پی افکند از نظم کاخی بلند/درباره مرتضی کاخی که در بیخبری و در بحبوحه جنگ چشم از جهان فروبست
۱۰روز از تیرماه گذشته و هرمز همایونپور خبر داده که دکتر مرتضی کاخی؛ شاعر، ادیب و پژوهشگر حوزه ادبیات، مدتی پیش - دقیق اگر بخواهم بگویم در خردادماه – از دنیا رفته است. از این غمانگیزتر هم میشود؟

10روز از تیرماه گذشته و هرمز همایونپور خبر داده که دکتر مرتضی کاخی؛ شاعر، ادیب و پژوهشگر حوزه ادبیات، مدتی پیش - دقیق اگر بخواهم بگویم در خردادماه – از دنیا رفته است. از این غمانگیزتر هم میشود؟ چه کسی فکر میکرد آخر کار دکتر کاخی، اینطور شود که در سکوت خبری و در هیاهوی بمب، موشک و هراس عمومی، از دنیا برود؟ کاخی درواقع صاحب یکی از ذوقهای سلیم در شعر فارسی بود. دانش ادبی او و احاطهاش بر گنجینه شعر فارسی از دواوین شاعران کهن گرفته تا دفاتر شاعران همروزگار، سبب شده بود در بهگزینی اشعار و شناخت شعر خوب از بد، یکی از سرآمدان یکقرن اخیر باشد.
بسیاری از علاقهمندان شعر فارسی معاصر بهخصوص شاعرانی تازهکار که قدم در این راه گذاشتهاند، در نخستین گامها برای خواندن درست شعر معاصر، به کتاب ارجمند و بسیار مهم او «روشنتر از خاموشی» مراجعه کردهاند و تاکنون نیز میکنند. از میان گردآوریهای او، اینیکی بیش از دیگران درخشید و به کار شعر فارسی آمد. گزینش عالمانه او از شاعران معاصر، که با برخی از آنها نیز از نزدیک یار و همپیاله بود، سبب شد که «روشنتر از خاموشی» تا سالها کتاب بالینی خیلی از دلدادگان شعر معاصر فارسی باشد.
بهگزینی یک ذوق سلیم
کاخی میگفت: «اگر بگویم سالها کم گفتهام، بلکه باید بگویم به تقریب عمری است، یعنی از اوان نوجوانی خود تا همین روزها، که اندیشه فراهم آوردن گزینهای از بهترین و ماندگارترین شعرهای فارسی، کموبیش روزی نبوده است که در ذهن و حافظه من حضور نداشته باشد». «روشنتر از خاموشی» نمونه خوبی بود برای اینکه این شوق و همت را در کارنامه کاخی ببینیم. اما او به همین حد بسنده نکرد و آتشی که برای جمعآوری آثار گزیده در او بود، به همین یک کتاب فرو ننشست. همین هم شد که او افزون بر «روشنتر از خاموشی»، آثار دیگری را نیز از گنجینه شعر و ادب فارسی گزینش کرد. در همین زمینه آثار مهم دیگری هم از کاخی هست که شاید به اندازه «روشنتر از خاموشی» شهرت کسب نکرده باشند اما آن نگاه تیزبین، دقیق و دانشمدارانه دکتر کاخی را در تمام آنها میتوان دید.
او در «این کوزهگر دهر» گزیدهای از رباعیهای شاخص تاریخ شعر فارسی را انتخاب کرد و به انتشار رسانید و این گزینش آنقدر دقیق بود که میتوان ادعا کرد اگر کسی آن کتاب را خوانده باشد، به بخش زیادی از تاریخ رباعی و رباعیسرایی در شعر فارسی احاطه یافته است. کتاب دیگر، «قدر مجموعه گل» است که شاید در اینیکی میتوان اوج ذوق سلیم کاخی را دید. جایی که او قرار بود گزیدهای از غزل فارسی را از آغاز تا امروز گردآوری کند؛ قالبی که در تاریخ شعر فارسی، بیش از هر قالب دیگر به آن اقبال شده است و لاجرم تعداد سرودههای شاعران در این قالب از شماره فزون است. اما کاخی در یک مجال 350 صفحهای، به دقیقترین شکل ممکن، بهترینها را برگزید و بهجرأت میتوان گفت که شعری را از قلم نیانداخت.
دلداده اخوانثالث
دکتر کاخی، سالها یار و دلداده مهدی اخوانثالث، شاعر نامدار خراسانی بود. خود را در شعر، پیرو اخوان و شاملو میدانست و از ایندو، به شهادت آثار و گفتوگوهایش، بیشتر به اخوان علاقه داشت. در همین زمینه نیز، آن ذوق عالمانه کارستانی کرده است با کتاب شکوهمند «سر کوه بلند» که گزیدهای است از شعرهای اخوانثالث به انتخاب کاخی که بنا به گفته خود او، به سفارش و تاکید زردشت اخوانثالث (فرزند اخوان) تدوین و منتشر شد. از این گذشته، چنانکه میدانیم، مجموعه مقالات اخوانثالث با عنوان «حریم سایههای سبز»، در دو مجلد زیر نظر دکتر کاخی آماده شد. یا کتاب دیگری که شامل گفتوگوهای اخوان بود و «صدای حیرت بیدار» نام داشت و کاخی بر تدوین و انتشار آن نظارت کرد.
کاخی همچنین یادنامهای برای اخوانثالث ترتیب داد که میتوان ادعا کرد، یکی از نمونههای مثالزدنی در تاریخ ارجنامهها و جشننامههای فارسی است. نام کتاب را گذاشت «باغ بیبرگی» و سراغ همه دوستان اخوان رفت و ازشان خواست تا برای او بنویسند. محمدعلی اسلامیندوشن، ایرج افشار، منوچهر آتشی، رضا براهنی، عماد خراسانی، منصور اوجی، اسماعیل خویی، نجف دریابندری، عباس زریابخویی، محمدرضا شفیعیکدکنی و... تنها بخشی از این نامهای بزرگاند. زمانی که قرار شد این کتاب چاپ شود، 11موسسه انتشاراتی خصوصی در ایران، انتشاراتی تاسیس کردند بهنام «نشرِ ناشران» و همه باهم این کتاب را به چاپ رساندند و بعد هم این موسسه را تعطیل کردند. این اتفاق، پدیدهای بیسابقه در تاریخ انتشار کتاب در ایران بود.
رابطه دکتر کاخی با اخوانثالث را نمیتوان با یکی، دو یادداشت اینچنینی شرح و بسط داد؛ هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست. کاخی به علت سواد بالایش در شعر، در خوانش و دکلاماسیون نیز بسیار چیرهدست بود. خودش نقل کرده که یکبار در مجلسی اخوان خواسته شعر «سبز» را بخواند و از بر نداشته. کاخی که در آن مجلس بوده، به اخوان گفته، من این شعر را در حافظه دارم، اگر میخواهید من بخوانم. بعد از اینکه خواندن شعر به پایان میرسد، اخوان که از خوانش کاخی سر ذوق آمده بود، رو میکند به جمع و میگوید: «هیچکس جز کاخی اجازه ندارد این شعر را بخواند!»
گفتوگوی شاعران با کاخی
بگذارید یادی هم بکنم از یکی از مهمترین کتابها در تاریخ شفاهی شعر معاصر، که این نیز محصول همت و خرد همین دکتر کاخی است. کتابی کمنظیر به نام «گفتوگوی شاعران» که شرح مکتوب دو مجلس گعده و گفتوگو میان پنج شاعر بزرگ معاصر (اخوانثالث، شاملو، فروغ، سهراب و م.آزاد) است. گفتوگوها را لعل تیکو پایهریزی کرد و ترجمه، ویرایش و تنظیمشان کار دکتر کاخی بود. آن کتاب، راه مهمی را در شناخت شاعران بزرگ روزگار ما باز کرد و عقاید و تفکرات این بزرگان را صریح و بیپرده در پیشگاه خواننده شعر امروز گذاشت.
شرح گفتوگوهای بزرگان شعر معاصر درباره جریانهای مختلف ادبی و ایدههای مختلف آنها درباره شعر امروز، چیزی ورای شعر آنها ارائه میداد. آنها درحقیقت با طرح ایدههای خود و بحثهای چالشی پیرامون نظریات مختلفشان درباره شعر فارسی، کارنامه ادبی و شعری خود را نیز توضیح میدادند. از این منظر است که کتاب ارجمند «گفتوگوی شاعران» را باید بهعنوان یکی از آثار مهم در حوزه شناخت شعر معاصر فارسی دانست. مخاطب شعر فارسی برای این منظور، بیش از هرکس مدیون و مرهون دکتر مرتضی کاخی است.
منهای شعر و ادبیات
کاخی افزون بر جایگاه ادبیاش، مدرک دکترای حقوق قضایی نیز داشت و پیش از آنکه بهعنوان یک شاعر، پژوهشگر و ادیب شناخته شود، سالها در خارج از ایران در سفارتخانه کار میکرد. جالب است بدانید که همین دکتر کاخی است که متن «قرارداد شطالعرب» را نوشته است؛ همان قراردادی که صدام آن را پاره کرده و پس از آن به ایران حمله کرد. چنانکه در تاریخ آمده، گویا دکتر کاخی در دورهای زحماتی نیز برای بازپسگیری جزایر سهگانه ایران کشیده است.
کاخی ۲۲ سال از عمرش را به این کارها گذراند و بعد از اتمام ماموریتاش به ایران بازگشت. افزون بر همه اینها، دکتر کاخی در دوران جنگ ایران و عراق مشاور عالی سیاسی بود، اما درنهایت ترجیح داد که دیگر بازنشسته شود و به کارهای فرهنگی و ادبی که از ابتدا شوق آن را در سر داشت، بپردازد.
امروز و بعد از واقعهای که بر او گذشته و با دانستن آن کارنامه پربار، میفهمیم نقش و ارزش و اهمیت دکتر کاخی را. بهقول سهراب، اگر او نبود دست ما در پی چیزی میگذشت. روحش شاد.