از محسن لرستانی تا آذرخش مکری/چند کلامی درباره احساس ناکامی و یوتیوب فارسی
یوتیوب فارسی دنیای غریبی دارد. حواستان نباشد در دریایش غرق میشوید. دریایی که به معنای واقعی کلمه ساحل ندارد.

یوتیوب فارسی دنیای غریبی دارد. حواستان نباشد در دریایش غرق میشوید. دریایی که به معنای واقعی کلمه ساحل ندارد. در همین یوتیوب فارسی فارغ از گیمینگ، چالشها، بلایند دیت، آشپزی، ماشینبازی، حیوانات خانگی و... اخیراً لاین مصاحبه هم ترند شده است.
اینکه میگویم دنیای غریب یعنی در همین پلتفرم، برنامه مصاحبهمحوری درست میشود که از دکتر آذرخش مکری و محمدشمس لنگرودی تا «گادپوری» و «محسن لرستانی» میهمانش میشوند.
محتوای این برنامهها لزوماً کاربرد فرهنگی و علمی ندارند. سوالها عموماً در سطحیترین شکل پرسیده و جوابها اصولاً طوری تنظیم میشوند تا محتوای سوشالمدیای فارسی را ساپورت کنند. با این همه یکی دو روز پیش با علم به اینکه از این نوع محتوا چیزی عایدم نمیشود، یکی دو ساعتی پای مصاحبه علی ضیا و محسن لرستانی نشستم.
همراهان این ستون غریب به یقین این خواننده را میشناسند. با این همه برای آن دسته از شما که نمیشناسیدش، مینویسم. محسن پورمست معروف به لرستانی خواننده اهل کرمانشاه است. او فعالیت حرفهای خودش را در سال ۱۳۸۶ با انتشار آهنگهای «زندان» و «غربت» آغاز کرد و با ترانههای «بچهننه» به شهرت رسید.
سبک موسیقی محسن لرستانی ترکیبی از موسیقی محلی و پاپ است که با صدا و لحنی غمگین و شکستخورده اجرا میشود. در اسفند ۱۳۹۷، لرستانی به اتهام «افساد فیالارض» بازداشت میشود. مدتی بعد اما در اردیبهشت ۱۴۰۰ با قرار وثیقه آزاد و تبرئه میشود.
بعد از دیدن مصاحبه چند ساعتی را صرف شنیدن موسیقی «لرستانی» کردم. محتوای بیشتر آهنگها شکست، نارفیقی، بدبیاری و بداقبالی است. جالب اینجاست که هر کدام از آهنگها در اکثر پلتفرمهای پخش موسیقی میلیونها بار شنیده شده است. این در حالی است که لرستانی به نوعی خواننده زیرزمینی به حساب میآید.
محتوای شعرها در سادهترین و ابتداییترین شکل ممکن درددل یک انسان مغموم و شکستخورده است که روی ریتمی تند با صدایی خسته خوانده میشود. مشهور است که رانندگان شوتی مخاطبان اصلی این شکل از موسیقی هستند و نصف بیشتر تصادفات جادهای موقع شنیدن همین موسیقی اتفاق میافتد.
میدانم این حرفها پایه و اساس درست و درمانی ندارد، اصلاً مگر مملکت ما سر جمع چند راننده شوتی دارد؟ اما شاید با دیدن این میزان محبوبیت و محتوای این نوع موسیقی بشود به این نتیجه رسید که عده قابل توجهی گوش ناکوک و ذهن آشفته و حال خرابی دارند...
یک نکته آخر را هم بگویم و بحثم را جمع کنم. واقعیت اینکه نگارنده با وجود اینکه به محتوای شعرها و موسیقی لرستانی انتقاد دارد اما غمی در صدای او میبیند که دلنشین است.