گزارشی از تحلیل روانپزشکان درباره وضعیت خودکشی در ایران
100 هزار نفر در معرض خودکشی رها شدهاند
روانپزشکان در دو روزی که گذشت دور هم جمع شدند تا از آنچه خودکشی بر سر ایرانیان میآورد، حرف بزنند؛ از آخرین آمارهای خودکشی در ایران، محرمانه شدن آمارها در این باره در وزارت بهداشت و تحویل ندادن آن به سازمان بهزیستی، افزایش خودکشیها در بیمارستانهای روانپزشکی، آمار سهبرابری خودکشی در استان ایلام و... از نکاتی بود که در روز دوم همایش پیشگیری از خودکشی مطرح شد.
مهدی صابری، روانپزشک قانونی در این همایش، یکی از پرچالشترین بحثهای روانپزشکی را مطرح کرد؛ خودکشی بیماران در بیمارستانهای روانپزشکی. او گفت، یکی از عواملی که منجر به بستری افراد در بیمارستانهای روانپزشکی میشود، اقدام به خودکشی است، اما مطالعات بسیاری نشان میدهد که بیماران روانپزشکی هم در بیمارستانها خودکشی میکنند.
حمید پیروی، روانشناس و نایبرئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران هم در ادامه از رشد ۱۱ درصدی خودکشی در ایران گفت و اینکه آمار خودکشی در دنیا در حال کاهش است، اما در ایران افزایشی است و در دو سال اخیر عددش بالاتر رفته است.
در دومین روز از همایش پیشگیری از خودکشی که به مناسبتی با همین عنوان برگزار شد، روانشناسان و روانپزشکان به ادامه بحثها درباره پیشگیری از خودکشی در بیمارستانهای روانپزشکی، واکسیناسیون روانی علیه خودکشی و تحلیل نشانه – معناشناسی رفتار و گفتار افراد روانرنجور در معرض خودکشی پرداختند. پنل چهارم این همایش با عنوان پیشگیری از خودکشی از منظر قضایی، ملاحظات پزشکی قانونی و آموزههای دینی و روانشناختی، با حضور مهدی صابری، روانپزشک قانونی، محمد خدایاریفر، روانشناس بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و هاله چراغی، عضو هیئتعلمی دانشگاه حکیم سبزواری، برگزار شد.
چالش خودکشی در بیمارستان
مهدی صابری یکی از شرکتکنندگان این پنل، به موضوع پیشگیری از خودکشی در بیمارستانهای روانپزشکی پرداخت. او صحبتهایش را با این پرسش شروع کرد که آیا وقتی بیمار بستری شده در بیمارستان روانپزشکی، خودکشی میکند، قصوری متوجه کادر درمان بیمارستان است؟ موضوعی که به گفته صابری، در مباحث روانپزشکی پرچالش است: «یکی از عواملی که منجر به بستری افراد در بیمارستانهای روانپزشکی میشود، اقدام به خودکشی است، اما مطالعات بسیاری نشان میدهد که بیماران روانپزشکی هم در بیمارستانها خودکشی میکنند.
در این زمینه آمارهای متعددی وجود دارد؛ مثلاً در سال ۲۰۱۵ اعلام شد که میزان خودکشی در بیمارستان، ۰/۴ تا ۰/۱ درصد بوده که اغلب هم با حلقآویز کردن در اتاق یا در سرویس بهداشتی رخ داده. هر سال ۲۰۰ مورد خودکشی در بیمارستانهای روانپزشکی انگلستان ثبت میشود، در یک دوره ۱۵ ساله از حدود سال ۷۰ تا ۸۴ میلادی، ۱۹۵ مورد از ۱۰۰ هزار مورد خودکشی در بیمارستانها اقدام به خودکشی کردهاند. بیشتر بیمارانی هم که اقدام به این کار کردهاند، مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی بودهاند. آمار دیگری هم نشان میدهد که از ۳۵ هزار خودکشی در هر سال، ۱۸۰۰ مورد آن مربوط به بیماران روانپزشکی بستری شده در بیمارستانهای آمریکا بوده است؛ یعنی ۶ درصد.»
او در ادامه از آمارهای داخلی در این باره گفت: «در بیمارستان رازی، در یک دوره ۵ ساله، ۶۳ مورد اقدام به خودکشی ثبت شد که یکی از آنها منجر به فوت شده است؛ رگزنی، مسمومیت با دارو و حلقآویز کردن، روشهای استفاده شده در این خودکشیها بوده است. در بیمارستان بقیهالله هم ۸۳ مورد اقدام به خودکشی در مدت دوسالونیم ثبت شده، در بیمارستانهای حوزه دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال ۹۸ هم دو مورد و در سال ۱۴۰۰ یک مورد خودکشی موفق صورت گرفته است.»
