| کد مطلب: ۴۱۸۶۵

تمرکز انحصاری روی بازدارندگی‏‌های ملی وطنی و مردمی

در پایه‌های یادگیری‌های اصلاحی و پند و عبرت‌آموزانه روان‌شناختی، تلاش می‌شود در جای شرطی‌شدن‌های خوگیرانه به شرطی‌زدایی‌های عادت‌زدایانه، مبادرت گردد؛ تا بازخوردهای منفی مردم به برخی بدرفتاری‌های پیشین مسئولان تعدیل شده و تغییر یابد؛ و یا طرح‌واره‌های مرضی و آسیب‌زای درونی جای خود را به طرح‌واره‌های معرفتی اصلاحی و انطباقی دهند.

تمرکز انحصاری روی بازدارندگی‏‌های ملی وطنی و مردمی

وقتی دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا رسید، در پیش‌بینیِ رفتارهای او که خودشیفتگی‌اش به تجربه پیشین، شناخته همگان بود، به مواردی همچون «تاجر و معامله‌گر بودن»، «پوپولیست ‌بودن و رفتار غیرمتعارف داشتن»، «مخالف جنگ بودن»، «دغدغه‌های حقوق بشری و محیط زیستی نداشتن»، و به‌ویژه «پیش‌بینی‌ناپذیر بودن» اشاره می‌شد.

هیچ‌یک از این ویژگی‌ها گمانه‌های تشخیصی ناسنجیده و ناروایی در خصوص او نبود، اما این زمان، ما ایرانیان درگیر پیش‌بینی‌ناپذیری‌اش شده‌ایم: بر مذاکره و خودداری از جنگ تأکید می‌کند، در آستانه دور ششم مذاکرات توافق شده، به اسرائیل رخصت تجاوز به ایران با عظمت و تاریخ و تمدن و کشتار ایرانیان بزرگ و باشکوه و پرافتخاری که می‌گفت، می‌دهد.

او با وعده‌های ضدجنگ و اولویت آمریکا به قدرت می‌رسد، ولی در حمایت از اسرائیل در اواخر جنگ 12 روزه به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله می‌آورد. بعد از این عملیات نظامی اظهار می‌دارد کارش با ایران پایان یافته و دیگر جنگی ادامه ندارد. آن‌گاه روز بعد، از تغییر رژیم که به اذعان خود مغایر قواعد و رویه‌های حقوقی و عرفی بین‌المللی است سخن به میان می‌آورد و هم او فردای همان روز با چرخشی کامل، از محوریت خود در برقراری آتش‌بس و صلح و عشق و صمیمیت میان ایران و اسرائیل که هر دو را تحسین و ستایش می‌کند حرف می‌زند. 

بنابراین موارد و بنابراین مبادی، پیش‌بینی احتمالی رفتار این شخصیت پیش‌بینی‌ناپذیر که تاثیری متعین در وضعیت ایران و ایرانیان و حکومت آنها دارد و همچون زنگی مست قدرت در دستی هر لحظه به رنگ رخ اغیار در می‌آید، حیاتی‌ترین وظیفه همگانی و مشخصاً دست‌اندرکاران حکومتی است.

با عنایت به این که اینک توقف جنگ با رفع خطر و تهدید از سر ایرانیان و ایران همبستگی یافته است و رئیس‌جمهور پیش‌بینی‌ناپذیر آمریکا در اوج تمرکز بر صلح و حتی مذمت نتانیاهو، از احتمال نقض آتش‌بس و شکننده بودن آن می‌گوید، و با توجه به آن که ارتش اسرائیل در فرصتی 20 یا 30 روزه به واسطه حمایت‌های مطلق و نسبی آمریکا و اروپا قادر به بازسازی و آماده‌سازی جنگی است و نخست‌وزیر افسارگسیخته این کشور با امکانی که ضمنی و آشکار در دور اول به دستش داده‌اند و به سهولت بیشتر در دور دوم می‌دهند مترصد هر فرصت مستمسک‌جویانه‌ای است و کسی جلودارش نیست. در این شرایط، باید اندیشناک رفتار پیش‌بینی‌ناپذیرانه ترامپ در اجازت‌دهی دوباره به این بیمار خشونت‌خواه و خشونت‌خو بود؛ در حقیقت باید تامل حساسیت‌گرایانه کنیم که بعد از آن فراز جنگی و این فرود جنگی و احتمال فراز جنگی مجدد چه باید کرد؟

همچنین با عنایت به آن که عامل متعین بازدارانه دشمن و دشمنان در جنگ 12 روزه به اذعان همه مسئولان، مردم و حضور و همراهی و ایستادگی آنان بود؛ و نگرانی دست‌اندرکاران در دوران جنگ، دوری و برکنار ماندن آنان از منازعه با دشمن، و امیدواری دشمن و عاملانش به تحقق این دوری و برکناری بود؛ و این نگرانی و امیدواری به خلاقیت پیش‌بینی‌ناپذیر ایرانیان هر دو ناکام ماند و ایرانیان به‌رغم شکایت‌های بسیار، شگفتی‌های بسیار آفریدند، آیا باید به رفتارهای پیشین دافعه‌جویانه دوری‌ساز و برکنارکننده مردم تداوم بخشید و دورتر و برکنارترشان ساخت و در میانه منازعه احتمالیِ دوباره با اسرائیل و حامیان جهانی‌اش از میان‌شان برداشت؟ یا باید به تکاپوهای جبرانی و قدرشناسانه به روندهای اعتمادسازی و بازیابانه اعتمادی درافتاد و همه همّ و غمّ اهتمام‌ورزانه را در این مسیر به کار انداخت؟ 

اقتضای خردگرایی چیست و رفتار خردورزانه چیست؟ آیا باید مهم‌ترین مولفه بازدارانه دشمنِ پشت در نشسته را به سان گذشته با قهر و نامهربانی رنجانید، یا باید به تعدیل گرایید و به درس‌آموزی‌های تجربی از گذشته به قدر توان خود و نه لزوماً شأن والای آنان(مردم) هوای‌شان را داشت تا به حساب تشدید درماندگی‌های آموخته‌شده و مرکوز‌شده فردی و نهادینه‌شده جمعی از هواداری میهن در هنگامه رزم باز نایستند؟ در فرصت کوتاه یا بلندی که تا تحرکات جنگی دوباره دشمنان مانده ما باید به بازسازی اعتماد ملی و آماده‌سازی وحدت‌گرایانه مردمی اهتمام ورزیم.

در پایه‌های یادگیری‌های اصلاحی و پند و عبرت‌آموزانه روان‌شناختی، تلاش می‌شود در جای شرطی‌شدن‌های خوگیرانه به شرطی‌زدایی‌های عادت‌زدایانه، مبادرت گردد؛ تا بازخوردهای منفی مردم به برخی بدرفتاری‌های پیشین مسئولان تعدیل شده و تغییر یابد؛ و یا طرح‌واره‌های مرضی و آسیب‌زای درونی جای خود را به طرح‌واره‌های معرفتی اصلاحی و انطباقی دهند. این روند وارونه‌ی یادگیری دلالتی استلزامی بر تامل و وارسی متمرکز روی کرده‌ها و ناکرده‌های گذشته دارد؛ به این سان، کرده‌ و ناکرده‌های اعتمادزدایانه را تقلیل داد و حذف کرد و بر کرده‌ها و ناکرده‌های اعتمادزایانه افزود. جز این، درس و انتباهی و راهی در کار نخواهد آمد.

با این اوصاف بیش از همه، نگرانی‌های مشفقانه در به سلامت‌بودن و بردن میهن و مردم، معطوف به نوع مواجهه با کسانی است که اجماع سراسری آنها این مولفه مهم بازدارانه را چون سد سکندر در برابر متجاوزان قرار می‌دهند و موجب رفع تهدید از سر کیان ایران و ایرانیان می‌گردند. نگرانی از آن است که نادانسته و ناخواسته این بنیان دفاعی ملی و همه‌گیر منحصر را در کنترل‌های سخت‌گیرانه و مجازات‌گرایانه در یافتن مجاری نفوذ دشمن، ترسنده و نادم سازیم و به جای بازسازی، بازویرانی کنیم و با ماندن در چرخه‌ای معیوب، در را همچنان روی یک پاشنه بچرخانیم.

جبران مهارهای بهنگام‌ناشده ایادی نفوذی بیگانه در برهه‌های بحرانی، به تندی و شتاب‌زدگی و شیوه‌های غیرتخصصی می‌گراید. آحادی از جامعه نیز به حساب شناسایی موارد مشکوک ورود غیرتخصصی و طردکننده و درگیرکننده و بعضاً عقده‌گشایانه می‌کنند و بر اختلاف‌های وحدت‌زدا می‌افزایند. از سوی دیگر اخبار پیاپی اِعمال مجازات‌های سخت و بعضاً سالب حیات و یا تصریحات شِداد و غلاظ مسئولان قضایی و یا نامه 250 نفری نمایندگان مجلس در تعقیب شدت‌بخشی به مقابله، تنها بر رعب و ابهام و تنش و تشویش عمومی مدد می‌رساند و بیشتر بر این نگرانی‌های مشفقانه می‌افزاید.

ادامه و تشدید این روند در این زمانه وانفسا عمدتاً جوانانی را می‌ترساند که به دلایل عدیده بد بینند و به هزار وعده فریبنده بیگانگان و بیگانه‌خواهان و تصویرگرایی در سراب و سفره‌های گسترده‌ی در کمین دچارند؛ اما غالباً به مناط میهن و هموطن به میدان آمدند. کسی را کوچکترین تردید و تعرضی در مهار دقت‌مند و قدرت‌مند عوامل و ایادی خصم نیست، نگرانی از آن است که به شتاب‌زدگی سخت‌گیرانه، راهیان خودی را از راه به بیراه به در کنیم. تازه، این توضیحات بر محور رویکردی سلبی و ابزارگرایانه به مردم و میهن برای مقابله با خصمی مبتنی است که با حمایت سیاسی و دیپلماتیک مصونیت‌زای غرب و تجهیز کامل نظامی آمریکا و روادید دول آمریکایی اروپایی رویکردی به تمامه درنده قصاب‌گرایانه دارد.

در رویکرد ایجابی و ساختاری داعیه‌مند و باورمند به خدای رحمان، می‌دانیم پیامبر در روز غلبه اطلاقی بر خصم اصلی به تبعیت از همین رحمانیت خداوندی به رأفت اطلاقی گرایید، با این که مطلقاً از عملیات ایذایی همه مخالفان ایمن بود. اما ما که تنهاییم و به زعم خود با دنیایی طرفیم و ناکث عهدانی دوگانه رفتار در کنار، ولی برکنار داریم و با دشمنیِ فعلیت‌یافته رژیم و ارتش سفاک تا بُن دندان مسلح روبه‌روییم، چرا نباید آن رأفت و انعطاف و شفقت ایجابی و ابتکاریِ خواست الهی را نسبت به خودی‌های هموطن در کار آوریم؟ این زمان اقتضا دارد که به مبارک باد رفع و دفع خطر از مردم و میهن و به هدف آماده‌باش ضروری، به تعاون و الفت کوشیم تا در هنگامه خطر احتمالی مجدد به یُمن این دوستی بر زور بسیار غالب آییم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار