و پنجمین نشست کارشناسان مسئول در حوزه مرزبانی کشورهای عضو همکاری شانگهای 20 تیر 1403 در شهر شانگهای چین برگزار شد. در این نشست نمایندگان فرماندهی مرزبانی فراجا شرکت کردند. همکاریهای اقتصادی و تجاری در گام دوم پس از رفع مسائل امنیتی و سیاسی، مورد توجه قرار دارد.
بهرغم موفقیتهای اولیه این سازمان پس از جنگ سرد، همیشه بین اندازه سازمان همکاری شانگهای و تأثیر آن فاصله وجود داشته است. اغلب با ارقام بزرگ درباره سازمان شانگهای یاد میشود؛ کشورهای عضو آن 40 درصد از جمعیت جهان، 60 درصد از خشکی اوراسیا و 20 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را در بر میگیرند با این حال، سازمان در واقع کار زیادی انجام نمیدهد.
همکاری امنیتی نتیجه قابل توجهی داشته که برای مقابله با نگرانی مشترک درباره سه شر تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی تحریک شده است. سازمان همکاری شانگهای این را از طریق ساختار منطقهای ضدتروریسم و سازمان پیمان امنیت جمعی نهادینه کرده است. با این وجود، تلاشها برای یکپارچگی اقتصادی عمیقتر نتیجه نداشته است و این واقعیت که دو پرجمعیتترین و ثروتمندترین عضو آن یعنی چین و هند، رقبای سرسختی هستند، همکاری سیاسی را با چالش مواجه میکند.
عضویت ایران در همکاری شانگهای
چین و روسیه، قدرتهای تأثیرگذار در سازمان همکاری شانگهای، در سالهای اخیر از تحفظ روابط خود با ایران دست برداشته و روابط جامعتری برقرار کردهاند. سازمان همکاری شانگهای که شامل چین، روسیه، هند، پاکستان و همچنین کشورهای آسیای میانه به غیر از ترکمنستان است، عضویت ایران در این سازمان را تایید کرد. در واقع، عضویت ایران در بیستویکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای که در تاریخ 25 شهریور 1400 در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان برگزار شد، پس از پانزده سال عضویت ناظر اعلام شد. با این حال، مانند عضویت سایر کشورها، ابتدا برخی از مراحل فنی برای عضویت کامل باید انجام میشد.
اگرچه ایران از زمان انقلاب با کشورهای غربی بهویژه آمریکا مشکلات قابل توجهی داشته است، اما هرگز نخواسته است روابط خود را بهطور کامل با غرب قطع کند و در هر فرصتی سعی در ترمیم آنها داشته است. با این حال روابط سیاسی به دلیل مشکلاتی مانند فتوای سلمان رشدی، حمله میکونوس، حوادث 11 سپتامبر یا فعالیتهای هستهای ایران هرگز به سطح ایدهآل نرسیده است.
با این وجود، تهران تا همین اواخر همواره روابط نزدیک خود را با اروپا بهویژه در حوزه اقتصادی حفظ کرده و بسیاری از شرکتهای آلمانی و فرانسوی پروژههای مهمی را در ایران انجام دادهاند. دولتهای میانهرو هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی و دولتهای اصلاحطلب سیدمحمد خاتمی و مسعود پزشکیان تلاش بیشتری برای بهبود روابط و تنشزدایی داشتهاند و حتی دولت اصولگرای سیدابراهیم رئیسی نیز از روابط با کشورهای غربی و بهویژه اروپا چشمپوشی نکرد. شاید از دولت محمود احمدینژاد بتوان بهعنوان یک استثنا یاد کرد که طی آن تنش در روابط ایران و غرب به اوج خود رسید و دولت احمدینژاد نیز از آن استقبال کرد و حتی بر آتش آن دمید.
ایران در میانه شرق و غرب همواره تلاش کرده بتواند موقعیت خود را بهبود ببخشد اما در دهههای اخیر بهویژه برای رابطه با قدرتهای شرقی حساب ویژهای باز کرد. با این حال در جریان انتقال پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت، چین و روسیه نشان دادند که مانند ایران در مورد رابطه خود با تهران اهمیت قائل نیستند و با کشورهای غربی برای اجرای تحریمهای بینالمللی علیه ایران همراهی کردند. اما با گسترش تضاد جهانی شرق و غرب از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین موقعیت جهانی نیز تغییر کرده است.
با انتقال جنگ از حالت تنش به درگیری تمامعیار، به نظر میرسد که تضاد «شرق-غرب» پتانسیل تبدیل شدن به لحظهای محوری در روابط بینالملل را دارد که با پایان جنگ سرد یا حملات 11 سپتامبر قابل مقایسه است. این آشفتگی جهانی بر سر ایران، بهعنوان یک بازیگر اصلی در غرب آسیا که یک استراتژی منطقهای را دنبال میکند نیز مطرح است. تهران برای مدت طولانی روابط خود را با روسیه و چین به آرامی اما پیوسته توسعه داده و این سیاستها را در چارچوب قانون تنظیم کرده است.
ایران در این گستره تلاش میکند این تحولات را به دقت تفسیر کند و بهترین گامها را برای تامین و گسترش منافع ملی خود بردارد. تهران که در گذشته به سطح مطلوبی از پاسخ مطلوب به انتظاراتش از مسکو و پکن نرسیده بود، اخیراً روابط خود را با این دو کشور به سطح بالاتری رسانده است. توافقنامه همکاری جامع بیستوپنج ساله ایران و چین، عادیسازی روابط با عربستان با میانجیگری چین و تعمیق سریع روابط با روسیه پس از حمله به اوکراین که پیش از این به دلیل عوامل مختلفی از جمله عامل اسرائیل، بهبود چندانی نداشت شاخصهای عینی این وضعیت هستند.
بهطور خلاصه، چین و روسیه، قدرتهای تعیینکننده در سازمان همکاری شانگهای، در سالهای اخیر نسبتهای خود را در رابطه با ایران برداشته و روابط جامعتری برقرار کردهاند. در واقع، تغییر موضع تاجیکستان پس از وتوی عضویت ایران در گذشته، یا تحریمهای شدید اقتصادی و مالی ایالات متحده دیگر مانع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نشد و با تنش بیشتر در روابط چین و روسیه با ایالات متحده همزمان شد. هند و پاکستان که همزمان با ایران به عنوان عضو ناظر سازمان شانگهای پذیرفته شده بودند در سال 2015 به عضویت کامل این سازمان درآمدند اما درخواست ایران تا سال 2021 برابر با شهریور 1400 بیپاسخ ماند و همین نکته به خوبی بیانگر نگاه پکن و مسکو به ایران است.
با توجه به تیرگی روابط ایران با غرب و معرفی سازمان همکاری شانگهای بهعنوان موازنهای در برابر نفوذ جهانی غرب، گنجاندن کشوری که به موضع ایدئولوژیک ضدآمریکایی خود معروف است، بدون شک به چالش میان این سازمان و غرب دامن خواهد زد. در واقع تارنمای خبری نورنیوز که گفته میشود به شورای عالی امنیت ملی ایران نزدیک است با این استدلال که سهگانه ایران، چین و روسیه حساسترین بلوک مقاومت در برابر ناتو را تشکیل میدهند، تاکید کرد که این اقدام یک برد استراتژیک برای ایران است.
تحلیلهای منتشرشده در ایران اغلب بر اهمیت سیاسی-نظامی عضویت تاکید میکنند و بر اتحاد چین و روسیه به جای تمرکز بر هند یا کشورهای آسیای مرکزی که بخشی از این سازمان هستند، تاکید میکنند. تصویب الحاق ایران توسط دو کشوری که قبلاً به دلایل مختلف با آن مخالف بودند، همراه با درگیریهای جاری در اوکراین که شاهد استقرار تسلیحات پیشرفته و حتی ممنوعه بوده است، و همچنین تشدید بحثها در مورد سناریوهای احتمالی هستهای، عوامل مهمی هستند. علاوه بر این عوامل، اتهامات اوکراین مبنی بر ارائه موشک و پهپادهای ایران به روسیه نشان میدهد که عضویت تهران و تلاشهای آن برای تقویت روابط با پکن و مسکو در سالهای اخیر عمدتاً ناشی از ملاحظات سیاسی و نظامی تا انگیزههای صرفاً اقتصادی، لجستیکی یا مرتبط با انرژی است.
حتی در این برهه اخباری از تلاش چین و صربستان و همچنین تاجیکستان برای تهیه مقدار قابل توجهی پهپاد از ایران منتشر شد که همراه با ایجاد تاسیسات پهپادی مشترک روسیه و ایران در تاتارستان، نشاندهنده پتانسیل گسترش دامنه همکاری اعضای شانگهای با ایران در این حوزه است. با تشدید تنشها بین غرب به رهبری آمریکا و بلوک شرق به رهبری چین، همکاری نظامی بین سه کشور تنها به هواپیماهای بدون سرنشین محدود نمیشود، بلکه سیستمهایی که آنها در اختیار یکدیگر قرار میدهند نیز متنوع و افزایش مییابد.
از نقطهنظر اقتصادی، ایران که تحت تاثیر تحریمهای غرب قرار گرفته است، امیدوار است که از مزایای سازمان همکاری شانگهای بهرهمند شود؛ انتظاری که در مطبوعات ایران بهویژه رسانههای هوادار دولت ابراهیم رئیسی بیان شد. با این حال، از دیدگاه واقعبینانه، سازمان شانگهای به جای اینکه یک جامعه منطقهای متمرکز بر تجارت و اقتصاد باشد، بر خنثی کردن تهدیدات مشترک علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشورهای عضو از جنبشهای جداییطلب و رادیکال متمرکز است.
