جنگ با ایران بدترین گزینه است
آیا آمریکا باید علیه ایران اقدام نظامی کند؟ ممکن است این سوال بیمقدمه و بدون زمینه پیشین به نظر برسد اما هر زمان که در خاورمیانه اتفاق وحشتناکی رخ میدهد، این سوال مطرح میشود.
آنچه در این خبر میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
برخی از قانونگذاران کنگره آمریکا سابقه دفاع از ابزار زور را دارند. دو روز پس از حمله حماس به اسرائیل، سناتور جمهوریخواه، در یک برنامه تلویزیونی به جو بایدن توصیه کرد که ضربه سختی را به تهران وارد آورد. وی گفت: اگر این درگیری تشدید شود، اگر گروگانها کشته شوند، اگر حزبالله در شمال با قدرت به اسرائیل حمله کند، باید به ایران بگوئیم که پالایشگاههای نفت و زیرساختهای نفتی شما را نابود خواهیم کرد.
گراهام سناتور این توصیه را در ۲۵ اوت تکرار و استدلال کرد که این بهترین راه است تا ایرانیها مجبور شوند حماس را وادار کنند تا گروگانها را آزاد کند. برخی دیگر نوشتهاند که ایالات متحده باید به ایران اولتیماتوم بدهد و در صورت امتناع ایران کارزار نظامی را دنبال کند. با این حال، اقدام نظامی ایالات متحده علیه ایران تبعات درجه اول و دوم خواهد داشت که هیچکدام مثبت نخواهند بود.
اولاً، مشخص نیست که تهدید ایران به اقدام نظامی برای بازگرداندن حدود ۹۷ گروگان غزه به آغوش خانوادههایشان کمک زیادی میکند. درست است که تهران تا حدودی بر حماس نفوذ دارد اما، این نیز درست است که حماس از منابع دیگر پول بیشتری به دست میآورد.
به هر حال، حماس بیش از یک دهه یک دولت واقعی در غزه بود، در تمام این مدت قدرت انحصاری را در داخل منطقه محصور فلسطین در اختیار داشت و قادر بود تونلهای قاچاق را که اسلحه و کالاهای اساسی را وارد نوار غزه میکرد، کنترل کند. به طور خلاصه، ایران اهرم فشار اندکی بر روی حماس دارد و حتی اگر ایران حماس را برای آزادی گروگانها تحت فشار قرار دهد مطمئن نیست که یحیی سنوار، رهبر حماس تسلیم خواهد شد. ثانیاً، اقدام نظامی ایالات متحده امری دشوار خواهد بود؛ نه به این دلیل که ارتش ایالات متحده قادر به اجرای چنین مأموریتی نیست، بلکه به این دلیل که این عملیات تبعات زیادی دارد.
بسته به دامنه و مقیاس عملیات، ایالات متحده باید از دهها هواپیمای جنگنده و بمبافکن، مجموعهای از باتریهای دفاع هوایی مستقر در خاورمیانه برای سرنگونی موشکهایی که تهران در تلافی شلیک میکند، استفاده کند. تهران که در منطقه مستقر است، اهداف زیادی برای انتخاب دارد و همچنین دهها شناور نیروی دریایی، چه سطحی و چه زیرآب، برای جلوگیری از واکنش بزرگتر ایران و اطمینان از پوشش کافی ایالات متحده برای دفاع از پایگاههای خود در خلیجفارس مورد نیاز است و ایالات متحده احتمالاً این داراییها را برای ماهها در خاورمیانه نگه میدارد و سایر فرماندهیهای رزمی ایالات متحده مانند اقیانوس هند و اقیانوس آرام را مجبور میکند تا هزینههای خود را کاهش دهند.
اقدام نظامی آمریکا در داخل ایران چه دستاوردی خواهد داشت؟ اگر برای نابودی برنامه هستهای ایران طراحی شده باشد، همه بمبهای دنیا این کار را نمیکنند. مطمئناً تأسیسات غنیسازی، سانتریفیوژها، کارخانههای تولید و ذخایر اورانیوم غنیشده ایرانیها در طول سالها از بین خواهند رفت. اما دانشی که دانشمندان هستهای ایران در سه دهه گذشته به دست آوردهاند، همچنان وجود خواهد داشت. آیا این اقدام نسبت به وضعیت فعلی که در آن آژانس حداقل تصویری از برنامه هستهای ایران دارد، ارجح است؟ اگر ایران تسلیحات هستهای داشت، آمریکاییها حداقل قبل از انداختن بمب در خاک ایران بیشتر فکر میکردند.
این یک فرض منطقی خواهد بود. ایالات متحده هرگز به قدرتی که سلاح هستهای در اختیار داشته، حمله نکرده است. دلیلش هم ساده است. این کار میتواند یک مارپیچ تنش را ایجاد کرده و کار میتواند به راحتی از کنترل خارج شود. بهرغم برخورداری ایران از ذخایر فزاینده اورانیوم ۶۰ درصدی غنیشده و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، ارزیابی ایالات متحده همچنان این است که ایران هنوز تصمیمی برای برنامه تسلیحات هستهای و ساخت یک بمب هستهای واقعی نگرفته است. جنگ با ایران محاسبات امنیتی تهران را به شدت تغییر خواهد داد.