کارتی که هنوز بازی نشده/چقدر این احتمال وجود دارد که در صورت وقوع دور دیگری از درگیری ایران به سمت بستن تنگه هرمز حرکت کند؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز چهارشنبه گفت: «آیا جنگ اسرائیل و ایران میتواند دوباره شروع شود؟ حدس میزنم روزی میتواند. شاید به زودی شروع شود.»

دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز چهارشنبه گفت: «آیا جنگ اسرائیل و ایران میتواند دوباره شروع شود؟ حدس میزنم روزی میتواند. شاید به زودی شروع شود.» این اظهارنظر - که یک روز پس از آتشبس تحمیلی ایالات متحده که خصومتهای مستقیم بین ایران و دولت اشغالگر را متوقف کرد، بیان شد - آرامش ناپایدار در غرب آسیا را به تصویر میکشد.
اگرچه پرتاب موشکها متوقف شده است اما ایران هنوز از نردبان تشدید تنشها خیلی بالا نرفته است. بسیاری از کارتهای بازدارنده آن بازینشده باقی ماندهاند که مهمترین آنها، تهدید غیرنظامی بستن تنگه هرمز است. همانطور که تحلیلگران اشاره کردند، این گلوگاه استراتژیک هرگز از روی میز کنار گذاشته نشده بود و اگر جنگ از سر گرفته شود، میتواند اولین اهرمی باشد که کشیده میشود.
تنگهای دور از فاجعه
جنگ مستقیم اسرائیل و ایران که در ۱۳ ژوئن - که با حملات هوایی اسرائیل به سایتهای نظامی، دانشمندان هستهای و فرماندهان نیروهای ایرانی کلید خورد - آغاز شد، ترسهای فوری از اختلال فاجعهبار در تأمین نفت و گاز را برانگیخت. تحلیلگران هشدار میدهند که هرگونه انسداد تنگه هرمز میتواند قیمت انرژی را افزایش داده و رکود جهانی را به دنبال داشته باشد و درحالیکه آتشبس آزمایشی اکنون در حال اجرا است، منطقه همچنان در وضعیت بحرانی قرار دارد و بدترین سناریوهای ممکن همچنان در حال رخ دادن هستند.
تنها چند ساعت پس از حملات ایالات متحده به تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران، کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران با اکثریت قاطع به بستن تنگه هرمز - شریان حیاتی برای ترافیک نفت و گاز طبیعی مایع (LNG) جهان - رأی داد. ایران همچنین حمله موشکی تلافیجویانهای را به پایگاههای نظامی ایالات متحده در قطر انجام داد. حدود یکچهارم تجارت نفت جهان، یا بین ۱۵ تا ۱۹ میلیون بشکه نفت در روز، از طریق تنگه هرمز حمل میشود که خلیج فارس را به اقیانوس هند متصل میکند. علاوه بر این، ۸۵ میلیون تن LNG از قطر و امارات متحده عربی سال گذشته از طریق هرمز حمل شده بود که ۲۰ درصد از نیازهای جهانی را تأمین میکرد.
بهطور شگفتآوری، تأثیر اولیه جنگ بر بازارهای نفت و گاز اندک بود. نفت خام برنت به تدریج به ۷۹ دلار در هر بشکه افزایش یافت؛ فقط ۹ دلار بالاتر از نرخ قبل از درگیری. با این حال، نفت خام آمریکا با 2/7 درصد کاهش به 68/51 دلار در هر بشکه رسید که یکی از شدیدترین کاهشهای یکروزه در تاریخ اخیر را رقم زد. حتی اگر این کاهش شدید به دلیل پاسخ نمادین ایران به حملات آمریکا باشد، خطرات همچنان پابرجاست.
دکتر سیریل ویدرشوون، تحلیلگر پیشکسوت انرژی و دفاع غرب آسیا، به The Cradle میگوید که خطرات اصلی در نوسانات قیمت و کمبود احتمالی دیزل و بنزین نهفته است اما او با اشاره به ذخایر استراتژیک سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و ذخیرهسازی اخیر چین، اصرار دارد که هیچ کمبود عرضه فوری وجود نداشته است. با این حال، کریس ویفر، یکی از بنیانگذاران Macro Advisory و استراتژیست ارشد سابق Sberbank-CIB، هشدار جدی میدهد: «اگر توقف عرضه یک هفته یا بیشتر طول بکشد، به راحتی میتوانید ۱۵۰ دلار در هر بشکه را پیشبینی کنید. پیشبینی قیمت صحیح بسیار دشوار است، اما حجم قابل توجهی از عرضه حذف خواهد شد و با یک جدول زمانی نامشخص یا حتی ناشناخته - که میتواند قیمت نفت را در هر نقطهای در یک دوره کوتاه افزایش دهد.»
دکتر ممدوح جی سلامه، اقتصاددان بینالمللی نفت و استاد سابق اقتصاد انرژی در مدرسه بازرگانی ESCP Europe لندن، در مصاحبه با The Cradle خاطرنشان میکند که اگرچه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران برخی از خطوط لولهای را دارند که تنگه هرمز را دور میزنند - که به طور بالقوه محمولههای مختل شده را از 20 میلیون به 17 میلیون بشکه در روز کاهش میدهد - اما تأثیر آن همچنان به اندازهای شدید خواهد بود که آسیب قابل توجهی به اقتصاد جهانی وارد کند. او میگوید:«اگر ایران تنگه هرمز را مسدود کند، این امر در واقع اقتصاد جهانی را در بدترین بحران نفتی خود از زمان تحریم نفتی اعراب در سال 1973 فرو خواهد برد.»
در صورت وقوع یک جنگ تمامعیار - که در آن سایتهای کلیدی مانند بقیق و فجیره نابود شدند - تعمیرات میتواند بیش از پنج ماه طول بکشد. چنین سناریویی قیمت نفت را به بالای 150 دلار در هر بشکه خواهد رساند، اگرچه به گفته بازیگران کلیدی، سیگنالهای فعلی بازار هیچ خطر فوری را نشان نمیدهد. حتی با وجود «غافلگیری» آتشبس، به نظر میرسد که این وقفه، یک وقفه بین دور دیگری از درگیری باشد. گزینه کلی بستن تنگه هرمز همیشه در ذهن تحلیلگران است؛ اما بیشتر در ذهن سیاستمداران و دلالان.»
تهدید هنوز تمام نشده است
بدترین سناریو هنوز محقق نشده است. اما سلامه آنچه را که ایران مدتهاست وعده داده است به ما یادآوری میکند:«اگر صادرات نفت خام آن از طریق هرمز مسدود شود، مانع صادرات دیگران نیز خواهد شد.» او توضیح میدهد که چنین سناریویی احتمالاً پس از حملات اسرائیل به ذخایر نفت خام ایران در جزیره خارک یا سایر داراییهای کلیدی انرژی، یا اگر ایالات متحده حملات به سایتهای هستهای ایران – بهویژه تأسیسات کلیدی فردو - را افزایش دهد، رخ خواهد داد. از آنجایی که هر دو پیششرط برآورده شدهاند، جای تعجب نیست که مجلس ایران به بستن تنگه رأی داده است.
اگرچه این رأیگیری الزامآور نیست - و اختیار نهایی در اختیار شورای عالی امنیت ملی ایران است - اما این اقدام میتواند به عنوان تلاشی برای قدرتنمایی و ارسال هشدار تعبیر شود، زیرا این یکی از معدود بازدارندگیهای استراتژیک ایران خواهد بود. سلامه متقاعد شده است که در صورت ادامه یا درگیری جدید با ایالات متحده، «ایران قطعاً کشتیرانی در تنگه را مختل خواهد کرد.» احتمالاً ایران قصد دارد به سرعت اوضاع را تشدید کند تا کشورهای حاشیه خلیج فارس و آسیا، اگرچه آشکارا از ایران عصبانی هستند، اما به دلیل آسیب به اقتصادهای مربوط به خود، به ایالات متحده فشار بیاورند تا تنشها را کاهش دهد.
ایران حتی ممکن است برای بیان حرف خود نیازی به غرق کردن نفتکشها نداشته باشد. هدف قرار دادن کشتیها به تنهایی احتمالاً حق بیمه را افزایش میدهد، حجم تجارت را کاهش میدهد و قیمتهای نهایی را بسیار بالاتر میبرد. همین ریسک برای آسیب رساندن به اقتصادهای شکننده جهانی کافی است. با این حال، همچنان تردید وجود دارد که ایران چنین اقدامی انجام دهد.
تهران دهههاست که چنین تهدیدی را مطرح میکند اما هرگز این کار را نکرده یا نتوانسته است انجام دهد. این کار همچنین همسایگان عرب را به سمت یک موضع ضدایرانی تمامعیار سوق میدهد و فضای مانور کافی برای تهران باقی نمیگذارد تا واقعاً مشت محکمی بزند. تهران واقعاً نمیخواهد تنها متحدان تجاریاش، مانند چین و هند نیز از آنها عصبانی باشند.
با این حال، سلامه متقاعد نشده است که این متحدان جلوی تهران را بگیرند. او استدلال میکند که نه شورای همکاری خلیج فارس (GCC) و نه چین نمیتوانند ایران را منصرف کنند:«ایران اهمیتی نمیدهد که منزوی شود، زیرا هیچ گزینه دیگری ندارد - و همچنین میداند که متحدان واقعیاش، بهویژه چین و روسیه، هرگز آن را رها نخواهند کرد.»
علاوه بر این، متحدان ایران در محور مقاومت ممکن است تهدیدی حتی بزرگتر از خود تهران باشند. اگرچه ایالات متحده و دولت یمن به رهبری انصارالله در اوایل ماه مه با آتشبس موافقت کردند، اما صنعا اعلام کرد که با تهران هماهنگ بوده و ظاهراً در ۱۳ ژوئن چندین موشک به یافا شلیک کرده است.
اگر خصومتهای ایران و آمریکا دوباره شعلهور شود، کشتیرانی دریای سرخ دوباره مورد حمله یمن قرار خواهد گرفت. سلامه پا را فراتر میگذارد و خاطرنشان میکند که اگر درگیری از سر گرفته شود، ایران و یمن میتوانند هرمز و بابالمندب را مسدود کنند. رشد اقتصادی جهانی میتواند به راحتی دو تا سه درصد کاهش یابد. او تخمین میزند که بسته شدن دوماهه تنگه هرمز میتواند سالانه حدود ۵ تریلیون دلار برای اقتصاد جهانی هزینه داشته باشد. بسته شدن تنگه هرمز همچنین بازارهای گاز را خفه خواهد کرد. حدود یکپنجم گاز طبیعی مایع (LNG) جهان - که عمدتاً از قطر میآید - از طریق این آبراه باریک منتقل میشود.
درحالیکه دکتر ویدرشوون ادعا میکند که این امر باعث رکود جهانی نخواهد شد، اذعان میکند که بازارهای انرژی اروپا با کمبود شدید و تورم فزاینده مواجه خواهند شد. سلامه هشدار میدهد که اتحادیه اروپا بیشترین آسیب را خواهد دید. این اتحادیه بیشتر به گاز طبیعی مایع ایالات متحده وابسته خواهد شد، که دو تا چهار برابر بیشتر از گاز لولهکشی روسیه هزینه دارد. این امر اقتصاد از قبل ضعیفشده را بیشتر تضعیف خواهد کرد.
در حال حاضر، سناریوهای سیاه برطرف شده و تأثیر آن بر بازارهای انرژی به طرز شگفتآوری محدود بوده است. اما با توجه به اینکه هیچ صلح پایداری در چشمانداز نیست و با توجه به تشدید تنشهای منطقهای که تنها در عرض چند روز آشکار شده است، شوکهای آینده ممکن است سریعتر و شدیدتر رخ دهند.