این سازمان در درجه اول به دلیل حضور قدرتهای در حال رشدی مانند چین و هند، اعتبار و توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است. وضعیت این سازمان بهعنوان یک پلتفرم جذاب برای گفتوگو، حتی با حضور کشورهایی که گرفتار درگیریهای سیاسی و حتی نظامی با یکدیگر هستند، دستنخورده باقی میماند. انتظار اینکه این عضویت تاثیر مثبت قابل توجهی بر اقتصاد ایران داشته باشد، چندان واقعی به نظر نمیرسد.
در واقع، همانطور که رهبران کشورهای عضو اعلام کردند، تجارت غیردلاری به عنوان یک دغدغه امنیتی بین کشورهای عضو هدفی نیست که در کوتاهمدت محقق شود. تجارت غیردلاری با هدف مقابله با کنترل آمریکا و آمادگی برای رویارویی اقتصادی و سیاسی با آن اگرچه سالها در دستور کار سازمان شانگهای بوده است، اما اقدامات انجامشده محدود است. با توجه به عدم وجود منطقه تجارت آزاد در میان کشورهای عضو، انتظار تحقق فوری منافع اقتصادی غیرواقعی است.
کشورهای غربی از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای استقبال نمیکنند. ایران به گسترش نظامی-سیاسی بلوک شرق کمک میکند و در نتیجه با شکستن انزوای بینالمللی و تبدیل شدن به یکی از متحدان اصلی یک اتحاد جوان اما پویا، نهتنها اسرائیل و اروپا بلکه ایالات متحده آمریکا را آشفته میکند. موضع ایران در مناطق مختلف از جمله اوکراین، سوریه و عراق و همچنین حوادث توقیف نفتکشها در خلیج فارس و دریای سرخ با تمایلات استراتژیک پکن و مسکو همخوانی دارد. این عوامل اغلب بهعنوان موانع کلیدی برای دستیابی به یک توافق آیندهنگر با وجود پیشرفت قابل توجه در مذاکرات هستهای ذکر میشوند.
عضویت در شانگهای برای ایران، امتیازات خود را دارد. فراتر از اینکه ایران بخشی از یک سازمان بینالمللی در حال رشد است، این پیام به ایالات متحده و اتحادیه اروپا ارسال میکند که ایران میتواند بدون تجدیدنظر در برجام از انزوا خارج شود. هماهنگی عمیقتر با چین و روسیه عامل دیگری است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. این دو کشور، همراه با ایران، عمیقاً از هنجارهای نظم بینالمللی غربمحور ناراضی هستند. هر یک از این سه با محدودیتهایی در ابراز قدرت و نفوذ در مواجهه با ایالات متحده و متحدان و شرکای آن هستند.
اما به عنوان یک سازمان بزرگتر، شانگهای کمتر از مجموع اجزای آن است. پذیرش هند به عنوان عضو کامل نفوذ چین و روسیه را کمرنگ کرده است. علاوه بر این، با پیوستن شرکا و متحدان آمریکایی از جمله ترکیه، مصر، عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات متحده عربی به عنوان شرکای گفتوگو، کمتر احتمال دارد که سازمان همکاری شانگهای نماینده یک بلوک ضدغرب باشد.
تفاوتهای بین کشورهای عضو و بوروکراسی نهادی ضعیف نیز به فرآیندی کمک میکند که شانگهای ظرفیتی فراتر از یک محل گفتوگو پیدا نکند. نهادهای بینالمللی تأسیس شده پس از جنگ جهانی دوم عموماً توسط دیدگاه لیبرالیستی شکل گرفتند. بازارهای آزاد، نهادهای بینالمللی، امنیت جمعی، دموکراسی و حاکمیت قانون همگی از ویژگیهای این نهادها هستند و از طریق مشارکت ترویج میشوند.
این لیبرالیسم تعبیهشده به کشورهایی که قوانین آن نهادها و نظم گستردهتری را که آنها ایجاد میکنند مشروعیت بیشتری میدهد و این رویه همچنین منبع نارضایتی کشورهایی است که ارزشهای سیاسی متضاد دارند. سازمان همکاری شانگهای چیزی متفاوت را نشان میدهد: یک سازمان بینالمللی بزرگ مبتنی بر نظمی غیرلیبرال. اصول سازماندهی موسسات توسعهیافته غربی اغلب با ترجیحات دولتها در سازمان همکاری شانگهای متفاوت است و این یکی از ترجیحهای سیاسی مدنظر ایران در عرصه بینالمللی است.