به گفته صابری، نرخ خودکشی در بیمارستانهای مختلف متفاوت است و از یک در هزار تا چهار در هزار متغیر است، اما سوال این است که این بیماران چه زمانی به زندگیشان پایان میدهند؟ «مطالعات نشان میدهد که این بیماران در وضعیت پرریسک هستند، اما مسئله مهمتر که یک چالش برای روانپزشکان در مراقبت از این بیماران است، روند بهبودی بیماران مبتلا به افسردگی است که با افکار خودکشی به بیمارستان آورده شدهاند. این بیماران پس از یک هفته اعلام خوشحالی میکنند و اظهار بهبودی دارند.اما نکته اینجاست که در برخی موارد بیمار سناریوی خودکشی را در ذهن نوشته اما جایی در بیمارستان برای عملی کردن آن ندارد. این بیماران یکی از چالشهای مهم روانپزشکان بهشمار میروند.»
براساس اعلام این روانپزشک، بیماران روانپزشکی حاد که معمولاً مبتلا به اسکیزوفرنیاند یا بیقراریهای شدید دارند، ممکن است در روزهای اول بستری در بیمارستان اقدام به خودکشی کنند، بیمارانی که قادر نیستند حرفشان را بزنند، بیمارانی که مصرف مواد مخدر داشتهاند یا کسانی که حالت گیجی دارند و کسانی که حس لذت ندارند، اینها کسانیاند که حتی بدون توجه به درجه افسردگیشان، در دسته گروههای پرخطر قرار میگیرند.
به گفته او، خودکشیهایی که در بیمارستانهای روانپزشکی صورت میگیرد، به احتمال زیاد با شکایت از کادر درمان همراه است، استنباط دادگاه هم این است که بیماری که در خانه خودکشی نکرده، در بیمارستان این کار را کرده و بیمارستان باید مراقبت بیشتری از او میکرده: «بررسیها نشان میدهد که در ۶۰ درصد موارد، خودکشی بیمار در بیمارستان، بهدلیل بررسی نکردن عوامل خطر او بوده است و اغلب هم بهصورت دارآویختگی به وسیله ملحفهها رخ داده است. حتی در یکی از موارد، بیمار با نوار پلاستیکی جعبه شیرینی در بیمارستان اقدام به این کار کرده است. گاهی اوقات به ریسک خطر و وسایل در دسترس بیمار، توجهی نمیشود.» به گفته صابری، روانپزشک باید در هر بار ویزیت، سطح خطر بیمار را ثبت کند که مشخص شود بیمار همچنان خطر خودکشی بالایی دارد یا خیر.
اختیار پوشش، نشاندهنده سلامت روان است
محمد خدایاریفر، روانشناس بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، سخنران بعدی این پنل، صحبتهای متفاوتی از سایر همکارانش در این همایش داشت. او بر این نظر است که واکسیناسیون روانی علیه خودکشی یعنی آموزش به کارگیری موسیقی، رقص و ورزش در خانوادهها و تاکید بر آن از دوره پیشدبستانی؛ حتی بعضاً رقصهای دستهجمعی هم استفاده شود.
او که پشت تریبون از خاطره چند ساعت بازداشتش در پی یکی از سخنرانیها در همین زمینه در شیراز و وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی صحبت کرد، گفت: «به ما میگویند نگویید رقص؛ بگویید حرکات موزون. من هم گفتم که هرچه میخواهید اسمش را بگذارید اما به این نکته توجه کنید که افراد باید بدون نقاب باشند. باید خودشان باشند.
اینکه حجاب هر فردی به چه صورت است، خودش تعیین میکند. یکی میخواهد با مانتو باشد، یکی با چادر، یکی بدون اینها، بگذارید آدمها همانطور که هستند باشند. از آنها وثیقههای ۸۰۰ میلیون تومانی میگیریم چون نمیخواهیم مثل خودشان باشند. اینکه افراد همانطور که هستند رفتار کنند، نشانه سلامت روان آنهاست.» او در ادامه صحبتهایش درباره سلامت روان، درباره دروغگویی هم توضیح داد و گفت که ما هیچ مصلحتی در دروغگویی نداریم؛ حتی اگر منافع ملی یا جان کسی در خطر باشد.
باید ریشه دروغگویی در جامعه قطع شود. او بر این موضوع تاکید کرد که دروغگویی باید جرم تلقی شود: «این را بارها گفتهام که دروغگویی باید مانند سرقت بهعنوان جرم بهشمار رود، همین مسائل یعنی واکسینه کردن مردم در برابر خودکشی.» خدایاریفر که همزمان با گفتن این جملات از سوی حاضران در همایش مورد تشویق قرار گرفت، گفت که به زبان آوردن این حرفها، با عواقبی همراه است و در ادامه از وضعیت زنان در خانوادههای مذهبی و تقابل میان اعضای خانواده گفت: «در برخی از خانوادههای مذهبی، مردان، زنان و دختران را به دلایل مختلف تحقیر و سرزنش میکنند و در آنها احساس گناه ایجاد میکنند، درحالیکه زن یا دختر آن خانواده، نگاه سنتی و مذهبی پدر را نمیخواهد و میخواهد به گونه دیگری زندگی کند. به هر حال خدا مهربان و بخشنده است.»
خودکشی در ایلام ۳ برابر کشور
اسدالله چراغی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی هم در این همایش حضور داشت. او درباره اپیدمی خودکشی در حوزه جنوب استان ایلام صحبت و نسبت به میزان خودکشی در شهرستانهای استان ایلام اعلام نگرانی کرد: «استان ایلام، رتبه اول خودکشی در سراسر کشور را دارد. پژوهشها نشان میدهد در سال ۹۷، آمار خودکشی در کشور ۵/۷ بود در ایلام ۱۶/۶. در سال ۹۸، خودکشی در کشور ۶/۲ بود در ایلام ۱۳/۹. در سال ۹۹، خودکشی در کشور ۶/۶ بود و در ایلام ۱۵/۴. در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ هم میزان خودکشی در استان ایلام دو و نیم تا سه برابر آمار خودکشی در کشور بود.»
او با اعلام اینکه ۷۰ درصد مردم این استان تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند، ادامه داد: «باید نگاه ویژه استراتژیکی در حوزههای بالادستی و پاییندستی برای رفع مشکلات ایجاد شود. در برخی از پژوهشها ما شاهد گسست خانوادگی هستیم بنابراین دانشجویان ما باید روی بحث بنیان خانواده تمرکز بیشتری داشته باشند. ما این نگرانی را در دولت و مجلس مطرح کردهایم. ما از وضعیت ۱۰ سال آینده کشور نگرانی داریم.»
او در ادامه درباره وضعیت استان ایلام توضیح داد: «در این استان، هیچ تفرجگاهی وجود ندارد، هرچه هست کوه و مناطق صعبالعبور است. نبود امکانات تفریحی و سیستم درمانی، مشکلات مردم را بیشتر کرده. نخبههای این استان مهاجرت میکنند و قطعاً توسعه نامتوازن، بیکاری و... دغدغه مردم است.»
رشد ۱۱ درصدی خودکشی
حمید پیروی، روانشناس و نایبرئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران است و در این همایش درباره آمارها توضیح داد. به گفته او، وضعیت ایران نسبت به میانگین جهانی اقدام به خودکشی بهتر است اما سرعت رشد دارد؛ آمارها نشان میدهند میانگین جهانی خودکشی در سال ۲۰۲۳، ۹/۴۸ در هر ۱۰۰هزار نفر بود، در آمریکا ۱۴/۵ در هر ۱۰۰هزار نفر و در ایران سال ۱۴۰۱، ۸/۱۵ در هر ۱۰۰هزار نفر است: «در سال ۲۰۰۰ میلادی، میانگین آمار خودکشی در جهان ۱۳ در ۱۰۰هزار بود، از همان موقع برنامههای پیشگیری شروع شد، بهطوریکه در سال ۲۰۱۹ آمار خودکشی به۹/۲ در ۱۰۰ هزار رسید.بعد از کرونا هم با کمی افزایش به ۹/۵ در ۱۰۰هزار نفر رسید.»
او گفت، آمار اقدام به خودکشی که اخیراً از سوی نیروی انتظامی اعلام شده، نشان میدهد که در ایران چهار هزار مورد اقدام به خودکشی در سال رخ میدهد، درحالیکه آمارهای واقعی بیش از این است.
پیروی از حاضران خواست تا برخی از آمارها را منتشر نکنند، چراکه اختلاف قابلتوجهی با آمار نیروی انتظامی دارد: «میزان اقدام به خودکشی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال قبل از آن، ۱۱ درصد رشد داشته است.» او گفت: «آمار خودکشی در دنیا در حال کاهش است اما در ایران افزایشی است و در دو سال اخیر عددش بالاتر رفته است. البته هنوز هم نسبت به میانگین جهانی، آمار بالاتری نداریم، بنابراین لازم است که برنامههای پیشگیری به صورت بسیار جدی پیگیری شود.» براساس اعلام او، بررسیها نشان میدهد، در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۹۸، تعداد فوتشدههای خودکشی ۴۷/۸ درصد رشد داشته که عدد سنگینی است: «براساس سامانه ثبت خودکشی وزارت بهداشت میزان اقدام به خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۱، ۱۲۶ هزار و ۹۴۰ است که رشد ۹/۸ درصدی را نسبت به سال قبل از آن نشان میدهد. براساس سالنامه آماری سازمان پزشکی قانونی هم میزان فوت ناشی از خودکشی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰، ۱۰/۷۹ درصد افزایش داشته است.»
به گفته او، استانهای کرمان، کهگیلویه و بویراحمد در متوفیان ناشی از خودکشی با رشد آمار مواجه بودند؛ بهطوریکه در استان کرمان ۱۲۳ درصد افزایش، در استان چهارمحال و بختیاری ۱۰۷ درصد رشد، در استان قم ۹۵ درصد، در استان بوشهر ۹۰ درصد و در استان البرز ۲۵ درصد رشد داشته است. البته استان البرز نسبت به سال قبل از آن ۱۶ مورد کاهش خودکشی داشته است.
آنطور که این روانشناس اعلام کرد، بررسیهای سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد که مهمترین فاکتور برای پیشگیری از خودکشی، سوابق خودکشی فرد است؛ یعنی فرد قبل از آن، سابقه خودکشی داشته باشد: «براساس اعلام سازمان جهانی بهداشت قرار است تا سال ۲۰۳۰، ۳۰درصد از موارد خودکشی در جهان کاهش پیدا کند. ۳۸ کشور جهان برنامه پیشگیری از خودکشی دارند که ایران هم یکی از آنهاست، ولی اینها به برنامههای جدی پیشگیری از خودکشی نیاز دارند.»
۱۰۰ هزار نفر در معرض خودکشی رها شدهاند
پیروی از اینکه در ایران برنامههای پیشگیری بهصورت جدی انجام نمیشود، انتقاد کرد: «ما در ایران سامانه ثبت خودکشی داریم، یعنی هر شخصی که اقدام به خودکشی کرده و به بیمارستان مراجعه کند، در این سامانه ثبت میشود، تمام اطلاعات هم بهروز شده است. ایران هم متعهد شده تا سال ۱۴۰۵، ۱۰ درصد از موارد خودکشی را کم کند. ارتقای کمی و کیفی و مداخلات و خدمات ارائهشده به افراد در معرض خطر و در معرض خودکشی، جزو استراتژیهای مهم کشور است، اما نکته مهم در این مسئله، پیگیری وضعیت افرادی پس از اقدام به خودکشی است. یعنی افراد حتی پس از ترخیص باید از سوی کادر درمان پیگیری شوند.
اما بیمار ۱۰۰ قرص ترامادول خورده و به بیمارستان مراجعه میکند، او را درمان میکنند و میرود. از این موارد به بیمارستان لقمان فراوان مراجعه میکنند، بیمارستان بهارلو هم همین وضعیت را دارد. کادر درمان در این بیمارستانها تنها روی درمان در همان لحظه تمرکز میکنند، اما اقدام منسجمی در این زمینه نداریم. توصیه سازمان جهانی بهداشت این است که فرد پس از ترخیص، فالوآپ شود. اما ما هیچ اقدامی برای افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، نداریم.»
او به دو مورد خودکشی دانشجو از ابتدای امسال اشاره کرد؛ افرادی که قبل از آن هم سابقه بستری و خودکشی داشتهاند: «این دو نفر پس از فوت، مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد که هر دو سابقه خودکشی داشتهاند اما کسی وضعیت آنها را پیگیری نکرده است. حتی یکی از آنها درباره خودکشیاش در فضای مجازی هم توضیح داده و روشاش را هم اعلام کرده بود. بنابراین پیگیری وضعیت افراد و بررسی سوابق آنها بسیار مهم است.»
به گفته او، وزارت بهداشت در این زمینه اقدامی انجام نمیدهد: «ما در کشور سالانه ۱۴۰ هزار مورد اقدام به خودکشی داریم، اما وزارت بهداشت از این تعداد تنها ۴۰ هزار نفر را فالوآپ میکند، یعنی ۱۰۰ هزار نفر کاملاً رها شدهاند. چرا؟ چون نیرو ندارند. درحالیکه پیگیری وضعیت این افراد جزو برنامههای پیشگیری از خودکشی است. با ۱۰۰ هزار نفر حتی یک تماس گرفته نمیشود. ما سامانه ثبت خودکشی داریم، تمام اطلاعات این افراد در اختیار وزارت بهداشت است اما این وزارتخانه آمارها و اطلاعات افراد شناساییشده را در اختیار سازمان بهزیستی قرار نمیدهد. به سازمان بهزیستی میگویند این اطلاعات محرمانه است. چرا باید محرمانه باشد؟ پس چرا این اطلاعات را جمعآوری میکنند؟ سازمان بهزیستی برای مداخله این اطلاعات را میخواهد اما این اطلاعات به آنها داده نمیشود.»
او ادامه داد: «افراد پس از اقدام به خودکشی تا دو سال باید پیگیری شوند، درحالیکه خیلی از بیمارستانها حتی تماسی با آن فرد نمیگیرند و اگر هم تماس بگیرند، بدون مقدمه است و خانواده یا خود آن فرد، آمادگی پاسخگویی و همکاری ندارند.»
افزایش احساس ناکامی، اضطراب و انزوا
امیرحسین جلالی، روانپزشک، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، درباره سیمای تکنولوژیک مرگ و زندگی؛ پیشگیری از خودکشی در زمانه جهان شبکهای و هوش مصنوعی صحبت کرد. بخشی از صحبتهای او به از بین رفتن واقعیتها از طریق وضعیت دیجیتال اختصاص داشت: «واقعیت مجازی و روابط، همچنین فناوریها در کنار هوش مصنوعی ازجمله موضوعات نوپدیدیاند که نمیتوان بهصورت یک عامل مشخص مثل یک بیماری یا ویروس آنها را مورد مطالعه قرار داد؛ به این علت که تاثیر آنها بر هستی انسان است و طبیعتاً میتواند مسئله خودکشی، مرگ و میل به زندگی را در فرد ایجاد یا به تعویق بیندازد.»
او ادامه داد: «باید به این موضوع پرداخت که وضعیت دیجیتال با واقعیت و تصویری که از واقعیت داریم، چه میکند. وضعیت دیجیتال هستی انسان را دستخوش تغییر میکند و این اتفاق در غفلت ما رخ داده است. یک روز در چین، ویروس جدیدی منتشر شد که دنیا را تغییر داد. در اواخر بهمنماه سال ۹۸ هم به ایران رسید و دنیا را زیر و رو کرد و با شیوع آن، اشتغال، کلاسهای درس و... همه تغییر کرد. کارگاههای ماسکسازی راهاندازی شد، آموزشها مجازی و... کشورها با سرمایههای بزرگ تصمیم به فروش بخشی از ساختمانهایشان کرده و شغلی که داشتند را آنلاین کردند. تغییر شتابناک تکنولوژی، هستی انسان را میتواند تغییر دهد. هرچند ما در ابتدای یک تجربه قرار داریم و نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد و در همین مسیر مجبوریم از فلسفه وام بگیریم.»
براساس اعلام این روانپزشک، پلتفرم مبتنی بر دیجیتال، برای جلب توجه کاربران طراحی شده است و حالا هم هشداری در فضای مجازی داده میشود که دریافتکنندههای صوتی گوشی تلفن همراه میتوانند به صدای ما دسترسی داشته باشند و مثلاً چیزی که دربارهاش صحبت میکنیم را در فضای مجازی مقابل چشممان قرار دهد.
ما به وضعیت دیجیتال اجازه میدهیم که انتخابهای بعدی ما را مشخص کند. جلالی با اعلام اینکه تحقیقات نشان میدهد که این الگوریتمها به احساس اضطراب، انزوا و افسردگی ما بهویژه در میان جوانان ـ که در مقایسه اجتماعی، آسیبپذیری بالایی دارند ـ دامن میزند. رسانههای اجتماعی واقعیت تحریفشدهای را منعکس میکنند که در آن نسخههای ایدهآل از فرد ارائه میشود و این نسخه با آنچه فرد در واقعیت میبیند متفاوت است. این مسئله احساس ناکامی را در افراد افزایش میدهد. این وضعیت آرامآرام جای خود را به واقعیت عینی میدهد و منجر به قطع ارتباط با زندگی واقعی میشود.