| کد مطلب: ۱۲۷۰۰

هول هلیم در کارخانۀ رؤیاسازی

روخوانی نادرست و پراشتباه دعای تحویل سال در شامگاه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ در اختتامیۀ جشنوارۀ فیلم فجر از زبان رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد، آن‌قدر بازتاب و واکنش داشته و اسباب انبساط خاطر را فراهم آورده که بخش دیگر سخنان آقای محمد خزاعی به حاشیه رفته است.

هرچند «حَوّل حالنا الی احسن الحال» آن‌قدر در حافظۀ ایرانیان خوش نشسته که سواد سماعی هم کفایت می‌کند و نیاز به خواندن از روی متن نیست؛ مگر آنکه «هول» به‌جای «حَوّل» را در ردیف «هوله» و«هلیم» به‌جای «حوله» و «حلیم» قرار دهیم که شکل درست و پارسی آنهاست و البته بخشی از خطاهای نواصول‌گرایی ایرانی خاصه در ۳۰ ماهۀ اخیر می‌تواند ناشی از افتادن در دیگ از هول هلیم قدرت یک‌دست باشد. آن بخش دیگر که به‌خاطر دعای تحویل سال به حاشیه رفت، دفاع از سینمای ارگانی با حمایت ویژه و صرف بودجه‌های کلان بود که در توجیه آن به سینمای دهه ۶۰ گریز زده شد با نام بردن از زنده‌یادان عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی و نیز بهرام بیضایی که گفت: «آثار بزرگ آنان هم با بودجۀ نهادها و سازمان‌ها تولید شد.»

هرچند این سخن را نمی‌توان نادرست خواند اما آیا نهادهای خاص به بزرگان سینمای ایران سفارش می‌دادند و آنها تولید می‌کردند یا برای اجرایی‌کردن طرح و ایدۀ خود از سازمان‌ها و نهادهایی که باید از سینمای مستقل حمایت می‌کردند، یاری می‌گرفتند؟ آیا در آن زمان به‌جز بنیاد فارابی و نهادهای سینمایی، دیگران و با بودجه‌های کلان به رقابت با بخش خصوصی برخاسته بودند یا آن حمایت‌ها خاصه در دوران مسئولیت سیدمحمد بهشتی و فخرالدین انوار برای مراقبت از نهالی بود که به‌جای فیلمفارسی غرس شده بود و نیاز به مراقبت داشت؟

انتقاد از روند جاری به‌خاطر انجام وظایف قانونی نیست. به چند دلیل دیگر است؛ نخست اینکه، پول و سرمایه‌های کلان در رقابت با بخش خصوصی وارد میدان شده و این با تفسیر موسع اصل ۴۴ قانون اساسی سازگار نیست. دوم اینکه، برخی از حامیان ارگانی سودای تولید فیلم‌های هالیوودی و پرهزینه را دارند درحالی‌که کیارستمی سینمای دیگری را بنا گذاشت و همان مسیر پیش از انقلاب و تولید فیلم با حمایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را ادامه داد. آقای خزاعی در کنار بخش خصوصی سینما از حوزۀ هنری، بنیاد روایت، سازمان شهرداری، کانون و مجموعۀ بیان تشکر کرده است. فهرستی که نشان می‌دهد تولید فیلم در سینمای ایران در جاهایی نه از قاعدۀ هنر تبعیت می‌کند، نه صنعت و نه تجارت.

اگر هنر باشد، بازگشت به فیلمفارسی با ادعای کمدی و طنز موجه نیست و از منظر صنعت چرا سازوکار آن با اقتضائات صنعت سازگار نیست و اگر تجارت، چرا نمی‌گذارند در فضای رقابتی انجام شود؟

بخش امیدوارکنندۀ سخنان رئیس سازمان سینمایی، آمار ساخت ۲۵۰ سالن تنها طی دو سال گذشته بوده و اینکه تا ۱۴۰۴ به هزار سالن می‌رسد.

مهم‌ترین نقد بر رویکرد سینما در دولت ابراهیم رئیسی این نیست که برخی سازمان‌ها به تولید فیلم روی آورده‌اند چراکه به‌هرحال بخشی از خانوادۀ سینما را مشغول می‌کند. این است که تصور می‌کنند، می‌توانند بی‌توجه به تجربه‌های پیشینیان، فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند درحالی‌که هر فیلم تازه خود یک اتفاق است و کافی‌است بگذارند نویسنده و فیلمساز کار خودشان را انجام دهند.

حرف درست همان است که علی حاتمی بر زبان کمال‌الملک نشانده است: «‌هنر، مزرعۀ بلال نیست که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکبِ آسمان هم یکی می‌شود ستارۀ رخشان و الباقی همه سوسو می‌زنند.» کیارستمی، بیضایی و مهرجویی «آن»ی داشتند و اگر هم یاری دستگاهی دولتی را دریافت کردند اولآً وظایف آن دستگاه برای همین منظور تعریف شده بود. ثانیاً رابطۀ وزارت ارشاد در سال‌های ۶۱ تا ۷۱ با هنرمندان متقابل بود و سفارش در کار نبود یا در همۀ موارد چنین نبود. البته ناشُکر نباید بود و همین‌که چراغ سینما روشن است و جشنواره برگزار می‌شود، مغتنم است اما روزی می‌توان از جشن واقعی سینمای ایران سخن گفت که خود صنف سینما برگزار و دولت پشتیبانی کند بی‌آنکه به چشم بیاید و توقعی طلب کند، نهادهای خاص اگر هم بودجه‌ای اختصاص می‌دهند در راستای پروژه‌های تعریف شده برای همان دستگاه باشد تا سینماگران به‌جای دغذغۀ مجوزهای گونه‌گون به رؤیایی بیاندیشند که قرار است بر پرده نقره‌ای و نمایش‌گرهای دیگر نقش بندد. سینما، کارخانۀ رؤیا‌سازی در رقابت سالم است، نه بنگاهی برای پولشویی و نه پوششی برای هر هدف دیگر.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی