| کد مطلب: ۴۱۳۹۸

آسیب‌های ماندگار/تصمیمات دولت آمریکا در قبال ایران تبعاتی بلندمدت برای ایالات‌متحده و جامعه جهانی خواهد داشت

ونس در پاسخ گفت: «ما در حال جنگ با ایران نیستیم. در حال جنگ با تأسیسات هسته‌ای ایران هستیم.»

آسیب‌های ماندگار/تصمیمات دولت آمریکا در قبال ایران تبعاتی بلندمدت برای ایالات‌متحده و جامعه جهانی خواهد داشت

هرچند فرجام ۱۲ روز تبادل آتش میان ایران و اسرائیل که با حمله غیرقانونی اسرائیل به خاک ایران در ۱۳ ژوئن آغاز شد و با حمله ایالات‌متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران در ۲۲ ژوئن به اوج خود رسید، به آتش‌بسی شکننده ختم شد اما سیاست‌ها و نوع نگاه دولت آمریکا به خاورمیانه و جنگ، خطری جدی برای منطقه به حساب می‌آید.

یک روز پس از حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، زمانی که جی‌دی ونس، معاون رئیس جمهور ایالات‌متحده در برنامه «Meet the Press» حاضر شده بود تا به سوالات درباره این حمله پاسخ دهد، کریستن واکر، مجری برنامه سوالی نسبتاً ساده از او پرسید: «آیا ایالات‌متحده اکنون در حال جنگ با ایران است؟»

ونس در پاسخ گفت: «ما در حال جنگ با ایران نیستیم. در حال جنگ با تأسیسات هسته‌ای ایران هستیم.»

این نگاه، شاید بتواند برای بخشی از حامیان رئیس‌جمهور آمریکا در داخل ایالات‌متحده قانع‌کننده باشد، اما به باور بسیاری از تحلیلگران، با توجیهات کلامی نمی‌توان از مواجهه با تبعات خطرناک اقدامات جنگی سر باز زد.

زک بیشامپ، نویسنده و تحلیلگر ارشد در نشریه آمریکایی وکس، در این باره نوشته است: «گفتن چنین حرفی درست مانند این است که امپراتوری ژاپن پس از حمله به پرل هاربر، ادعا می‌کرد که ما علیه آمریکا اعلام جنگ نکرده‌ایم بلکه صرفاً علیه پایگاه‌ها و تجهیزات آمریکا در اقیانوس‌آرام اعلام جنگ کردیم.»

طرح این نوع استدلال‌ها از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و معاون او، جی‌دی‌ ونس به دو دلیل قابل درک است. اول این‌که آن‌ها در طول رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۲۴ بارها وعده دادند که می‌خواهند به «جنگ‌های بی‌پایان» ایالات‌متحده در منطقه خاورمیانه پایان دهند.

دلیل دوم، به نگاه مردم آمریکا به جنگ بازمی‌گردد. براساس نظرسنجی رویترز، ایپسوس، تنها ۳۶ درصد از آمریکایی‌ها شامل ۶۹ درصد از جمهوری‌خواهان و ۱۳ درصد از دموکرات‌ها از حمله نظامی ایالات‌متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران حمایت می‌کنند. همچنین این نظرسنجی نشان می‌دهد میزان مقبولیت عمومی ترامپ به ۴۱ درصد رسیده که پایین‌ترین سطح از زمان بازگشت او به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵ است.

تهران، روز دوشنبه ۲۳ ژوئن تصمیم گرفت که پاسخی محکم اما منطقی به اقدام غیرقانونی آمریکا بدهد و با استناد به ماده ۵۱ منشور ملل متحد و به‌عنوان اقدام متقابل، پایگاه آمریکایی العدید در قطر را هدف قرار داد. به گواه کارشناسان، تهران توان تهاجمی لازم برای وارد آوردن ضربه‌ای بسیار محکم‌تر را به آمریکا داشت و می‌توانست بسیاری از نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه خاورمیانه را هدف مستقیم قرار دهد، با این حال تصمیم گرفت از تشدید تنش‌ها به‌صورتی‌که از کنترل طرفین خارج شود، خودداری کند.

این تنها دلیل خطرناک بودن سیاست‌های دولت ترامپ نیست. در ادامه به نمونه‌هایی دیگر از خطراتی که این سیاست‌ها دارد، می‌پردازیم.

