| کد مطلب: ۳۳۸۴۵

ماهی قرمز کوچولو/درباره عکسی از فروش ماهی قرمز یا گلد فیش

حالا دوباره وقت آن رسیده که طرفداران و کارشناسان محیط زیست پایشان به صفحات روزنامه‌ها باز شود و در مذمت نگهداری و خریدن ماهی قرمز سخنرانی کنند.

ماهی قرمز کوچولو/درباره عکسی از فروش ماهی قرمز یا گلد فیش

روزهای عمر مثل برق و باد می‌گذرد. یک سال دیگر هم گذشت و به آرزوهایمان نرسیدیم. ناشکری نمی‌کنم اما انگار خدا آدمیزاد را ساخته که ناراضی باشد. از همان روزی که پدرمان روضه رضوان به دو گندم بفروخت دیگر این بنی‌بشر رنگ آرامش و آسایش به خود ندید که ندید. البته کسی چه می‌داند شاید حکمت این عالم یا قدر الهی همین بوده که ما به این دنیا بیاییم، رنج ببریم و روزی هم ریق رحمت را سر بکشیم و...

اصلاً شاید همین ناراضی بودن و بیشتر خواستن است که باعث و بانی رشد و پیشرفت‌مان می‌شود. حالا اینکه «پیش کدام رفتی» را شما بهتر از من می‌دانید. شده‌ام مثل این پیرمردهای غرغرویی که عصر به عصر چهارپایه آهنی‌شان را بر می‌دارند و دم خانه می‌نشینند و به زمین و زمان فحش می‌دهند. اما یکی به من بگوید مگر همین دیروز نبود که چهارشنبه‌سوری بود و زردی خودمان را به آتش دادیم و سرخی‌اش را گرفتیم؟

مگر همین دیروز نبود که دور سفره هفت‌سین نشستیم و حول حالنا الی احسن‌‌الحال خواندیم؟ مگر همین دیروز نبود که از دستفروش کنار خیابان ماهی قرمز کوچولو خریدیم و فرا رسیدن نوروز باستانی را به جشن نشستیم؟

روزها گذشت... روزهای سخت و عجیبی هم گذشت، اما یک لحظه به عقب نگاه کنید، چشم بر هم زدیم و به خودمان آمدیم و دیدیم دوباره دستفروش‌ها توی پیاده‌رو آکواریوم گذاشته‌اند و گلد فیش‌ها را میهمان خانه‌هایمان می‌کنند.

حالا دوباره وقت آن رسیده که طرفداران و کارشناسان محیط زیست پایشان به صفحات روزنامه‌ها باز شود و در مذمت نگهداری و خریدن ماهی قرمز سخنرانی کنند. وقت آن رسیده بیایند و بگویند این نوع خاص از ماهی چنان سخت‌جان است که هیچ رقمه نمی‌میرد و اگر خدایی ناکرده هوس کنید بعد از مراسم نوروز به رودخانه و دریاچه بسپاریدشان پدر صاحب بچه اکوسیستم را درمی‌آورند و چه چه.

خدا می‌داند نگارنده که من باشم آدم بی‌دغدغه‌ای نیستم. حتی خیلی وقت‌ها فیلتر سیگار یا آدامس جویده‌ام را توی دستمال می‌پیچم و در جیبم می‌گذارم که مبادا چینی خسته محیط زیست ترکش بیشتر شود.

اما یکی بیاید به من خسته‌دل بی‌سر و سامان بگوید این ماهی قرمزی که شاید چند روز رنگ زندگی به خانه‌ام می‌بخشد آزارش به که می‌رسد؟

اصلاً این ماهی قرمزی که هر سال همه‌جوره هوایش را داشتم. غذایش را به موقع دادم. آب بی‌کلرش را به وقت عوض کردم اما سیزده نشده روی آب آمد و دل سنگ مرا همچون رنگش سرخ کرد مگر اصلاً زنده می‌ماند که بخواهد به محیط زیست آسیب برساند؟ 

 عکس: مجتبی محمدی/ ایرنا

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار