| کد مطلب: ۵۵۴۱۱

بحران معنا/ درباره زیست‌ جهان امروز ایرانیان

زیاد شنیده می‌شود که این روزها با بحران معنا در جامعه و سیاست روبه‌روییم و برای اشاره به آن از تعبیر نیهیلیسم سیاسی استفاده می‌کنند. یکی از قفل‌هایی که اگر آن را باز کنیم راه به سوی تغییرات سیاسی باز می‌شود (تغییرات اجتماعی در حال وقوع‌اند)،‌ وارد کردن معنا به تجربه و موقعیت است.

بحران معنا/ درباره زیست‌ جهان امروز ایرانیان

زیاد شنیده می‌شود که این روزها با بحران معنا در جامعه و سیاست روبه‌روییم و برای اشاره به آن از تعبیر نیهیلیسم سیاسی استفاده می‌کنند. یکی از قفل‌هایی که اگر آن را باز کنیم راه به سوی تغییرات سیاسی باز می‌شود (تغییرات اجتماعی در حال وقوع‌اند)،‌ وارد کردن معنا به تجربه و موقعیت است.

معنا در رفتار و عملکردهای فردی ما نقش اساسی دارد. معنا چیزی است که به تعبیر دیویی یک عمل را به پیامدها و نتایجش متصل می‌کند و آن عمل را با آن پیامدها معنادار می‌کند. معانی باعث می‌شوند چیزی که در سطح روان‌فیزیکی وجود دارد (مثل گرسنگی، اضطراب، اشتیاق و...) به فعلیت برسد. چون چیزی که در سطح روان‌فیزیکی حضور دارد سه مرحله‌ی نیاز، تلاش، و ارضا را پشت سر می‌گذارد تا به فعلیت برسد و این رابطه‌ی فعلیت‌ساز معانی است. (ن. ک. تجربه و طبیعت، ص362)

در سطح اجتماعی و سیاسی این جریان کاملاً برقرار است و نقش «بنیادین» دارد. اگر به موقعیت‌ها و تجربه‌های اجتماعی و سیاسی معنا داده نشود (مثل سلسله‌ای از شورش‌ها و نارضایتی‌ها که کاملاً واکنشی باشند) همه چیز در سطح هیجانی و روان‌فیزیکی باقی می‌ماند بدون هیچ فعلیتی.

نارضایتی هست، اما کنش نیست، کنش هست اما هدف نیست. اما ورود معنا یعنی عمل ما قرار است با پیامدها و نتایجش گره بخورد و این منجر به تلاش و تلاش به برآورده کردن نیاز می‌انجامد. اما معانی به تعبیر دیویی همان‌قدر که می‌توانند ارزش افزوده و عمق ایجاد کنند، همان‌قدر هم می‌توانند امور روان‌فیزیکی را مغشوش و منحرف کنند.

برای مثال جنبش اجتماعی زنان می‌تواند به شکوفایی استعدادها و حقوق برابر منجر شود، این یک معنای خاص است که می‌تواند تجربه را غنی و خواسته‌ها را به فعلیت برساند. اما وقتی این معنا تغییر کند و به ستیز بین جنسیت‌ها و مسابقه‌ی برتری و مردستیزی/زن‌ستیزی منجر شود، می‌گوییم این معنا موجب مغشوش و منحرف شدن چیزی شد که در سطح روان‌فیزیکی وجود داشت (نیاز به شکوفا شدن، نیاز به احترام، فرصت برابر و غیره).

پس در موقعیت کنونی می‌توان معانی خطرناکی را به تجربه‌ی اجتماعی و سیاسی‌مان وارد کنیم که باعث تعصب، حساسیت مفرط، یک‌جانبه‌نگری و سطحی‌نگری شود و این کاری است که دقیقاً ایدئولوژی‌های افراط‌گرا می‌کنند، چه کمونیسم و مارکسیسم و فاشیسم چه نسخه‌های امروزی راست و چپ افراطی که هیچ‌کدام صلاحیت کافی برای معنادار کردن تجربه‌ی ما را ندارند و اگر ما را از بحران معنا خارج کنند وارد بحران‌های دیگری می‌کنند.

از طرفی یکی از مسائل اساسی ما امروزه شکاف بین نسل‌ها و ارزش‌های خاص هر کدام‌شان است. هنوز عده‌ی زیادی از مردم از نسل‌های گذشته هستند که توانایی همدلی با نسل جدید و آرمان‌های آن را ندارند. تا وقتی این شکاف گسترده باشد، اجماع لازم برای همبستگی فکری و اخلاقی به وجود نخواهد آمد و هر نسلی چهره‌های خاص و پیروان محدودی دارد که روابط‌شان با سایر گروه‌ها و نسل‌ها رابطه‌ی تحمیل است نه همدلی.

و تغییرات کلان سیاسی و اجتماعی زمانی رخ می‌دهند که نیروهای جامعه بر سر ارزش‌های جدید لااقل یک اجماع حداقلی داشته باشند. اگر یک نسل پیشرو از حمایت اکثریت برخوردار نباشد نمی‌تواند به تنهایی بسیج کافی برای رقم زدن تغییرات را ایجاد کند (برای مثال نسل زد، که در مفهوم و چیستی آن مناقشه هم وجود دارد).

همبستگی بین گروه‌هایی که با هم «نظام مفهومی مشترکی» نداشته باشند، سخت نیست، محال است. وقتی نظام مفهومی یک گروه پدرسالاری و اطاعت است، و نظام مفهومی گروه دیگر، دموکراسی و استقلال فردی و خودآیینی است و نظام مفهومی گروه دیگر، سنت و عرف است و هیچ‌کدام انعطاف کافی برای همدلی با همدیگر و فهم نظام مفهومی همدیگر را ندارند، محصولش پراکندگی نیروهای اجتماعی و فقدان یک نیروی متراکم و منسجم است.

به همین دلیل هم هست که تغییرات اجتماعی با سرعت پیش می‌روند اما وقتی به سطح سیاسی می‌رسند درمی‌مانند، چون سطح سیاسی یعنی سطحی از عمومیت که روی زندگی و رفتار و سرنوشت تمام گروه‌ها و نگرش‌ها تاثیر می‌گذارد. سطح سیاسی برای تغییر به اجماع بزرگی نیاز دارد و اگر ارزش‌هایی مثل تکثر، تنوع، فردیت، زیست دموکراتیک مورد اجماع بزرگ‌ترین گروه‌های نسلی قرار نگیرند، به سختی می‌توان توقع تغییر را داشت. نمونه‌اش وفور زن‌کشی در سال‌های اخیر به دلیل تغییرات و انتظارات ارزشی جدیدی است که زن، زندگی، آزادی به بار آورده است. این روزها بیشتر باید روی ترویج معانی و ارزش‌ها کار کرد تا رهبری فردی.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار