| کد مطلب: ۴۱۲۹۸

منتفعان جنگ/درحالی‏‌که چین از صلح حمایت می‏‌کند منافع آن در منطقه، داستان پیچیده‌‏تری راروایت می‏‌کند

از زمان آغاز حملات هوایی اسرائیل به خاک ایران، وزارت امور خارجه چین و رهبران ارشد این کشور بارها اقدامات اسرائیل را به شدت محکوم کرده و تل‌آویو را عامل تشدید تنش‌ها در خاورمیانه دانسته‌اند اما تحلیلگران سیاسی و اقتصادی بر این باورند که چنین ظاهر‌سازی‌هایی، محاسبات استراتژیک عمیق و چندلایه چین را پنهان می‌کند.

منتفعان جنگ/درحالی‏‌که چین از صلح حمایت می‏‌کند منافع آن در منطقه، داستان پیچیده‌‏تری راروایت می‏‌کند

از زمان آغاز حملات هوایی اسرائیل به خاک ایران، وزارت امور خارجه چین و رهبران ارشد این کشور بارها اقدامات اسرائیل را به شدت محکوم کرده و تل‌آویو را عامل تشدید تنش‌ها در خاورمیانه دانسته‌اند اما تحلیلگران سیاسی و اقتصادی بر این باورند که چنین ظاهر‌سازی‌هایی، محاسبات استراتژیک عمیق و چندلایه چین را پنهان می‌کند. به باور کارشناسان بین‌المللی درحالی‌که چین در بیانیه‌های رسمی خود از صلح و ثبات حمایت می‌کند، منافع کوتاه‌مدت و بلندمدت آن در منطقه، داستان پیچیده‌تری را روایت می‌کند؛ داستانی از دوگانگی حساب‌شده و انعطاف‌پذیری استراتژیک.

از طرفی، همسایه شمالی ایران، روسیه، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان انرژی دنیا، خود را درگیر جنگی در اوکراین کرده است که آینده آن نامعلوم است اما برای روسیه تحریم‌های بسیاری به بار آورده است. روسیه راه‌های بسیاری را برای جبران خسارت‌های وارده به دلیل تحریم‌های بین‌المللی آزموده است؛ از جمله کاهش قیمت انرژی صادراتی به کشورهای مختلف و اعمال تخفیف‌های ویژه به هم‌پیمانان خود از جمله چین. 

به نظر می‌رسد هر نوع اختلال در صادرات انرژی از خاورمیانه به شدت به نفع روسیه تمام خواهد شد. روسیه در این راستا پروژه‌های بسیاری را به اجرا درآورده است. یکی از این پروژه‌ها خط لوله «قدرت سیبری 1» است برای انتقال گاز طبیعی روسیه به چین در شرق سیبری. این خط لوله گاز را از یاکوتیا به منطقه پریمورسکی و چین منتقل می‌کند. این خط لوله تا دسامبر 2024 تکمیل شد. اما «قدرت سیبری 1» همزادی هم دارد که با نام «قدرت سیبری 2» شناخته می‌شود. «قدرت سیبری ۲» یک خط لوله گاز طبیعی پیشنهادی است که هنوز به مرحله اجرا نرسیده و در صورت اجرا گاز روسیه عمدتاً از طریق مغولستان به چین منتقل خواهد شد.

این خط لوله یک پروژه کلیدی در تلاش‌های روسیه برای تنوع بخشیدن به بازارهای صادرات انرژی است و از سویی برای چین گزینه‌ای‌ است در جهت تأمین پایدار گاز مورد نیاز اقتصاد عظیمش. این پروژه به دلیل مذاکرات قیمت و اختلاف نظر در مورد مسیر انتقال با تأخیر مواجه شده است، اما تحولات اخیر نشان‌دهنده علاقه مجدد هر دو طرف است به اجرای آن. از یک طرف این پروژه به عنوان راهی برای روسیه است جهت جبران کاهش صادرات گاز به اروپا و تقویت روابط با چین. از طرف دیگر چین با این پروژه می‌تواند تا حدودی خیال خود را از تحولات خاورمیانه راحت کند.  

درحالی‌که پس از حمله اسرائیل به ایران و گذشت 12 روز از این حمله، آتش‌بس بین طرفین برقرار شد، رئیس‌جمهور ایالات متحده در خبری در رسانه اجتماعی خود نوشت: «چین اکنون می‌تواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدواریم که آنها مقدار زیادی [نفت] هم از آمریکا خریداری کنند.» اما خرید نفت با خرید گاز متفاوت است. یکی از بهترین و به‌صرفه‌ترین روش‌های ممکن برای خرید گاز، احداث خط لوله است. به همین دلیل است که خط لوله «قدرت سیبری 2» حالا در کانون توجه چین و روسیه است. چین برای تامین انرژی و روسیه برای بهره‌برداری حداکثر از شرایط خاورمیانه.

ثبات خاورمیانه، نفع کوتاه‌مدت چین

یانگ‌ جیانلی، یکی از مخالفان دولت چین و پسر یکی از رهبران حزب کمونیست چین است که پس از 5 سال تحمل زندان در این کشور، اکنون در ایالات متحده فعالیت‌های حقوق بشری دارد. جیانلی اخیراً و پس از برقراری آتش‌بس بین ایران و رژیم صهیونیستی، در مجله بین‌المللی «دیپلمات» که پوشش‌دهنده امور جاری در منطقه آسیا و اقیانوسیه است، مطلبی نوشت درباره تاثیر جنگ خاورمیانه بر واردات انرژی چین. به نوشته این کارشناس امور بین‌الملل «در کوتاه‌مدت، چین بدون هیچ شکی ثبات در خاورمیانه را ترجیح می‌دهد. هرگونه تشدید تنش بین ایالات متحده، اسرائیل و ایران، منطقه‌ای را که برای استراتژی‌های اقتصادی و انرژی پکن حیاتی است، تهدید به بی‌ثباتی می‌کند. فوری‌ترین خطر، وابستگی شدید چین به انرژی خاورمیانه، از جمله از ایران، است.»

 طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA)، چین بزرگترین خریدار نفت ایران است و تقریباً 80 تا 90 درصد از کل صادرات نفت ایران راهی چین می‌شود. در مارس 2025، چین رکورد واردات 8/07 میلیون تن نفت خام از ایران، معادل 1/91 میلیون بشکه در روز را شکست. این حجم واردات نفت از ایران یک اوج تاریخی ا‌ست که به گفته کارشناسان نشان از عمق روابط انرژی بین دو کشور دارد.  جیانلی می‌نویسد: «به‌رغم تحریم‌های ایالات متحده، چین با استفاده از تاکتیک‌های دور زدن تحریم مانند انتقال کشتی به کشتی و استفاده از کشورهای ثالث مانند مالزی برای حمل و نقل، واردات نفت خام خود را از روسیه و ایران حفظ و حتی گسترش داده است.»

این تحلیلگر بر این باور است که «چین علاقه‌ای به تشدید تنش‌ها در خاورمیانه ندارد و ترجیح آن همچنان صلح است اما نه از روی خیرخواهی، بلکه از روی ضرورت. اختلالات کوتاه‌مدت در تأمین نفت، پروژه‌های سرمایه‌گذاری و مسیرهای صادراتی آن، تهدیدهای واضح و فوری ایجاد می‌کنند، درحالی‌که دستاوردهای بلندمدت آن با عدم قطعیت همراه است. بنابراین، درخواست‌های آن برای کاهش تنش و مذاکره واقعی است، اما نه به این خاطر که چین صلح‌طلب است. اگر جنگ اجتناب‌ناپذیر یا طولانی شود، چین منفعلانه عواقب آن را تحمل نخواهد کرد. در عوض، به سرعت خود را بازتنظیم خواهد کرد و از کنترل آسیب به بهره‌برداری از فرصت تغییر جهت خواهد داد.»

کارشناسان بر این باورند که محکومیت عمومی اسرائیل و درخواست‌های چین برای صلح، عمیقاً ریشه در منافع فوری این کشور دارد: امنیت انرژی، ثبات اقتصادی و نفوذ منطقه‌ای. اما درست در لایه‌های زیرین آن، محاسبه‌ای زیرکانه از مزیت استراتژیک بلندمدت نهفته است. همان درگیری‌ای که شریان‌های اقتصادی چین را تهدید می‌کند، اگر ایالات متحده را به اندازه کافی درگیر کند، می‌تواند ثروت بادآورده ژئواستراتژیکی را برای پکن به ارمغان بیاورد.

میزان وابستگی چین به خاورمیانه

چین، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان و یکی از قدرت‌های مصرف انرژی جهانی، مدت‌هاست که امنیت انرژی را به عنوان سنگ‌بنای استراتژی اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود در اولویت قرار داده است. مصرف انرژی چین در سال ۲۰۲۴ تقریباً روزانه 16/3 میلیون بشکه نفت و سایر سوخت‌های مایع بود درنتیجه پس از ایالات متحده در رتبه دوم جهانی قرار دارد. نفت حدود ۲۰ درصد از ترکیب انرژی چین را تشکیل می‌دهد و ۷۴ درصد از مصرف آن در سال ۲۰۲۴ از طریق واردات تأمین شده است. از طرفی گاز طبیعی هم حدود ۹ درصد از ترکیب انرژی این کشور را از آنِ خود کرده و واردات گاز به‌صورت ال‌ان‌جی و خط لوله برای تأمین تقاضای صنعتی و مسکونی در حال افزایش است.

در سال ۲۰۲۳، چین روزانه 11/3 میلیون بشکه نفت خام وارد کرد که ۴۴ تا ۵۳ درصد آن، بسته به روش‌های گزارش‌دهی، از خاورمیانه تأمین می‌شد. تأمین‌کنندگان اصلی نفت چین عبارتند از: 

عربستان سعودی: بزرگترین تأمین‌کننده، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از واردات نفت خام چین (1/7 تا 2/1 میلیون بشکه در روز) را تأمین می‌کند.

عراق: حدود 1/1 میلیون بشکه در روز نفت صادر می‌کند که بخش قابل توجهی از واردات چین را تشکیل می‌دهد.

ایران: که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد.

سایر کشورهای حوزه خلیج فارس (امارات متحده عربی، عمان، کویت، قطر): روی هم رفته حدود 1/5 تا 2 میلیون بشکه در روز نفت صادر می‌کنند.

در واقع خاورمیانه تقریباً ۴۰ تا ۵۰ درصد از کل واردات نفت خام چین را در دست دارد. اما در زمینه گاز طبیعی، در سال ۲۰۲۳، چین 78/8 میلیون تن متریک (Mt) گاز طبیعی مایع (LNG) وارد کرد که خاورمیانه، به‌ویژه قطر، نقش کوچکتر اما حیاتی‌تری ایفا کردند. قطر ۸ میلیون تن یا ۱۰ درصد از واردات LNG چین را تأمین کرده است. سایر صادرکنندگان LNG خاورمیانه (مانند امارات متحده عربی و عمان) سهم ناچیزی دارند و در مجموع سالانه حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تن (۱۵ درصد) را از آنِ خود دارند.

تشدید تنش نظامی که منجر به بسته شدن یا اختلال شدید تنگه هرمز شود ضربه‌ای فاجعه‌بار به امنیت انرژی چین خواهد بود. نه‌تنها محموله‌های ارسالی نفت ایران در معرض خطر خواهد بود بلکه محموله‌های نفت عربستان سعودی، یکی دیگر از تامین‌کنندگان عمده نفت چین نیز از این گلوگاه استراتژیک عبور می‌کنند. با توجه به اینکه تخمین زده می‌شود ذخایر ملی نفت در چین تقریباً مصرف ۹۰ روز این کشور را پوشش می‌دهد، هرگونه اختلال طولانی‌مدت در واردات نفت، چین را مجبور به یافتن جایگزین‌هایی خواهد کرد.

علاوه بر انرژی، ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین در خاورمیانه در برابر درگیری‌های منطقه‌ای بسیار آسیب‌پذیر است. چین سرمایه‌گذاری‌های زیادی در زیرساخت‌ها، مخابرات و لجستیک در کشورهایی مانند ایران، عراق، مصر و امارات متحده عربی انجام داده است. به عنوان مثال، توافق‌نامه همکاری ۲۵ ساله چین و ایران که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، دربرگیرنده برنامه‌هایی ا‌ست برای سرمایه‌گذاری‌های عظیم در انرژی، بانکداری، حمل و نقل و امنیت سایبری. هرچند سرمایه‌گذاری‌های طرح کمربند و جاده چین (BRI) در خاورمیانه به طور قابل توجهی در کشورهایی مانند عربستان سعودی، عراق و امارات متحده عربی متمرکز شده است.

عربستان سعودی در قراردادهای ساختمانی، به‌ویژه در پروژه‌های انرژی و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، پیشرو است. مرکز توسعه و تأمین مالی سبز گزارش داده است که عربستان سعودی از زمان آغاز این ابتکار، حدود 30 میلیارد دلار از محل مشارکت در این ابتکار دریافت کرده است. عراق شاهد سرمایه‌گذاری قابل توجهی در ساخت پالایشگاه نفت بوده است. امارات متحده عربی نیز سرمایه‌گذاری قابل توجهی در طرح کمربند و جاده، به‌ویژه در پروژه‌های ساختمانی دریافت کرده است.

اگر منطقه به جنگ کشیده شود، این ابتکارات آسیب خواهند دید. بی‌ثباتی هزینه‌های بیمه را افزایش می‌دهد، زنجیره‌های تامین را مختل می‌کند و خطرات امنیتی را برای پرسنل و دارایی‌های چینی افزایش می‌دهد. امروزه که اقتصاد صادرات‌محور چین پیشتر هم با موانعی ناشی از جنگ تجاری چین و آمریکا و کاهش تقاضای داخلی مواجه شده است، اختلالات اقتصادی بیشتر به واسطه جنگ در خاورمیانه آخرین چیزی است که پکن می‌خواهد.

چین خواهان تشدید جنگ در خاورمیانه نیست اما اگر چنین جنگی رخ دهد، پکن آماده است تا خود را با آن وفق دهد، از آن بهره‌برداری کند و بی‌سروصدا از هرج و مرج سود ببرد. این جوهره دیپلماسی دوگانه چین است: موضع اخلاقی والا در بیرون، استراتژی سیاست واقع‌گرایانه در درون.

جایگزین‌های خاورمیانه برای چین

بر اساس گزارشی که اخیراً وال استریت ژورنال منتشر کرده است به نظر می‌رسد روسیه هم از ریسک عرضه نفت از خاورمیانه و به‌طور خاص ایران سود خواهد برد. چون چین، به‌عنوان تنها خریدار نفت خام ایران، اکنون پس از آخرین تحولات در خاورمیانه، در حال بازنگری در این وابستگی است. به گفته تحلیلگران، یکی از راه‌های کاهش این وابستگی، افزایش خرید نفت از روسیه است.

روسیه در حال حاضر حدود 20 درصد از مصرف نفت چین را تشکیل می‌دهد. اگر به هر نحوی واردات نفت و گاز از خاورمیانه دچار مشکل شود، چین چه جایگزین‌هایی برای آن خواهد داشت؟ آمارها نشان می‌دهد که روسیه در سال ۲۰۲۴، روزانه 2/2 میلیون بشکه نفت به چین ارسال کرده و می‌تواند 0/5 تا ۱ میلیون بشکه در روز بر میزان صادرات خود به چین بیافزاید. برزیل، کانادا و آسیای مرکزی هم قادر هستند روزانه ۱ تا 1/5 میلیون بشکه نفت از طریق خطوط لوله و مسیرهای دریایی به چین برسانند.

در زمینه گاز طبیعی هم روسیه و استرالیا، تأمین‌کنندگان اصلی ال‌ان‌جی، می‌توانند ۸ میلیون تن گاز وارداتی از قطر را از طریق قراردادهای موجود جبران کنند. در سال ۲۰۱۹،  خطوط لوله آسیای میانه  از جمله ترکمنستان 47/9 میلیارد مترمکعب (معادل حدود ۳۵ میلیون تن ال‌ان‌جی) به چین رساندند و امکان افزایش ظرفیت را هم دارند و چین در تنوع‌بخشی به منابع تأمین گاز، بر مقدار گاز طبیعی وارداتی از طریق خط لوله از ترکمنستان می‌افزاید. اما نگاه ویژه چین به روسیه را نمی‌توان با هیچ جایگزین دیگری مقایسه کرد.

روسیه و قدرت سیبری

روسیه سال‌هاست که به دنبال توافق با پکن در مورد ساخت خط لوله «قدرت سیبری-۲» برای انتقال سالانه ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از منطقه یامال در شمال روسیه به چین است و این خط لوله قرار است از مغولستان عبور کند. با این حال، تاکنون طرفین نتوانسته‌اند در مورد شرایط تحویل گاز به توافق برسند. دو ماه پیش سفیر چین در روسیه گفته بود که مسیر خط لوله هنوز مشخص نشده است.

اما اوضاع منطقه خاورمیانه محاسبات دو طرف را به گونه دیگری تنظیم کرده است. جنگ بین اسرائیل و ایران نگرانی‌هایی را در مورد امنیت تأمین انرژی در پکن ایجاد کرده و این کشور را به این نتیجه رسانده است که بهتر است توجه بیشتری به خط لوله «قدرت سیبری ۲» داشته باشد. «قدرت سیبری 2» پروژه‌ای ا‌ست که توسط طرف روسی پیشنهاد شده اما طرف چینی تاکنون عجله‌ای برای تصمیم‌گیری در مورد آن نداشته است.

حالا اوضاع فرق کرده است. وال استریت ژورنال این خبر را با استناد به منابع ناشناس نزدیک به دولت پکن نوشته است. بر اساس همین گزارش دولت پکن در مورد «قدرت سیبری ۲» با دو چالش مواجه است: اولین چالش این است که توافق با طرف روسی در حوزه‌هایی مانند مالکیت و قیمت‌گذاری دشوار بوده است و چالش دوم این است که چین نمی‌خواهد بیش از حد به یک منبع واحد نفت و گاز وابسته شود.

اکنون، به نظر می‌رسد که این نگرانی‌ها در مواجهه با شرایط جدید بی‌ثباتی در خاورمیانه و عدم قطعیت در تأمین انرژی به‌ویژه در زمینه گاز، در اولویت حاکمان چین قرار گرفته‌اند. وال استریت ژورنال در گزارش خود با استناد به آمار ریستاد انرژی نوشته است که تقریباً یک‌سوم واردات گاز چین به صورت ال‌ان‌جی از قطر و امارات متحده عربی تامین می‌شود. در مقابل، روسیه پس از استرالیا و قطر، سومین تأمین‌کننده بزرگ ال‌ان‌جی چین است. اما طبق گزارش اس‌اند‌پی گلوبال، روسیه بزرگترین تأمین‌کننده گاز از طریق خط لوله برای چین است؛ یعنی خط لوله «قدرت سیبری 1» و قرار است جریان گاز آن امسال به ۳۸ میلیارد مترمکعب برسد.

بر اساس گزارش‌ها این حداکثر ظرفیت خط لوله «قدرت سیبری 1» است، اما خط لوله «قدرت سیبری 2» ظرفیت ۵۰ میلیارد مترمکعب خواهد داشت. این مقدار گاز آنقدر زیاد است که هیچ ریسک ژئوپلیتیکی در دنیا که قادر باشد به افزایش ناگهانی قیمت منجر شود، احتمالاً بر آن تاثیر ندارد. 

با این حال خبرگزاری رویترز در مصاحبه با رئیس یک اندیشکده که به دولت روسیه در مورد چین مشاوره می‌دهد، می‌نویسد: افزایش تنش‌ها در خاورمیانه، مذاکرات گاز طبیعی بین روسیه و چین را تسریع خواهد کرد و احتمالاً امسال تصمیمی در این مورد گرفته خواهد شد. به گفته کریل بابایف، رئیس موسسه چین و آسیای معاصر در مسکو: «با افزایش شدید تنش‌ها در خاورمیانه، برای چین سودمند است که تامین منابع خود را از شمال افزایش دهد.»  بابایف می‌افزاید: «مسئله قرارداد گاز دوباره مطرح خواهد شد زیرا این قرارداد می‌تواند تامین بی‌وقفه انرژی را برای چین تضمین کند. در شرایط فعلی، تا پایان سال، شاهد تصمیم‌گیری در مورد قدرت سیبری۲ خواهیم بود.»

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، قرار است در اوایل سپتامبر برای شرکت در جشن‌های سالگرد پیروزی بر ژاپن در جنگ جهانی دوم به چین سفر کند. این سفر پس از سفر شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، به مسکو در ماه مه انجام می‌شود.

بابایف، که اندیشکده او در تهیه دستور کار پوتین نقش دارد، بر این باور است که این سفر مملو از بحث‌های سیاسی و اقتصادی خواهد بود. روسیه از طریق همکاری اقتصادی با چین در مواجهه با تحریم‌های غرب که پس از حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲ اعمال شد، توانسته است کمک بزرگی به اقتصاد خود داشته باشد و چین به نوعی به شریک راهبردی روسیه تبدیل شده است. تجارت بین روسیه و چین در سال ۲۰۲۳، ۲۶ درصد افزایش یافته است هرچند در سال ۲۰۲۴ شاهد کاهش 1/9 درصدی این روابط تجاری بوده‌ایم.

این رقم در چهار ماه اول سال ۲۰۲۵، 7/5 درصد کاهش یافت، اما رویترز از قول بابایف می‌نویسد که قراردادهای جدید صادرات انرژی و کشاورزی می‌تواند رشد تجاری بین دو کشور را در سال جاری احیا کند. بابایف می‌گوید که مشکلات پرداخت‌های فرامرزی، ناشی از تهدید تحریم‌های ثانویه غرب علیه بانک‌های چینی، که روابط بین روسیه و چین را در سال ۲۰۲۴ تیره کرد، کاهش یافته است. «ما با شرکای چینی خود درک متقابل داریم که پول، سکوت را ترجیح می‌دهد. هرچه تبلیغات کمتری در مورد این مسائل وجود داشته باشد، این پرداخت‌ها با موفقیت بیشتری انجام می‌شوند. طرف چینی با ما همکاری می‌کند و سازوکارهای جدید به خوبی کار می‌کنند.»

بنا به گزارش رویترز هیئتی از مقامات و مدیران چینی در مجمع اقتصادی سن‌پترزبورگ، کنفرانس اصلی اقتصادی روسیه، شرکت کرده و در یک میزگرد با پوتین حضور خواهند داشت.

به گفته بابایف سرمایه‌گذاران چینی در بخش‌های کشاورزی، فرآوری نفت و گاز، مواد غذایی، لجستیک و کاغذ و خمیر کاغذ فعال هستند، اما اغلب از طریق واسطه‌ها فعالیت می‌کنند و حضور آنها همیشه در آمارها منعکس نمی‌شود. وی می‌گوید: «سرمایه‌گذاران چینی با احتیاط بسیار وارد بازار روسیه می‌شوند و سعی می‌کنند با ایجاد سرمایه‌گذاری‌های مشترک با شرکت‌های روسی و فعالیت تحت برندهای جدید، حضور خود را خیلی نمایان نکنند.» تا اینکه اردیبهشت‌ماه امسال، خبرگزاری دولتی روسیه، تاس، به نقل از سرگئی تسیویلف، وزیر انرژی روسیه، نوشت که روسیه و چین در «مرحله فعال» مذاکرات در مورد خط لوله گاز جدید پیشنهادی، «قدرت سیبری-۲» قرار دارند تا گاز روسیه را از طریق مغولستان به چین منتقل ‌کند اما بعید است که در چند روز آینده قراردادی امضا کنند.

همان زمان شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، برای شرکت در جشن‌های بزرگداشت هشتادمین سالگرد پیروزی بر آلمان نازی در جنگ جهانی دوم به مسکو سفر کرده بود. مقامات روسیه تاکید داشتند که شرکت‌های دو طرف در حال کار بر روی این قرارداد هستند اما احتمالاً به این زودی قرارداد آماده نخواهد شد.

با این حال خط لوله «قدرت سیبری 1» با قدرت تمام به کار خود ادامه می‌دهد. الکسی میلر، مدیرعامل گازپروم، شرکت بهره‌بردار این خط لوله، به خبرگزاری اینترفکس گفته است: «گازپروم پنج سال است که گاز روسیه را از طریق خط لوله «قدرت سیبری» به چین عرضه می‌کند. این خط لوله به طور قابل اعتمادی، در حجمی که شرکای ما نیاز دارند، حتی زمانی که حجم گاز از تعهدات قراردادی گازپروم فراتر می‌رود، کارآمد است ما شاهد تقاضا برای گاز روسیه در بازار رو به رشد چین و نقش مهمی هستیم که گاز روسیه در تامین پایدار انرژی اقتصاد چین ایفا می‌کند. قراردادهای بلندمدت بین گازپروم و شرکت ملی نفت چین (CNPC) روابط حُسن همجواری بین کشورهای ما را تقویت می‌کند. من مطمئن هستم که همکاری استراتژیک سودمند متقابل در بخش گاز به طور پویا به نفع روسیه و چین توسعه خواهد یافت.»

روسیه نظاره‌گر تشدید تنش در خاورمیانه به سود خود است و چین به دنبال منابع انرژی ا‌ست که با تخفیف بالا به این کشور عرضه می‌شود. آینده تامین انرژی چین در خاورمیانه معادلات پیچیده‌ای برای کشورهای منطقه به همراه خواهد داشت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
آخرین اخبار