تشدید تنش هسته‌ای

جفری ساکس، تحلیلگر و استاد دانشگاه مطرح آمریکایی شب گذشته و ساعاتی پیش از برقراری آتش‌بس در گفت‌وگویی منتشر شده در یوتوب اعلام کرد که به باور او، رفتارهای ترامپ و دولت او باعث خواهد شد تا ایالات‌متحده به مواجهه با خطرناک‌ترین تهدید پیش‌روی خود نزدیک‌تر شود: «مردم ایالات‌متحده ایمن‌ترین مردم تاریخ هستند که جغرافیا به‌ویژه دو اقیانوس از آن‌ها در برابر تهاجم بیگانگان محافظت می‌کند. ما با خطر اشغال‌شدن توسط چین روبه‌رو نیستیم. روسیه قرار نیست ایالات‌متحده را اشغال کند. بزرگترین تهدید علیه ما، جنگ هسته‌ای است که اتفاقاً ترامپ خطر آن را بیش‌ازپیش افزایش داده است.»

دونالد ترامپ یک‌بار در دوره نخست‌ ریاست‌جمهوری خود با خروج از توافق هسته‌ای با ایران و این‌که یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها از توافق‌های عدم اشاعه بود و زیر سوال بردن گزارش‌های آژانس درباره پایبندی ایران به توافق هسته‌ای، ضربه‌ای جبران ‌به کارآمدی نهادهای بین‌المللی وارد کرده بود.

حمله اخیر او به تأسیسات هسته‌ای ایران برخلاف قوانین بین‌المللی و نقض آشکار پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) ضربه جبران‌ناپذیر دیگری بر همکاری‌های بین‌المللی به منظور جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته‌ای وارد کرد.

این اقدام او هم می‌تواند به اتخاذ سیاست ابهام هسته‌ای از سوی ایران در آینده منجر شود و هم بسیاری از کشورهایی را که نسبت به آینده خود احساس خطر می‌کنند، برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی به سوی ساخت و توسعه سلاح‌های هسته‌ای سوق دهد.

این سناریو نه‌تنها برای ایران، بلکه برای کل منطقه خطرناک است. کشورهای همسایه ایران، مانند عربستان سعودی و ترکیه، ممکن است برای حفظ توازن قدرت، خود به دنبال توسعه برنامه‌های هسته‌ای نظامی باشند. براساس گزارشی از اندیشکده بروکینگز در سال ۲۰۲۴، رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه به دلیل نبود اعتماد متقابل میان کشورها و دخالت‌های خارجی، به یکی از اصلی‌ترین تهدیدات ثبات منطقه تبدیل شده است. اقدام اخیر آمریکا این خطر را تشدید کرده و می‌تواند خاورمیانه را به یک بشکه باروت تبدیل کند.

از سوی دیگر، رقابت میان قدرت‌های بزرگ بر سر تسلیحات هسته‌ای نیز افزایش خواهد یافت. برای نمونه، در سال‌های اخیر ایالات‌متحده تلاش زیادی کرد تا چین را برای مذاکره بر سر عدم افزایش تعداد کلاهک‌های هسته‌ای قانع کند. هرچند چین با بی‌اعتمادی از شرکت در چنین مذاکراتی خودداری می‌کرد اما اقدامات اخیر آمریکا، پکن را مصمم‌تر خواهد کرد تا هیچ‌گاه حضور در این مذاکرات را نپذیرد.

موسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) در یکی از گزارش‌های اخیر خود به بررسی وضعیت تسلیحات، خلع سلاح و امنیت بین‌المللی پرداخته است. در این گزارش آمده که کشورهای دارای سلاح هسته‌ای در ژانویه ۲۰۲۵ حدود ۱۲,۲۴۱ کلاهک هسته‌ای داشتند که نسبت به سال قبل ۱۶۴ کلاهک کاهش یافته است.

در این گزارش همچنین آمده است که تخمین زده می‌شود ۳۹۱۲ مورد از این تعداد، یا بیش از ۳۰ درصد، به همراه نیروهای عملیاتی مستقر شده‌اند. حدود ۲۱۰۰ کلاهک سوار بر موشک بالستیک در حالت آماده‌باش عملیاتی نگه داشته شده‌اند. در این سند نوشته شده؛ «دوران کاهش تعداد سلاح‌های هسته‌ای در جهان که از پایان جنگ سرد ادامه داشت، رو به پایان است.»

تخمین زده می‌شود که روسیه ۵۴۵۹ کلاهک هسته‌ای و پس از آن آمریکا ۵۱۷۷ کلاهک هسته‌ای دارند. اعتقاد بر این است که این دو کشور تقریباً ۹۰ درصد از کل موجودی کلاهک هسته‌ای جهان را در اختیار دارند. این موسسه تخمین می‌زند که چین با حداقل ۶۰۰ کلاهک هسته‌ای، سومین زرادخانه بزرگ جهان را در اختیار دارد و زرادخانه هسته‌ای آن با سرعتی بیش از هر کشور دیگری با تولید حدود ۱۰۰ کلاهک جدید در سال، در حال رشد است.

سیدحسین موسویان، مذاکره‌کننده هسته‌ای سابق ایران و استاد دانشگاه پرینستون در مقاله‌ای در بولتن دانشمندان اتمی نوشته است: «این وقایع نشان داد که کشورهایی چون کره شمالی، هند، پاکستان و البته رژیم اسرائیل که از پیوستن به NPT خودداری کرده و سلاح هسته‌ای در اختیار دارند، از گزند حملات نظامی قدرت‌های بزرگ مصون مانده‌اند؛ درحالی‌که ایران، به‌رغم عضویت کامل و پایبندی‌اش بهNPT، هدف حمله قرار گرفت. این مسئله اعتبار و کارآمدی NPT را به‌شدت زیر سؤال می‌برد.

به‌عنوان فردی که بخش عمده‌ای از عمر دیپلماتیک خود را صرف تلاش برای برقراری صلح، ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح‌های کشتار جمعی در خاورمیانه و کاهش تنش میان ایران و غرب کرده‌ام، با تأسف عمیق اعلام می‌کنم که ترامپ، با این اقدام، دیپلماسی را به حاشیه راند و اشتباهی تاریخی مرتکب شد.»

او افزود: «این نخستین‌بار است که دو بازیگر دارای زرادخانه هسته‌ای (آمریکا و اسرائیل)، به‌طور مشترک به کشوری که عضو معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و فاقد سلاح هسته‌ای است، حمله می‌کنند. این مسئله ثابت می‌کند که NPT برای واشنگتن و تل‌آویو نه یک تعهد حقوقی، بلکه ابزاری سیاسی و گزینشی است.»

تضعیف شورای امنیت

حمله یک‌جانبه آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران بدون تأیید شورای امنیت، نقض مستقیم ماده ۲ منشور ملل متحد است که استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشورها را ممنوع می‌کند. این اقدام، اقتدار شورای امنیت به‌عنوان نهاد اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را زیر سؤال می‌برد.

وقتی یکی از اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا) به‌صورت یک‌جانبه عمل می‌کند، این پیام را به سایر کشورها ارسال می‌کند که تصمیمات این شورا تنها زمانی محترم شمرده می‌شود که با منافع قدرت‌های بزرگ هم‌راستا باشد.

کاهش اعتماد کشورهای در حال توسعه به سازمان ملل و افزایش تمایل آن‌ها به پیگیری راه‌حل‌های منطقه‌ای یا دوجانبه برای مسائل امنیتی، که می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر در نظام جهانی منجر شود.

از طرفی، هرچند موضوعات اخلاقی برای ترامپ اهمیتی ندارد، ایالات‌متحده جایگاه اخلاقی را که برای خود در موضوعاتی نظیر تجاوز روسیه به اوکراین متصور است، از دست می‌دهد و به الگویی برای حملات پیش‌دستانه تبدیل می‌شود.

تضعیف دیپلماسی چندجانبه

حمله اسرائیل به ایران در شرایطی صورت گرفت که ایران خود را برای حضور در ششمین دور از گفت‌وگوهای هسته‌ای با ایالات‌متحده آماده می‌کرد و ضمن اعلام اینکه قصد ندارد به توسعه سلاح‌های هسته‌ای بپردازد، از آمادگی خود برای محدود کردن برنامه هسته‌ای به منظور اعتمادسازی خبر می‌داد.

حمله ایالات‌متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران نیز زمانی انجام شد که ایران مشغول گفت‌وگو با سه کشور اروپایی عضو برجام، یعنی بریتانیا، آلمان و فرانسه بود.

نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بسترهایی برای دیپلماسی چندجانبه فراهم می‌کنند که کشورها می‌توانند از طریق آن‌ها اختلافات خود را به صورت مسالمت‌آمیز حل کنند. حمله یک‌جانبه آمریکا به ایران، که بدون مشورت با این نهادها انجام شد (البته با نادیده‌گرفتن نقش بسیار منفی آژانس در تنش‌های اخیر)، اعتماد به دیپلماسی چندجانبه را کاهش داد. این اقدام نشان داد که قدرت‌های بزرگ می‌توانند به‌جای مذاکره، به اقدامات نظامی متوسل شوند.

این سیاست غافلگیری که می‌توان آن را «خیانت به دیپلماسی» توصیف کرد، در حالی از سوی ایالات‌متحده دنبال شد که نگاهی به گذشته نشان می‌دهد دولت ترامپ نه در دور نخست ریاست‌جمهوری او 

در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ و نه در دوم که از ژانویه ۲۰۲۵ آغاز شده، توفیق چندانی در دیپلماسی یکجانبه یا منطقه‌ای نداشته است.

کاهش تمایل کشورها به مشارکت در مذاکرات چندجانبه، به‌ویژه در مورد مسائل حساس مانند برنامه‌های هسته‌ای یا امنیت منطقه‌ای می‌تواند فرصت‌های حل‌وفصل دیپلماتیک مناقشات را کاهش دهد.

یکی از مهم‌ترین موارد در این زمینه کره شمالی خواهد بود. کره شمالی در گذشته، به‌ویژه در مذاکرات شش‌جانبه (2009-2003) و گفت‌وگوهای مستقیم با آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ (2019-2018)، نشان داده بود که در صورت تضمین‌های امنیتی معتبر، ممکن است به مذاکره برای محدودکردن برنامه هسته‌ای خود تمایل نشان دهد.

اما حمله به ایران، که در حین گفت‌وگوهای دیپلماتیک با کشورهای اروپایی انجام شد، این پیام را به پیونگ‌یانگ ارسال کرد که حتی پایبندی به مذاکرات و همکاری با نهادهای بین‌المللی نمی‌تواند از اقدامات نظامی یک‌جانبه جلوگیری کند. این امر اعتماد کر‌ شمالی به هرگونه راه‌حل دیپلماتیک را به‌طور کامل از بین می‌برد.

کره‌شمالی برنامه هسته‌ای خود را به‌عنوان ابزاری برای بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی، به‌ویژه از سوی ایالات‌متحده، توسعه داده است. این کشور بارها اعلام کرده که سلاح‌های هسته‌ای ضامن بقای رژیم و امنیت ملی آن هستند. حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، که به‌بهانه جلوگیری از «تهدید بالقوه» انجام شد، این باور کره‌شمالی را تقویت می‌کند که کنار گذاشتن تسلیحات هسته‌ای به معنای آسیب‌پذیری در برابر حملات نظامی است. 

برخلاف ایران، که تاکنون به سیاست عدم توسعه سلاح هسته‌ای پایبند بوده، کره‌شمالی آشکارا زرادخانه هسته‌ای خود را گسترش داده و در سال 2024 اعلام کرد که قصد دارد تعداد کلاهک‌های هسته‌ای خود را افزایش دهد. حمله آمریکا به ایران این پیام را به پیونگ‌یانگ مخابره کرد که برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز می‌توانند هدف حملات نظامی قرار گیرند، برنامه‌های نظامی. این موضوع کره‌شمالی را به این نتیجه می‌رساند که تنها راه حفظ امنیت، تقویت و گسترش زرادخانه هسته‌ای است، نه اعتماد به وعده‌های دیپلماتیک.

تجربه‌های تاریخی کره‌شمالی در مذاکرات هسته‌ای نیز این بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند. توافق‌نامه چارچوب 1994، که در آن کره‌شمالی متعهد به توقف برنامه هسته‌ای خود درازای کمک‌های اقتصادی و تضمین‌های امنیتی شد، به‌دلیل عدم اجرای تعهدات از سوی آمریکا و متحدانش به شکست انجامید.

همچنین مذاکرات دوره ترامپ، که با دیدارهای نمایشی در سنگاپور و هانوی همراه بود، به دلیل عدم توافق بر سر رفع تحریم‌ها و تضمین‌های امنیتی به بن‌بست رسید. حمله به ایران نشان داد که حتی در صورت پیشرفت دیپلماتیک، قدرت‌های بزرگ می‌توانند به‌طور یک‌جانبه تعهدات خود را نقض کنند. این سابقه، همراه با اقدام اخیر علیه ایران، کره‌شمالی را متقاعد می‌کند که دیپلماسی راه‌حلی غیرقابل اعتماد است.

برای کاهش پیامدهای این حمله، لازم است که جامعه بین‌المللی، به‌ویژه کشورهای بی‌طرف برای بازسازی اعتماد به دیپلماسی چندجانبه تلاش کنند. میانجی‌گری این کشورها می‌تواند فرصتی برای ازسرگیری مذاکرات بین ایران و قدرت‌های جهانی فراهم کند. همچنین سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید استقلال خود را تقویت کنند و از تبدیل‌شدن به ابزار قدرت‌های بزرگ جلوگیری کنند.

درنهایت سیاست‌های تهاجمی آمریکا، اگر بدون پاسخگویی بین‌المللی ادامه یابد، می‌تواند نظم جهانی را به سمت بی‌ثباتی بیشتری سوق دهد. تنها راه جلوگیری از این سناریو، بازگشت به دیپلماسی، احترام به قوانین بین‌المللی و تقویت نهادهای جهانی است.

آخرین آسیبی که تصمیمات ماه‌های اخیر کاخ سفید به دنبال خواهد داشت، تشدید ابهام‌ها درباره فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در واشنگتن است. اتخاذ تصمیم حمله به ایران یا حاصل ناتوانی تیم امنیت ملی ترامپ در ارزیابی پیامدهای راهبردی آن بوده، یا نشانه‌ای از نفوذ سنگین لابی اسرائیلی بر کاخ سفید است. در هر دو حالت، نقش تعیین‌کننده بنیامین نتانیاهو در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک آمریکا بیش‌ازپیش آشکار شد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار